انهار
انهار
مطالب خواندنی

اجازه شوهر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 سؤال: اين جانب قصد زيارت بيت الله را دارم، و با اينكه شوهرم ثروتمند است مانع از رفتن من به حج است، و راضي نمي‎شود كه مقداري از اموالم را جهت حج به فروش برسانم، در اين صورت تكليفم چيست؟ اطاعت شوهر مقدّم است و يا حج؟

 پاسخ: حج مقدّم است، و در ترك واجب نبايد از شوهر اطاعت نمود.

سؤال: زني‎كه مستطيع نيست، فرزندش مي‎خواهد او را با خود به‎مكّه ببرد، ولي شوهرش مي‎گويد: من راضي نيستم، آيا حج براين زن واجب است يا نه؟

 پاسخ: در فرض سوال حج بر زن واجب است، و زوج حق منع ندارد.

سؤال: با توجه به اينكه شوهر ثروتمندي دارم مانع از رفتنم به حج مي‎باشد و راضي نمي‎شود كه مقداري از اموالم را جهت انجام فريضه الهي حج به فروش برسانم، تكليف من چيست؟ آيا اطاعت شوهر مقدم است يا حج؟

 پاسخ: حج مقدّم است، و در ترك واجب نبايد از شوهر اطاعت نمود.

سؤال: زني هستم مستطيعه، ولي جهت انجام حج، شوهرم اجازه سفر نمي‎دهد، وظيفه بنده چيست؟

 پاسخ: اجازه او شرط نيست.

سؤال: اگر بدون اجازه شوهر جهت انجام حج مسافرت كنم يقين دارم بعد از برگشتن مرا طلاق مي‎دهد (يا مشكل مهمّي در زندگي ما پيدا مي‎شود) آيا باز هم حج بر من واجب است؟

پاسخ: اگر عواقب آن مستلزم عسر و حرج شديد باشد واجب نيست.

سؤال: آيا بدون اجازه شوهر مي‎توانيم با نذر حج را بر خود واجب كنيم؟

پاسخ: نمی‎توانيد.

 سؤال: اگر خانمي قبل از ازدواج نذر كرده باشد كه حجي بجا بيآورد و بعد از آن ازدواج كند آيا باز هم جهت انجام فريضه حج اجازه شوهر لازم است؟ و بفرمائيد آيا شوهر حق ممانعت دارد؟

پاسخ: درفرض سوال ، اجازه زوج براي فريضه حجة‎الاسلام شرط نيست و حق ممانعت ندارد خواه نذر كرده باشد يا نذر نكرده باشد، بلي اگر نذر كرده باشد كه پيش از ازدواج حج مستحبي بجا آورد و قبل از رسيدن موسم حج ازدواج كند اجازه زوج براي حج مستحبي لازم است و اگر پيش از ازدواج با تمكن در موسم حج بجا نياورد ظاهراً حنث نذر شده و كفاره حنث نذر بايد بدهد.

سؤال: اگر زني در عدّه طلاق رجعي باشد جهت حج مستحبي بايد از شوهر اجازه بگيرد؟ در طلاق غير رجعي چطور؟

 پاسخ: در طلاق رجعي بدون اذن شوهر جائز نيست بلكه با اذن او هم مشكل است ولي در طلاق غير رجعي اذن شوهر شرط نيست و خروج آن از خانه مانع ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -