انهار
انهار
مطالب خواندنی

كيفيت نماز جمعه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 23- نماز جمعه دو ركعت است و كيفيت آن مانند نماز صبح است و مستحب است كه حمد و سوره با صداي بلند خوانده شود و در ركعت اول بعد از حمد، «سوره جمعه» و در ركعت دوم، «سوره منافقون» را قرائت نمايند.
*****
اراكي: مسأله- نماز جمعه دو ركعت است همچون نماز صبح و بجاي نماز ظهر خوانده مي شود و داراي دو خطبه و شرايط خاصي است كه خواهد آمد، در نماز جمعه سوره معيني معتبر نيست ولي مستحب است در ركعت اول پس از حمد، سوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره منافقون خوانده شود، احتياط آن است كه امام جمعه، حمد و سوره نماز جمعه را بلند بخواند.
مسأله 24-نماز جمعه داراي دو قنوت است ، قنوت اول قبل از ركوع ركعت اول و قنوت دوم پس از ركوع ركعت دوم است.
*****
اراكي: مسأله- در نماز جمعه، دو قنوت مستحب است يكي در ركعت اول قبل از ركوع كه پس از خواندن قنوت به ركوع رود و ديگري در ركعت دوم بعد از ركوع كه پس از پايان قنوت به سجده رود.
مسأله 25-نماز جمعه داراي دو خطبه است كه مانند اصل نماز، واجب بوده و بايد توسط امام جمعه ايراد شود، بدون اين دو خطبه نماز جمعه محقق نمي شود.
*****
اراكي: مسأله- خواندن دو خطبه و مقدم بودن آنها بر نماز، شرط صحت نماز جمعه است و اگر اخلال به هر دو يا يكي از آنها يا به تقديم آنها نمايد، باطل است.
مسأله 26-واجب است دو خطبه را قبل از نماز جمعه بخواند و اگر اول نماز جمعه را بجا آورد باطل است و در صورتي كه وقت باقي است بايد پس از ايراد خطبه ها مجدداً نماز جمعه را بخواند ولي اگر نسبت به حكم مسأله جاهل بوده يا اشتباه كرده، اعاده خطبه ها لازم نيست1 بلكه اعاده نماز هم لازم نيست.
1- تبريزي: بنابراحتياط واجب حتي در صورتي كه نسبت به حكم مسأله جاهل بوده يا اشتباه كرده باز بايد پس از ايراد خطبه ها مجدداً نماز جمعه را بخواند و چنانچه وقت باقي نيست بايد نماز ظهر را بخواند.
مكارم: احتياط واجب اعاده خطبه و نماز است.
اراكي: رجوع كنيد به ذيل مسأله 25.
مسأله 27-جايز است1 دو خطبه نماز جمعه قبل از ظهر شرعي ايراد شود به طوري كه پايان خطبه ها با ظهر شرعي مصادف باشد ولي احتياط مستحب آن است كه آنها را در وقت ظهر بخواند.
1- مكارم: احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر بخوانند.
اراكي: رجوع كنيد به ذيل مسأله 16.
*****
تبريزي: مسأله- بنابراحتياط واجب دو خطبه نماز جمعه بايد بعد از ظهر شرعي ايراد شود و خواندن آنها قبل از ظهر جايز نيست حتي اگر پايان خطبه ها با ظهر شرعي مصادف باشد.
 مسأله 28-در خطبه اول واجب است حمد الهي، گرچه به هر لفظي كه حمد الهي محسوب شود جايز است، ولي احتياط مستحب آن است كه به لفظ جلاله «الله» باشد و احتياط واجب1 آن است كه پس از آن به ثناي الهي بپردازد و سپس به پيغمبر اسلام درود فرستد و واجب است مردم را به تقوي سفارش كند و يك سوره كوچك از قرآن را بخواند. و در خطبه دوم نيز حمدو ثناي الهي – به صورتي كه ذكر شد- و درود بر پيغمبر اسلام واجب است. و احتياط واجب2 آن است كه در اين خطبه نيز به تقوي سفارش كند و سوره كوچكي از قرآن تلاوت نمايد، و احتياط مستحب و مؤكد 3 آن است كه در خطبه دوم پس از دورد بر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم به ائمه معصومين عليهم السلام نيز درود بفرستد و براي مؤمنين استغفار كند. و بهتر است از خطبه هاي منسوب به امير المؤمنين عليه السلام يا آنچه از ائمه معصومين عليهم السلام وارد شده انتخاب كند.
1و2 – مكارم: بنابرأقوي.
3- مكارم: احتياط واجب.
*****
اراكي: مسأله- بايد هر يك از دو خطبه مشتمل بر حمد الهي باشد و احتياط آن است كه با لفظ «الحمد لله» باشد و همچنين مشتمل بر ثناي خداي تعالي و صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آل او عليهم السلام و نيز مشتمل بر موعظه و پند باشد و نيز سوره كوچكي همچون «قل هو الله » در آنها بخواند و در خطبه دوم علاوه برآنچه گفته شد پيش از سوره صلوات بر ائمه مسلمين بفرستد و احتياط آن است كه به نام بر آنها صلوات بفرستد، يعني نام شريف آنها را از اول تا آخر ببرد و براي مردان و زنان مؤمن هم استغفار كند.
تبريزي: مسأله- در خطبه اول واجب است حمد و ثناي الهي را گفته و مردم را به تقوي سفارش كند و يك سوره از قرآن را بخواند و در خطبه دوم نيز واجب است حمد وثناي الهي را بجا آورد و بر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه معصومين عليهم السلام درود فرستد و براي مؤمنين و مؤمنات استغفار كند و اگر همه آنچه را كه گفته شد در دو خطبه تكرار كند مانعي ندارد.
مسأله 29-شايسته است امام خطيب، بليغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گويد و عبارات فصيح و روان به كار برد، به حوادثي كه در سراسر عالم بر مسلمين مي گذرد بخصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمين را تشخيص دهد. چنان شجاع باشد كه در راه خدا از ملامت و نكوهش احدي بيم به خود راه ندهد. در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرايط زمان و مكان صراحت داشته باشد ، اموري از قبيل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولياء خدا را كه موجب تأثير كلام او در مردم است رعايت كند، كارهاي او با مواعظ و وعد و وعيدهايش تطبيق نمايد، از آنچه كه موجب سبكي او و كلامش مي شود حتي از قبيل پرگويي ، شوخي و بيهوده گويي بپرهيزد و همه اين امور را تنها براي خداوند رعايت كند و هدفش اعراض از دنيا پرستي و رياست طلبي باشد كه سر سلسله همه گناهان است، تا كلامش در جان مردم مؤثر افتد.
*****
اراكي: مسأله- سزاوار است خطيب، فصيح، بليغ، شجاع ونترس درراه خدا و آشناي به مصالح مسلمين باشد و در زيّ صالحان و مواظب اوقات نماز باشد و اعمالش مطابق مواعظش باشد و خود را آنچه وهن ايجاد مي كند همچون مزاح زياد و امثال آنها پيراسته دارد.
مسأله30-شايسته است امام خطيب در خطبه نماز جمعه مصالح دين و دنياي مسلمين را تذكر دهد و مردم را در جريان مسائل زيان بار و سودمند  کشورهای اسلامی و غیر اسلامی قرار دهد و نیازهای مسلیمنت را در امر معاد و معاش تذكر دهد و از امور سياسي و اقتصادي  انچه را در استقلال و كيان مسلمين نقش مهمي دارد گوشزد كند و كيفيت صحيح روابط آنان را با ساير ملل بيان نمايد و مردم از دخالتهاي دول ستمگر و استعمارگر در امور سياسي و اقتصادي مسلمين كه منجر به استعمار و استثمار آنها مي شود بر حذر دارد. خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن نظير حج و مراكز تجمع آن و نمازهاي عيد فطر و قربان و غيره از سنگرهاي بزرگي است كه متأسفانه مسلمانان1 از وظايف مهم سياسي خود در آن غافل مانده اند، چنانچه از ساير پايگاههاي عظيم سياست اسلام هم غافلند. اسلام دين سياست آن هم در همه شئون آن است و كسي كه در احكام قضايي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي اسلام اندكي تأمل كند متوجه اين معني مي شود. هر كس گمان كند دين از سياست جدا است ، جاهلي است كه نه اسلام را مي شناسد و نه سياست را.
1- فاضل: كثيري از مسلمانان.
*****
اراكي: مسأله- امام جمعه ضمن خطبه خود بايد مصالح دين و دنياي مسلمانان را به آنها تذكر دهد و آنها را از امور مختلف اجتماعي آگاه سازد.
مسأله31-مستحب است1 امام خطيب در زمستان و تابستان عمامه داشته باشد و ردايي از برد يمني يا عدني بپوشد و خود را بيارايد ، تميز ترين لباسهاي خود را بپوشد و بوي خوش به كار برد به طوري كه با وقار و سكينه باشد و قبل از خطا به هنگامي كه مؤذن اذان مي گويد او بر منبر نشسته باشد تا اذان به پايان رسد و خطبه را آغاز كند و هنگام صعود بر منبر خطابه روبروي مردم بايستد و سلام كند و مردم نيز با چهره هاي خود از او استقبال كنند و به چيزي از قبيل كمان و شمشير (اسلحه) و عصا تكيه كند، و مردم نيز خود را روبروي او قرار دهند.
1- مكارم: به قصد رجاء انجام دهد.
*****
اراكي: مسأله- مستحب است امام جمعه عمامه ببندد و پاكيزه ترين لباس را بپوشد و عطر استعمال كند و با وقار و طمأنينه باشد. مستحب است براي خطبه بالاي منبر برود يا بر مكان مرتفعي بايستد و بر عصا و مانند آن تكيه كند و در حال خطبه بايد ايستاده باشد.
مسأله 32-واجب است امام جمعه شخصاً و در حال ايستاده به ايراد خطبه ها بپردازد و اگر نتواند خطبه ها را در حال ايستاده بخواند ، بايد ديگري به ايراد خطبه ها بپردازد و امامت نماز را هم بر عهده گيرد. و اگر هيچكس براي ايراد خطبه ها در حال ايستاده پيدا نشود، نماز جمعه ساقط و نماز ظهر واجب است1.
1- مكارم: بنابراحتياط واجب.
اراكي: رجوع كنيد به ذيل مسأله 31.
مسأله33-جائز نيست امام جمعه خطبه ها و بخصوص موعظه و توصيه به تقوي را به آهستگي ادا كند و احتياط واجب آن است كه با صداي بلند به ايراد خطبه بپردازد به طوري كه حداقل عدد لازم – 4نفر- صداي او را بشنوند1 بلكه احتياط مستحب آن است كه در هنگام موعظه و سفارش به تقوي صداي خود را چنان بلند نمايد كه همه حاضرين مواعظ او را بشنوند و در مجامع بزرگ به توسط بلندگوها به خطبه بپردازد تا تشويق و تحذير و مسائل مهمه را بگوش همگان برساند.
1- مكارم: بلكه لازم است در حد مقدور صداي خود را به نمازگزاران برساند.
*****
اراكي: مسأله- امام بايد كمي بين دو خطبه بنشيند و خطبه را طوري بلند بخواند كه حداقل چهارنفر از مأمومين كه داراي شرايط مي باشند بشنوند.
مسأله 34-احتياط مستحب آن است كه امام در حال خطبه سخني غير مربوط به خطبه ها نگويد البته در فاصله بين خطبه ها و نماز سخن گفتن بلامانع است.
*****
اراكي: مسأله- مكروه است امام در بين دو خطبه حرفي غير از خطبه بزند.
مسأله 35-واجب است امام پس ازخطبه اول مقدار كمي بنشيند و سپس به خطبه دوم بپردازد.
اراكي: رجوع كنيد به ذيل مسأله 33.
مسأله 36-احتياط مستحب1 آن است كه امام و مستمعين در حال خطبه واجد طهارت كامل- كه براي نماز معتبر است- باشند.
1- مكارم: احتياط واجب.
*****
اراكي: مسأله- احتياط آن است كه امام هنگام ايراد خطبه با وضو و يا غسل باشد.
مسأله 37-احتياط مستحب آن است كه مأمومين در حال خطبه روبروي امام بوده و بيش از مقداري كه در نماز مي توانند خود را از قبله منحرف كنند، رو بر نگردانند.
*****
اراكي: مسأله- احتياط مستحب آن است كه مأمومين رو به امام باشند و به اين طرف و آن طرف متوجه نشوند امام بعد از خطبه سخن گفتن و رو از قبله گرداندن مانع ندارد.
مكارم: مسأله- احتياط واجب آن است كه نمازگزاران هنگام ايراد خطبه با طهارت باشند و رو به امام بنشينند.
مسأله 38- واجب است مأمومين به خطبه هاي امام گوش فرا دهند و احتياط مستحب آن است كه ساكت باشند و از حرف زدن بپرهيزند كه صحبت كردن در وقت خطبه ها مكروه است بلكه اگرسخن گفتن مأمومين موجب نشنيدن خطبه و از بين رفتن فائده آن باشد، سكوت لازم است.
*****
اراكي: مسأله- احتياط لازم آن است كه مأمومين به خطبه ها گوش دهند، احتياط مستحب آن است كه مأمومين در بين خطبه ها حرف نزنند.
مكارم: مسأله- احتياط واجب آن است كه نمازگزاران هنگام ايراد خطبه سكوت را رعايت كنند و به خطبه ها گوش فرا دهند ولي اگر عمداً سخن بگويند نماز جمعه آنها باطل نمي شود هرچند كار خلافي كرده اند.
مسأله 39-احتياط واجب آن است كه امام جمعه در خطبه حمد الهي و درود بر پيغمبر و ائمه عليهم السلام را به زبان عربي ايراد نمايند گرچه او و مستمعين او عرب نباشند امام مي تواند در مقام وعظ و توصيه به تقوي به زبان ديگري تكلم نمايد و احتياط مستحب1 آن است كه موعظه و آنچه را به مصالح مسلمين مربوط مي شود به زبان مستمعين ادا نمايد و اگر مستمعين مختلفند آنها را به زبان هاي مختلف تكرار كند، گرچه در صورتي كه مأمومين بيش از حد نصاب –چهار نفر- باشند مي توانند به زبان حد نصاب- چهار نفر- اكتفا نمايد ولي احتياط2 در آن است كه آنها را به زبان خودشان موعظه كند.
1- مكارم: احتياط واجب.
2- فاضل: احتياط مستحب...
مكارم: احتياط واجب.
*****
اراكي: مسأله- قسمت وعظ و نصيحت خطبه ها لازم نيست عربي باشد بلكه قسمت پند و مصالح مسلمين بايد به زبان خودشان باشد و اگر مخلوط بودند، از لغات مختلف زبانشان بايد استفاده كند.
تبريزي: مسأله- لازم است امام جمعه مقدار واجب از دو خطبه را به زبان عربي ايراد نمايد گرچه او مستمعين او عرب نباشند اما در مقام وعظ و سفارش به تقوي بنابراحتياط واجب بايد بعد از گفتن آن به زبان عربي به زباني كه مستمعين آن را بفهمند تكرار كند و اگر مستمعين مختلفند بايد آنها را به زبانهاي مختلف تكرار كند.
مسأله 40- اذان دوم در روز جمعه بدعت و حرام است1.
1- فاضل: يعني نبايد يك اذان قبل ازخطبه و يك اذان بعد از خطبه بگويند.
*****

اراكي: مسأله- احتياط آن است كه براي نماز عصر روز جمعه اذان نگويند ، در نماز جمعه فقط يك اذان كافي است و اذان دوم در صورتي كه اذان اول پيش از خطبه به قصد نماز باشد بدعت است و حرام و اگر به قصد اعلام باشد اذان پس از خطبه اذان اول محسوب مي شود و گاهي از اين ، تعبير به اذان سوم هم مي شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -