انهار
انهار
مطالب خواندنی

{۴} سنّ یائسگی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ
{۴} سنّ یائسگی
    
یکی از موضوعات ویژه دختران و بانوان، «یائسگی» است؛ چون بیشتر فقها، سنّ یائسگی را پایان پنجاه سال قمری می‌دانند (و دختران و زنان سید را مشمول این حکم نمی‌دانند و برای آنان پایان شصت سال قمری را سنّ یائسگی در نظر گرفته‌اند،) و این موضوع مشکلات فراوانی برای دختران و بانوان مسلمان به وجود آورده و افزون بر عسر و حرج شدید به علت این حکم، همیشه این پرسش وجود دارد که چگونه با رسیدن به پنجاه سال قمری، ناگهان همه احکامی که در دوران قاعدگی بر ایشان بار بوده دگرگون می‌شود و همه چیز عکس آن اعمالی می‌شود که پس از رسیدن به این سنّ، انجام می‌دادند. با این‌که از نظر طبیعی مانند گذشته قاعدگی‌شان ادامه دارد و هیچ تغییری نکرده است.
{لذا برخی از فقهاء و مراجع عظام تقلید فتوا به احتیاط میدهند}
      فتاوای ۱۷ مرجع تقلید
امام خمینی، گلپایگانی، اراکی، بهجت، فاضل، صافی، سبحانی، مظاهری: زنهای سیّده {سبحانی: زنهای قرشی}، بعد از تمام شدن شصت سال {شصت سال قمری} یائسه می شوند یعنی خون حیض نمی بینند و زنهایی که سیّده {سبحانی: زنهای قرشی} نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال {پنجاه سال قمری} یائسه می شوند.
خوئی،‌ تبریزی: زنهایی که سیّده نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال (خوئی: یائسه می شوند بنابر مشهور، ولیکن واجب است بر زنهای غیر سیّده) و نیز زنهای سیّده بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنانچه با نشانه های حیض یا در روزهای عادت خون ببینند احتیاط کنند.
امام خامنه ای: تعیین سنّ یائسگی محل تأمّل و احتیاط است؛ بانوان میتوانند در این مسأله به مجتهد جامع الشرایط دیگر مراجعه نمایند.
سیستانی: خونی را که زنها پس از تمام شدت شصت سال می بینند حکم حیض را ندارد، ولی در فاصله پنجاه تا شصت سالگی زن حیض می بیند؛ گرچه احتیاط مستحب این است زنهایی که قرشیّه (سیّده) نیستند، در این فاصله در مواردی که قبلاً حیض به حساب می آمد محرّمات حائض را ترک کنند و وظایف مستحاضه را انجام دهند.
وحید: زن بعد از تمام شدن شصت سال یائسه می شود، و چنانچه خونی ببیند حیض نیست، و احتیاط واجب آن است که بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال جمع کند بین احکام یائسه و غیر یائسه، چه قرشیه باشد و چه غیر قرشیه؛ بنابراین اگر در این فاصله با  نشانه های حیض یا در روزهای عادت خون ببیند، بنابراحتیاط واجب جمع کند بین تروک حائض و افعال مستحاضه.
جوادی آملی: زنان سيّده (یعنی قرشيّه)، پس از تمام شدن شصت سال قمری يائسه میشوند؛ يعنی خون حيض نمیبينند و زنانی كه سيّده (قرشيّه) نيستند، پس از تمام شدن پنجاه سال قمری يائسه میشوند.
نوری: مشهور آن است که زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال یائسه می شوند، یعنی خون حیض نمی بینند و زنهائی که سیّده نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه می شوند، ولی این مطلب، محلّ تأمّل است و برای حقیر ثابت نیست؛ و لذا احتیاط واجب آن است که زنهای سیّده در صورتی که پس از گذشتن از سن پنجاه سالگی در ایّام عادت خود، یا با نشانه های حیض، خون ببینند، میان اعمالی که زن مستحاضه انجام میدهد از قبیل خواندن نماز با کیفیتی که ذکر می شود، و چیزهایی که حائض باید ترک کند از قبیل داخل شدن در مسجد الحرام و مسجد مدینه و مکث در مساجد دیگر، تا سنّ شصت سالگی جمع کنند.
زنجانی:  زنهای قرشیّه بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه می شوند، یعنی خون حیض نمی بینند، و زنهایی که قرشیّه نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه می شوند{*}. باید توجه داشت که زنهای سیّده یکی از اقسام زنهای قرشیّه می باشند.
{*} ۶۰ سال قمری تقریبا ۵۸ سال و ۷۸ روز شمسی، و ۵۰ سال قمری تقریبا۴۸ سال و ۱۸۷ روز شمسی است.
مکارم: ‌زنان سیّده و غیر سیّده هر دو، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری{*} یائسه می شوند، یعنی اگر در این سن و سال خونی ببینند خون حیض نیست، مگر اینکه آنچه می بینند تمام شرایط حیض را داشته باشد که در این صورت باید مطابق آن عمل کنند.
{*} ۵۰سال قمری تقریبا ۵۴۳ روز و ۱۸ساعت، یعنی ۱۸ ماه و ۳ روز کمتر از ۵۰ سال شمسی است. بنابراین سن یائسگی به سال شمسی ۴۸ سال و ۶ ماه می شود.
    
به نقل از
    
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم
وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
    
فتاوای هفده مرجع تقلید به ترتیب حروف الفبا، پس از امام خمینی:
مراجع و آیات عظام متوفّی (قدّس سرّهم)
(۱) امام خمینی. (۲) اراکی. (۳) بهجت.
(۴) تبریزی. (۵) خوئی. (۶) فاضل لنکرانی.
(۷) گلپایگانی. (۸) صافی گلپایگانی.
مراجع و آیات عظام حیّ (مدّ ظلّهم)
(۱) امام خامنه ای. (۲) جوادی آملی.
(۳) سبحانی. (۴) سیستانی. (۵) شبیری زنجانی.
(۶) مظاهری. (۷) مکارم شیرازی.
(۸) نوری همدانی. (۹) وحید خراسانی.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -