انهار
انهار
مطالب خواندنی

اوقات نماز

بزرگ نمایی کوچک نمایی

وقت نماز صبح

مسأله -۴ وقت نماز صبح از هنگام طلوع فجر (فجرصادق)[1] تا طلوع آفتاب است

مسأله ۵ - در تحقق طلوع فجر (ابتدای وقت فریضه صبح) فرقی بین شبهای مهتابی و غیر مهتابی نیست هرچند بهتر است نمازگزار در شبهای مهتابی صبر کند تا سپیده صبح روشنایی مهتاب غلبه کند و سپس

نماز بخواند.

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله ۶ - وقت نماز ظهر اول ظهر (زوال خورشید)[2] است تا هنگامی که فقط به مقدار خواندن نماز عصربه غروب آفتاب وقت مانده باشد

مسأله ۷ - وقت نماز عصر از هنگامی است که به اندازه خواندن نماز ظهر از ابتدای سال گذشته باشد تا غروب آفتاب.

مسأله ۸ - نماز ظهر و عصر هر کدام مخصوص و مشترک دارند وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا هنگامی که به اندازه خواندن نماز ظهراز اول ظهر گذشته باشد وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر به غروب آفتاب وقت مانده باشد و فاصله بین وقت مخصوص نمازظهر و وقت مخصوص نماز عصر, وقت مشترک نماز ظهرو نماز عصر است .

مسأله ۹-  اگر مکلف تا وقت مخصوص نماز عصر نماز ظهر را نخوانده باشد نماز ظهر قضا شده و در آن وقت باید نماز عصر را بخواند.

 

وقت نماز مغرب و عشا

مسأله ۱۰ - وقت نماز مغرب از هنگامی است که سرخی ایجاد شده در آسمان (که بعد از غروب آفتاب از طرف مشرق بالا می آید) از بین برود تا هنگامی که فقط به مقدار خواندن نماز عشا تا نیمه شب وقت مانده باشد

مسأله ۱۱-  وقت نماز عشا از هنگامی است که مقدار خواندن نماز مغرب اول وقت گذشته باشد تا نیمه شب.
مسأله ۱۲ - نیمه‌شب (برای نماز مغرب و عشا) نصف فاصله بین غروب آفتاب تا هنگام فجر صادق است.
مسأله ۱۳ - هریک از نماز مغرب و عشا وقت مخصوص و مشترک دارند وقت مخصوص نماز مغرب اول مغرب تا هنگامی است که به اندازه خواندن سه رکعت از مغرب گذرد و فقط مخصوص نماز عشا هنگامی است که به اندازه خواندن نماز عشا تا نصف شب وقت مانده باشد و فاصله بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا,  وقت مشترک نماز مغرب و نماز عشا می باشد.

مسأله ۱۴-  اگر مکلف تا وقت مخصوص نماز عشا نماز مغرب را نخوانده باشد باید در آن وقت, اول نماز عشا و پس از آن نماز مغرب را بخواند.

مسأله ۱۵-  اگر کسی از روی معصیت یا به واسطه عذری نماز مغرب یاعشا را تا نیمه شب نخواند بنابر احتیاط واجب باید آنها را تا قبل از اذان صبح بدون نیت ادا یا قضا (به قصد مافی الذمه[3] ) به جا آورد.

احکام اوقات نماز

مسأله ۱۶-  مستحب است انسان نماز را در اول وقت بخواند و دستورهای اسلامی در این مورد سفارش موکدی شده است و اگر نتواند در اول وقت نماز بخواند هرچه نزدیکتر به اول وقت باشد بهتر است مگر آنکه تاخیر نماز از جهتی بهتر باشد مانند این که بخواهد آن را به جماعت بخواند.

مسأله ۱۷-  نمازگزار برای تعیین وقت نمازهای یومیه تا در مناطق نزدیک به قطب باید افق محل سکونت خود را رعایت کند .

مسأله ۱۸-  برای خواندن نماز مکلف باید یقین و اطمینان کند که وقت داخل شده است یا دو مرد عادل خبر دهند که وقت داخل شده است و یا موذن مورد وثوق[4] و وقت شناس اذان بگوید.

مسأله ۱۹-  اگر یقین کند که وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک کند که وقت داخل شده یا نه نماز او باطل است ولی اگر در بین نماز یقین داشته باشد که وقت داخل شده و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بود یا نه نماز صحیح است.

مسأله ۲۰ - اگر مکلف از طریق رسانه‌های جمعی و مانند آن (که اوقات شرعی را اعلام می‌کنند)به دخول وقت اطمینان پیدا کند میتواند نماز بخواند.

مسأله ۲۱- با شروع اذان برای مکلف اطمینان حاصل شود که وقت نماز داخل شده است لازم نیست تا پایان اذان صبر کند و میتواند نماز بخواند[5]

مسأله ۲۲- اگر در وقت نماز طلبکار طلب خود را مطالبه کند در صورتی که انسان توانایی پرداخت آن را داشته باشد باید ابتدا بدهی را بدهد و سپس نماز بخواند همچنین اگر کار واجب فوری دیگری پیش آید البته در صورتی که وقت نماز تنگ شده باشد باید ابتدا نماز بخواند.

مسأله ۲۳- اگر وقت نماز به قدری تنگ است که سبب انجام بعضی کارهای مستحب نماز مقداری از آن بعد از وقت خوانده می‌شود نباید آن مستحب را انجام دهد مثلا اگر با خواندن قنوت مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می‌شود نباید قنوت بخواند.

مسأله ۲۴- کسی که به اندازه خواندن یک رکعت از نماز وقت دارد باید نماز را به نیت ادا بخواند ولی نباید عمدا نماز را تا آن وقت به تأخیر بیندازد

مسأله ۲۵- اگر تا غروب آفتاب به اندازه خواندن پنج رکعت نماز وقت باشد باید نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر کمتر وقت باشد باید فقط نماز عصر را بخواند و نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج رکعت  نماز وقت باشد باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر از آن وقت باشد باید فقط نماز عشا را بخواند و بعد از آن بنا بر احتیاط واجب تا قبل از اذان صبح نماز مغرب را بخواند و نیت ادا و قضا نکند بلکه به قصد مافی الذمه بخواند.

مسأله ۲۶ - کسی که مسافر است اگر تاغروب به اندازه خواندن سه رکعت نماز وقت دارد باید نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر کمتر وقت دارد باید فقط نماز عصر را بخواند و نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد باید ابتدا نماز عشا را بخواند و سپس نماز مغرب را بنابر احتیاط واجب بدون نیت ادا و قضا (به قصد مافی الذمه) به جا آورد و چنانچه بعد از خواندن نماز عشا معلوم شود که مقدار یک رکعت یابیشتر به نصف شب وقت مانده است باید فورا نماز مغرب را به نیت ادا به جا آورد.

-------------------------------------------------------------

[1] - فجر صادق در مقابل فجر کاذب است فجر کاذب نوری است که مدتی قبل از طلوع فجر صادق در آسمان پدید می آید و به جای پهن شدن برروی افق به صورت عمودی به سمت بالا انعکاس می‌یابد فجر صادق زمانی است که نور سفید متصل به سطح افقی یا روشنایی کم طلوع کرده و در افق پرا کنده می شود و با گذشت زمان شدت نور آن بیشتر می‌شود به دلیل ضعیف بودن فجرصادق مشاهده آن نیازمند داشتن افق شرعی کاملاً باز و تاریک می باشد که در داخل شهرها رویت آن بسیار مشکل است لذا با توجه به اینکه تشخیص دقیق طلوع فجر سخت است برای رعایت احتیاط حدود ده دقیقه بعد از شروع اذان از رسانه ها نماز صبح خوانده شود.

[2] - با طلوع خورشید از مشرق اشیاء دارای سایه های بلند به سمت مغرب هستند که هرچه خورشید بالاتر می‌رود سایه ها کوتاه تر می شوند تا این که خورشید در وسط آسمان قرار می گیرد در این هنگام اگر آفتاب به صورت عمودی بتابد سایه ها از بین می روند اما اگر مقداری مایل بتابد سایه ای کوتاه در سمت شمال یا جنوب باقی می‌ماند پس از متمایل شدن خورشید به سمت غرب سایه‌هایی که از بین رفته در سمت شرق به وجود می‌آید یا اگر چیزی از آن مانده در سمت مشرق افزایش می یابد که این زمان وقت نماز ظهر است همچنین نصف فاصله طلوع و غروب آفتاب ظهر شرعی است.

[3] -آنچه که بر عهده کسی است

[4] - مورد اعتماد

[5] - البته همانطور که قبلاً بیان شد درموردنمازصبح برای رعایت احتیاط حدود ده دقیقه بعد از شروع اذان نماز صبح خوانده شود.

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -