سؤال125:چند عد بخاري چوب سوز را قبلاً وقف مسجدي نموده اند و فعلاً با تعويض بخاريها ، ديگر احتياجي به آنها در اين مسجد نيست و مسجدي در يك روستا احتياج مبرم به بخاري ارد با امام جماعت مسجد شهر در اين مورد مشورت شد كه ايشان اجازهٔ استفاده از آنها رابدهند اما فرمودند نامه اي به حضور امام بنويسند اگر حضرت امام اجازه دادند مانعي ندارد،لذا از حضور حضرت امام تقاضا مي شود نظر مبارك را در جواز ويا عدم جواز بيان فرمائيد!
جواب: اگرمسجدي كه بخاري براي آن وقف شده احتياج ندارد،مي توانند با نظر متصدي شرعي،در مسجد ديگر از آن استفاده نمايند.
سؤال126:اثاث حسينيه اي كه الان متروكه ومخروبه شده و اگر بماند ضايع مي شود حكمش چيست؟
جواب:اگر در آن حسينيه يا حسينيهٔ ديگر قابل استفاده نيست بفروشند وصرف احتياجات حسينيه نمايند.
سؤال127:چادر تكيه اي به نام حضرت ابوالفضل (عليه السّلام) در شهر مورد لزومنيست،زميني براي احداث تكيه خريداري شده،آيا مي توانيم چادر تكيهٔ مذكور را فروخته تبديل به احسن نماييم و وجه آن را براي ساختمان همان تكيه مصرف كنيم.
جواب:جايز نيست.
سؤال128:آيا ظروفي كه در اماكن مقدّسه مازاد به شمار مي آيد،قابل فروش هست يا خير؟
جواب:اگر وقف براي استفاده در مكان خاصّي نشده،به جاي ديگر اگر حاجت دارند انتقال دهد وچنانچه هيچ گونه مورد حاجت نباشد فروش آن و صرف پول در احتياجات آن محل مانع ندارد.
سؤال129:محله اي كه شش دانگ آن ،ويا به عبارتي همه آن محله و حومه آن (زميناي حومه آن) وقف است در زينهائي كه پنبه زار است مي خواهند شاليزارش كنند چون پنبه زارها در سطح خيلي بلندتري از شاليزارها قرار دارند آن را «ديزل» مي زنند تا كشت كنند ومسلماً خاكهاي آن را دريك جا جمع مي كنند واز گِلهاي جمع شده استفاده اي نمي كنند ، گِلهاي آن بسيار حاصلخيز است.آيا مي شود آن گِل را به محل ديگري انتقال داد ويا به عبارتي ديگر مي توان آن را براي زمينهائي كه خاكشان شور است ببرند و از آن استفاده كنند؟ يا در زمينهايي بريزند واز آن كشاورزي كنند و سطح توليد كشور را بالا ببرند؟ و آيا مي شود آن را به خانه خاي خود كه در محل وقف واقع نيست ببرند واز آن استفاده نمايند؟ آيا بايد در ازاي گِلي كه از آنجا مي برند پول پرداخت كنند؟ يا گِلي ديگر به جاي آن به همان اندازه به همانجا ببرند؟لازم به ياد آوري است كه اين محله وقف ابدي است.
جواب:با نظر متولي شرعي ار خاك در زمين مذكور مورد حاجت نيست بايد صرف در ممائل شود با امكان وگرنه فروخته شود وپول،صرف در جهت وقف گردد.