انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصرف وقف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال25: آيا جايز است لوازم مسجد از قبيل كولر،بلندگو وفرش جهت استفاده شخصي فاتحه وعروسي ويا استفاده ي پيش نماز مسجد خارج شود؟

جواب:تابع كيفيت وقف است اگر براي استفاده در مسجد وقف شده بيرون بردن از مسجد جايز نيست.

سؤال26:آيا مهر مسجد را به مسجد ديگر مي توان برد يا نه؟ مثلاً اگر كسي هرمسجد را ببرد ومدتي با آن نماز بخواند چه در منزل وچه در مسجد ديگر آيا نماز اوچه صورت دارد؟

جواب:جايز نيست و بايد به جاي اول برگرداند مگر آنكه يقين كند كه مخصوص آن مسجد نيت.

سؤال27: آيا بردن فرش مسجد قديم در سجد جديد متصل جايز است؟

جواب:اگر جزء مسجد قديم محسوبست،جايز است.

سؤال28:عده اي از افراد خيّر پولي براي خريدن اجناسي كه مورد احتياج مسجد است، مي دهند و اين اجناس به نام مسجد خريداري مي شود،آيا مي توان از آنها در خارج از مسجد براي كارهاي خير استفاده  نمود؟

جواب:اگر براي خصوص مسجد مزبور داده اند بايد در خصوص آن مسجد از آن استفاده شود.

سؤال29:آيا كسي كه مسجدي را بنا مي كند وهمه ي مخارج آن را مي دهد،مي تواند بگويد مثلاً فلان اطاق كه براي خادم مسجد ساخته ام راضي نيستم براي كار ديگر گذاشته شود؟

جواب:اگر باني و واقف مرافق[1] مسجد را براي استفاده ي بخصوصي تعيين كرده مخالفت آن جايز نيست ولي اگر در وقف مصرف تعيين نشده استفاده در شؤونِ مربوط به مسجد مانع ندارد.

سؤال30:آيا مي شود قسمتي از مسجد را كه هيچ گونه استفاده اي ازآن نمي شود براي شوراي همياري كه هيچ جائي براي جلسات شورا ندارند اختصاص داد يا نه؟

جواب:اختصاص دادن قسمتي از مسجد به امور شورا جايز نيست.

سؤال31:اشغال كردن مسجد به اين كه مقداري از مسجد را كتابخانه كنند يا اين كه براي غير نماز اجتماع كنند در مسجد به طوري [كه] مزاحم مصلّين باشند،چه صورتي دارد؟

جواب:كتابخانه كردن مقداري از مسجد و مزاحمت نماز گزاران جايز نيست ولي مي توانند تعدادي كتاب بدون مزاحمت مصلّين در مسجد قرار دهند.

سؤال32: آيا مي شود از وسائل و ظروفي كه وقف حسينيه سيد الشهداء(ع) است در مجالس ختم يا عروسي يا به طور كلي كارهاي خير استفاده گردد وكرايه آن به متولّي پرداخت شود ونقص وتلف آنها را جبران كنند يا نه؟

جواب:موقوف است به نظر متولّي يا متصدّي شرعي و مراعات جهتي كه بايد در آن صرف شود وبراي آن آن داده شده است، واگر براي خصوص استفاده در حسينيه داده شده نبايد به جاي ديگر ببرند.

سؤال33: شخصي در يكي از دهات فوت كرده و صيت نموده كه اثاثيه ي منزلش را در مجالس تعزيه ي ابا عبدالله (عليه السلام) مورد استفاده قرار دهند اين شخص زوجه ي خويش را متولّي قرارداده، فعلاً زوجه ي مزبور به شهر منتقل شده، آيا مي تواند اثاثيه ي مزبور را به يكي از تكاياي شهر بسپارد كه در اوقات عزاداري از آنها استفاده شود يا اين كه محتاج به اجازه است؟

جواب:مانع ندارد مگر آن كه در وصيت تكيه ي معيني تعيين شده باشد.

سؤال34:شخصي مقداري زمين خود را در مرض وقف حسينيه نمود در حالي كه در ان قريه يك حسينيه بود وبعد از مرور چند سال اقربا و اوصياي ميّت در نزديكي آن زمين موقوفه يك حسينيه جديد بنا كرده وحاصل زمين موقوفه را در همان حسينيه جديد مصرف مي كننند؛ آيا اين مصرف جايز است؟يا اين كه در حسينيه اوّل صرف شود كه مورد وصيت بوده؟

جواب:چنانچه زمين وقف حسينيه اوّل شده، صرف عوائد آن در غيرش جايز نيست.

سؤال35:مزرعه اي است كه شش دانگ آن بر طبق چند فقره وقف نامه،با مضمون واحد ،به شرح زير وقف وبه تصرف وقف داده شده:

وقف مي باشد بر عامّه مؤمنين ومؤمنات كه در قلاع اربعه (كه اول آن قلعه زيد است و آخر آن قلعه عمرو) سكني دارند و سكنه اماكن حول آستانه متبّركه امامزاده و زائرين  و مجاورين آن حضرت. مقرّر آنكه مجراي آب موقوفه همه جا از صحرا بيايد تا بالاي قلعه اول و از آنجا وارد به قلعه مرقوم شود و از آنجا به قلعه دوم .... و از آنجا به جميع خانه هاي حول آستانه متبركه وخاص آستانه جاري شود.

آيا متولّي يا اداره اوقاف يا هر مقام ديگري، شرعاً مي توانند قبل از مشروب شدن قلاع اربعه كه موقوف عليهم اصلي است اجاره دهند؟

جواب: به هر نحو وقف شده به همان نحو بايد مورد استفاده واقع شود و متولّي حق ندارد آن را تغيير دهد.

سؤال36:در صورتي كه متصدي مسجد تشخيص دهدكه پايين بردن مستراح مسجد و روي آن پاساژ يا مغازه بنا كردن[به مصلحت است]،(از نظر افزوده شدن به درآم مسجد كه نتيجه اش عمران مسجد است و واز نظر اين كه با وضع كنوني،نم به اطراف سرايت كرده وزيانها به بار مي آورد و با پايين تر رفتن آن از سرايت نم و رطوبت به اطراف جلوگيري مي شود) آيا چنين عمل براي متصدي جايز است يا آن كه جايزه نبوده وتغيير وقف شمرده مي شود؟

جواب: اگر وقف بودن محل محرز است،تأسيس مغازه اشكال دارد ولي پايين بردن مستراح مسجد براي جلوگيري از سرايت نم و رطوبت به اطراف ، مانع ندارد.

سؤال37:آيا مي توان درآمد و عايدت موقوفه را ذخيره نمود در حالي كه مصارف آن خيلي زياد است و فقراء و مستمندان در همان محل وجود دارند و محتاج مي باشند؟

جواب:متولّي شرعي بايد اقدام به مصرف مطابق جهت وقف بنمايد.

سؤال38: شخصي مرقباتي را وقف نموده و در وقف نامه مربوطه مصارفي را از جمله قرآن خواني و تأمين روشنائي بر سر مقبره واقف وردّ مظالم و كمك به فقراء و غيره تعيين كرده است ومضافاً در متن وقف نامه قيد كرده است كه در تغيير وتبديل هر يك از  مصارف مقرّره اختيار در صورت مصلحت متولّي موقوفه مجاز است كه با اطلاع ناظر،از محل عايدي موقوفه،وجوهي را در اختيار نهضت سوادآموزي قرار دهد تا به مصرف تعليم و تربيت برسد يا خير؟

جواب:در صورت صلاح مجاز است.

سؤال39:مسجدي است كه داراي موقوفاتي مي باشد اما نمي دانيم و روشن نيست كه اين موقوفات براي شخص امام جماعت مسجد است يا اين كه براي مخارج مسجد؟ در صورتي كه مردم مخارج مسجد را تأمين كنند ومسجد از اين نظر كمبودي نداشته باشد، آيا امام جماعت مي تواند از اين موقوفه استفاده كرده ومصرف نمايد؟

جواب:اگر معلوم نيست كه وقف بر خصوص امام ماعت شده يا وقف بر چيزي شده كه شامل امام جماعت هم باشد،نمي تواند بگيرد.

سؤال40:در بعضي املاك موقوفه بنا به (نظر واقف) مندرج در متن وقف نامه درآمد حاصله بايد در سوگواري حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) به مصرف اطعام برسد، ولي جايي كه بايد اطعام شود تعيين نشده و معلوم نيست؛ آيا اجازه مي فرماييد اين گونه عوائد جهت مصرف رزمندگان به جبه ي جنگ ارسال گردد يا طبق معمول سنوات گذشته به مصرف برسد؟ لطفاً حكم الله را مرقوم فرماييد كه مورد نياز است!

جواب:عوائد وقف بايد در همان جهت تعيين شده مصرف شود و اگر محل بخصوصي براي اطعام تعيين نشده و متعارفي هم در بين نيست، انتخاب محل اطعام با متولي شرعي است.

سؤال41:اگر محلي يا مدرسه ي علميّه اي باشد كه در عبارت وقف نامه ي آن جهت :«اسكناي طلاب علوم دينيه شرعيه » يا «محصليت علوم قديمه» و يا «محصلين مشغول» قيد شده باشد، [آيا] انصراف به طلاب ايراني تنها دارد؟ يا مي توان جهت اسكناي طلاب غير ايراني از آن استفاده نمود؟

جواب: اگر تقليد به خصوص طلبه ايراني نشده اختصاص ندارد و ديگران هم با مراعات مقررات مي توانند استفاده نمايند.

سؤال42:اينجانب ملكي را وقف كرده ام كه درآمدش به مصرف ففقرا برسد ولي تعيين نشده كه به نسبت افراد تقسيم شود يا به نسبت خانوار، تكليف چيست؟

جواب:در فرض مرقوم به هر نحو خواستيد زير نظر متولي شرعي تقسيم نماييد، مانع ندارد.

سؤال43:مبلغي از موقوفاتي نزد اين حقير، به عنوان«امين موقوفه» از بابت زيارت عتبات عاليات هست. اداره اوقاف طبق دستور سازمان اوقاف نوشته اند كه به حساب جنگ زدگان واريز نمايم و فيش آنرا به اوقاف بدهم؟

جواب:عوايد وقف بايد در همان جهتي كه در وقف تعيين شده به مصف برسد و اگر در حال حاضر امكان صرف نيست، صبر كنند تا در آينده امكان صرف در جهت وقف حاصل شود.

سؤال44:زميني در ميان مردم مشهور است به وقفيّت براي سيدالشهداء(ع)  و معمول است كه عايدش را در ماه محرم در مسجد خرج مي كنند واصل مورد استفاده وقف بطور كامل مشخص نيست حال بفرمائيد آيا بايد مثل گذشته صرف مجلس سيد الشهداء (ع) در مسجد بكنيم يا اينكه صرف ساير مخارج مجدد و تعمير هم مي شود كرد؟

جواب:مثل گذشته عمل نمايند.

سؤال45:عوائد موقوفه اي كه براي روضه خواني وقف شده مي توان به جبهه فرستاد يا نه؟

جواب:عوائد موقوفه بايد در همان جهت وقف صرف شود.

سؤال46:واقفي قطعه زميني حدود يك جريب خود را با مقداري از آب آن، در حدود چند سال پيش وقف نمودند كه متولي سالي 2 بار عيد غدير، و ماه رمضان ( در شب قتل) آبگوشت به افراد تعيين شده بپردازد چند سال است بر اثر ازدياد نرخ گوشت و غيره، درآمد ملك و آب فوق الذكر، كفاف اينكه در دو نوبت آبگوشت به افراد بدهند نمي كند و كسر مي آورد.

1-آيا اجازه مي فرمائيد در عوض سالي دو بار، كل درآمد، در يك سال و يا هر دو سال، يك بار به نظر واقف عمل شود يا خير؟

2- آيا اجازه مي فرمائيد در عوض آبگوشت، گوشت و نان تقسيم شود يا خير؟

3-آيا اجازه مي فرمائيد در امور ديگري كه صلاح مي دانند خرج گردد؟

جواب: بهر مقدار كه درآمد موقوفه كفاف مي دهد بايد به وقف عمل شود، و اگر مي شود با كم كردن افراد مدعوين عمل به وقف نمود، بايد در هر سال در دو نوبت مقرر طبق وقف عمل نمايد.

سؤال 47 : مكاني وقف امور ايتام گرديده، ولي اكنون مدت چهار سال است كه بدون استفاده مانده و به علت نرسيدن به آن، در حال از بين رفتن مي باشد، با توجه به اينكه پس از پيروزي انقلاب اسلامي امور رسيدگي به ايتام تحت پوشش كميته ي امداد حضرت امام قرار گرفته است، آيا حضرتعالي جائز مي دانيد:

1-مكان فوق به علت نبودن ساختمان در اين شهر جهت رسيدگي به امور فرهنگي فرزندان، همسران، مادران و پدران شهدا اختصاص داده شود؟

2- در صورت جائز دانستن بند 1، مقداري بودجه و امكانات نيز مختص همين مكان و ايتام بوده، آيا مي توان امكانات موجود را به امور شهدا اختصاص داد؟

3- اجازه مي فرماييد امور فرهنگي خانواده ها ي اسرا و مفقودين در اين مكان صورت گيرد؟

4- آيا در ساختمان نامبرده مي توان به امور فرهنگي خواهران و برادران شهدا اقدام نمود؟

جواب: اگر مكان مزبور وقف امور ايتام است، با نظر متولي شرعي مي توانند در مورد ايتام شهداء از آن استفاده كنند و بودجه ي آن مربوط به صلاحديد متولي شرعي آن است.

سؤال 48: بعضي از متوليان موقوفات به جهات مختلف قادر به انجام وظائف در مورد اداره ي شوون موقوفات تحت توليت خود نيستند و از سازمان حج و اوقاف و امور خيريه درخواست   دراند كه وكالتاً از جانب آنان،نسبت بهه ادره ي امور موقوفات قيام واقدام نمايد. ليكن سازمان مزبور به لحاظ امكان احقاق حقوق موقوفه ورعايت مصلحت وقف،با قبول وكالت دائم وبلا عزل آمادگي انجام امور مربوه به ادراه ي موقوفه را دارد. آيا مي تان شرط بلا عزل بودن وكالت را ضمن عقد لازم بين متولّي وسازمان قيد نمود ودر هرحال آيا راه شرعي ديگري براي انجام وكالت بلا عزل وجود دارديا نه؟

جواب:واگذاريامور اجرائي موقوفه از سوي متولي شرعي آن به ديگري يا به سازمان اوقاف به صورت نيابت و وكالت در انجام امور موقوفه اشكال ندارد ولي وكالت ونيابت از طرف متولي شرعي قابل فسخ است وبا تعيين مدت براي وكالت  ونيابت اختيار متولي در فسخ آن سلب نمي شود مگر آن كه در ضمن عقد خارج لازم بر او شرط شود كه وكالت را فسخ نكند كه در اين صورت بر متولي لازم است از باب وفاي به شرط از فسخ وكالت وعزل وكيل خود داري نمايد، ليكن اگر اقدام بر فسخ نمود وكالت منفسخ مي شود. ولي اگر اصل وكالت بلا عزل را به صورت شرط فعل يا شرط نتيجه در ضمن عقد خارج لازم ،شرط نمايند،مثل اين كه بگويد فروختم اين متاع را به شما به كذا مبلغ وشما را وكيل بلا عزل نمودم در امر كذايي. ويا فروختم اين متاع را به شما به كذا-مبلغ- با اين شرط كه شما وكيل بلا عزل باشيد در امر كذايي، وطرف مقابل نمايد،چنين وكالتي ديگر قابل فسخ وعزل نيست.

سؤال49:شخصي در حال حيات دو سه قطعه از زمين هاي خودش را به يكي از ويشان خود دااده وبه فرزندان خود نيز وصيت كرده كه بعد از وفات من اين چند قطعه زمين را به شخص مذكور بدهند اما اين ملك ذكر شده وقف است وكيفيت وقف نامه نسلاً بعد نسل وبطناً بعد بطن مي باشد،آيا وصيت او در مورد اين وقف صحيح است يا نه؟

جواب:با فرض وقف بودن زمين ها،بايد طبق وقف عمل شود و وصيت نافذ نيست.

سؤال50: قريه اي است موقوفه كه درآمد حاصل از آن بايستي به مصرف طلاب علوم ديني نجف اشرف برد،چون نزديك به سه سال است كه ايران با عراق در جنگ است،لذا استدعا مي شود مرقوم فرماييد كه آيا مي توان به مصرف طلاب علوم ديني ايران ويا ديگر موارد رسانيد يا خير؟ لازم به يادآوري است كه درآمد مذكور مي بايست توسط يكي از مراجع به دست طلاب علوم ديني نجف برسد.

جواب:درآمد حاصل را جمع و حفظ كنيد،هروقت ميسور شد بفرستيد كه به مصرف تعيين شده برسد.

سؤال51:طلاب علوم ديني كه مشغول تحصيل در دروس حوزه مي باشند و در دروس جديده (دبيرستان-دانشگاه) هم تحصيل مي كنند، آيا مي تانند از امكانات حوزه علميه(حجره-شهريه) استفاده نمايند؟

جواب:استفاده از حجرات مدرسه تابع مقررات مدرسه و وقف آن واستفاده از شهريه ي حوزه ي علوم ديني تابع دفاتر شهريه است.

سؤال52:در يكي از روستاها قناتي است كه آب آن وقف اولاد ذكور است وقسمتي از آب آن را درگذشته وارد لوله كشي روستا كرده كه مورد استفاده عموم اهالي است و من جمله آموزگاران ما نيز كه تقريباً تمامي غير بومي هستند از اين آب استفاده مي كنند ليكن عده اي از ولاد ذكور محقّ در وقف نامه راضي به استفاده از اين آب نيستند،استدعا داريم سريعاً در اين باره علام نظر فرموده تا معلمين ما تكليف شرعي خود را در اين مسأله بدانند!

جواب:تمام آب اگر بر اولاد ذكور وقف شده بايد متصرف رضايت تمام موقوف عليهم را جلب نمايد ويا فقط به سهم كساني كه رضايت دادند اكتفا نمايد.

سؤال53: ساختمان حسينيه اي فرسوده در يكي از محلات شهر قرار گرفته كه مورد نياز آموزش وپرورش جهت واحد آموزشي است آيا اداره ي اوقاف ويا متولي حسينيه مي تواند ان را اجاره دهد به طوري كه در ايم عزاداري حضرت اباعبدالله (عليهم السَّلام) مورد بهره برداري باشد وبقيه ايام هم آموزش وپرورش از آن بهره برداري نمايد؟

جواب:استفاده از حينيه در غيرجهت وقف جايز نيست.


[1] -جاهایی که مورد استفاد وبهره برداری واقع شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -