انهار
انهار
مطالب خواندنی

زراعت و اشجار و تأسيسات در زمين غصبي

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال96: نظر مبارك دربارهٔ حديث«اَلزرع᾿ لَلزارع و لَو كانَ غاصِباً» چيست و اصولاً اين حديث تحت چه شرايطي صحيح است؟

جواب:منظور اين است كه هر كس صاحب بذر است حاصل هم مال او است و غاصب معصيت كار و بايد اجرت المثل زمين را بدهد و مالك حق دارد زمين را زير كشت تخليه كند.

سؤال97:اگر كسي بدون رضايت مالك زمين،عدواناً زميني را زراعت كند كه رضايت مالك در او نيست،آيا اين زراعت از نظر شرعي حلال است يا حرام؟

جواب:حاصل زرع ملك صاحب بذر است هر چند غاصب باشد،ولي معصيت نموده و ضامن اجرت المثل زمين است.

سؤال98:كسي كه ملك ديگري به طور غصب زراعت كرده آيا مالك حق دارد قبل از برداشت زرع از او جلو گيري كند يا بايد صبر كند پس از برداشت محصول از غاصب خاع يد نمايد؟

جواب:حق دارد.

سؤال99:شخصي در زمان طاغوت مالك سيصد متر زمين بوده كه شهرداري به علت خارج محدوده بودن به او پروانه نداده كه براي خود خانه اي بسازد،بعد از انقلاب اسلامي چند نفر فرصت طلب متجاوز زمين او را غصب و هريك در قسمتي براي خود اطاقي ساخته و تصرف عدواني كرده اند حكم شرعي در اين مورد چيست؟ و آيا قاضي محكمه و يا فرد ديگري مي تواند به نفع متجاوزين حكم بكند، يعني براي ساختماني كه شخص متجاوز بر خلاف اصول فني و مهندسي ساخته و براي مالك زمين غير از مقداري مصالح كهنه نمي تواند ارزشي داشته باشد او را ملزم به پرداخت وجهي نمايد؟

جواب:تصرف در ملك غير بدون رضايت مالك غصب و حرام و متصرف ضامن اجرت المثل آن است  مالك ملزم به پرداخت وجهي در مقابل تأسيسات متصرف نيست.

سؤال100:اگر كسي زمين ديگري را بي اجازهٔ وي بسازد، بعد صاحب زمين آمده زمين خود را مطالبه مي كند، غاصب مي گويد كه بايد پول و مخارجي كه براي آباد كردن زمين خرج شده بپردازد والّا زمين را پس نمي دهد، 1- آيا صاحب زمين بايد پول ساختمان را بدهد يا نه؟ 2- آيا پول زمان ساخت را بدهد يا حال را ؟ 3- اگر سازنده و غاصب فوت كرده و وراث كه همه كبير هستند و نيز مي دانند كه ميت زمين غصب را ساخته ، آيا باز هم بايد پول را به صاحب زمين بدهد؟ و وراث غاصب حق دارند پول ساختمان را از مالك زمين بگيرند يانه؟

جواب1و2و3:در مفروض مسائل،زمين بايد به صاحبش برگردد و هيچ حقي بر او نيست. بلي اگر از اعيانِ اموالِ آباد كننده، در زمين باشد،ملك خود او است و وارث حكم خود متوفّي را دارد.

سؤال101:شخصي يا اشخاصي زميني را غصب كرده اند و در ان اشجار غير مثمر غرس نموده اند،آيا صاحب شرعي زمين،حق دارد آن اشجار را از زمين خود قطع و خارج نمايد يا خير؟

جواب:مي تواند از غاصب مطالبهٔ قطع و خارج كردن درختان را بنمايد،با مراجعه به محاكم صالحه قطع نمايد.

سؤال102:پدرم قبلاً در بنياد پهلوي ملعون كارمند بود،بعد از مدت سي سال باز خريده شده به مبلغ بيست چهار هزار تومان،از اين پول مقدار سي هزار متر زمين شاليزار خريده و بعد از مدتي به اينجانب بخشيده،اينجانب كارمند آموزش و پرورش هستم، در ضمن مدت هفت سال است كه حساب سال دارم؛دوباره اين زمين را از شخص اولي خريده و سند مالكيت گرفتم،محصول اين زمين برايم چه صورتي- از نظر حلال و حرام بودن –دارد؟

جواب:محصول تابع بذر است هرچند زمين ملك نشده باشد و چنانچه بذر آن را مالك باشيد حاصل آن را مالك هستيد.

سؤال103:كسي زمين موقوفه اي را غصب كرده و بر روي ان ساختمان نموده است، حكم اين ساختمان و زمين چه مي باشد؟

جواب:بايد به متولي شرعي مراجعه كند و اگر متولي شرعي باقيماندن ساختمان را ولو با گرفتن اجاره،مصلحت وقف نداند و اجازه ندهد بايد ساختمان را زا آن زمين بردارد.

سؤال104:لطفاً به سؤالات ذيل پاسخ فرماييد:الف-طلبه اي يك قطعه از اراضي كوي طلاب آستانهٔ قدس رضوي را با اذن حاكم شرع به عنوان اجاره به مدت بيست سال اخذ نموده و سند اجارهٔ آن ساليانه آن را هم يكي دو سال داده و روي آن در و ديوار قرار داده و پس از آن شخص ديگري در غياب او ساختماني روي آن بنا كرده آيا زمين و حق اولويت آن مال مستأجر است يا شخص ديگر؟

جواب:در مدت اجاره شخص اول،دومي حق احداث بنا نداشته است.ب-آيا شخص متصرف مصارف يوم بنا را استحقاق دارد يا مصارف يوم تخليه را با قيمت روز؟

جواب:اگر متصدي شرعي و مستأجر حاضر به بقاء بنا بشوند به هر نحو تراضي كنند صحيح است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -