انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس زراعت و زمین زراعی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 662- اگر شخصی با پول مخمّس زمینی را برای کشاورزی خرید، و قیمت سوقیّه آن بالا رفت، ولی بعداً زمین تبدیل به زمین بایر و ساختمانی شد و آن را فروخت، آیا اضافه قیمتِ آن در وقتی که می‌فروشد خمس دارد؟

جواب: در فرض مذکور چنانچه زمین کشاورزی مخمس از معرض استفاده جهت کشاورزی خارج شده و بایر مانده و برای ساختمان قابل استفاده بوده و بفروش رفته است ترقی قیمت آن از روز خرید جزء فوائد سال است و در صورتی که بین سال به مصرف مؤونه برسد خمس ندارد.

سؤال 663- شخصی با مبلغی پس از تخمیس بخریدن قطعه‌ای زمین و چاه آب برای زرع بخاطر گذران معیشت خود و عائله خود اقدام نمود پس از چند سال آن مزرعه را فروخت البته بمبالغی بیش از قیمت خرید اوّلیه سؤال این است آیا وجه بدست آمده از فروش خمس مجدّدی به آن تعلّق می‌گیرد؟

جواب: در فرض سؤال ترقی قیمت بعد از فروش اگر در بین سال فروش صرف مؤونه شود خمس ندارد و اگر تا آخر سال صرف نشود و باقی بماند باید خمس باقیمانده را بدهد.

سؤال 664- اگر با قناعت و امساک و آینده‌نگری به مرور چندین سال از درآمد حاصله چندین قطعه زمین خریدم الآن جهت حساب خمس آیا لازم است آنها را حساب کنم و آیا به قیمت خرید و یا به قیمت روز؟

جواب: در فرض سؤال، به قیمت خرید کافی است. و اللّه العالم.

سؤال 665- آیا زمین کشاورزی خمس دارد یا خیر؟

جواب: حکم سرمایه را دارد اگر از درآمد سال تهیه شده خمس مبلغ خرید را بپردازید. و اللّه العالم.

سؤال 666- شخصی که سال خمسی ندارد فقط در فصل برداشت محصولات کشاورزی هر چه از قبیل گندم، برنج، ارزن و غیره اضافه داشته آن را پرداخت می‌کرده حالا می‌خواهد سال خمسی قرار بدهد و مقداری برنج اضافه دارد آیا با توجه به اینکه وقت برداشت محصولات نرسیده می‌تواند آن برنج‌ها را حساب نکند و یا باید کل موجودی و دارایی را محاسبه کند؟

جواب: اگر سال بر برنج‌های موجود نگذشته می‌تواند به مقدار خوراک خود و عائله‌اش تا بدست آمدن محصول کسر کند و خمس بقیه را بدهد. و اللّه العالم.

سؤال 667- این جانب ساکن توابع شهرستان تویسرکان در دوران مالکیت کشاورز بودم، بعد از دوران مالکیّت، دولت ملک را بصورت قسطی به ما فروخته است و ما هم قسطهای آنها را پرداخت نموده‌ایم، اکنون نیز همان زمینها را کشت میکنیم و امرار معاش می‌کنیم (خمس کلیّه محصولها نیز هر سال در صورت زیاد آمدن مؤونه داده شده است) حال آیا خود این زمینها خمس دارند یا خیر؟

جواب: اگر زمینها را از مالک شرعی آن خریده باشید ملک شماست و اگر از مالک شرعی نخریده باشید به ملک مالک شرعی آن باقی است و در هر صورت همان خمس مبلغی را که در برابر آن زمینها پرداخته‌اید بپردازید در جهت خمس کافی است. و اللّه العالم.

سؤال 668- کشاورزانی هستیم که با وامی که از دولت به ما داده می‌شود، چاه عمیق حفر نموده و با اقساط، سال به سال وام آن را می‌پردازیم و سال خمس نیز داریم، آیا این چاه و موتور آب آن جزو سرمایه زراعت است که در بین هر سال که از اقساط وام را می‌دهیم سر سال باید آن را حساب نموده و خمس آن را بدهیم؟ یا پس از تمام شدن اقساط، مجموع آن را حساب نموده خمس آن را بدهیم یا این که اصلًا به آن خمس تعلق نمی‌گیرد؟

جواب: سر هر سال خمس مبلغ قسط را بپردازید. و اللّه العالم.

سؤال 669- زمینهائی را خریده برای کشاورزی، آیا اصل زمین و ترقی قیمت آن خمس دارد یا نه؟

جواب: در صورتی که اصل زمین با عین عوائدی که خمس آن داده نشده خریده شده خمس قیمت فعلی زمین را بدهید و در صورتی که بذمه خریده‌اید اداء خمس قیمت خرید کافی است و ترقی قیمت تا وقتی که زمین فروخته نشده خمس ندارد. و اللّه العالم.

سؤال 670- فردی است زمین مواتی را برای کشاورزی و امرار معاش خود آباد می‌کند و این زمین بخاطر آباد شدن بدون اینکه پولی خرج کند دارای ارزش می‌شود، خمس این زمین واجب است یا نه؟

جواب: بلی باید خمس آن را بدهد. و اللّه العالم.

سؤال 671- در وسط سال موتور آب خراب می‌شود خرج می‌کند آیا باید آخر سال خمس آن را بدهد؟ و آیا آنچه برای وسائل کشاورزی می‌خرد خمس دارد؟

جواب: اگر خرج تعمیر و تعویض موتور آب یا وسائل کشاورزی اسقاط شده میکند خمس ندارد و چنانچه وسیله اضافه‌ای بخرد مثل خرمن‌کوب برای تراکتور باید خمس مبلغ خرید را بدهد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -