انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس طلا

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 623- طلائی که بانوان جهت زینت خریداری می‌کنند آیا به آن خمس تعلق می‌گیرد یا نه؟

جواب: طلا جهت زینت در حد شأن خمس ندارد.

سؤال 624- طلایی که مرد برای زن خود می‌خرد، آیا باید خمسش را بدهد؟

جواب: اگر زائد بر شأنش نباشد خمس ندارد. و اللّه العالم.

سؤال 625- اگر زنی طلای زینتی خود را که بدان نیز احتیاج دارد برای رفع نیازمندیها و مؤونه زندگی بفروشد و در سال مصرف کند: اولًا آیا متعلق خمس است یا نه؟ ثانیاً چنانچه پولش تا پایان سال به مصرف نرسید و ماند برای سال دیگر آیا خمس دارد یا خیر؟ ثالثاً و در هر صورت اگر سالهای بعد چون نیاز به زینت دارد اگر مرد بخواهد دو مرتبه از درآمد کار، طلائی برای عیال خود بخردباید خمس آن را بدهد یا نه؟

جواب: در فرض سؤال: زینت آلات فروخته شده چنانچه در سال فروش صرف مؤونه بشود خمس ندارد. و اگر در سال فروش صرف مؤونه نشود زائد بر قیمت خرید خمس دارد. و زینت آلاتی که دوباره شخص برای عیال خود میخرد اگر زائد بر شأنش نباشد خمس ندارد. و اللّه العالم.

سؤال 626- طلائی که زینت زن است اگر یک سال یا دو سال از آن برای زینت استفاده نکند آیا خمس و زکات بآن تعلق میگیرد یا خیر؟

جواب: در فرض سؤال طلای مذکور زکات ندارد و نسبت به خمس، چنانچه عدم استفاده بجهت این باشد که از محلّ احتیاج خارج شده تا آن را نفروخته خمس واجب نیست و هر وقت فروخته شد ترقی قیمت آن از قیمت خرید از عوائد سال فروش است که اگر بمصرف مؤونه رسید خمس ندارد و الّا خمس مقدار زائد بر قیمت خرید واجب است. و اللّه العالم.

سؤال 627- شخصی که شغلش طلافروشی است، سرمایه وی بصورت طلای شمش یا سکّه مسکوک یا طلاهای زینتی از قبیل گوشواره، انگشتری، سینه‌ریز و غیره می‌باشد اگر مقداری از سکّه‌ها همچنان بماند و سال بر او بگذرد، نسبت به پرداخت خمس و زکات تکلیف او چیست؟

جواب: باید خمس مجموع در آمد خود را پس از کسر مؤونه سال بپردازد. و الله العالم.

سؤال 628- آیا به سکه طلا (بهار آزادی) که در خانه دارم غیر از طلای زن و فرزند خود، خمس تعلق می‌گیرد؟

جواب: حکم سائر ارباح را دارد و خمس دارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -