انهار
انهار
مطالب خواندنی

زندگینامه به نقل از ویکی پدیا

بزرگ نمایی کوچک نمایی
محمدعلی غزنوی معروف به مدرس افغانی یا محمدعلی مدرس افغانی (متولد ۱۲۸۴ در قریه خربید المیتو، ولسوالی جاغوری - ۱۳۶۵ در قم) روحانی اهل افغانستان و استاد ادبیات و نحو در حوزه علمیه قم بود.
زندگی
او در ابتدا به شیخ محمدعلی غزنوی معروف بود و پس از آن که در سال ۱۳۰۴ به حوزه علمیه نجف رفت، با تلاش‌های خود، لقب مدرس به او داده شد. مدرس افغانی، پس از حدود بیست سال تحصیل و تحقیق، در سال ۱۳۱۸ با توصیه سید ابوالحسن اصفهانی به افغانستان برگشت: «من در حالی که روحانی جوان بودم از نجف اشرف به دستور آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید وقت، به افغانستان رفته و در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی در خاک اجدادی ام اقامت گزیدم و مدرسه‌ای بناء نهادم و مشغول تدریس و تربیت طلاب شدم.»
آیت الله محمداسحاق فیاض، از علمای نجف اشرف، داماد مرحوم مدرس افغانی می باشد.
از نگاه دیگران
مرحوم مدرس از مجتهدان به نام و مراجع تقليد معروف حوزة علمية نجف اجازه نامه اجتهاد داشت. مطالب و نكات موجود در آن‌ها به خوبي مقام رفيع دانشي وي را در علوم اسلامي نشان مي‌دهد. آيت الله محمد علي كاظمي خراساني در اجازه نامه خود نوشته است: جناب عالم فاضل، مهذب كامل و پاك و مورد اعتماد، شيخ محمد علي غزنوي از جمله كساني است كه عمرش را صرف تحصيل علوم شرعيه كرده است؛ در حالي كه تحصيل او با بحث و فحص، كوشش، تلاش و اجتهاد همراه بوده است، او در محضر علما حاضر شد و از آن ها با فهم و تدبر استفاده كرده بحمدالله به مرتبة اجتهاد رسيده و مورد وثوق و اعتماد است.
اجازه نامة فوق كه به تأييد آيت الله سید ابوالحسن اصفهانی رسيده در تاريخ يازدهم جمادي الاول 1364 صادر شده است و مرحوم خراساني در اجازه نامة ديگري مقام ارجمند علمي علامه را بيش‌تر ارج نهاده او را از اقرانش پيشگام شمرده است
مرحوم آيت الله خوئي در اجازه نامة خويش مرحوم علامه مدرس را دانشمند فاضل، اديب كامل، عماد علماي اعلام و برگزيده فضلاي كرام دانسته است. و شيخ آقا بزرگ تهراني نوشته است: فانه الشيخ الفاضل الكامل ابوالمكارم و الفضائل، المحقق المدقق و المعلم الاستاد الفائق و المصنف الماهر الباهر الثقة السند و الصفي الو في مولانا الشيخ محمد علي المدرس الافغاني النجفي ... التي تشهد بها تصانيفه من قبيل...
آقاي دكتر محمد هادي اميني فرزند علامه عبدالحسين اميني مؤلف الغدير درباره وي اين طور نظر داده است: محمد علي بن مراد علي الافغاني عالم فاضل اديب جليل محقق خبير درس في النجف الاشرف الفقه و الاصول و تصدي لتدريس السطوح و مقدمات العلوم الادبيه و قرأ عليه الكثير من الفضلاء و كانت له عدة جلسات تدريسيه منقلة و أسس مدرسة دينيه للطلاب الافغانيين.
آيت الله محمد عيسي محقق خراساني نگاشته است: ان سماحة العلامه الحجة الشيخ محمد علي بن مراد علي المدرس الافغاني لمن مفاخر الحوزة الاسلاميه و اساتيدها الذين نذر انفسهم في سبيل خدمة الدين و نشر العلوم الاسلامية و تربية الطلاب و المحصلين في هذه الحوزة المقدسة ذات المجد و الفخامة و هو في حين انه الا ديب الوحيد و البياني الفريد اصولي فاهم و فقيه عارف و فلسفي قاهر و متكلم ماهر و مفسر جليل و قد با شر جميع هذه العلوم بالدراسة و التحليل كما انه كتب و الف في الكثير منها .
وفات
او در سال ۱۳۵۴ به قم رفت. مدرس، بیش از نیم قرن مشغول تحصیل و تدریس بود و سرانجام در ۸۱ سالگی در شهر قم درگذشت.
کتاب‌شناسی
جامع المقدمات، مدرس افغانی (مصحح)، ناشر: هجرت
قواعد الادبیه فی توضیح: شرح عوامل فی النحو، محمدعلی مدرس افغانی، ناشر: عالمه
مکررات المدرس: شرح السیوطی، محمدعلی مدرس افغانی، پرویز رستگار (مصحح)، محمد ملکی (مصحح)، ناشر: پیام علمدار
الکلام المفید للمدرس والمستفید فی شرح الصمدیه (شیخ بهایی)، محمدعلی مدرس افغانی، ناشر: هجرت
شرح کامل فارسی عوامل فی النحو (الجرجانی): براساس نوار درسی استاد علامه محمدعلی مدرس‌افغانی، علی حسن ناصری، ناشر: آراسته
المدرس الافضل فیها یرمز و یشار الیه فی المطول (شرح مطول در ۷ جلد)
رفع الغاشیه من غوامض الحاشیه (شرح حاشیه ملا عبدالله)
اعراب سورة الفاتحه
الشواهد المنتخبة للکتاب السیوطی
القواعد الادبیة فی توضیح شرح عوامل فی النحو

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -