انهار
انهار
مطالب خواندنی

شبیه سازى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – حکم شبیه سازی

سؤال: نظر شما در مورد شبیه سازی در موارد مختلف چیست؟

جواب: شبیه سازی ذاتاً حرام نیست، ولی مفاسد مختلف حقوقی و اخلاقی و اجتماعی و پزشکی دارد فلذا جایز نیست، ولی شبیه سازی اعضا این مفاسد را ندارد.

٢ – پیوند اعضای شبیه سازی شده

سؤال: در صورتى که بشر موفق به شبیه سازى برخى از اعضاى انسان شود پیوند زدن آن به انسان چه حکمى دارد؟

جواب: مانعى ندارد.

٣ – تغییر ژنهای سلولهای بدن انسان

سؤال: در عالم پزشکى متداول شده که روى موجودات بسیار ریز ژنهاى درون سلولهاى بدن انسان و غیر انسان اقداماتى انجام مى دهند که گفته مى شود موجب پیدایش تغییراتى در ساختمان روانى انسانها و یا تغییرات جسمى انسانها و غیر انسانها مى گردد، بفرمایید:

الف) آیا نفس این عمل (دست کارى کردن ژنها) جایز است؟

ب) در صورتى که این اقدام به منظور درمان صورت نگیرد و لیکن در جهت دستیابى به برتریهاى جسمى و یا روانى و پیشرفت علم پزشکى بوده باشد، آیا جایز است چنین اقداماتى انجام گیرد؟

ج) اگر اقدام فوق روى نطفه یا جنین انجام شود حکم چگونه خواهد بود؟

جواب: الف) هرگاه این تغییرات مثبت باشد اشکالى ندارد.

جواب: ب) اگر مثبت باشد اشکالى ندارد.

جواب: ج) مانند مسأله سابق است.

٤ – احکام شرعی انسان شبیه سازی شده

سؤال: سوال بنده در مورد عمل شبیه سازی انسان است. اینکه علاوه بر مطلع شدن از حلال یا حرام بودن این عمل می خواهم بدانم که برای انسانی که از این شیوه به وجود می آید ((منظور انسانی که چند سال پیش در ایران از این طریق به وجود آمده )) آیا زندگی این شخص بدون حضور خداوند و بدون داشتن روحی پاک تا ابد جریان دارد یا برای این انسان خدا و بهشت و جهنم و سایر احکام و ...معنی دارد یا خیر؟ آیا خدا این انسان را جزو بند گان خویش می داند؟ آیا این انسان از نظر حقوق بشری با انسان های دیگر در یک طراز قرار دارد؟ و آیا انسان حق ازدواج دارد؟

جواب: اولا: شبیه سازی ذاتا کار حرامی نیست ولی چون آثار نامطلوب اجتماعی دارد از آن منع شده است و ثانیا: این انسان با سایر انسان ها تفاوتی ندارد مثل این است که شما قلمه ای از درخت سیب بردارید و در باغچه منزل بزنید و تبدیل به درخت سیب شود این درخت با سایر درختان سیب تفاوتی ندارد، بنابراین تمام حقوق و تکالیف برای او ثابت است.

٥ – احکام مرتبط با شبیه سازی

سؤال: با توجّه به پیشرفت علم پزشکى و ژنتیک، و موفقیّت انسان در تولید غیر جنسى گوسفند، موش و مانند آن، و قابلیّت اجراى این عمل در تولید غیر جنسى انسان و ترمیم اعضا، لطفاً بفرمایید:

الف) آیا انجام چنین عملى (تولید انسان کامل از طریق شبیه سازى) شرعاً صحیح است؟

ب) آیا ساخت اعضا و پیوند آن به انسان، شرعاً صحیح است؟

ج) با فرض اجراى چنین عملى در خارج از ممالک اسلامى و پیدایش چنین موجودى، آیا این موجود مى تواند به دین اسلام مشرّف شود؟

د) آیا مى توان با چنین موجودى معاشرت و معامله کرد؟

هـ ) ازدواج با چنین موجودى چه حکمى دارد؟

و) آیا مى توان از چنین انسانى ارث برد؟

ز) آیا او مى تواند ازدواج کند؟

جواب: الف) همان گونه که قبلاً اشاره کرده ایم این کار ممکن است ذاتاً اشکالى نداشته باشد; ولى با توجّه به عوارض نامطلوب فراوان اجتماعى و اخلاقى که بر آن مترتّب مى شود، شرعاً مجاز نیست; بعلاوه، اگر مستلزم نظر و لمس حرام به هنگام کشت سلّول مشابه در رحم انسان گردد، از این نظر اشکال دیگرى متوجّه آن مى شود.

جواب: ب) اشکالى ندارد، مشروط بر اینکه مستلزم کار حرام خاصّى نبوده باشد.

جواب: ج) تشرّف چنین انسانى به دین اسلام بى مانع است.

جواب: د) اشکالى ندارد; انسانى است همانند سایر انسانها.

جواب: ه) ازدواج و نکاح او با هرکس جز محارم، یعنى کسى که سلّول از او گرفته شده، یا در رحم او پیوند زده شده، بى مانع است.

جواب: و) چنین موجودى از کسى ارث نمى برد; همانند فرزندان رضاعى که محرم هستند، و ارث نمى برند.

جواب: ز) آرى، از این نظر فرقى با سایر انسانها ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -