انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام معامله سلف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله 2113) انسان نمي تواند جنسي را كه سلف خريده پيش از تمام شدن مدّت بفروشد1 و بعد از تمام شدن مدّت، اگر چه آن را تحويل نگرفته باشد، فروختن ‌آن اشكال ندارد2.

1- خوئي، تبريزي، سيستاني: به غير فروشنده اش بفروشد...

2- اراكي، گلپايگاني، صافي: ولي فروختن غلّه مانند گندم و جو پيش از تحويل گرفتن آن مكروه است.

خوئي، : ولي فروختن غله مانند گندم و جو و ساير اجناسي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شود پيش از تحويل گرفتن آن جايز نيست مگر اين كه به سرمايه اش بفروشد.

تبريزي: ولي فروختن غله مانند گندم و جو و ساير اجناسي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شود پيش از تحويل گرفتن آن جايز نيست مگر اين كه به قيمت خريدش بفروشد يا به خود فروشنده اش بفروشد.

سيستاني: ولي فروختن اجناسي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شود غير از ميوه ها پيش از تحويل گرفتن آن به غير فروشنده جايز نيست مگر اينكه به سرمايه اش يا به كمتر از آن بفروشد.

سبحانی: مگر اين كه به خود فروشنده بفروشد ولى بعد از تمام شدن مدت، اگرچه آن را تحويل نگرفته باشد، فروختن آن اشكال ندارد.

*****

زنجاني: مسأله 2121- انسان نمي تواند جنسي را كه سلف خريده پيش از تمام شدن مدّت بفروشد، خواه به فروشنده باشد يا به كسي ديگر، عوض آن را از همان جنس عوض در معامله سلف قرار دهد يا از جنس ديگر، قيمت عوض تعيين شده با قيمت عوض در معامله سلف يكسان باشد يا كمترباشد. و بعد از تمام شدن مدّت وتحويل گرفتن جنس، معامله آن بدون اشكال صحيح است ولي اگر هنوز آن را تحويل نگرفته، بخواهد آن را بفروشد بايد عوض آن را چيزي كه خريدار طلبكار است قرار ندهد. همچنين اگر بخواهد با عوضي از جنس همان عوض معامله سلف، آن را به فروشنده معامله سلف بفروشد، بايد به همان اندازه (نه كمتر نه بيشتر) بفروشد.

وحید: مسأله 2141- انسان نمى تواند جنسى را كه سلف خریده ، پیش از تمام شدن مدت به غیر فروشنده اش بفروشد ، و همچنین به فروشنده بنابر احتیاط واجب ، و بعد از تمام شدن مدّت اگر چه آن را تحویل نگرفته باشد ، فروختن آن اشكال ندارد ، ولى در صورتى كه به فروشنده به جنس ثمن بفروشد ، نباید به بیشتر از ثمن بفروشد ، و فروختن اجناسى كه با وزن یا پیمانه فروخته مى شود ، پیش از تحویل گرفتن آن جایز نیست ، ولى اگر به بیشتر از سرمایه اش نفروشد مانعى ندارد.

جوادی آملی: مسئله ۲۳۱۹. کالای خریداری شده با سَلَف، هرچند ملک خریدار است و در دسترس او قرار دارد؛ ولی فروش آن پیش از تمام شدن مدت به همان فروشنده یا دیگری باطل است و فروش آن پس از تمام شدن مدت، هرچند تحویل نگرفته باشد، با رعایت شروط یادشده در مسئلۀ قبلی صحیح است.

(مسأله 2114) در معامله سلف اگر فروشنده جنسي را كه قرارداد كرده بدهد1، مشتري بايد قبول كند. و نيز اگر بهتر از آنچه قرار گذاشته، بدهد2 يعني همان اوصاف را با زيادتي كمال دارا باشد، مشتري بايد قبول نمايد3 و اگر اين طور نباشد لازم نيست قبول كند؛ مثل آن كه بنده جاهل خريده باشد و بايع بخواهد عالم بدهد.

1- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: در موعدش تحويل بدهد...

فاضل، سيستاني: در موعدش بدهد مشتري قبول كند (سيستاني: اگر به همان وضعي باشد كه شرط شده است؛ و اگر بهتر باشد بايد بپذيرد مگر اينكه منظور از شرطي كه شده است، نفي صفت بهتر نيز باشد).

2- اراكي، گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: و طوري باشد كه از همان جنس حساب شود، مشتري بايد قبول نمايد. [پايان مسأله]

3- نوري، سبحانی: [پایان مسأله]

بهجت: مگر اين كه در معامله مشخص كرده باشند كه بهتر يا بدتر تحويل داده نشود كه اگر طبق قرارداد نباشد، لازم نيست قبول كند.

مظاهری: اگر بهتر از آن يا پست‏تر از آن را بدهد مشترى مى‏تواند قبول نكند.

*****

وحید: مسأله 2142- در معامله سلف اگر فروشنده جنسى را كه معامله كرده در موعدش بدهد ، مشترى باید قبول كند ، و نیز اگر بهتر از آنچه معامله كرده بدهد و طورى باشد كه از همان جنس حساب شود ، مشترى باید قبول نماید.

زنجاني: مسأله 2122- در معامله سلف اگر فروشنده جنسي را كه قرارداد كرده بدهد، مشتري بايد قبول كند، ولي اگر جنس ديگري بدهد، لازم نيست مشتري قبول كند، هرچند بهتر از جنسي باشد كه قرار گذاشته اند، البتّه گاه تعيين يك ويژگي براي جنس از باب حداقل مقدار لازم است كه در اين صورت اگر جنسي با ويژگي بهتر تحويل دهد، چون همان جنسي است كه قرار گذاشته اند، بر مشتري لازم است آن را قبول كند.

مكارم: مسأله 1806 - هرگاه در معامله سلف، فروشنده جنس بهتري را تحويل دهد (يعني جنسي را كه تمام آن اوصاف مورد قرارداد را به اضافه صفات دیگري داراست) مشتري بايد قبول كند، ولي اگر بعضي از آن صفات را نداشته باشد مي تواند قبول نكند.

جوادی آملی: مسئله ۲۳۲۰. در داد و ستد سلف، هرگاه فروشنده همان کالای مورد تعهّد را در زمان مقرّر تحویل دهد، پذیرش آن بر خریدار لازم است، چنان‌که اگر از لحاظ مقدار یا از جهت رغبت یا قیمت کمتر بود، قبول آن بر خریدار لازم نیست؛ ولی اگر از لحاظ مقدار بیشتر بود، می‌تواند آن مقدار زائد را بپذیرد و اگر از جهت رغبت یا قیمت بیشتر بود، در صورتی که مصداق همان کالای مورد فروش باشد، باید قبول کند.

(مسأله 2115) اگر جنسي را كه فروشنده مي دهد، پست تر1 از جنسي باشد كه قرارداد كرده، مشتري مي تواند قبول نكند.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- فاضل: بهتر يا پست تر...

جوادی آملی، مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2114.

(مسأله 2116) اگر فروشنده به جاي جنسي كه قرارداد كرده، جنس ديگري بدهد1، در صورتي كه مشتري راضي شود اشكال ندارد.

1- مکارم: و یا همان جنس را با صفات پست تری تحویل دهد...

جوادی آملی: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2114.

(مسأله 2117) اگر جنسي را كه سلف فروخته در موقعي كه بايد آن را تحويل دهد، ناياب شود و 1نتواند آن را تهيّه كند، مشتري مي تواند صبر كند تا تهيّه نمايد يا معامله را به هم بزند و چيزي را كه داده پس بگيرد2.

این مسأله در رساله آيت الله بهجت  نیست.

1- [عبارت «ناياب شود و» در رساله آيت الله سيستاني نيست]

2- زنجاني: همانطور در مسأله [2112] شرط چهارم گفته شد.

فاضل: و خريدار نمي تواند فروشنده را ملزم كند كه جنس را به قيمت سلف فروخته به قيمت روز از او بخرد البتّه اگر توافق كنند كه جنس را به قيمت فعلي بخرد مانعي ندارد.

سيستاني: چيزي را كه داده است، يا بدل آن را پس بگيرد و بنابر احتياط واجب نمي تواند آن را به فروشنده به قيمت بيشتري بفروشد.

جوادی آملی: رجوع کنید به مسأله [2112] شرط سوم یا چهارم.

(مسأله 2118) اگر جنسي را بفروشد و قرار بگذارد كه بعد از مدّتي تحويل دهد و پول آن را هم بعد از مدّتي بگيرد، معامله باطل است1.

این مسأله در رساله آيات عظام: مكارم و بهجت  نیست.

1- خوئي، تبريزي: بنابر احتياط واجب.

زنجاني: بنابر احتياط.

*****

مظاهری: مسأله 1684- اگر جنسى را كه ندارد، بفروشد و قرار بگذارد كه بعد از مدّتى تحويل دهد و خريدار هم پول نداشته باشد و قرار بگذارد بعد از مدّتى پول آن را بدهد معامله باطل است.

جوادی آملی: مسئله ۲۳۰۸. داد و ستد ممکن است به چهار صورت انجام شود که سه قسم آن صحیح و یک صورت آن باطل است و اقسام آن چنین‌اند: ۱. کالا و بها هر دو نقد باشد؛ ۲. کالا نقد و بها نسیه باشد؛ ۳. کالا نسیه (سَلَف) و بها نقد باشد که این سه قسم صحیح است؛ ۴. کالا و بها هر دو نسیه باشند که این قسم باطل است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -