انهار
انهار
مطالب خواندنی

تصرف در مال مشترك بدون اذن شريك

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 183 - شخصى فوت نموده داراى اولاد ذكور و چهار نفر اناث و خانه‌اى دارد كه بايد بين ورثه تقسيم شود ولى دو نفر از اناث هيچ گونه به تقسيم خانه حاضر نمىشوند و خانه فعلا در تصرف اولاد ذكور است و در آن سكونت دارند و همه نوع حاضر از براى تقسيم هستند و دو نفر ديگر از اناث براى تقسيم حرفى ندارند خواهشمند است راه حل شرعى مرقوم فرمائيد كه جهت اولاد ذكور اشكالى در تصرف در آن خانه مشترك نباشد.

جواب:  در فرض سؤال اولاد ذكور بدون رضايت اولاد اناث نمىتوانند در خانه مشترك تصرف بنمايند ولى حق مطالبه تقسيم دارند و اگر حاضر نشوند بوسيله حاكم شرع تقسيم مىشود و اگر فراهم نشود مىتوانند براى تقسيم مراجعه به حاكم عرفى نمايند والله العالم.

سؤال 184 - اگر شخصى خانه مشتركى را كه نصف آن متعلق به شخص غايبى است مهريه زنش قرار دهد آيا آن زن حق تصرف در تمام خانه دارد يا نه.

جواب:  تصرف در مال مشترك بدون رضايت شريك جايز نيست.

سؤال 185 - زمينهائى است واقع در تهران و سندهاى اين اراضى كه به قطعات مختلفه تقسيم شده بطور مشاع در محضرها نوشته مىشود و در اين زمين ها ساختمان كرده‌اند و سكونت دارند، بطورى كه مسموع مىشود مىگويند سكونت و عبادت و تصرفات در خانه هاى مشاع محتاج به اجازه مجتهد جامع الشرائط است و اينجانب هم يكى از آن خانه‌ها را خريده‌ام مستدعى است اجازه فرمائيد كه تصرفات بنده در آن خانه شرعا بى اشكال باشد.

جواب:  از خصوصيات مورد سؤال اطلاع كامل ندارم بنحو كلى تصرف در ملك مشاع بدون رضايت شركاء جايز نيست و با فرض معلوم بودن شركاء بايد از خود آنها استيذان شود واذن حاكم شرع كافى نيست بلى اگر هر يك از شركاء مقدارى از زمين را خانه بنا كرده‌اند و راضى هستند كه ديگران هر جا بنا ساخته‌اند تصرف نمايند كافى است در جواز تصرف و اگر علم به رضا نداريد و متمكن نيستيد شركاء را پيدا كنيد مجازيد بعنوان تقاص از سهم خودتان كه در دست ديگران از شركاء مىباشد تصرف نمائيد.

سؤال 186 - ديوارى كه ميان دو نفر مشاعا مشترك است يكى از آنها مىتواند با عدم رضايت شريكش حصه خود را خراب نمايد و جدا كند و از نو بسازد و نيز ديوارى كه قابل قسمت است يا غير قابل قسمت فرق دارد يا نه.

جواب:  در ديوار مشترك تصرف هيچ يك از شريك ها بدون اجازه ديگرى جائز نيست بلى در ديوار قابل قسمت شريك مىتواند مطالبه تقسيم نمايد.

سؤال 187 - زيد در خانه‌اى سكونت دارد شريكى نيز دارد كه قبلا سكونت داشته و فعلا ساكن نيست و شريك ساكن براى هرگونه تصرفات شريك غير ساكن رضايت دارد و حاضر براى افراز يا خريد و فروش هم هست در صورتى كه اگر  شريك غير ساكن افراز كند موجب اضرار شريك ساكن مىشود بنابر اين مرقوم فرمائيد تصرفات شريك ساكن چه صورت دارد.

جواب:  تصرف هر يك از دو شريك موقوف به اذن ديگرى است و شريك مىتواند ديگرى را بوسيله حاكم شرع و در صورت تعذر بوسيله حاكم عرفى ملزم به تقسيم نمايد.

سؤال 188 - شخصى سر قفلى مغازه‌اى را خريدارى كرده و در آن مغازه علاوه از بنائى، تلفن و قفسه گذارى نموده و از دنيا رفته، يكى از ورثه بدون اجازه ديگران آن دكان را از مالك اجاره نموده و سايرين را از آن مغازه محروم نموده بفرمائيد چه صورت دارد.

جواب:  آنچه از اعيان، تركه ميت است مشترك ما بين تمام ورثه است و تصرف يكى از آنها بدون رضايت ديگرى جايز نيست و چنانچه سرقفلى بنحو صحيح شرعى خريدارى شده باشد متعلق به همه ورثه است.

سؤال 189 - چه مىفرمائيد درباره شخصى كه شش ساعت از يكصد و نود و دو ساعت چاه و موتور شركتى سهم داشته باشد و ساير شركاء بدون اجازه او بقيه چاه را فروخته‌اند آيا اشخاصى كه خريدارى نموده‌اند حق دارند بدون اجازه صاحب آن شش ساعت آن چاه را عميق كنند و تكليف صاحب شش ساعت چيست در صورتى كه قدرت اين كه در خرج چاه عميق شركت نمايد ندارد و چاه سطحى هم از بين مىرود خواهشمند است آنچه نظر حضرتعالى است بيان فرمائيد

جواب:  تصرف شركاء در مال شركت بدون اذن شريك جايز نيست و اگر همان چاه سابق را عميق كرده‌اند مالك شش ساعتى به مقدار شش ساعت از آب و زمين آن مالك است و اگر كسانى كه آن را عميق كرده‌اند بخواهند وسائلى را كه در آنجا براى بيرون آوردن آب آورده اند بردارند مىتوانند.

سؤال 190 - بعضى از شركاء قنات آب را ميانه مىكنند و مىفروشند براى خرج  قنات و غيره يعنى دوازده روز آب هر يك به نوبت مىگذرد و روز سيزدهم به فروش مىرسد ولى در ميان شركاء اشخاصى هستند كه اظهار عدم رضايت مىكنند يا از لجاج يا براى اين كه تصور ضرر براى خود مىكنند به هر حال تمام شركاء راضى نيستند آيا چنين عملى جايز است يا نه و در صورت عدم جواز، آب نوبه ديگران كه عوض شده و سوم و چهارم شده چه صورت دارد.

جواب:  در فرض مسأله كه آب مشاع است تصرف در آن ولو به ميانه كردن آن موقوف به رضايت همه شركاء مىباشد و هم چنين راجع به تقسيم بعد كه نوبه هر يك تغيير مىكند موقوف به رضايت رفقاء مىباشد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -