انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصالحه در خمس و دست گردان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 584- آيا مى‏شود از متيقن الخمس مقدارى يا همه را بعد از دست گردان ازقبل سادات كه سعه صدر دارند يا از قبل ولى امر در سهم امام عليه السلام در صورتى كه طرف ضعيف الحال است و يا براى استماله [1]او كه در نرود ولو براى سالهاى ديگر به او بخشيد.

جواب:  ذمه او برى‏ء نمى‏شود، اگر متمكن است بايد به ذمه، و اگر متمكن نيست معذور است تا وقت تمكن. واللََّه العالم.

سؤال 585- كسانى كه مثلاً يك ميليون تومان بدهكار مى‏شوند و پرداخت همه مبلغ بر آنها شاق است و اگر سختگيرى كنيم حاضر به حساب نمى‏شوند، آيا اجازه مى‏فرمائيد به اين قبيل اشخاص ارفاق بيشترى بشود و در صورت موافقت مقدار مجاز را تعيين فرمائيد.

جواب:  وجوه شرعيه كه تعييناً به ذمه كسى تعلق گرفت قابل بخشش نيست، بلى اگر وجوه مزبوره را نتواند بعداً بپردازد به او مهلت داده مى‏شود كه به تدريج بدهى خود را كارسازى نمايد، و اگر وجوه مشكوكه به ذمه او باشد مى‏توان به مقدارى صلح نمود.

سؤال 586- آيا حاكم شرع يا وكيلش مى‏توانند در ازاى پولهايى كه مكلّف قبل از آنكه خمس شان را بدهد صرف نموده مبلغى را به عنوان مصالحه از او بگيرند مثلاً مكلّف قبل از آنكه خمس بدهد سفرى كرده و در سفرش هزار ريال خرج كرده؟

جواب:  اگر مكلّف شك دارد كه در ذمه ‏اش خمس آنچه كه صرف كرده تعلق گرفته باشد پس حاكم يا وكيلش مى‏توانند به مبلغى كه مناسب است با مكلّف مصالحه كنند، و اگر مكلّف يقين دارد كه در ذمه‏اش خمس آنچه كه صرف كرده تعلق گرفته پس بايد مقدار يقينى از خمس را بپردازد، و حاكم شرع يا وكيلش نمى‏توانند با مكلّف در مبلغى مصالحه كنند.

سؤال 587- پولهايى كه فردى از آقايان به اجازه شما دست گردان كرده‏اند، بعداً ملك ايشان شده يا بايد توسط مجازين فعلى به شما تقديم گردد.

 جواب:  سهم امام عليه السلام با دست گردان و غير آن ملك نمى‏شود و بايد آنچه دست گردان مى‏شود پس از رحلت دست گردان كننده به مقلَّد داده شود و به ورثه دست گردان كننده نمى‏رسد.


[1] استماله: دل به دست آوردن


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -