انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصاديق ربح

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 440- اگر عين خمس داده را مصرف نمايد و به جاى آن عين ديگرى بگذارد، مى‏فرمائيد خمس آن را بدهد چنانچه پول مخمس خود را در بانك گذارد و در بين سال محتاج شد و مبلغ خود را از بانك گرفت و خرج كرد، باز هم در بين سال همان مبلغ را كسب نمود در بانك گذاشت، آيا آخر سال اين مبلغ خمس دارد يا خير؟ چون پولهايى كه در بانك است دائماً در تحويل و تحول است.

جواب:  بلى در مثل مورد سؤال خمس مقدار دومى را نيز بايد سر سال آن بپردازد.

سؤال 441- بنده چهار سال قبل سرايدار مدرسه بودم چون اطمينان به ماندن در آنجا نداشتم منزلى خريدم، و بعداً كه در سرايدارى باقى ماندم نتوانستم استفاده سكونتى از آن بنمايم فقط بعد از خريد تا يك سال اول اثاثيه خودم را در يك اطاق از آن منزل گذارده بودم و بقيه را به اجاره دادم تا امسال كه به شغل ديگرى منتقل شده‏ام باز به آن منزل احتياج پيدا كرده‏ام مستدعى است بفرمائيد اين منزل مورد خمس واقع شده است يا نه؟

جواب:  در مفروض سؤال آن منزل مورد خمس است مگر مقدار يك اطاق كه مخزن اثاث خود قرار داده بوديد اگر مورد حاجت بوده. واللََّه العالم.

سؤال 442- زيدى سر سال حساب مى‏كند مازاد از مخارج را جهت تعيين وجوهات لكن مثلاً مقدارى جنس (گندم يا جو يا غيره) سلف خريده كه هنوز موعد تحويل جنس نرسيده است بفرمائيد آيا پولى را كه قبلاً بابت خريد معامله سلفى پرداخته بايد از لحاظ خمس حساب كند يا قيمت روز آن جنسى كه موعد تحويل آن نرسيده.

جواب:  در صورت مزبوره خمس قيمت آن جنس را سر سال به قيمت فعلى آن بدهد.

سؤال 443- زيدى در آخر سال جهت پرداخت خمس به موجودى خود رسيدگى نموده و چون در مقابل چيزهايى كه در منزل مثلاً دارد به همان مقدار يا بيشتر بدهى به اشخاص داشته، بنابر اين خمس نداده در صورتى كه همان اشياء لباس نپوشيده و غيره تا آخر سال آينده به همان حال و استعمال نشود ولى پس از انقاضى سال دو بدهى به اشخاص نداشته باشد، آيا بايد خمس آن لباس و غيره را بدهد يا خير؟

جواب:  بلى بايد بدهد در مفروض سوال. واللََّه العالم.

سؤال 444- شاگردى در يك سال از حقوقش سرمايه‏اى پس‏انداز كرده كه آخر سال كه خواست در سال آتيه براى خودش كاسبى كند احتياج به آن سرمايه دارد تا بتواند مؤونه ساليانه‏اش را فراهم كند، آيا خمس بر او واجب نيست يا اين سرمايه مذكور بايد منفعتى باشد كه يك مرتبه به انسان رسيده باشد، و مقتضى است كه بفرمائيد اگر از سرمايه مذكور در سؤالهاى فوق خمس را بدهد باز هم با بقيه آن مى‏تواند كاسبى كند اينجا هم تخميس واجب است يا نه؟

جواب:  در مفروض سؤال كه بر مبلغ پس‏انداز يك سال گذشته بايد خمسش را پرداخته و مابقى را سرمايه قرار دهد. واللََّه العالم.

سؤال 445- حضرت عالى مستحضر هستيد كه بعضى از اجناس كوپنى شده و براى اخذ آن اجناس احتياج به كوپن و دفترچه بسيج اقتصادى است، حال سؤال اين است كه اين كوپنها و دفترچه‏ها را در بازار آزاد مى‏خرند آيا اگر به اينها سال بگذرد مانند اوراق بهادار مشمول خمس مى‏گردد يا خير؟

جواب:  طبعاً عايدى بهادارى كه در مصرف سال صاحب آن، مصرف نشود و بماند مورد تعلق خمس خواهد شد. واللََّه العالم.

سؤال 446- شخصى 4000 تومان از بابت اجاره زمين موقوفه كه وجه الاجاره از 5 سال قبل است تا امسال بدهكار است و علت نپرداختن وجه، نگرفتن موقوف عليهم مى‏باشد، و لكن ايشان با اين وجه گوسفندهايى خريده و از آن گوسفندها بره‏هايى توليد شده و قصدش اين بوده كه هر وقت موقوف عليهم وجه فوق را مطالبه كنند فوراً گوسفندها را فروخته و قرضش را بدهد، بفرمائيد اين 4000 تومان فوق كه فعلاً به صورت گوسفند به نحوه فوق است خمس دارد يا نه؟

جواب:  بلى آنچه را كه با ربح سال بر آن گذشته خريده است خمس پول خريد آن را فعلاً بدهكار است، و آنچه كه با ربح سال بر آن نگذشته خريده است خمس قيمت فعلى آن را سر سالش بدهكار است، و هر چه از قسم اول با فروش، ربح نمود ربح آن فايدهء سال فروش آن محسوب و حكم آن را دارد. واللََّه العالم.

سؤال 447- زيدى در خارج از مسافت شرعيه منزلى خريده كه فرزندش كه شاگرد مدرسه دولتى است كرايه منزل ندهد، خود زيد شايد هفته‏اى يك دفعه به آن محل و آن منزل برود، بفرمائيد آيا خمس اين منزل را بايد بدهد يا خير، و در صورت وجوب خمس قيمت خريد را حساب كند يا ارزش روز را حساب كند؟

جواب:  در مفروض سؤال مؤونه محسوب نمى‏شود، و اگر در اثنا سال خريده ارزش روز آن محسوب مى‏شود، و اگر به ربحى كه سال بر آن گذشته خريده قيمت خريدش محسوب است.

سؤال 448- زيدى منزلى در كنار شارع عام دارد و چون بنا بوده خيابان توسعه داده شود زمين ديگرى خريده كه منزل بسازد براى سكونت خود، اتفاقاً توسعه خيابان موقتاً تعطيل شده آيا تكليف زيد در آخر سال خود راجع به خمس زمين ابتياعى، و يا منزل ثانوى چيست؟ و آيا به قيمت خريد خمس بدهد يا ارزش روز؟

جواب:  در صورتى كه زمين با ارباحى كه سال بر او گذشته خريده‏ايد خمس قيمت خريد را بدهيد و اگر از ارباحى كه سال بر او نگذشته خريده‏ايد بايد خمس قيمت فعلى را بدهيد.

سؤال 449- شخصى زمينى خريده به مبلغ معين، معمولاً چون زمينى يا ملكى خريد و فروش مى‏شود حكومت هم ماليات مى‏گيرد، چون آخر سال شود كه شخصى مى‏خواهد سرمايه كسب خود را حساب نمايد، وجهى كه به زمين براى خريد آن داده حساب مى‏كند، آيا وجهى كه براى ماليات داده آن را هم حساب نمايد و خمس آن را بدهد يا خير؟

جواب:  در مفروض سؤال خمس قيمت آخر سال زمين را بايد بدهد.

سؤال 450- شخصى احتياج به كتاب دارد براى مطالعه به واسطه گرفتارى نمى‏رسد به مطالعه آن كتابها، سالگرد مى‏شود، آيا بايد خمس آنها را بدهد؟

جواب:  بلى دادن خمس براى آن لازم است. واللََّه العالم.

سؤال 451- كتابى كه يك سال بدون آن كه خوانده شود نزد شخصى مى‏ماند آيا خمس به او تعلق مى‏گيرد؟

جواب:  بله خمس به او تعلق مى‏گيرد.

سؤال 452- شخصى از طلبه‏ها يك دوره كتاب مانند دوره كتاب تفسير الميزان را از درآمد سالش مى‏خرد تا اينكه در آينده از آن دوره كتاب استفاده كند و احتمال مى‏دهد كه اگر نخرد ممكن است در آينده قدرت بر خريدنش را نداشته باشد حال بر اين دوره كتاب سال گذشته و آن شخص از آن دوره كتاب هيچ نخوانده آيا خمس بر او تعلق مى‏گيرد؟

جواب:  بله خمس به او تعلق مى‏گيرد.

سؤال 453- اگر شخصى سنّى بعضى از كتابهاى اهل تسنن را از قبيل كتابهاى حديث يا تاريخ و تفسير را به ما هديه دهد و بدون آنكه از آن كتابها قرائت كنيم سال بر آنها گذشت آيا خمس آنها واجب است؟

جواب:  بله خمس اين كتابها بر شما واجب است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -