انهار
انهار
مطالب خواندنی

چيزى كه از مؤونه خارج شده

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 474- يك نفر از آقايان محترم اهل علم در شهر منزلى ساخته و يا خريده و مدتى در آنجا ساكن بوده و لكن بنا به تقاضاى عده‏اى از اهالى براى تدريس طلاب علوم دينيه و ترويج احكام شرع به خارج شهر رفته و به شغل شريف خود اشتغال دارند، بفرمائيد آيا اين منزلى كه اين آقا در شهر دارند متعلق خمس است يا نه؟ و آيا فرق است بين اينكه ايشان به عنوان موقت در خارج شهر انجام وظيفه مى‏كنند و يا به عنوان دوام؟ در صورتى كه در محل سكونت فعلى (غير شهر)، منزل شخصى ملكى ندارند بلكه از منزل وقفى يا عاريه يا استيجارى استفاده مى‏نمايند.

جواب:  متعلق خمس نيست در جميع صور مذكوره.

سؤال 475- خانه‏اى كه قبلاً محل سكنى بوده و جزو مؤونه بوده است ولى در اثر ضيق محل، يا امور اجتماعى، صاحب آن، محتاج به تعويض و تحصيل منزل بزرگتر شده است، آيا مقدار قيمت منزل اول مورد خمس مى‏شود يا خير؟

جواب:  به قيمت خريد آن منزل سابق خمس متعلق نمى‏شود، بلى اگر گرانتر فروخت آن زيادى، از ارباح سال فروش است كه اگر تا آخر سال صرف در مؤونه نشد خمس آن زيادى را، يا هر چه از او مانده بايد بدهد. واللََّه العالم.

سؤال 476- و بر فرض فروش خانه اول و استثناى آن از وجوب خمس، چنانكه ظاهر بعض مسائل توضيح است، آيا لازم است ثمن آن خانه را در خانه دوم صرف كند يا مى‏تواند جزو سرمايه مخمس قرار داده و قيمت خانه دوم را از ارباح بين سال خريدارى كند؟ و بر فرض مزبور آيا تمام قيمت خانه دوم مستثنى از وجوب است يا نه؟

جواب:  بلى مى‏تواند قيمت سابق آن خانه را ضميمه سرمايه خود كند، و اما حكم زيادى قيمت آن در جواب سابق گذشت. واللََّه العالم.

سؤال 477- اگر خانه اول محل سكنى و حاجت بود، در طول چند سال قيمت آن ترقى كرده، آيا اين ترقى قيمت نيز از خمس مستثنى است يا نه؟

جواب:  مستثنى نيست چنانكه گذشت ولى مى‏تواند در مؤونه مناسب شأن خود مثل ساير ارباح در اثناى سال مصرف و متعلق خمس نشود، واللََّه العالم.

سؤال 478- منزل مسكونى يا چيزهاى ديگرى كه از مؤونه مى‏باشد، اگر بعد از استفادهء از آنها، فروخته شوند و حال آنكه هنوز احتياج به آنها باقى است بفرمائيد اگر سال بر آن وجوه گذشت، تخميسش واجب است يا نه؟

جواب:  در مفروض سؤال خمس تعلق نمى‏گيرد مگر آنكه ترقى كرده باشد كه در آن زيادى، خمس واجب است بعد از گذشتن سال.

سؤال 479- منزل مسكونى كه جزو مؤونه است مى‏فروشد و با مبلغ كمترى منزلى مى‏خرد آيا در آن مبلغ باقيمانده از فروش منزل، وجوه هست؟
جواب:  در صورتى كه يك سال بر آن زيادى بگذرد مورد تعلق خمس است و اين معنى بر فرضى است كه منزل را بيشتر از قيمت خريد بفروشد و اما اگر منزل را به همان قيمت اصلى فروخته و چيزى از آن، پس از خريدن خانه مسكونى اضافه آمده مورد تعلق خمس نيست. واللََّه العالم.

سؤال 480- منزل مسكونى را فروخت و سر سال رسيد و به منزل جديد هم احتياج دارد، آيا وجه منزل خمس دارد يا خير؟ و اگر احتياج ندارد به منزل جديد خمس دارد يا خير؟

جواب:  در مفروض سؤال خمس ندارد چه محتاج به منزل باشد و چه نه، بلى اگر به قيمت اضافه فروخت بعد از گذشت سال، بايد خمس اضافه را بدهد.
سؤال 481- قبلاً سؤال شد كه اشخاصى خانه مسكونى اول خود را در اثر ضيق محل يا عدم تطابق با شأن فعلى خود آن را تخليه كرده و به منزل ديگر مناسب منتقل مى‏شوند، فرموديد اصل قيمت خانه اول از خمس مستثنى است ولى زيادى قيمت مثل ساير ارباح بين سال است، آيا اگر خانه اول را نفروخته و جهت ايجار و امثال آن نگهدارى مى‏كند باز هم زيادى قيمت فعلى بر قيمت خريدارى از ارباح محسوب مى‏شود كه بايد خمس آن را در آخر سال بپردازد يا اينكه با فرض عدم فروش، زيادى قيمت فعلاً جزو ارباح بين سال نيست و بنابر اين جزو زيادى سرمايه محسوب نمى‏شود و نمى‏توان به آن زيادى قيمت جبران خسارات تجارت بين سال را نمود؟ لطفاً جواب مرقوم فرمائيد.

جواب:  تا آن را نفروخته چون خودش موضوع به تجارتش نيست، زياده قيمت فعلى آن مورد تعلق نيست. واللََّه العالم.

سؤال 482- زيد منزل مسكونى خود را فروخته كه منزل ديگر بخرد، در اين بين سال رسيد، از خمس معاف است يا بايد بدهد؟

جواب:  اگر موروثى بود و فروخته‏ايد چيزى بر آن نيست، و اگر خريده بوديد و بيشتر از قيمت خريد فروخته‏ايد و تا يك سال ماند و تهيه منزل با آن ننموديد فقط در مقدار زياده آن خمس واجب است و هم چنين چيزهاى ديگر از لوازم زندگى.

سؤال 483- زيدى وسيله سوارى خودش را فروخته است كه احتياج به آن داشته است تا وسيله ديگرى تهيه نمايد. سال او رسيده است، آيا وجهى كه براى خريد وسيله سوارى اخذ كرده كه دو مرتبه وسيله بخرد خمس دارد يا نه؟

جواب:  در مفروض سؤال خمس ندارد بلى اگر در فروش منفعت و ربحى داشته باشد به آن ربح در صورتى كه سال بگذرد و در مؤونه صرف نشود خمس تعلق مى‏گيرد.

سؤال 484- زنى كه از زينت كردن نيافتاده، ولى مى‏بيند طلا را خوب مى‏خرند صرف نظر از گردنبند و غيره مى‏كند و مى‏فروشد، بفرمائيد كه اگر پول اين گردنبند يك سال بماند يا بيشتر خمس دارد يا نه؟

جواب:  بلى در ارتفاع و زيادى قيمتش از قيمت خريد اگر يك سال بماند بعد از فروش، خمس آن را بايد بدهد و اما قيمت اصلى آن چون از مؤونه بوده ندارد، مگر آنكه به پولى خريده شده باشد كه آن پول خمس در او واجب بوده و نداده بايد فعلاً كه فروخته بدهد. واللََّه العالم.

سؤال 485- لباس و ساير لوازم زندگى از ربح بين سال خريده شده چنانچه در سالهاى بعد فروخته شود (بواسطه عدم احتياج آيا بايد خمس وجه آن داده شود يا خير؟

جواب:  خمس واجب نيست مگر آن كه به قيمت زيادتر اتفاقاً فروخته شود، كه آن زيادى از ارباح سال فروش محسوب مى‏شود.

سؤال 486- اگر عينى (مانند زمين و غيره) در سال خريد، به مقدار مؤونه يك سال خريدار بوده است (و در همان سال مورد انتفاع قرار گرفته بود) و پس از چند سال در صدد تخميس اموال خود برآمده و در زمان تخميس، قيمت آن عيناً چند برابر مؤونه سال او شده است آيا ميزان، سال خريد است تا از خمس معاف باشد يا ميزان سال تخميس است تا بر زايد بر مؤونه، خمس قرار گيرد؟

جواب:  در مفروض سؤال معاف است حكم ساير مؤون را دارد، و در رساله ذكر شده كه ترقى آن، خمس ندارد مگر بعد از فروش كه از ارباح سال فروش، محسوب است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -