انهار
انهار
مطالب خواندنی

سهم سادات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 548- آيا پدر مى‏تواند كه خمس يا زكات خود را در اختيار پسرش بگذارد كه ازدواج نمايد يا خير؟

جواب:  اگر پدر متمكن است از خود بر فرض اراده تزويج برايش به طبعه كند اگر چه واجب نيست در اين صورت به حساب خمس نمى‏تواند انجام دهد.

سؤال 549- آيا زيد از خمس مال خود مى‏تواند براى دختر سيده خود كه چيزى دختر از خود ندارد، جهيزيه مطابق شأن و آبروى او بگيرد يا خير؟ و نيز آيا مى‏تواند پدر به دختر سيده خود چيزى از خمس تملك نمايد كه در وليمه عروسى خود صرف كند يا خير؟

جواب:  بلى مى‏تواند بگيرد و مى‏تواند تمليك نمايد در صورتى كه فقيره باشد.واللََّه العالم.

سؤال 550- زيد به زوجه يا مادر يا دختر سيده و جوان خود مبلغى به عنوان خمس از سال خود مى‏دهد كه زيورآلات زنانه مطابق شأن خود بگيرد آيا جايز است يا خير؟ و نيز از خمس خود به افراد مذكور مى‏دهد كه يا در صله رحم و مهمانى مؤمنين چه سيد و چه غير سيد مصرف نمايد، و نيز صدقات بدهد چه به سيد و چه به غير سيد، و نيز براى زيارت رفتن قم و زيارت حضرت عبدالعظيم مصرف نمايد، در اين موارد جايز است يا خير؟

جواب:  در اين قبيل امور كه از نفقات واجبه نيست مانعى ندارد.

سؤال 551- آيا زيد به زوجه سيده خود مى‏تواند از وجه خمسى كه بر ذمه او است بدهد تا زوجه دندانهايى كه درد مى‏كند بكشد و يا آنكه عاريه بگذارد يا خير؟ در صورتى كه زوجه از خود چيزى ندارد غير همان جهيزيهء او كه براى حفظ آبروى او است.

جواب:  نسبت به نفقه او كه از جمله معالجه مرض او باشد به قدر متعارف بر شوهر است، نمى‏تواند آن را از خمس حساب نمايد اما غير او را مى‏تواند از خمس حساب كند در صورتى كه فقيره باشد. واللََّه العالم.

سؤال 552- زيد وصيت نموده بعد از مرگ از ثلث او مبلغ معينى را خمس بدهند، چون فوت نمود، زوجهء سيدهء فقيرهء او مى‏تواند از خمس شوهر چيزى بگيرد يا خير؟

جواب:  بلى مى‏تواند بگيرد.

سؤال 553- زن سيده كه اطفال يتيم غير سيده دارد و فقير مى‏باشند و همچنين زن سيده كه فقير است و شوهر و فرزندان فقير دارد مى‏تواند كه خمس را قبول نمايد و تصرف كند بعداً به مصرف خود يا بچه‏ ها و شوهرش برساند يا خير؟

جواب:  در صورت مفروضه مى‏تواند بگيرد و براى نامبرده‏گان صرف نمايد.

سؤال 554- زن سيده كه فقير است و شوهر و فرزندان فقير دارد مى‏تواند كه خمس را قبول نمايد و تصرف كند بعداً به مصرف خود يا بچه‏ ها و شوهرش برساند يا خير؟

جواب:  در صورت مفروضه مى‏تواند بگيرد و براى نامبرده‏ گان صرف نمايد.  واللََّه العالم.

سؤال 555- اگر شخصى روحانى خواه سيد يا عام، گدايى كند مى‏توانيم به او پول بدهيم؟

جواب:  مانعى ندارد مگر بخواهيد سهم سادات به او بدهيد كه در اين صورت سيادت و فقر او را بايد احراز نمائيد.

سؤال 556- به سيدى كه مستحق است ولى ريش خودش را مى‏تراشد مى‏شود سهم سادات داد يا خير؟

جواب:  اگر احتمال مى‏دهيد كه معذور است مى‏شود.

سؤال 557- سيد فقير خانه ندارد يا خانه دارد محتاج به تعمير اساسى است و مى‏خواهد كم‏كم از خمس كه به او داده مى‏شود نذر كند براى امر مذكور تا از حالت فقر خارج نشود، آيا جايز است يا خير؟

جواب:  نذر مزبور صحيح نيست. واللََّه العالم.

سؤال 558- سيد فقير خانه ‏اش كهنه و مرطوبى شده كه بايد چنين خانه را خراب كند و از بنياد بسازد چون خرج بنّايى سنگين است ناچار بايد پولى به مرور جمع ‏آورى نمايد، قهراً تا خانه درست نشده از مخارج سالش بايد از خمس زيادتر بگيرد و قرض هم برايش ميسّر نيست كه از قرض خانه درست كند بعد ادا كند چون مى‏فرمائيد نمى‏تواند از مخارج سال زيادتر بگيرد لذا چه كند كه هم خانه درست شود و خلاف هم نكرده باشد.

جواب:  ما راه مشروع بى‏خطرى پيدا نكرديم، مگر آنكه منزل را تبديل كند به جاى آبادى ولو كوچكتر باشد.

سؤال 559- شخصى كه مبلغى از سهم سادات در اموال خود دارد براى آنكه ـبتواند تصرف در آنها نمايد با سيدى مستحق بدهى خود را دست‏گردان مى‏كند كه بعداً تمام آن مبلغ را به سادات مستحقى كه خودش مى‏خواهد، يا آنكه عشر آن مبلغ يا كمتر از عشر را به همان سيد اول و بقيه را به سادات ديگر بدهد، مقتضى است بفرمائيد اگر اين سيد قلباً راضى نباشد كه اين مبلغ به كس ديگر داده شود ولى در ظاهر دست‏گردان كرده و اجازه مى‏دهد كه به سادات ديگر داده شود آيا اين عمل صحيح است يا نه در صورت اشكال مستدعى است كه راه حلى براى تسهيل آن بفرمائيد.

جواب:  در صورتى كه در ظاهر اجازه بدهد، همان اجازه كافى است مگر آنكه احراز كند كه قلباً راضى نيست و تا احراز نكرده مجرد احتمال كه او راضى نيست مانعى از دادن، نمى‏شود. واللََّه العالم.

سؤال 560- سيدى مى‏تواند وكيل كند ديگرى را در اخذ سهم سادات و صرف در حوزه علميه مثلاً يا نه؟

جواب:  مانعى ندارد در صورتى كه جدى باشد.

سؤال 561- طلاب و سادات از طلبه مى‏روند قرائى [1] براى تبليغ و روضه خوانى اهل قريه با آنها قرار مى‏گذارند كه شما مثلاً يك ماه براى ما امور مذهبى بگوييد و روضه بخوانيد، فلان مبلغ از خمس، يا زكات، و اگر رسيد بياوريد از مجتهدى از سهم مبارك امام عليه السلام به شما مى‏ دهيم، آيا براى برنده و دهنده چه صورت دارد؟

جواب:  حقوق مذكور، مختلف است از بابت زكات، اجرت قرار دادن مانعى ندارد و همچنين از سهم امام عليه السلام با اجازه حاكم شرع، و اما در سهم سادات جايز نيست، و اما مجرد وعده دادن آن بر تقدير آنچه از او خواسته شده، مانعى ندارد.

سؤال 562- آيا مانعى دارد به عوض اينكه خمس را به سيد تمليك كنند آن را به سيد مستحق قرض بدهند كه مثلاً براى خود خانه بخرد بعد به تدريج قرض خود را بپردازد بعداً همان مبلغ را گرفته به سيد ديگرى قرض بدهند؟

جواب:  دهنده خمس را، ولايت بر غير اداى آن به موردش حق تصرف ديگرى نيست.

سؤال 563- اگر بخواهيم خمسى را از خود چيزى كه به آن خمس تعلق گرفته بدهم آيا وكيل مرجع تقليد مى‏تواند مرا در پرداخت قيمت خمس مجبور نمايد؟

جواب:  خير وكيل چنين اختيارى ندارد.

سؤال 564- در احكام خمس مى‏ فرمائيد كه بايد خمس را يا از همان جنس بدهد يا پول آن را، و جايز نيست كه چيز ديگرى بدهند، و اكنون سيد صغيرى هست كه احتياج به لباس دارد و اگر پول را يكى كه او را نگاه دارى مى‏كند بدهيم به مصرف او نمى‏ رساند ما مى‏توانيم از بابت خمس با اين بيان براى او لباسى بخريم يا خير؟

جواب:  با اجازه حاكم شرع و يا وكيل او مانعى ندارد. واللََّه العالم.


[1] قراء جمع قريه است به معنى روستاه


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -