انهار
انهار
مطالب خواندنی

قرض براى تجارت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 524- كسانى كه پولى را قرض مى‏نمايند تا در سالهاى آينده تدريجاً به اقساط ادا نمايند در سر سالشان عين وجه يا جنسى كه به آن پول خريدارى نموده‏اند موجود است، آيا خمس آنها را بايد بدهند؟

جواب:  تا عوض آن قرض را نپرداخته‏اند خمس به عين يا عوض آن كه خريدارى شده هر چند بماند تعلق نمى‏گيرد

سؤال 525- شخصى مبلغ 3500 تومان از بانك وام برداشته و گوسفند خريده كه استفاده بكند و الآن كه اول سال اوست مبلغ 2600 تومان از پول فروش گوسفندهاى فوق موجود و بقيه را خرج مؤونه كرده است، بفرمائيد اين 2600 تومان كه وجه گوسفندهاى فوق است و هنوز وقت پرداخت قرضش نشده آيا واجب است تخميس كند يا نه؟ چون در حقيقت مال او نيست.
جواب:  در مفروض سؤال وجه موجود خمس ندارد. واللََّه العالم.

سؤال 526- كاسبى اول سال مثلاً يك هزار تومان سرمايه دارد و آخر سال كه حساب مى‏كند مى‏بيند كه 10000 تومان سرمايه دارد يعنى 9000 تومان جنس به قرض آورده كه بايستى به اقساط ماهيانه بپردازد، آيا بايد اين بدهكارى را كاسب از پول تخميس شده بدهد يا خير؟

جواب:  آخر سال دوم هر مقدارى كه از قرضش بدهد آن مقدار ربح زايد در سال دوم است و بايد خمس آن را بدهد و همچنين در سالهاى بعدى. واللََّه العالم.

سؤال 527- رسم كسبه در اداى خمس اين چنين است، جمع مى‏كنند سرمايه خود را، و قرضهاى خود را كه براى مغازه آورده‏اند منها مى‏كنند، بقيه هر چه از سالِ گذشته اضافه مانده است خمسش را مى‏پردازند آيا صحيح است؟ و بعضى اوقات قرضهاى خود را با طلبهائى كه دارند از مردم، كسر و انكسار مى‏كنند از بقيه خمس مى‏دهند و مى‏گويند اگر طلب مردم را بدهيم در حقيقت دخل نكرده‏ايم.

جواب:  آنچه در مقابلش طلب قابل وصول دارد، بدون پرداخت خمس منها نمى‏شود، و اگر در مقابل، طلب قابل وصولى نباشد، يا طلبى نباشد مقدار بدهى هر چه باشد منها مى‏شود. واللََّه العالم.

سؤال 528- زيدى مقدارى جنس از مردم آورده است كه به مرور و بطور اقساط ـماهيانه پرداخت نمايد آيا در اول سال بايد خمس آن اجناسى كه پولش را بدهكار است و به طور اقساط يا به مدت طولانى پرداخت مى‏كند جزو درآمد سال حساب نمايد و روى سرمايه بياورد يا خير؟

جواب:  مقدار بدهكارى از قيمت آن اجناس كسر مى‏شود.

سؤال 529- كسى كه يك صد هزار تومان قرض مى‏كند مثلاً كاسبى كند، سر سال او مى‏رسد و هنوز قرض را نپرداخته است مقدار خرج يك سال او مبلغ پنجاه هزار تومان مى‏باشد، آيا مبلغ پنجاه هزار تومان ديگر را بايد خمس بدهد چون قرض براى مؤونه نبوده است بيان فرمائيد.

جواب:  در مفروض سؤال كه سرمايه قرض است كه هنوز عوضش ادا نشده خمس بر آن متعلق نيست. واللََّه العالم.

سؤال 530- عده‏اى از كسبه‏ها هستند كه در موقع سال آنها مقدارى چك در دست دارند كه در سال بعد وصول مى‏شود آيا بايد از درآمد سال گذشته حساب نمود يا خير؟ و همچنين مقدارى بدهكارى دارند كه بايد در سال بعد پرداخت نمايند آن مبلغى را كه در سال بعد بايد پرداخت كنند از درآمد سال گذشته كسر نمايند يا خير؟

جواب:  مى‏توانند آن را به نقد فعلى تقدير كنند و خمس آن مقدار را بدهند و هر وقت وصول كردند زيادى را جزو ارباحِ سالِ وصول، حساب نموده حكم ساير ارباح آن سال را دارد، و يا آنكه بگذارند هر وقت هر چه از آن را وصول مى‏نمايند خمس آن را فوراً بدهند و از ارباح سال سابق محسوب است؟ و آنچه بدهكارى دارند اگر به جهت اموال تجارت و كسب او باشد كسر مى‏شود.

سؤال 531- شخصى كه همه ساله خمس منافع خود را مى‏پرداخته لكن به واسطه ورشكستى تمام هستى او از بين رفته حتى منزل مسكونى ايشان و هنوز هم مقروض است، اينك بعد از ورشكستى كه مدت 5 سال است پنج هزار تومان ربح كسب دارد، و لكن در سالهاى شرعى خود اخراج خمس ننموده براى آنكه منافع زيادتر شود يك مرتبه تقسيم به طلبكارها بنمايد لذا سؤال مى‏شود كه چون بدهكارى‏هاى ايشان مؤونه نبوده بلكه خسارات تجارت بوده است آيا اين منافع چند ساله و همچنين منافع آتيه تا به مقدار قرض مستثنى است يا آنكه چون قبل از سر سال خود اداى قرض ننموده بايد مخمس شود؟

جواب:  در مفروض سؤال به منافع و ارباح خمس تعلق مى‏گيرد. واللََّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -