انهار
انهار
مطالب خواندنی

قرض براى مؤونه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 513- كسى كه پول از ديگران قرض كرده، و مقرض از مقترض ربا گرفته چنانچه بخواهد آن مبلغ اضافى (ربا) را استرداد نمايد پرداخت خمس آن واجب است يا نه؟

جواب:  بلى پس از استرداد اگر از ارباح خمس نداده بوده بايد خمس آن را بدهد.

سؤال 514- شخصى در بين سال خود پولى قرض نموده و زمين خريده است و اكنون قيمت آن زياد شده است، وظيفه او را بيان فرمائيد.

جواب:  در مفروض سؤال تعلق خمس بر زايد بعد از فروش است.

سؤال 515- شخصى كه مى‏خواهد اموال خود را مخمس كند و ديونى از قبيل ديون مؤونه يا تجارتى از قبيل زكات يا رد مظالم قطعى يا احتياطى دارد آيا مى‏تواند همه يا بعض اين ديون را استثنا كند و بقيه را تخميس نمايد يا نه و در فرض استثنا اگر چه اموال مؤونه احتياج به تخميس ندارد ولكن در شمول آن ديون به اين اموال فرقى مابين اموال مؤونه و اموال سرمايه در اين باب است يا نه؟

جواب:  اما ديون مؤونه چنانچه قبل از ظهور ربح بوده لازم است تخميس شود، و اگر بعد از ظهور ربح باشد مورد تعلق خمس نيست، و اما ديون تجارت اگر دين همين سال باشد استثنا مى‏شود و مورد تعلق خمس نيست، كسى كه زكات مديون است لازم است تخميس نموده تأديه نمايد، و رد مظالم چه قطعى و چه احتياطى اگر نسبت به سال فعلى باشد استثنا مى‏شود و تخميس لازم نيست، اما اموال سرمايه اگر سرمايه به مقدار مؤونه يك سال بوده كه اگر آن را صرف مؤونه مى‏كرد زايدى نداشت، مورد تخميس نيست، و اگر زايد بر اين مقدار بوده تخميس لازم است.

سؤال 516- زيدى براى مؤونه امسال مبلغى قرض كرده و مبلغى هم كه مساوى با قرض است در اثناى همين سال كسب كرده بفرمائيد مى‏تواند از منافع مذكوره خمس ندهد و به اصطلاح وضع كند يا بايد ادا كند كه اگر اداى دين نكرد خمس منافع را بدهد فرع فوق الذكر همان مسئله 1795 رساله توضيح است منتهى بعضى از مؤمنين احتياج دارند به توضيح، تقاضا مى‏شود بفرمائيد معنى قرض را كه بعد از منفعت باشد يا نباشد چيست؟ مثلاً اگر مختصرى نفع برده و بعد به قرض زيادى مبتلا شده باز هم به قدر موجودى قرض را مى‏تواند وضع كند يا خير؟

جواب:  در جواب سؤال اول ذكر شد كه به مقدارى كه ربح داشته حين الصرف مجال كسر است نه زيادتر از آن.

سؤال 517- زيدى از ربح سال جارى مى‏تواند مؤونه سال آينده را از قبيل خوراك، لباس مهمانى، ماشين، منزل، جهيزيه دختر كسر كند و از مازاد خمس بدهد يا خير؟

جواب:  شخص مى‏تواند در اثناى سال مايحتاج خود را از ربح آن سال تهيه كند و اگر نكرد، نمى‏تواند آخر سال كسر كند بلى اگر قرض كرده و در اين مصارف مصرف كرده از ربحى كه پيش از خريد تحصيل كرده مى‏تواند در آخر سال كسر كند.

سؤال 518- شخصى در آخر سال مقدارى ربح دارد آيا مى‏شود دين مؤونه كه از سال مذكور دارد از ربح استثنا كند اگر چه فعلاً آن دين را نمى‏پردازد يا لازم است آن دين را بپردازد و الّا نمى‏تواند استثنا كند.

جواب:  در صورتى كه دين مزبور بعد از ظهور ربح بوده مقدار او را مى‏تواند از ربح استثنا نمايد اگر چه دين را نداده باشد.

سؤال 519- در مسئله 1795 توضيح فرموده‏ايد فرضى كه مى‏شود از ربح سال داد بايد بعد از بودن منفعت باشد بسيارى از كسبه‏ هاى ضعيف هستند كه مجبورند در اوايل سنه براى مخارج قرض بنمايند و همچنين عمله‏جات و كارگران روزانه، آيا منفعت يك روز آنها كه در حدود 5 تا 10 تومان است كفايت در صدق بودن مى‏كند يا نه؟ و در صورت عدم كفايت مستدعى است تحديد منفعت بفرمائيد؟

جواب:  اگر قرض را بعد از حصول عايد نموده مى‏تواند از عايد ادا كند و اگر قرض را قبل از حصول عايد كرده و صرف در چيزى نموده كه عينش باقى است مانند فرش و منزل و امثال اينها چنين قرض را مى‏تواند از عايد بعدى ادا نمايد. واللََّه العالم.

سؤال 520- در منهاج الصالحين باب خمس ص‏333 مسئله 44 در عبارت: «نعم إذا لم يؤدّ دينه إلى أن انقضت السنة وجب الخمس من دون استثناء مقدار وفاء الدين، إلّاأن يكون الدين لمؤنة السنة وبعد ظهور الربح فاستثناء مقداره من ربحه لا يخلو من وجه»، بفرمائيد دين مهريه و دين منزل و امثال اينها كه هنوز داده نشده است داخل در استثنا عبارت فوق است كه مى‏تواند از ربح كسر نمايد يا خير؟ آنچه نظر مبارك است مرقوم فرمائيد كه در فهم اين عبارت اختلاف بعضى دارند.

جواب:  در مسئله اخيره دين مهريه زن و غير آن در صورتى كه قبل از تمام شدن سال ربح آن را ادا كند مانند ديون مؤونه سنه است كه خمس آن مقدارى كه ادا كرده بر او لازم نيست ولى اگر تا آخر سال ربح آن را ادا نكند نمى‏تواند مقدار آن را بدون دادن خمس استثنا نمايد و در اين صورت مانند ديون مؤونه سنه نيست كه مى‏تواند استثنا كند آن را اگر چه تا آخر سال ربح ادا نكرده است.

سؤال 521- در مسئله 44 خمس منهاج كه فرموده‏ايد: أداء الدين من المؤنة سواء كانت الاستدانة فى سنة الربح أم قبلها. متمنى است بفرمائيد مراد اين است كه لحاظ بعديّت ظهور ربح هم در آن شده باشد يا اين شرط در آن معتبر نيست؟

جواب:  اين شرط در اداى دين در سنه ربح معتبر نيست بلى اگر بخواهد آن را آخر سال استثنا كند در اين فرض بايد دين براى مؤونه باشد و بعد از ظهور ربح باشد.

سؤال 522- فرموده‏ايد اداى ديون من المؤونه است حال اگر كسى قرض دارد چون دسترسى به دائن ندارد و يا دسترسى دارد لكن مسامحه مى‏كند و مبلغ قرض را قبل از رسيدن سر سال كنار مى‏گذارد آيا از جمله اداى مؤونه است كه خمس ندارد و يا چون نداده بايد خمس را بدهد؟

جواب:  بايد خمس آن را بدهد مگر آنكه براى مؤونه قرض كرده باشد همان وقت هم آن مقدار ربح داشته باشد كه در اين صورت خمس آن مقدار واجب نيست.

سؤال 523- به طورى كه در عروه و منتخب فرموده ‏ايد اداى ديون سابق از ربح سالهاى بعدى محل اشكال است، آيا بر آن فتوا هستيد تا براى تسهيل امور رجوع به غير شود يا نه؟

جواب:  از احتياط سابق عدول نموده‏ام و لهذا اداى ديون سابق از ربح سالهاى بعدى اشكال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -