انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس سرمايه و محل كار و ابزار آن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 487- اگر كسى ما بين سال مبلغى جمع كرده مى‏خواهد سرمايه كسب قرار دهد آيا جزو مؤونه است؟

جواب:  چنانچه كسى مقدارى داشته باشد كه با آن مقدار مى‏تواند مؤونه سال خود را بگذراند، اگر اين مقدار را بخواهد سرمايه كسب قرار دهد خمس ندارد، ما عداى آن اگر مالى است كه به ارث رسيده باشد آن هم نيز متعلق خمس نيست، و مابقى اموال را كه سرمايه كسب قرار مى‏دهند جزو مؤونه حساب نمى‏شود.

سؤال 488- زيدى اتومبيل داشته كه سرمايه كسبش بوده وسط سالش مى‏فروشد كه تبديل به اتومبيل ديگر نمايد سر سال خمس آن مى‏رسد با توجه به آنكه مقدارى از پول ماشين مطابق خرج سالش جزو سرمايه نموده چون مورد احتياج بوده، حال كه فروخته بايد خمس بدهد يا نه؟ با آن كه احتياج به وسيله كسب دارد.

جواب:  از پول ماشين مقدارى كه به قدر خرج سالش بوده خمس ندارد.

سؤال 489- سرمايه معادل مؤونهء سال، و سرقفلى جزو مؤونه است؟

جواب:  براى معاش اگر محتاج به سرمايه باشد معادل مؤونه را از ارباح سال بدون تخميس مى‏تواند سرمايه قرار بدهد، و سرقفلى مثل اجارهء دكان، مؤونه تجارت است خمس ندارد، ولى اگر حق گرفتن سرقفلى از ديگرى داشته باشد، آنچه از ارباح سالش محسوب مى‏شود و خمس دارد.

سؤال 490- اگر كسى از پول خمس داده شده يا از منافع بين سال، سرقفلى ملكى را بخرد، سرقفلى جزو مؤونه است يا خير؟
جواب:  جزو مؤونه محسوب نمى‏شود.

سؤال 491- اين جانب محل كارخانه كه احتياج در معيشت به او داشتم خريدارى نموده‏ام دو ثلث قيمت آن را از مال مخمس و رأس المال و يك ثلث قيمت آن را از ارباحى كه سال بر آن نگذشته است پرداخته‏ام، پس از همچو معامله‏اى دستم تهى
شد و مبلغ هفت هزار تومان از بانك جهت سرمايه برداشتم كه فعلاً به اقساط، آن وجه را مى‏پردازم مستدعى است بيان فرمائيد چنانچه خمس يك ثلث قيمت محل را پرداختم كفايت مى‏كند يا بايد قيمت فعلى محل تخميس شود و اين به مبلغ هفت هزار تومان خمس تعلق مى‏گيرد و يا مورد تعلق خمس نخواهد بود؟

جواب:  محل خريدارى شده را قيمت مى‏كنيد دو ثلث قيمت خريد را از آن منها مى‏نماييد باقيمانده را تخميس مى‏نمائيد، و مبلغ هفت هزار تومان كه براى سرمايه موجود قرض كرده‏ايد مورد تعلق خمس مى‏باشد به اين معنى كه هر قسطى را كه مى‏پردازيد تخميس نمائيد.

سؤال 492- زيدى مبلغى به عنوان سرقفلى به صاحب اصلى و مالك دكانى داده كه بعداً در آن دكان كسب كند ولى بيشتر از يك سال درب دكان قفل بوده و اين مستأجر به اختيار خود درب دكان را باز نكرده و تعطيل گذاشته است، بفرمائيد تكليف اين مستأجر با اين سرقفلى در صورتى كه فعلاً بيشتر از آن مقدارى كه داده ارزش پيدا كرده از لحاظ خمس چيست؟ خمس پولى كه داده بدهد يا به قيمت و حساب روز پرداخت خمس نمايد در صورتى كه اين مستأجر در محل يا شهر ديگرى دكانى داشته و دارد و كاسبى مى‏نمايد.

جواب:  به قيمت فعلى خمس آن را بايد بدهد. واللََّه العالم.

سؤال 493- دكان محل كسب در 14 سال قبل به سر قفلى به مبلغ 1200 تومان گرفتم در امسال ملك آن را با برداشتن وام از بانك خريدم و فعلاً سرقفلى در محل ما تقريباً به چهل هزار تومان رسيده در صورتى كه حقير قصد فروش نداشته و ندارم چون عائله خودم را با توكل به خدا از اين ممر خرج مى‏دهم خواهشمند است بفرمائيد از نظر خمس آل محمد صلى الله عليه و آله تكليف حقير چيست؟

جواب:  در صورتى كه آن مبلغ را به ازاى سرقفلى داده‏ايد از ارباح بين سال بوده و خمس آن سرقفلى را در آخر همان سال نداده‏ايد بايد خمس آن را به قيمت فعلى بيرون نمائيد و اگر آن را به ارباحى كه يك سال بر آن گذشته خريده‏ايد و خمس آن مبلغ را نداده‏ايد بايد خمس همان مبلغ را (1200 تومان) بپردازيد.

سؤال 494- اين بنده محلى براى كارخانه خريدارى كرده‏ ام كه از نظر احتياج كسبى چاره‏ اى جز خريدن آن نداشتم اينك عرض مى‏شود بفرمائيد كه آيا خمس مبلغى را كه از بابت آن پرداخته‏ام واجب است بدهم يا خمسش واجب نيست و نيز در حدود هفت هزار تومان از بانك قرض كرده ام به صاحب محل اين كارخانه پرداخته ‏ام لذا عرض مى‏شود بفرمائيد اگر خمس واجب است بالنسبه به اين هفت هزار تومان كه هنوز بدهكارم چه بايد كرد؟

جواب:  چنانچه وجه خريد محل مذكور از ارباحى است كه سال بر آن گذشته، قيمت خريد محل را بايد تخميس نمائيد، و اگر از ارباحى خريده شده كه سال بر آن نگذشته، قيمت فعلى آن محل را بايد تخميس نمائيد، و در صورتى كه خمس محل مزبور داده شد، تأديه هفت هزار تومان قرض خريد محل، مورد تعلق خمس نيست.واللََّه العالم.

سؤال 495- كسى كه خمس سرقفلى دكان را داده، خمس ترقى آن را سال به سال بايد حساب كند، يا تا نفروخته خمس ندارد؟
جواب:  تا نفروخته است خمس براى آن در فرض ترقى لازم نيست. واللََّه العالم.

سؤال 496- اگر شخصى در بين سال مغازه‏اش را بفروشد و با همان مبلغ مغازه ديگرى بخرد خمس ترقى سوقيه سرقفلى را بايد بدهد يا خير؟

جواب:  چنانكه سرقفلى را از ارباح اثناى سال داده باشد خمس ترقى آن را آخر سال نيز بايد بدهد اگر چه نفروخته باشد، و اگر در سال قبل حسابش صاف شده و در سال بعد از آن ترقى بكند ترقى قيمت، تا نفروخته خمس متعلق نمى‏شود و بعد از فروش، حكم ساير ارباح آن سال را دارد. واللََّه العالم.

سؤال 497- بنده سر قفلى دكانى را خريده‏ام براى كسب به مبلغ 20000 تومان، اين مبلغ پولى سال مانده بوده كه در موقع تخميس اموالم 4000 تومان خمس آن را حساب كردم و لكن الآن 50000 تومان سرقفلى دكان ارزش دارد لذا خواهشمند است بفرمائيد اين 30000 تومان باقى سرقفلى، بايد خمسش داده شود يا نه؟ چون دارم در اين دكان كاسبى مى‏كنم.

جواب:  بلى آن 30000 تومان ترقى قيمت هم مانند ساير ارباح شما است كه پس از گذشت سال با فروش، خمس آن را نيز لازم است بپردازيد و مادامى كه نفروخته‏ايد خمس ندارد.

سؤال 498- اين بنده منزل مسكونى مؤونه داشتم كه چند سال است آن را تخليه كرده و به اجاره داده‏ام و در ضمن اجاره در حدود 4000 تومان تعمير و نقاشى براى اين منزل خرج كرده‏ ام و محتمل است كه در آتيه نزديك يا دور، باز ساكن در همان منزل بشوم خواهشمند است بفرمائيد اين مبلغ خمس دارد يا نه؟

جواب:  بلى در مفروض سؤال به مقدارى كه قيمت اين خانه به واسطه اين تعمير ترقى يافت، در آن مقدار ترقى قيمت فعلاً خمس واجب است مانند سرمايه. واللََّه العالم.

سؤال 499- زيدى مقدارى از زمين منزل مسكونى خود را يك يا دو باب اطاق ساخته كه بعداً خود در آن كاسبى كند و يا به ديگرى به اجاره بدهد اما سال خمس زيد به آخر رسيده و اين دكان درب و پنجره ندارد و از لحاظ دكان قابل استفاده نيست ولى از جهت گذاردن لوازم اضافى خانهء زيد، قابل استفاده و مثل انبار او مى‏باشد بفرمائيد آيا اين مقدار از ساختمان با اين وصف خمس دارد يا نه؟ و بر فرض وجوب خمس مصالح و آهن و آجر و غيره كه در اين بنا به كار رفته متعلق خمس است يا ارزش روز؟

جواب:  در صورت مفروضه خمس دارد، و آن ساختمان را با آن وصف، قيمت مى‏كند خمس آن را بيرون مى‏نمايد. واللََّه العالم.

سؤال 500- در توضيح فرموده‏ايد اگر قبل از منفعت اول سال از سرمايه خرج كند نمى‏تواند آن كسرى سرمايه را، از منافع بعدى جبران كند لذا سؤال مى‏شود شخصى كه در اول سال مبلغى مخمس كرده و در بانك يا غيره به عنوان ذخيره نگاه داشته كه خرج نكند لكن قبل از حصول منفعت، محتاج شده و از اين ذخيره مقدارى خرج كرد آيا از منافع بعدى مى‏تواند جبران آن خرج قبل از منفعت را بنمايد يا نه؟

جواب:  نمى‏تواند جبران نمايد. واللََّه العالم.

سؤال 501- شخصى ماشينى خريده است براى مسافربرى و يا باركشى و يا زراعت به مبلغى و خمس آن را داده است و در آخر سال اگر ترقى كرد و يا كسر نمود آيا خمس ترقى را بايد بدهد و يا نه؟ و همين طور كسر آن را مى‏تواند از منافع بين سال جبران كند يا خير؟

جواب:  در مفروض ترقى مادام كه نفروخته خمس ندارد و كسرى را مى‏تواند تدارك كند.

سؤال 502- شخصى زمينى خريدارى كرده است كه به قيمت هزار تومان (مثلاً) بوده است و در آن اشجار غرس كرده كه آن اشجار در زمان خريد 500 تومان و پس از هفت سال در صدد تخميس آن برآمد در طول اين مدت هم 5000 تومان، تدريجاً در اين زمين خرج كرده كه فعلاً به صورت باغ ميوه‏دار درآمده است، بنابر اين جمع قيمت زمين و اشجار و مخارجى كه كرده است عبارت شد از 6500 ولى بهاى آن در زمان تخميس (يعنى بعد از هفت سال) عبارت شده از 600000 تومان، آيا ميزان در تخميس اين باغ و نظاير آن به صورت مزبور چيست گر چه اين مسئله شبيه تكرار مسئله اولى ولى بخصوصها مورد سؤال است.

جواب:  هر گاه از ارباح اثناى سال اين مصارف شده چنانكه ظاهر سؤال است به قيمت فعلى تخميس مى‏شود. واللََّه العالم.

سؤال 503- اين بنده باغى داشتم مخمس كه قيمتش 2500 تومان بود چون قيمت آن زياد شد فروختم و از پول او 5 پشته باغ ديگرى به مبلغ 25500 تومان خريده‏ام و از محصول باغ فعلى مقدارى مصرف خوراكى بنده است و مقدارى هم فروش مى‏شود و ممكن است مقدار فروش محصول مذكور صرف در خرج ساليانه خود باغ از قبيل كندن باغ و غيره باشد بفرمائيد بقيه 25500 تومان فوق كه 2500 تومان آن مخمس بوده تكليفش از نظر خمس چيست؟

جواب:  آن زيادى، از ارباح سال فروش، محسوب است پس اگر در آن سال صرف مؤونه شود خمس ندارد و اينطور كه شما فرض كرده‏ايد كه منفعتى، به جز صرف اعيان ثمر آنها در زندگى خود، از اين نمى‏بريد مؤونه شما شمرده مى‏شود و خمس ندارد.

سؤال 504- اگر از سرمايه كسب و منافع آن كه معمولاً محفوظ است چيزى بخرد كه مورد نياز او نيست خمس دارد يا خير؟

جواب:  اگر از سرمايه مخمس خريده است ندارد و اگر از ارباح سرمايه و يا سرمايه ـغير مخمس خريده است بايد آن را تخميس نمايد و اگر از هر دو خريده است به نسبت لازم است تخميس نمايد.

سؤال 505- شخصى حساب سال دارد پس از وضع مؤونه، داراى صد پوط [1] برنج است كه خمس آن را داده، بعد آن را صرف و خرج زراعت كارى و غيره نموده، سنهء ديگر مثلاً سر سال كم شد به حساب رسيدگى نموده داراى صد و ده پوط برنج شد، آيا از همه بايد خمس بدهد يا از درآمد، و همچنين در وجه نقد كه از ارباح مكاسب و درآمد زراعت و گوسفند و زنبور عسل مثلاً داراى پنجاه هزار تومان شد و خمس آن را داده و اين مبلغ را صرف و خرج زراعت و غيره نموده و هر سال به همين منوال بايد زندگى كند، آيا از رو آمد آن بايد خمس بدهد يا تمام آن؟

جواب:  در مفروض سؤال آن مقدار مخمس به عنوان مؤونه تجارت و كسب در آخر سال استثنا مى‏شود و بقيه تخميس مى‏شود.

سؤال 506- شخصى مقدارى پول غير مخمس دارد و از آن اتومبيلى نقد و قسط مى‏خرد پس از آنكه اقساط اتومبيل از كاركرد خودش پرداخت شد مى‏خواهد براى خود سال قرار دهد، قيمت خريد آن بايد حساب شود يا قيمت فعلى آن كه تنزل يا ترقى كرده و در صورتى كه محتاج به سرمايه باشد چه مقدار از اتومبيل جزو سرمايه محسوب مى‏شود؟

جواب:  آن پولى كه سال بر آن گذشته و صرف خريد اتومبيل شده همان را مى‏دهد، و اما نسبت به آن مقدارى كه از ارباح اثناى سال داده شده قيمت فعلى آن حساب مى‏شود، و اما موضوع سرمايه به مقدار مؤونه سالش مى‏تواند در اثناى سال پيش از تخميس به عنوان سرمايه استثنا كند. واللََّه العالم.

سؤال 507- كسانى كه شغلهاى مختلف دارند از قبيل زراعت، صناعت، تجارت و ضمناً دامدارى هم دارند آيا بايد مثل ساير اجناس گاو و گوسفند را با اينكه براى تجارت نيست تقويم كند يا فقط آنهايى كه خمس آن داده نشده است عدد لحاظ شود و خمس داده شود، و يا نماى متصل و منفصل آن را بايد خمس بدهد؟

جواب:  ترقى قيمت خمس ندارد ولى زيادى عينى را سر سال بعد قيمت نموده و خمس بدهد و اگر براى تجارت است خمس زيادى قيمت را هم بايد بدهد.

سؤال 508- زيدى وضع كسبى او اين است كه زمين مى‏خرد و مى‏سازد و بعد مى‏فروشد، گاهى سر سال كه بايد به حسابش رسيدگى كند زمين را خانه ساخته لكن تمام نيست كه قابل فروش باشد كه قيمتش معلوم باشد، آيا مى‏تواند آنچه پول زمين داده و خرج ساختمان نموده حال به حساب بياورد، و يا مى‏تواند سر سالش حساب نكند تا تمام شود ساختمان و به فروش برسد بعد حساب كند، و اگر ساختمان اين زمين تمام است لكن به فروش نرسيده بايد به قيمت نقدى كه از او ممكن است بخرد حساب كند، يا مى‏تواند حسابش را عقب بياندازد تا بفروشد يا قيمت زمين و خرج ساختمان كه كرده به حساب بياورد، مرقوم فرمائيد كه مورد ابتلا است.

جواب:  در مفروض سؤال موجودى را در آخر سال به قيمت فعلى آن بايد تخميس نمايد.

سؤال 509- كسى كه از مجتهدى كه سرمايه را استثنا مى‏كرد و خمس لازم نمى‏دانست تقليد مى‏كرد سرمايه تعيين نمود و اين سرمايه از بين رفت و سرمايه جديدى بدست آورد يا سرمايه سابق وافى نيست، و فعلاً از شما تقليد مى‏كند آيا مثل سابق سرمايه او خمس ندارد يا طبق فتواى فعلى بايد به اندازه مؤونه سال كسر مابقى را خمس بدهد؟

جواب:  در مفروض سؤال اگر بقا بر تقليد ميت جايز باشد مى‏تواند مثل سابق عمل كند.
 


1] پوط: مقياس وزن روسى كه تقريباً 5 من تبريز و كسرى مى‏باشد. فرهنگ معين


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -