انهار
انهار
مطالب خواندنی

مؤونهء مناسب شأن و برخى مصاديق آن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 412- مالى را كه انسان به كسى مى‏بخشد يا ماشينى مى‏خرد يا خانه‏اى براى خود مى‏سازد و نظاير اين موارد فرموده‏ايد كه اگر مناسب با شأنش باشد خمس ندارد، ضابطه و ملاك در شناختن آنچه كه مناسب شأن مكلّف است چيست؟

جواب:  ملاك و ضابطه در شأن، موكول به نظر عرف است و گاهى شأن شناخته مى‏شود به اينكه مردم، تو را بر اين خرج و صرف مال نمودن، ملامت نكنند.

سؤال 413- بعضى از مردم اشيايى كه در واقع يا قيمت، هيچ ندارد و يا اينكه ارزش مختصرى دارد، به قيمت‏هاى گزاف مى‏خرند و ذخيره مى‏نمايند مثلاً تمبر پستى باطله مربوط به سالهاى پيش و يا سكه‏هاى سلاطين سابق و غيره، بفرمائيد آيا خمس آنها را به قيمت واقعى بايد بدهد يا به پولى كه خريده؟

جواب:  اگر داشتن آن از شئون عرفيه دارنده محسوب باشد در حكم مؤونه است كه خريد آن با پول عايدى وسط سال خمس ندارد و اگر از شئون محسوب نيست اگر با پول وسط سال بخرد خمس ارزش فعلى آن، و اگر با پول سال گذشته باشد خمس همان پول بر او لازم است. واللََّه العالم.

سؤال 414- بعضى از مردم براى زينت و تشريفات منزل ميز و صندلى مى‏خرند در حدود ده هزار تومان يا بيشتر، و امثال اينها زينت‏هاى ديگر براى منزل، آيا خمس دارد يا نه؟

جواب:  در صورتى كه داشتن آن خارج از شأن آنان نباشد خمس ندارد. واللََّه العالم.

سؤال 415- شخصى 14 رأس گوسفند براى استفاده از شير و روغن آنها براى مصارف شخصى خود از منافع سال خريده، مستدعى است بفرمائيد تخميسش واجب است يا نه؟

جواب:  در مفروض سؤال اگر اين طور از اعاشه مرسوم و مناسب شأنش باشد خمس به آن تعلق نمى‏گيرد والّا در آخر سال به خود آنها به هر قيمتى كه ارزش داشته باشد خمس تعلق مى‏گيرد.

سؤال 416- اگر از يك دوره كتاب، جزئى از آن را قرائت كند آيا از تمام دوره استفاده كرده تا خمس از دوره كتاب ساقط شود، يا فقط نسبت به همان كتاب كه خوانده خمس ساقط مى‏شود؟

جواب:  اگر به حسب شأنش به آن كتاب احتياج داشته باشد و نمى‏تواند يك جزء از آن دوره را به تنهايى بدست آورد به تمام دوره خمس تعلق نمى‏گيرد، يعنى اگر مشترى بخواهد يك جز را به تنهايى بخرد يك جزء از يك دوره كتاب را به تنهايى نمى‏فروشند در اين صورت اگر يك جز از آن يك دوره كتاب را قبل از گذشتن سال بخواند خمس از تمام دوره ساقط مى‏شود، ولى اگر هر جزء از يك دوره به تنهايى خريد و فروش بشود آنچه را كه از اين دوره قبل از گذشتن سال استفاده ننموده خمس به همان نسبت در او مى‏باشد.
سؤال 417- اگر از كتابى ده صفحهء آن خوانده شود آيا مى‏گويند كه آن كتاب خوانده شده به نحوى كه اگر سال بگذرد به او خمس تعلق نمى‏گيرد؟ يا چه مقدار از كتاب بايد خوانده شود تا اگر سال بر او گذشت خمس به او تعلق نگيرد؟

جواب:  اگر در بين سال به خاطر احتياج به خواندن اين كتاب، از او بخواند خمس در او نيست.

سؤال 418- اگر دوستان به انسان عطرى هديه بدهند كه انسان استفاده كند و بعد از سال خمسى مقدارى از آن بماند، آيا بايد از آن مقدار خمس داد؟

جواب:  اگر بر خود آن عطر سال بگذرد بر آنچه از آن باقى مانده خمس تعلق مى‏گيرد و سال خمسى آن بخصوص خودش است.

سؤال 419- كسانى كه تلويزيون خريده‏اند و از آن استفاده مى‏نمايند با وضع فعلى ايران كه خيلى فرق دارد با زمان طاغوت، آيا خمس تلويزيون را بدهد يا نه و همچنين راديو.

جواب:  در فرض مزبور اگر از ارباح سال فعلى خريده بود خمس ندارد. واللََّه العالم.

سؤال 420- خريد و فروش راديو در صورتى كه منفعت محلله و محرمه دارد جايز است يا خير؟ و در صورت جواز، خمس آن واجب است يا خير؟

جواب:  خريد و فروش آن جايز است و اگر داشتن آن از مؤونه حساب شود دادن خمس پول خريد آن اگر در سنه ربح باشد واجب نيست.

سؤال 421- خريدن ضبط صوت براى گفتار دانشمندان و اشعار مذهبى كه استفاده كند جزو مؤونه است يا خير؟

جواب:  در مفروض سؤال كه در أمر راجح مراعى[1] مى‏شود جزو مؤونه محسوب است.

سؤال 422- اشخاصى كه در تابستان در يك بلد و زمستان در بلد ديگر زندگانى مى‏كنند و على الظاهر در هر دو بلد محل مسكونى لازم دارند بفرمائيد هر دو منزل‏ جزو مؤونه است يا نه؟

جواب:  بلى جزو مؤونه است.

سؤال 423- زيدى از عايدى سال دو دستگاه اتومبيل سوارى خريده و به دو فرزند خود كه يكى از آن دو شاگرد مدرسه دولتى مى‏باشد بخشيده، آيا اين دو اتومبيل جزو مؤونه سال محسوب است تا اينكه پدر از پرداخت خمس آن معاف باشد يا نه؟

جواب:  بلى معاف مى‏باشد. واللََّه العالم.

سؤال 424- اين جانبان برادران بيگى با داشتن منزل مسكونى از نظر ازدواج احتياج به منزل جديدى داشتيم و در حدود 70 هزار تومان مخارج اين منزل جديد كرده‏ايم لكن چون هنوز ازدواج نكرده‏ايم استفاده سكونتى از ساختمان اين منزل جديد نكرده‏ايم ولى به واسطه آمدن سيل در حدود 20 روز يا يك ماه احتياج به اين منزل پيدا كرده و در آن ساكن شده‏ايم آيا با اين استفاده سكونتى كه منزل قبل از گذشتن سال كرده‏ايم باز هم تخميس اين منزل بر ما واجب است يا خير؟

جواب:  در فرض مزبور خمس ندارد. واللََّه العالم.

سؤال 425- شخصى گوسفندهايى از درآمد خود خريده براى اعاشه، و مدتى از آنها استفاده نموده است و اكنون آنها را براى تشرف به مكه فروخته است خمس آنها واجب است يا خير؟

جواب:  در مفروض سؤال خمس واجب نيست.

سؤال 426- كسانى كه گوسفند يا ماشين براى انتفاع دارند نه تجارت، آيا بايد هر سال تقويم و اضافه قيمت را خمس بدهد و اگر چه اصل گوسفند يا ماشين كمتر شده باشد مثلاً صد رأس گوسفند را قيمت آن 50 هزار تومان است خمس كرد وبعد در سال آينده ملاحظه شد كه گوسفند 50 عدد است ولكن قيمت صد هزار تومان، آيا ترقى قيمت را بايد خمس بدهد يا خير؟

جواب:  در مفروض سؤال كه براى انتفاع بوده است نه تجارت، خمس ندارد.

سؤال 427- افرادى كه در ادارات دولتى يا ارتش خدمت مى‏كنند يا اينكه اطمينان ندارند كه چند سال در يك محل بمانند اگر چه احتمال مى‏رود كه مدتى مديد هم آنها را از آنجا انتقال ندهند (غير موطن اصلى) اگر از پس انداز بين سال خود منزلى مسكونى بخرند آيا خمس اين منزل را بايد بدهند يا از مؤونه ساليانه آنها حساب مى‏شود؟

جواب:  در صورتى كه منزل مسكونى ملكى، محل حاجتشان باشد و از ارباح سال خريده شود خمس ندارد.

سؤال 428- اشخاصى كه در دهات زندگى مى‏كنند از براى امرار معاش محتاج به يك مقدار زمين زراعتى و باغستان هستند ارض موات را احيا مى‏كنند يا خريدارى مى‏نمايند و قصد فروش ندارند بلكه مى‏خواهند همه ساله از گندم و حاصل باغ استفاده كنند، آيا اصل زمين و باغ و يا اشجار و نماى آن خمس دارد يا خير؟

جواب:  در مفروض سؤال خمس ندارد ولكن به شرط آنكه در حين خريدن و يا احيا و يا غرس مورد استفاده مؤونه او باشد مثلاً در همان سال خريد زمين، زراعت كند و يا آن باغ، ثمره مصروفه در مؤونه داشته باشد و الّا بايد خمسِ قبلِ سالِ استفاده را بدهد.

سؤال 429- معمولاً در دهات چون دكاكين بقالى و يا قصابى ندارد يا بر فرض داشتن اشخاص احتياج به باغستان دارند كه از علفش بلوار ببندند و از ثمره و حاصل باغ امرار معاش كنند و از حاصل استفاده نمايند آيا اين مقدار باغستان جز مؤونه است كه خمس نداشته باشد، و مثل منزل سكونتى و جزو لوازمات منزلى حساب مى‏شود، يا اينكه بايد از اصلش با نماى متصله و منفصله و از مخارج تعمير بستان، خمس بايد داد؟

جواب:  اگر احتياجش به نفس حاصل آن رفع مى‏شود آن باغ مانند خانه مسكونى جزو مؤونه است و خودش و حاصلش آنچه كه صرف مى‏شود مورد تعلق خمس نيست، و اگر با فروش حاصلش رفع حاجت معيشت شود مانند سرمايه است كه بايد حكم آن را بر او جارى ساخت. واللََّه العالم.

سؤال 430- بفرمائيد آيا در تخميس املاك فرقى است بين اينكه استفاده آن املاك تمامش به مصارف عينى شخصى برسد يا مثلاً بعضى از محصول را مصرف شخصى و بعضى را فروخته و در بقيه امور معاشى مؤونه مصرف كند، يا اصلاً مقدارى از آن محصولها زايد بر مؤونه بوده كه تخميس آن مقدار محصول در آخر سال لازم است، و بر فرض لزوم تخميس در بعضى صور آن، قيمت خريد اصلى كافى است يا قيمت فعلى معتبر است؟

جواب:  هر مقدارى كه به عين ثمر آن گذران مى‏كند جزو مؤونه است و خمس متعلق نمى‏شود و هر مقدارى كه به فروش ثمر آن زندگانى مى‏كند حكم سرمايه را دارد كه معادل مصرف سال مستثنى است و بقيه متعلق خمس است به قيمت فعلى، و ثمر آن حكم ساير ارباح را دارد. واللََّه العالم.

سؤال 431- زيدى مقدارى زنبور عسل تهيه نموده و يا خريده است بفرمائيد سر سال وظيفه زيد راجع به خمس آنها چيست؟ زيرا امكان دارد اين زنبورها و يا بعض آنها بروند و برنگردند و گاهى اين مطلب واقع شده است.

جواب:  اگر براى مصرف عين عسل آنها در زندگى خودش است خمس به آن متعلق نيست، و اگر براى فروش عسلش و صرف ثمن آن در معيشت است، حكم سرمايه‏هاى ديگر كسب را دارد. واللََّه العالم.

سؤال 432- از استفتاء شما استفاده مى‏شود كه مقدارى از گوسفندهاى زارع كه مورد مصرف خوراكى او است و از ارباح بين سال استفاده شده متعلق خمس نيست و گوسفندهايى كه از منافع آنها تحصيل بقيه امور معاشى مثل خريدن لباس و گندم و غيره مى‏شود متعلق خمس است، آيا اين استفتاء صحيح است يا نه، ضمناً عرض مى‏شود كه اگر زارعى از منافع بين سال چند رأس بره براى آنكه خورده شوند تربيت كرده و بعد از يك سال يا دو سال كه گذشت شيرده شده و مورد مؤونه مصرفى خوراكى او واقع شدند، اگر چه در اين مدت استفاده جزئى از پشم آنها براى لباس يا فرش يا پشكل آنها براى سوخت كرده لكن هدف اصلى او از نگاه داشتن شيرا شدن آنها بوده بفرمائيد آيا آن بره‏ها بايد تخميس شود يا نه؟ و بر فرض وجوب تخميس قيمت فعلى بره‏ها بايد لحاظ شود يا قيمت آن سال كه متعلق خمس شده‏اند و تخميس نكرده مورد مؤونه خود قرار داده است بايد منظور شود؟

جواب:  بلى استفاده مذكور صحيح است و در مورد سؤال اگر طورى باشد كه استفاده از پشم و غيره صدق مؤونه بكند كافى است و خمس ندارد اگر چه مقصد اصلى شير بوده و الّا متعلق خمس مى‏شود و بايد قيمت فعلى آنها منظور شود. واللََّه العالم.

سؤال 433- آيا اراضى كه در سال خريد مورد بهره ‏بردارى (انتفاع) قرار گرفت يعنى آن را مورد زراعت قرار دادند و همچنين آبى كه جهت زراعت خريدارى شده و در همان سال مورد انتفاع زراعى قرار گرفته است با توجه به اينكه امرار معاش صاحب زمين و آب از زراعت مى‏شود، تا چه قدر قابل اعفاء از خمس خواهد بود؟

جواب:  حكم سرمايه را دارد اگر مقصود امرار معاش به فروش درآمد آن باشد و اما اگر به عين منافع آن زندگانى مى‏نمايد حكم مؤونه را دارد كه على اىّ تقدير متعلق خمس نيست. واللََّه العالم.

سؤال 434- زيدى ملك مزروعى را به فرزند خود بخشيده و اين فرزند كه موهوب له است در اين زمين مثلاً از قبيل گندم، جو، چغندر قند، سيب زمينى، لوبيا، خربزه، هندوانه، و غيره مى‏كارد. و از مجموع عوائد زمين آنچه را كه مصرف خوراكى خود مى‏كند بقيه را مى‏فروشد و زندگانى خود را اداره مى‏نمايد و پس از تمام شدن سال اگر چيزى اضافه ماند مخمّس مى‏كند، با اين تفصيل آيا اصل اين ملك خمس دارد يا نه؟ در صورتى كه موهوب له غير از عوائد اين ملك سرمايه و راه دخل و استفاده‏ اى ندارد.

جواب:  نسبت به آن مقدارى كه معاش او و ساير ما يحتاج او توقف دارد متعلق خمس نيست و زياده بر او خمس دارد. واللََّه العالم.

سؤال 435- مقدار پنج هزار تومان مثلاً خوراكى در سر سال مخمّس نموده و در بين سال مصرف كرده، سال بعد معادل پنج هزار تومان خوراكى اضافه دارد، بايد خمس بدهد يا خير؟

جواب:  در صورتى كه معادل آن پنج هزار تومان در حين صرف آن در مؤونه موجود بوده خمس ندارد و اگر موجود نبوده خمس دارد و استثنا نمى‏شود.

سؤال 436- زيدى از عايدى بين سال ماده گاو يا گوسفند براى استفاده از شير آن خريده، موقع حسابِ سالِ خمس، آن گاو آبستن بود و شير نداشت آيا بايد خمس آنها را بدهد يا نه بر فرض وجوب خمس قيمت خريد يا ارزش روز را منظور نمايد؟

جواب:  اگر تا آخر سال آن عايدى كه به آن خريده شده مورد استفاده شود متعلق خمس نيست، و الّا بايد به قيمت آخر سال تخميس شود.

سؤال 437- زيدى 50 رأس گوسفند در ظرف چند سال جمع‏آورى نموده و امرار معاش مى‏نمايد و قيمت آن ده هزار تومان است و اگر بخواهيم به اندازه مؤونه هر سال، سال به سال كسر كنيم مقدار گوسفند كمتر از مؤونه است و اگر بخواهد خمس بدهد در عسر و حرج قرار مى‏گيرد.

جواب:  زايد بر مؤونه سال آخر را بايد تخميس كند و هر گاه موجب عسر و حرج است دست گردان بشود.

سؤال 438- اين بنده در تخميس اموالم سابقاً زمين زراعتى كه كلاًّ حدود 15000 تومان، بوده به عنوان مصالحه در ضمن بقيه اموالم با وكيل شما به حساب درآورده‏ام، و در سال قبل بعضى از اين زمين فوق كه ارتفاع قيمت سوقيه پيدا كرده بود به مبلغ 15000 تومان فروخته و با مبلغ 19000 تومان زمين ديگرى خريده‏ام و فقط خمس 4000 ما به التفاوت را تخميس كردم، و از آن تخميس شده اولى فوق به واسطه ارتفاع قيمت سوقيه شايد در حدود 15000 تومان ديگر يا زيادتر هنوز باقى مانده است، لذا عرض مى‏شود بفرمائيد خمس ديگرى از بابت بقيه زمين سابقى و زمين جديد به عهده من مى‏باشد يا نه؟ و البته معلوم باشد كه زمين‏هاى فوق مورد زراعات غير مؤونه مى‏باشد.

جواب:  آنچه كه در فروش زمين اول منفعت كرده‏اى از ارباح سال فروش شمرده مى‏شود پس هر مقدارى از آن كه تا آخر سال بماند خمس آن را بايد بدهى، و هر چه در آن سال صرف مؤونه كرده‏اى خمس ندارد، و هر چه در چيزى كه مؤونه نبوده صرف شده است در آن سال بايد خمس آن چيز را به قيمت فعلى بدهى، و اما زمين دوم كه براى نگه داشتن و زراعت در آن نيز خريده‏اى پس معادل چهار هزار تومان  كه از ارباح اثناى سال صرف آن زمين شده به قيمت فعلى خمس آن را بايد بدهد.
واللََّه العالم.

سؤال 439- زيدى شغلش بنايى است زمين مى‏خرد خانه مى‏سازد و بعد از ساختن خودش در آن مى‏نشيند و هر وقت مشترى پيدا كند اين خانه را كه سكنى كرده مى‏فروشد باز يك زمين ديگر مى‏خرد و خانه مى‏سازد باز در آن خانه سكنى مى‏كند و غير از اين خانه سرمايه يا خانه ديگرى ندارد، بفرمائيد سر سال كه مى‏رسد با اينكه در خانه چنينى سكنى كرده بايد خمس اين خانه را بدهد، يا اين از مؤونه است و خمس ندارد، مورد ابتلا است.

جواب:  در مفروض سؤال خمس ندارد.


[1] به كار برده، در نظر گرفته


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -