انهار
انهار
مطالب خواندنی

طواف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 763- در حال اختيار مى‏توان طواف و سعى را سواره انجام داد بدون عذر؟

جواب:  بلى مانعى ندارد. واللََّه العالم.

سؤال 764- اگر كسى بعد از تقصير و خروج از احرام ملتفت شد كه طوافش باطل شده است، آيا بدون لباس احرام، مجرد تجديد طواف كافى است، يا بايد مجدداً در ميقات محرم بشود؟

جواب:  در فرض مزبور هنوز بر احرامش باقى است و لازم است بر او پوشيدن لباس احرام بدون تجديد احرام براى تجديد طواف و سعى و تقصير. واللََّه العالم.

سؤال 765- در حال طواف يا سعى ترديد در اتمام دارد و با همين حال ترديد انجام دادن عمل چه حكمى دارد؟ يعنى گاهى مى‏گويد در نفس خود قطع مى‏كنم ولى عملاً قطع نكرده؟

جواب:  با حال ترديد صحيح نيست. واللََّه العالم.

سؤال 766- كسى كه از اتيان طواف كامل يا سعى كامل و يا رمى كامل عاجز است ولى به انجام مقدارى از طواف يا سعى يا رمى قادر است آيا لازم است و يا جايز است مقدار ممكن را مباشرتاً انجام داده و بقيه را استنابه نمايد و يا بايد در همه استنابه نمايد؟ و يا بين تجاوز از نصف و يا چهار شوط مثلاً و كمتر آن فرقى است؟

جواب:  مجالى براى تبعيض در هر دو صورت نيست و بايستى براى تمام عمل نايب بگيرد. واللََّه العالم.

سؤال 767- شخصى در عمره تمتع از شوط دوم يا سوّم به بعد ترك نموده است و بعد از اعمال حج در روز پانزدهم متذكر شد تكليف اين شخص در اين مورد در صورتى كه در مكه است چيست و در فرض كه به وطن برگشته چه كند؟

جواب:  در مسئله 317 مناسك ذكر شده است. واللََّه العالم.

سؤال 768- اگر اقامه نماز جماعت، طواف شخصى را قطع نمايد و اين شخص معتقد گرديد كه طواف باطل شده و از روى جهل و ندانى دوباره از اوّل طواف نمود آيا اين طواف جديد مجزى است، يا مى‏بايست آن طواف قبل را تمام نمايد و دوباره از اوّل طواف نمايد، و آيا همين حكم در سعى جارى است يا فرق است ميان آن دو؟

جواب:  وظيفه اين بود كه طواف قبلى را كه قطع شد، تمام مى‏نمود از همانجا كه قطع شده، امّا چون اعتقاد پيدا كرده بود كه طواف او باطل شده و دوباره از اوّل طواف نموده، طواف او صحيح است و سعى هم همچنين است.

سؤال 769- اگر وضو گيرنده‏اى مسح مى‏نمود بر دو پا با هم، به اين معنى كه پاى راست را مقدم نمى‏داشت بر پاى چپ، و ساليانى به اين جهالت بر او گذشت حكم نمازهاى سابق او، و حكم طواف و نماز او كه حج و عمره نموده چه مى‏شود؟

جواب:  نمازهايش صحيح نيست على الاحوط، و اعمالى كه مشروط بوده به وضو محكوم به بطلان است.

سؤال 770- كسى كه عمره مفرده انجام داده سپس بعد از رجوع او به وطن خود متوجه گرديده كه وضوى او باطل بوده حكم او چيست؟

جواب:  اگر آن وضو وضوى واجب باشد مانند طواف و نماز طواف پس او محرم است بايد برگردد و عمره را تمام كند.

سؤال 771- اگر كسى طواف كند طواف حج يا عمره و بعد از تمام شدن حج يا عمره بداند كه وضوى او باطل بوده براى خاطر وجود مانعى روى اعضاى وضو حكم او چه مى‏شود، و اگر نفهمد تا بعد از برگشت به وطن خودش آيا حج او باطل است يا حج او مجزى است و طواف و نماز آن را اعاده نمايد؟

جواب:  اگر در مكه بوده باشد و وقت باقى است طواف و نماز آن را اعاده نمايد و اگر وقت خارج شده باشد كه به خروج ماه ذى‏الحجه متحقق مى‏شود حج او باطل است چه در مكه باشد يا به وطن خود بازگشته باشد.

سؤال 772- اگر بداند زن قبل از احرام بستن و آن زن حائض است كه حيض او استمرار دارد تا بعد از مناسك حج و عمره آيا مى‏شود احرام ببندد و نيابت بگيرد براى انجام مناسكش در صورتى كه اهل كاروان او منتظر او نمى‏شوند؟

جواب:  واجب است بر او احرام بستن به نيت افراد از ميقات و با آن احرام خارج مى‏شود به سوى عرفات روزى كه حجاج خارج مى‏شوند به سوى عرفات، پس انجام مى‏دهد وقوف را در روز عرفه و با حجاج مى‏رود به مشعر پس وقوف واجب را انجام مى‏دهد، و روز عيد مى‏رود با آنها به منى و رمى جمره عقبه مى‏نمايد، و هَدْى بر او نيست و تقصير مى‏نمايد و نايب بگيرد براى طواف و دو ركعت آن، و رمى جمره‏ها را خودش بايد انجام دهد و بياورد عمره مفرده را در آن سال هر وقت توانست.

سؤال 773- در مسئله 412 مناسك الحج به زنانى كه خائف از حيضند تقديم طواف حج و صلاتش و سعى و طواف نساء و نمازش ترخيص شده، بناء عليه، آيا قبل از احرام حج مى‏توانند اعمال مرقومه را مقدم دارند و يا بايد اول احرام حج ببندد و بعداً اعمال را انجام دهند؟ (در صورتى كه اعمال مزبوره به حسب ترتيب بعد از تقصير در منى انجام داده مى‏شود).

جواب:  در فرض مزبور لازم است اعمال مزبوره را بعد از احرام بجا آورد. واللََّه العالم.

سؤال 774- زنهايى كه به عمره مى‏روند و 7 روز بيشتر وقت ندارند از اول ورود به مكه عادت مى‏شوند، آيا با حال احرام به عمره وارد شوند به مكه و نايب بگيرند براى طواف يا چون نمى‏توانند طواف كنند مجازند بدون احرام وارد مكه شوند؟

جواب:  دخول بدون احرام را رخصت ندارد، و چنانچه خيال حج هم دارد

وظيفه‏اش را در مناسك مفصلاً گفته‏ايم، و اگر فقط براى عمره است، محرم شود و با نتوانستن طواف، نايب بگيرد و بعد از طواف نايب و نماز او براى طواف، سعى را خودش بجا آورد و طواف نساء را نايب بجا آورد و مُحِلّ شود. واللََّه العالم.

سؤال 775- بفرمائيد زن مستحاضه، يا شخص مسلوس، و مبطون، و كسى كه نمى‏تواند از بيرون آمدن باد جلوگيرى كند در حال طواف چه كند؟

جواب:  عمل به وظيفه‏اى كه براى نماز بيان شده مى‏كند.

سؤال 776- زنى كه ذات العادة العدديه است پاك شده و اعمال طواف و سعى و طواف نساء را انجام داده و بعد از خروج از مكه خون ادامه يافته و در عشره قطع شده تكليف اين، نسبت به اعمال انجام داده چيست؟

جواب:  اگر به صفات حيض ادامه يافت اعمال گذشته باطل بوده، و اگر به غير صفات ادامه يافت اعمالش صحيح واقع شده. واللََّه العالم.

سؤال 777- بچه ختنه نشده را قبل از تكليف، مكه مى‏برند و او را محرم كردند، مختون نبودن او براى بعداً چگونه است؟

جواب:  در صورتى كه آن بچه مميز بوده فقط حجش باطل است و چيز ديگرى بر او نيست. واللََّه العالم.

سؤال 778- آيا پوشاندن صورت براى زن از نامحرم در حالت طواف واجب است يا مستحب؟ آيا در حالت احرام پوشاندن صورت براى زن افضل است يا عدم آن؟

جواب:  بله واجب است ولكن بايد به نحوى باشد كه ساتر به صورت زن مس نشود چنانچه در مناسك مذكور است.

سؤال 779- وضع يد طائف بر حائط حجر موجب بطلان طواف است يا خير؟

جواب:  بلى، احوط است. واللََّه العالم.

سؤال 780- اگر حاج از روى جهل به مسئله، بعض طواف خود را (مثل يك شوط يا دو شوط) از داخل حجر اسماعيل انجام دهد آيا اعاده طواف لازم است يا در صورت فوت موالات تكميل بقيه طواف كافى است؟

جواب:  جاهل در اين مسئله حكم تارك عمدى طواف را دارد و تفصيل آن در مسئله 306 مناسك‏ [1]بيان شده است.

سؤال 781- حكم صورت گرداندن فقط، غير از بدن، اثناء طواف چيست؟

جواب:  گرداندن صورت فقط، اشكال ندارد.

سؤال 782- اگر در حال طواف يقين پيدا كند كه مقدارى از طواف را منحرفاً انجام داده، در صورتى كه نتواند عقب برگردد، آيا جايز است از همانجا كه يقين دارد قصد طواف نكند و دور بزند به همان مكانى كه منحرف شده است و باز نيت طواف كند؟

جواب:  بلى جايز است به اين صورت آن مقدار را تدارك كند. واللََّه العالم.

سؤال 783- اگر يقين كند كه بعد از طواف يا در بين طواف مقدارى را منحرف بوده است ولى نداند در كدام طرف بوده است، از اطراف كعبه آيا جايز است به قصد قربت يك دور بزند به نيت اينكه اين مقدارى كه منحرف بوده است حساب شود و بقيه حساب نشود و يا تكليف چيزى ديگرى است؟

جواب:  بلى جايز است. واللََّه العالم.

سؤال 784- در صورتى كه منحرفاً طواف انجام داده شده است بايد به عقب برگردد آيا لازم است به پشت، عقب عقب بيايد يا منحرفاً هم جايز است؟

جواب:  به هر صورت بخواهد مى‏تواند برگردد آن مقدار را. واللََّه العالم.

سؤال 785- اگر منحرف گردد از وضع صحيح در حال طواف دور كعبه و به‏درستى، آن مكان را نداند، آيا جايز است برگردد و از قبلِ آن مكان دوباره انجام دهد و آوردن آن زياده از باب مقدمه علميه بوده باشد؟

جواب:  چنانچه به اين قصد باشد اشكال ندارد.

سؤال 786- آيا لمس نمودن ديوار كعبه اثناء طواف كردن در او اشكال هست؟

جواب:  بله نبايد مس نمايد بالاى ديوار كعبه را در حال راه رفتن براى طواف على الاحوط.

سؤال 787- اگر حاج در حال طواف مقام ابراهيم را سهواً يا اختياراً در طواف خود قرار دهد آيا طواف او باطل مى‏شود يا خير؟ لطفاً حدود طواف را معين فرمائيد.

جواب:  طواف مزبور صحيح است و تا حدى كه صدق طواف كعبه مى‏كند مجزى است. واللََّه العالم.

سؤال 788- زيادى طواف جهلاً به حكم زيادى عمدى است يا حكم نسيان را دارد؟

جواب:  بلى، زياده عن جهل ملحق به عمدى است على الاحوط. واللََّه العالم.

سؤال 789- حكم قرآن بين دو طواف مستحب چيست؟

جواب:  در مستحب اشكالى ندارد.

سؤال 790- شخصى طواف واجبى را انجام داده، بعد به منظور احتياط طواف ديگر را انجام داده من دون تخلل الصلوة فى البين، كه قرآن طوافين تحقق يافته است آيا طواف اوّل باطل است يا دوّمى و يا هر دو؟

جواب:  اين فرض داخل در قرآن موجب بطلان طواف نيست و وظيفه او ادا شده است. واللََّه العالم.

 

سؤال 791- شخصى در شوطى از اشواط طواف يا سعى شك مى‏كند كه صحيح انجام داده يا باطل سپس به قصد استيناف فريضه، 7 شوط كامل بجا مى‏آورد، آيا طواف يا سعيش صحيح است يا خير؟

جواب:  در فرض مزبور عدم احتساب آن طواف احوط است. واللََّه العالم.

سؤال 792- ظن در عدد اشواط، آيا حكم ظن در عدد ركعات صلات را دارد يا خير؟

جواب:  حكم آن را ندارد. واللََّه العالم.

س 793- چنانچه كسى پس از مراجعت از مكه معظمه، شك كند كه طواف نساء حج يا عمره مفرده را انجام داده يا نه تكليفش چيست؟

جواب:  موضوع شك در انجام طواف نساء بعد از مراجعت از حج يا عمره مفرده پس اگر آن شك بعد از عمل مواقعه باز وجه برايش حاصل شد به آن اعتنا ننموده و بنابر انجام آن نمايد. واللََّه العالم.

سؤال 794- آيا جايز است طواف نمودن در شب و تأخير سعى نمودن به روز آينده؟

جواب:  احوط عدم تأخير است در اين صورت، و اولى آن است كه در روز فاصله ميان آن دو كم باشد.

سؤال 795- كسى كه طواف و نماز را انجام داده آيا جايز است قبل از سعى نمودن طواف نمايد از ديگرى طواف واجب يا مستحب يا خير؟

جواب:  بله جايز است براى او.

سؤال 796- اگر كسى چندين مرتبه عمره نموده و طواف نساء آن را انجام نداده حالا مى‏خواهد ازدواج كند آيا يك طواف نساء كافى است براى آنها يا بايد براى هر عمره كه انجام داده يك طواف نساء انجام دهد؟

جواب:  بايد براى هر عمره يك طواف انجام دهد و نماز آن را بعد از آن بخواند، و يك طواف از همه آنها كافى نيست.

سؤال 797- زن و شوهر با هم وارد طواف نساء شده‏اند، در آخر شوهر مى‏گويد، هفت شوط نموديم، زن مى‏گويد، شوط ششم است و بايد شوط هفتم را بجاى آوريم، مرد براى اينكه عيالش تنها نباشد، به قصد عبث به اعتقاد خود يك شوط بر هفت شوطى كه نموده اضافه بجاى مى‏آورد آيا همبستر شدن اين زن و شوهر كه تصور هر يك آن است، طواف ديگرى باطل بوده جايز است؟

جواب:  تكليف هر كدام، كه به عقيده خود انجام وظيفه را صحيحاً نموده است، جواز همبسترى است. واللََّه العالم.

سؤال 798- اگر كسى به قصد عمره مفرده داخل مكه شد و قبل از طواف نساء عدول نمود به عمره تمتع آيا طواف نساء بر او واجب است؟

جواب:  در اين فرض واجب نيست.


[1] مناسك حج عربى، چاپ دوازدهم، چاپخانه مهر قم


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -