انهار
انهار
مطالب خواندنی

عمرهء مفرده

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 653- شهر مكه معظمه تا خارج از محدوده حرم توسعه يافته، آيا جايز است براى كسانى كه در مكه منزل نموده‏اند از تنعيم كه داخل شهر مكه شده و مانند آن براى عمره مفرده محرم شوند و براى اعمال به مسجد الحرام در حال استظلال بروند و آيا فرق است بين كسانى كه منزلشان در تنعيم است يا ـ در جهت مقابل؟

جواب:  بلى مى‏توانند از تنعيم محرم براى عمره مفرده شوند و بعد از احرام استظلال نكنند تا دخول مكه متقين سابق، و فرقى در حكم مزبور بين افراد مورد سؤال نيست. واللََّه العالم.

سؤال 654- اگر حاج پس از اتمام نسك و قبل از طواف نساء محرم شد به احرام عمره مفرده آيا دو طواف نساء بايد بكند؟ و بر فرض لزوم تعدد لازم است طواف نساء حج را مقدم بدارد يا خير؟ و اگر دو طواف نمود بدون قصد عنوان حج يا عمره كافى است يا خير؟

جواب:  بلى دو طواف لازم است براى دو احرام با قصد عنوان حج يا عمره. واللََّه العالم.

سؤال 655- اگر عمره نمايد شخصى عمره مفرده در آخر ذيقعده، و اراده نمود داخل شدن به مكه را اوّل ذى حجه آيا واجب است بر او احرام، و اگر كسى احرام ببندد در روز آخر ذى‏قعده و كامل نمود عمره خود را در ذى‏حجه آيا واجب است بر او احرام اگر خواست داخل شود در ذى‏الحجه اگر چه آنچه تأخير انداخته به شهر ذى‏ الحجه براى اداء، طواف نساء بوده؟

جواب:  در فرض اوّل واجب است بر او احرام بستن براى دخول در مكه، و در فرض دوّم بدون احرام داخل گردد اگر چه براى اداى طواف نساء باشد براى خودش يا ديگرى.

سؤال 656- اگر كسى عمره رفت در روز بيست و پنجم ماه محرم مثلاً آيا جايز است براى او اينكه داخل شود مكه را به غير احرام تا روز بيست و پنجم از ماه صفر تا واجب شود دخول با احرام؟

جواب:  جايز است براى او دخول مكه به غير احرام قبل از ديدن هلال شهر صفر پس اگر ديد ماه را قبل از دخول مكه واجب است بر او مجدداً احرام ببندد براى دخول مكه.

سؤال 657- اتيان به عمره مفرده بعد از عمره تمتع و قبل از حج، مضرّ به حج است يا خير؟

جواب:  اتيان عمره مزبوره مضرّ به حجش نيست. واللََّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -