انهار
انهار
مطالب خواندنی

مشترکات راهها

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: کوچه باریک و بن بستی است متعلق به سه نفر، مالکین منازل حول کوچه مزبور _چون از نقاط دیگر منازلشان معبر دارند_ احتیاج به عبور از کوچه مزبور را ندارند. آیا با توافق هم، شرعاً مجازند کوچه بن بست مزبور را ضمیمۀ منازلشان بنمایند یا نه؟

جواب: اگر شرعاً ملک خود آنها است مانع ندارد.

سؤال:برخی از مغازه ها برای عرضۀ بیشتر، قسمتی از اجناس مغازه شان را در کنار پیاده رو یا خیابان قرار می دهند و همچنین برخی از دستفروشان گاری دستی یا چرخ یا وانت بار و امثال آن را در محل عبور مردم در پیاده رو یا کنار خیابان یا کوچه مستقر می کنند چنانچه این کار مغایر با مقررات شهرداری باشد یا مزاحم عبور مردم یا موجب سد معبر شود از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

جواب: در فرض مذکور جایز نیست.

سؤال: شخصی دو قطعه زمین در نزدیک هم دارد، حد یک قطعه به گذرگاه کم عرضی است می خواهد قدری از آن زمین واگذارد تا جاده عرض بیشتری پیدا کند در عوض آن کمتر از این مقدار واگذاری را از جاده یا کنار جاده حد زمین دیگر را می خواهد بگیرد صورت شرعی چگونه است؟

جواب: زمین دادن شما برای توسعه راه اشکال ندارد ولی نمی تواند از راه دیگر به زمین خود ملحق کنید.

سؤال: آیا عبور ساکنین یک منزل از داخل حیاط منزل دیگر با توجه به شرایط زیر مجاز می باشد یا خیر: 1-رفت و آمدهای نامحرم خانۀ اول مزاحم ساکنین خانۀ دوم باشد. 2-امکان احداث در، به کوچه مجاور برای خانۀ اول وجود داشته باشد. 3-در سند رسمی خانۀ دوم برای خانۀ اول حق عبور ذکر شده باشد؟

جواب: اگر حق عبور داشته می تواند از آن منزل عبور کنند ولی چنانچه نامحرم در آن هست باید با اعلان به آنها وارد خانه شوند و عبور کنند.

سؤال: اگر کسی مقداری از جاده عمومی ده را جزو خانۀ خودش قرار دهد و به همین مقدار از زمین خانه خودش را جزو جادۀ عمومی قرار دهد آیا ذمه اش بری می شود، یا خیر؟ و بر فرض اینکه لازم باشد زمین گرفته شده را برگرداند و جزو جاده کند اگر تمام اهل محل رضایت دادند باز هم لازم است که برگرداند یا خیر؟

جواب: اگر جاده عمومی است تغییر آن جایز نیست و چنانچه ملک یا مورد حق اشخاص است با رضایت آنها مانع ندارد.

سؤال: شخصی قطعه زمین محصوری را که از باب ارث به او منتقل شده بود و در آن زمین برای خود احداث ساختمان مسکونی نمود و برای احشام خود طویله احداث نمود و جنب طویله مقداری از آن زمین را برای ایاب و ذهاب احشام خود گذاشته بود بعد به اهل محل خود گفته بود من می خواهم با خرج خود برای ثواب، حمام عمومی در این زمین احداث کنم و شما هم بقدر مقدور و استطاعت خود کار کنید اهل محل هم قبول کردند چون حمام در زمین راهروی احشام و زمین خود او و جنب طویله بود و او کاه و علف را از پشت بام حمام به پشت بام انبار کاه می برد و بعد از فوت آن شخص فرزندش نیز تقریباً مدت چهل سال کاه و علف را از پشت بام حمام می برد فعلاً عده ای از اهل محل اعتراض می کنند که شما حق ندارید کاه و علف را از پشت بام حمام ببرید. فرزندش می گوید من و پدرم تقریباً هشتاد سال است که کاه و علف را از پشت بام حمام می بریم و از قدیم تاکنون کسی از محل اعتراض نکرده و خود تصرف در ایاب و ذهاب برای بردن کاه و علف دلیل بر حق عبور هم می باشد و اگر شما بردن کاه و علف از پشت بام حمام را باعث خرابی حمام می دانید خودم عهده دار می شوم و تعهد می کنم که هرگاه چنانچه در اثر بردن کاه و علف خرابی و یا خسارتی بر حمام واقع شود از عهده برآیم اما آن عده از مردم معترض قبول نمی کنند؛ آیا شخص مزبور حق بردن کاه و علف را دارد یا خیر؟

جواب: با فرض اینکه در این مدت برای بردن کاه و علف از پشت بام استفاده می کرده و کسی مانع نشده فعلاً کسی حق منع ندارد.

سؤال: آبی است در یک روستا که از کوه بطور مستمر می آید و داخل روستا می شود، و عده ای از خوانین ادعای مالکیت دارند و حتی آن را فروخته اند آیا از نظر شرع مسأله این آب و اینگونه آبها چیست؟ آیا از عموم اهالی آن روستا است؟ یا حق خصوصی کسی است؟

جواب: اگر آب، خودش از کوه جاری است، متعلق حق خصوصی کسی نیست و استفاده اهل محل از آن جایز است.

سؤال: رودخانه ای است که آب آن را اهالی پنج روستا استفاده می نمایند و از قدیم مابین آنها تقسیم بوده است و هر قریه یک پنجم از آب آن رودخانه را استفاده می نمایند و هر روستا دارای املاک و باغاتی می باشد و بعضی از این روستاها در طول یکدیگر قرار گرفته اند و به واسطه تصرفات عدوانی بعضی از افراد قریۀ بالا، در آب، سهم قریۀ پائین به طور کامل نمی رسد. آیا قریۀ پائین جهت مشروب شدن املاکشان حق دارند مسیر آبشان را جدا نمایند بطوری که از جوی قریۀ بالا نباشد؟ با توجه به اینکه چون مسیر آب قریۀ پائین از داخل باغات و منازل قریۀ بالا می گذرد حفاظت آب امکان پذیر نیست؛ لطفاً حکم الله را بیان فرمائید.

جواب: بدون رضایت صاحبان سهم، کندن راه آب برای جدا کردن سهم خودتان جایز نیست و اگر به شما ضرر می زنند، می توانید از ضرر جلوگیری کنید.

سؤال: روستایی دارای رودخانه است که در سالهای گذشته می توانسته به مساحت معینی باغات را آبیاری کند، اما در زمان فعلی، بواسطۀ توسعه کشاورزی، زمینهای موات، زیر درخت کاری قرار گرفته و باعث نرسیدن آب به باغهای اولیه است. در این صورت لازم می آید که باغهای جدید و قدیم هر دو بخشکد، آیا می توان باغهای جدید الاحداث را از آب رودخانه ممانعت نمود یا خیر؟

جواب: ممانعت از احداث باغ جدید جایز نیست، بلی صاحبان باغهای جدید بیش از سهم خود که قبلاً داشتند از آب حق ندارند.

سؤال: در روستائی قناتی وجود دارد که این قنات مال یک عده از مردم این روستا می باشد. در نزدیک این قنات چراگاهی است برای گوسفندان، و چون گوسفندان از این قنات باید استفاده کنند از رفت و آمد این حیوانات، قنات خسارت می بیند. و مالکین این قنات (که آب آن مال آنها است) روی این آب را پوشانده اند که خسارت به آنها نخورد، آیا این مسأله از نظر شرعی درست است یا نه؟

جواب: اگر از سابق الایام رسم بر این بود که گوسفندان از آب قنات استفاده می کردند نمی توانند با پوشاندن روی قنات گوسفندان را از آن آب منع کنند ولی اگر از جهت گوسفندان ضرری متوجه قنات شود، صاحبان گوسفندان ضامن هستند.

سؤال: نسبت به آبی که از صدها سال قبل، بنام اجداد و پدران اهل قریۀ زید بوده و استفاده می گردیده است، و فی الحال هم در اختیار و تصرف اهل قریۀ مذکور طبق اسناد می باشد، مدتی است چند نفر از قریۀ دیگر بدون هیچ گونه مجوز شرعی و قانونی آن آب را بسته و از مسیر اصلی آن جلوگیری و منحرف می نمایند، استدعا دارم نسبت به حلیت و حرمت این عمل فتوای خود را بیان فرمائید!

جواب: آب مذکور اختصاص دارد به کسانی که از قدیم الایام در کنار و پائین آن رودخانه باغ یا مزرعه یا آبادی، به حساب استفاده از آن آب احداث نموده اند و دیگران حق ندارند بدون اجازه صاحبان آن املاک مسیر آب مذکور را تغییر دهند و یا اینکه از آن آب به مقداری بردارند که از حاجت اهالی سابق کم بماند.

سؤال: در کوهپایۀ اصفهان به علت خشک سالی، آب لوله کشی شهر جیره بندی شده و دو باب حمام موجود در محل که از آب لوله کشی شهر تأمین می شد به ناچار از آب دو رشتۀ قنات موجود در شهر که به مصرف کشاورزی می رسد تأمین می گردد ولیکن آب قنوات کوهپایه در هفته به دو هزار و هشتصد قسمت تقسیم می شود که هر قسمت آن را یک سرچه گویند و هریک یا چند سرچۀ آن متعلق به یک یا چند نفر می باشد با توجه به اینکه این دو باب حمام قبل از لوله کشی شهر از آب همین قنوات استفاده می کرده با این تفاوت که در آن عصر توسط دلو و چرخ از قناتها آب کشیده می شده ولی حالا توسط الکترو پمپ آب کشیده می شود اما بعضی از افراد اظهار می دارند که ما راضی نیستیم از آب ما برای مصارف در حمام استفاده شود لطفاً نظر مبارکتان را دربارۀ تغسیل و تطهیر در این حمامها اعلام دارید؟

جواب: اگر حمام حق استفاده از آب قنات دارد می تواند مانند گذشته از آب قنات بردارد در غیر این صورت برداشت آب و استفاده از آن منوط به اجازۀ تمام شرکاء است.

سؤال: روستایی است که قنات و نهر این روستا شرعاً وقف آستان مقدس امام رضا (علیه السلام) است ولی در مسیر این قنات روستای کوچکی است که در جوار قنات فوق الذکر قرار دارد مردم و اهالی و چهارپایان و حمام ده از آب آن استفاده می کرده اند و قنات خودد این روستا از آبادی دور است و گاهی برای شرب زمینهای مزرعه، به نزدیک ده می آید ولی اکثراً دور است و اهالی روستا آمده اند آب را تغییر مسیر داده اند  و روی قنات را پوشانیده اند تا اهالی روستای دیگر که آنها هم زارعین امام رضا (علیه السلام) هستند استفاده نکنند با توجه به اینکه از سابق استفاده می کرده اند آیا حق شرب و استفاده را دارند و یا اهالی روستا می توانند شرعاً از مصرف آب جلوگیری بنمایند؟

جواب: اگر قبلا اهالی روستای مرقوم از قنات استفاده می کرده اند فعلاً هم حق دارند و در خصوص قضیه مورد سؤال به محاکم صالحه مراجعه نمایند.

سؤال: آب آشامیدنی شهر دامغان گچ دارد و طبق تشخیص کارشناس و خبره استفاده از آن بدون تصفیه مضر است از طرفی در شش فرسخی دامغان چشمه ای است که آب بسیار فراوانی دارد و آزمایش کرده اند که بدون تصفیه قابل شرب است و ضمناً قراء اطراف و باغستان شهر از این آب مشروب می گردد حالا دولت می خواهد آب آشامیدنی شهر را از محل مرکزی چشمه یعنی نقطه جوشش آب بوسیلۀ لوله کشی تأمین کند با توجه به اینکه محل چشمه بوسیلۀ دولت سنگ چین شده و تجاوزی به نهر آب کسی نمی شود و دولت تعهد کرده که نهر و چشمه را لایروبی کند و آب چشمه هم بقدری زیاد است که با لوله کشی کم نمی شود آیا استفاده از این چشمه با طریق مذکور شرعا مانعی دارد یا خیر؟

جواب: با فرض اینکه چشمه ملک کسی نیست و حق کسی هم تضییع نمی شود مانع ندارد.

سؤال: نظر مبارک دربارۀ چشمه ای که مورد نیاز همگان و استفاده همگان می باشد آیا شخص یا اشخاصی می توانند تملک کنند یا نه؟ و در صورت توانستن آیا ثبت مملک است یا نه؟

جواب: اگر چشمه در ملک شخصی آنها نیست و مورد استفاده عموم است تملک آن برای ایشان جایز نیست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -