انهار
انهار
مطالب خواندنی

موات اصلی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: اینجانب یک قطعه زمین به مساحت 5/98 متر  و به مبلغ یکصدو سی هزار تومان خریداری نموده ام که مبلغ هزار تومان آن را نقداً در محضر پرداخت نمودم و مابقی دو فقره چک به مدت سه و چهار ماهه که قسط اول هم پرداخت شده و قسط آخر به مبلغ سی هزار تومان باقی مانده است با در نظر گرفتن اینکه زمین بایر است نظر حضرت عالی دربارۀ باقیماندۀ پول زمین مزبور چیست آیا باید قسط آخر را بدهم یا خیر؟

جواب: بدهی باید پرداخت شود مگر آنکه شرعاً ثابت شود که فروشنده مالک زمین نبوده است.

سؤال: قطعه زمینی است موات که هیئت 7 نفری واگذاری زمین، در اختیار بنیاد مسکن انقلاب اسلامی رودسر گذاشته، آیا این بنیاد می تواند زمین نامبرده را برای تأسیس قبرستان مؤمنین واگذار نماید؟ آنچه حکم شرع مقدس است بیان فرمائید؟

جواب: با فرض اینکه موات است، با مراعات مقررات دولت اسلامی، مانع ندارد.

سؤال: 25 سال پیش انباری از شخصی خریده ام، بالای آن انبار زمینی بوده که آباده نبوده و اینجانب نیروی جوانی خود را در آباد کردن آنجا به کار گرفته ام، پس از 25 سال پسرهای فردی که به اینجانب انبار مذکور را فروخته بود می گویند آنجائی که شما گرفته اید مال ما بوده است چون در مجاورت خرمن ما می باشد، در این باره دستور اسلام را صادر فرمائید؟

جواب: اگر موات بوده و حریم ملک دیگری نبوده و شما آن را احیاء کرده اید، مالک شده اید.

سؤال: اینجانب ساکن آمل از استان مازندران هستم و سؤالی داشتم مبنی بر اینکه زمینهای شالیزاری را به معرض فروش گذاشته و می فروشند من هم میل دارم از زمینهای مزبور بخرم آیا خرید و فروش زمینهای شالیزاری را جایز می دانید یا خیر؟

جواب: اگر مالک دارد خرید و فروش آن موقوف است به اجازه مالک.

سؤال: مجموع اراضی بعضی از روستاها به نسبت مساوی تقسیم شده، (مثلاً 75 سهم در برابر 75 نفر برای هر یک نفر یک سهم) بعضی از افراد اهالی قسمت بیشتری دارند یعنی علاوه بر سهم مفروض که تحت تصرف آنها است و هر سال به عنوان دیم زیر کشت می برند یک برابر و گاهی تا چند برابر از سهام دیم بیشتر کشت نموده و این سهام اضافی از سالیان متمادی در تصرف آنها بوده، آیا بیشتر از سهم مفروض حق کشت دارند یا نه؟ یا اینکه هیئت واگذاری زمین می تواند مازاد بر سهم مقرر را گرفته و به محرومین و کسانی که احیاناً زمین ندارند واگذار نماید تا موقتاً کشت کنند؟

جواب: مقداری بیشتر را که بعض اهالی روستا زیر کشت برده اند اگر متعلق حق کسی نبوده ملک شرعی آنان است و موات محسوب نیست.

سؤال: قطعه زمین مواتی را که میدان بازی جوانهای محل بوده است، شخصی اقدام به آباد کردن آن نمود و قسمتی از آنرا به زیر کشت برده ولی با اعتراض آنهائی که قبلاً زمین را در اختیار داشتند و روی آن بازی می کردند مواجه شده و آنها مانع از فعالیتش شده اند، لطفاً حکم شرعی را بفرمائید که آیا زمین به گروه اول تعلق می گیرد یا به شخص دوم؟

 جواب: اگر زمین مذکور حریم یا متعلق حق کسی نباشد احیاء آن اشکال ندارد.

سؤال: زمینی را، از مسلمانی که زمین را تسطیح و جدول بندی نموده بود، طبق سند رسمی و موازین شرعی و قانونی خریداری و در آن احداث اعیانی مدرسه و درختکاری و لوله کشی آب و برق و غیره نموده، آیا فعلاً این زمین و اعیانی جزو موات و ملی است یا خیر؟ جواب: زمینی که در آن احداث ساختمان و درختکاری شده باشد جزو اراضی موات محسوب نیست ولی اگر ساختمان و درختکاری در ملک یا حریم ملک غیر یا در مرافق عمومی احداث شده باشد موجب حق برای صاحب آن نمی شود و رسیدگی در این باره موکول به مقامات صالحه است.

سؤال: زمینی است به مساحت معینی در محلی که متعلق به سه نفر است و تعداد زیادی اشجار مثمره و غیر مثمره در آن غرس نموده اند، آیا این، شرعاً عمران محسوب می گردد یا خیر؟

 جواب: اگر به قصد احیاء و استملاک زمین در آن غرس اشجار شده و به صورت باغ درآمده، عمران محسوب است و به احیاء کننده یا وارث او اختصاص دارد.

سؤال: زمینی است موات که محل سکونت عشایر و چادرنشین ها بوده که [در هر سال] مدت سه برج در آنجا ساکن بوده اند، اما بعد از کودتا در افغانستان دیگر آنها نمی آیند. لذا دو طائفه از زمین داران نزدیک آن محل، بین خود دعوا دارند و هرکدام ادعای ملکیت می کنند، بیان نمایید که آن زمین ملک کسی است که اول احیاء و زراعت نموده است یا ملک کسی که آبریز به سوی ملک اوست؟

جواب: زمین موات اگر ملک یا حریم ملک کسی نبوده، کسی که آن را احیاء و زراعت کرده مالک است.

سؤال: اگر کسی زمین موات را با شرایط معتبره در احیاء، احیاء کرد و به صورت باغ یا زراعت درآورد آیا می توان بالاجبار از او گرفت؟

جواب: در فرض مرقوم جایز نیست.

سؤال: شخصی یک قطعه زمین از زمینهای موات اطراف شهری را گرفته است و شخص دیگری آمده و مدعی است که اینجا مال من است به او گفته می شود مدرک بیاور او می گوید مدرک ندارم در این مورد تکلیف چیست؟

جواب: اگر از زمینهای موات بالاصل است و متعلق حق کسی نیست هر کس آن را با شرایط معتبره در احیاء، احیاء کند مالک می شود،و اگر کسی آنرا تحجیر کرده باشد حق اولویت با او است و در مورد نزاع به محاکم صالحه مراجعه شود.

سؤال: مزرعۀ دیمزاری است تقریباً به مقدار سی هزار هکتار که فاقد هرگونه آب چشمه و یا قنات می باشد و فقط صرفاً استفاده زراعتی دیمی از آن می شود که به وسیله خود کشاورزان احیاء و زراعت می شود لیکن بعضی افراد حسب مرسوم رژیم طاغوتی از نظر ثبت خود را مالک آن مزرعه دانسته و از دسترنج زارعین که آن را احیاء کرده و زراعت می نمایند سهمی دریافت می کنند، با عنایت به شرح فوق آیا زراعین مزرعۀ مذکور کما فی السابق باید بهره مالکانه مالک ثبتی و اسمی را که هیچگونه عملی در آن اراضی انجام نداده و نمی دهند بپردازند و یا طبق اعلامیۀ دولت جمهوری اسلامی برحسب شرع مالک زمین کسی است که آن را احیا و زراعت نموده و مدعیان صرف مالکیت ثبتی حقی به دسترنج زارعین زحمت کش ندارند؟

جواب: ثبت، مدرکیت شرعیه ندارد و اگر زمین موات بالاصل بوده و حریم هم نبوده و کشاورزان برای خودشان آن را احیاء کرده باشند با وجود شرایط مالک هستند و رسیدگی موکول است به دولت اسلامی.

سؤال: اینجانبان حدود بیست و هشت سال در یک قطعه زمین که قبلاً موات بوده و در حدود دوازده هکتار می باشد به صورت دیمزار کشاورزی می نمودیم، در یک ده که احدی تا آن زمان کشاورزی دیم نمی کرد امسال برای توسعه کشاورزی اقدام به حفر چاه نموده و با نظریه مهندسین کارشناس از سازمان آب منطقۀ تهران مورد حفاظت منابع آب پروانه حفر چاه برای ما صادر کرده اند که روی آن پروانه جهت حفر چاه و نصب موتور و ساختن موتورخانه از بانک کشاورزی وام هم گرفته ایم اکنون عده ای از بکار انداختن چاه مزاحمت می نمایند لطفاً بفرمایید: این زمین و چاه مال ما است یا خیر؟ و در صورتی که چاه ما در ملک کس دیگر یا در حریم چاه دیگری نباشد و ضرر به کسی نرساند آیا کسی حق مزاحمت دارد یا نه؟

جواب: اگر چاه در زمین موات بالاصل که حق کسی به آن تعتلق نداشته حفر شده است با شرایط معتبره ملک حفر کننده است و دیگران حق مزاحمت ندارند.

سؤال: چندی پیش هیئت دولت آئین نامه ای را در مورد اراضی موات شهری تصویب کرده و در اختیار شهرداریها و بنیاد مسکن قرار داده است و بر آن اساس مالکیت اراضی ای که فعلاً موات است از افرادی که در کشور دارای یک باب خانه هستند لغو شده است لطفاً نظر خود را در این زمینه بیان بفرمایید؟

جواب: اگر زمین موات بالاصل بوده و متعلق حق کسی نباشد یا مالک از آن اعراض کرده باشد تصرف در آن بلامانع است وگرنه باید مالک یا صاحب حق راضی شود.

سؤال: بنده شغلم کشاورزی است، ده ما به صورت خورده مالکی است و املاک ده ما در اطراف یک رودخانه واقع شده و خود رودخانه مشاع است،من در پایین ملک یک نفر در رودخانه مشاع درخت کاری نموده ام ولی چون این کار در زمان طاغوت بود صاحب ملک به من گفت اگر پایین ملک مرا (اگرچه مشاع است و جزو رودخانه است) درخت کاری کنی باید با من نصف بکنی، ما با او یک قرارداد بستیم که محصول این جنگل اگرچه زمین مال او نیست و جزو رودخانه مشاع است ولی چون پایین ملک او و در کنار مرز رودخانه ای ملک او قرار دارد نصفه باشد حال با توجه به مطالب فوق به سؤال زیر پاسخ بفرمایید: آیا در جمهوری اسلامی هم (که قائل است زمین مرده مال کسی است که احیاء کرده و محصول آن نیز متعلق به احیاء کننده است) باز این قرارداد به قوت خود باقی است و او حق دارد که نصف محصول جنگل را ببرد یا نه؟

جواب: اگر زمین موات بوده و متعلق حق کسی یا حریم نبوده ملک احیا کننده است و قرارداد مزبور اثر ندارد مگر اینکه برای دیگری احیاء کرده باشد.

سؤال: اینجانب ساکن آبادان هستم، مدتی قبل از جنگ تحمیلی عراق به فرمان امام که فرمودند کسانی که شغل آزاد دارند کشاورزی کنند. بنده آمدم و مشغول کشاورزی شدم و چون خانه نداشتم زمین بیابانی که قابل زراعت نبوده و مقداری دورش دیوار کشیده بودند و دو یا سه بار هم قبلاً خرید و فروش شده بود خریدم و خانه ساختم و فعلاً ساکن می باشم ولی بعضی از مؤمنین می گویند در این خانه نماز صحیح نیست چون بیابان بوده و متعلق به تمام آبادی می باشد لطفاً مرا در این رابطه راهنمایی فرمایید؟

 جواب: اگر زمین موات بوده و حریم روستا نبوده می توانید در آن منزل تصرف نمایید.

سؤال: در داخل روستایی از توابع تهران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جادۀ ماشین رو احداث شده، عده ای که منزلشان مقداری با جاده فاصله دارد و از طرفی خانه های مزبور هم در کنار ده و اقع می باشند می خواهند با هزینۀ شخصی جاده را تا جلو درب منزلشان امتداد دهند ولی عدۀ دیگری ممانعت می نمایند و می گویند این محوطه ای که ایشان می خواهند جاده سازی نمایند متعلق به ما می باشد با توجه به اینکه آثار تصرف در زمینهای مزبور به نام شخص و یا اشخاصی محرز و مشهور نیست می گویند ما قبالۀ قدیمی داریم آیا با این کیفیت شرعاً حق دارند مانع از احداث راه و یا اینکه ساختمان نوساز دیگران بشوند یا خیر؟

جواب: قباله و سند اعتبار ندارد زمین موات بالاصل ملک شخص نیست و امر اینگونه اراضی مربوط به دولت اسلامی است.

سؤال: بعد از سال 1342 که اصلاحات اراضی صورت گرفت و زمینهایی که ارباب و رعیتی بود به رعیتها واگذار گردیده در روستایی ما چند نفر بودیم که یا زمین نداشتیم و یا کم داشتیم و در همین روستا قطعه زمینی بود که هم بایر بود و هم موات که به درد این روستا نمی خورد یعنی اگر زراعت آبی کاشته می شد، آب وجود نداشت و اگر دیمی کاشته می شد باز به علت سنگی و چاله بودن و غیره محصول نمی داد، زمین ذکر شده را ما شخم زدیم و چاله های آن را پر کردیم و آب درآوردیم که در حال حاضر باغ و یا مزرعه خیلی خوبی شده است آیا زمین مذکور اشکالی دارد؟

جواب: اگر زمین از زمینهای موات اصلی بوده و سابقه ملکیت نداشته و شما آن را به قصد مالک شدن احیاء نمودید به شما تعلق دارد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -