انهار
انهار
مطالب خواندنی

خرید و فروش زمین موات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: زمينهائى است كه در محدوده قريه‌اى مىباشد و مقدارى از آن، قبل از انقلاب توسط انجمن قريه مزبور، به فروش رفته و مخارج عمران همين قريه گرديده و مجددا، قدرى از آن، در زمان انقلاب، بتوسط اعضاء انجمن اسلامى و اهالى قريه به فروش رسيده وخرج عموم ده و عمران قريه مزبور شده و يك قطعه آن، بتوسط انجمن اسلامى به رايگان به اداره كشاورزى در پنج ماه قبل واگذار شده و فقط يك قطعه آن كه در حدود هزار متر است، باقى مانده و مسجد همين قريه، احتياج مبرم به برق كشى و تعمير داخل مسجد و دستشوئى و توالت و چاى خانه و كفش كن و منزل خادم مسجد، دارد، اجازه مىفرمائيد كه ملك مزبور را بفروشيم و در مصارف مسجد، خرج كنيم و حدود قيمت زمين نامبرده، مبلغ نود هزار تومان شايد بشود.

جواب:  در فرض سئوال، اگر اراضى مذكور از اراضى موات بوده و هست، خريد و فروش آنها صحيح نيست، بلى اگر حاكم شرع جامع الشرائط آن را بفروشد، اشكال ندارد ولى اينجانب اجازه فروش موات بالاصل را نمىدهم.

سؤال: مراتعى در روستائى واقع شده كه آن مراتع سهم بندى شده و سهم هر كسى معلوم است و مدت شايد بيش از پنجاه سال قبل، به ثبت رسيده، البته بعضى كه داراى سهامى نبودند از ديگران با قيمت گران خريدارى كرده‌اند و اكثر سهامداران داراى دام نيستند و در حال حاضر از آن مراتع بهره‌اى نمىبرند و عده‌اى ديگر كه داراى دام هستند و داراى مرتع نمىباشند از مراتع فوق استفاده مىكنند و مازاد بر احتياج خودشان را هم اجاره مىدهند و مال الاجاره را مىگيرند و مصرف مىكنند و به مالكين سهام نمىدهند، مستدعى است نظر خودتان را درباره مالكيت در اسلام و مال الاجاره مراتع و كسانى كه اجاره مالكين را حيف و ميل مىكنند بيان فرمائيد.

جواب:  اگر مراتع، از قبيل موات باشد خريد و فروش آن جايز نيست و اگر از اراضى معموره و محياة بوده مانند زمين باغ و زراعت، اختيار آن با مالك زمين است و ديگران بدون اجازه او حق انتفاع از آن را ندارند.

سؤال: شخصى براى فروش زمين موات، دامنه كوه واقع در نواحى شهر را تسطيح نموده و به ثبت مىرساند، بفرمائيد با اين عمل و نيت، مالك مىشود يا خير؟

جواب:  در فرض سئوال، كه تسطيح براى فروش بوده است مالك نمىشود.
سؤال: آيا مرتع موروثى كه محل چراى گاو و گوسفند است شخصى بخواهد جهت تكميل هزينه سفر بيت الله الحرام آن مرتع را بفروشد جايز است يا خير؟

جواب:  در فرض سئوال اگر منظور از مرتع اراضى موات است كه علف و اشجار آن طبيعى است و كسى آن را نكشته وغرس واحياء ننموده خريد و فروش آن جايز نيست و اگر مرتع حريم نباشد و كسى آن را بطور صحيح احياء نموده و آباد كرده مالك آن مىشود و خريد و فروش آن براى آباد كننده و وارث او بى اشكال است.

سؤال: شخصى در زمان طاغوت حدود چند هزار متر مربع زمينهاى شن زار را با سيم خار دار حصار كرده و مىفروخت يكى از خريداران مقدار 150 متر مربع زمين را از مالك بعنوان خانه گرفت ولى صحبتى از پول به ميان نيامد البته خريدار قصدش خريد بود ولى موقع گرفتن زمين هيچ گونه معامله و گفتارى به ميان نيامد تا اين كه خريدار بعد از چند سال كه در آن ساختمان كرده ساختمان را فروخت مالك قبلى زمين قيمت زمين را به نرخ جديد مطالبه مىكند در حالى كه بعد از حدود هشت سال از خريد زمين گذشته و قيمت سابق زمين خيلى كمتر بود آيا مالك مىتواند پول زمين را مطالبه كند و اگر مطالبه كرد قيمت روز تحويل دادن زمين را بايد بگيرد يا قيمت فعلى را بايد مطالبه كند؟

 جواب:  در فرض سئوال اگر زمين مزبور موات بوده و فقط بعنوان حيازت اطراف آن سيم كشيده بيع آن باطل است. بلى واگذارى حق حيازت كلا با بعضا به ديگرى و گرفتن پول در مقابل آن جايز است بنابر اين اگر مجانا آن حق را واگذار نكرده مىتواند مطالبه ارزش آن را در زمان واگذارى بنمايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -