سؤال: تجاوز به اراضى جنگلى از لحاظ سكونت و يا كشاورزى و هم چنين قطع درختان حكمش چيست؟
جواب: احياء اراضى انفال، يا استفاده از اشجار و نباتات آن، بر شيعه مباح است و با احياء يا حيازت و جمع آورى، مالك مىشود. بلى اگر مصلحت اقتضاء نمايد جايز است فقيه جامع الشرائط، احياء را مشروط به كيفيت خاصى بنمايد.
سؤال: يك قطعه زمين بر اثر برگشتن رودخانه از مسير خود خشك گرديده كسى آن را حيازت نموده و تملك كرده است و بعد از حيازت شخص دومى رفته آن را از اولى بگيرد و تصاحب نمايد در اين صورت آيا شخص اولى مىتواند از دومى جلوگيرى كند يا نه؟
جواب: در فرض مسأله آن كسى كه قبلا تصرف نموده اگر سنگ چينى كرده به نحوى كه معلوم باشد كه حيازت شده اولويت دارد و اگر نزاع موضوعى در بين باشد مرافعه شرعيه لازم است.
سؤال: آيا در اراضى و زمينى كه مشاع ومخصوص است به افراد معين كه موقع فراوانى آب مالكين آن را كشت مىكنند آيا فرد يا افرادى كه شريك باشند يا شريك نباشند مىتوانند در آن تصرف مالكانه از قبيل درخت كاشتن و غيره بنمايند يا خير؟
جواب: اگر اراضى مزبور حريم قريه يا ملك شخصى نبوده اشخاصى كه براى كشت در موقع زيادى آب حيازت واحياء نمودهاند مالك مىشوند و ديگرى حقى در آن ندارد.
سؤال: چنانچه چند نفر قرارداد عقد شركت براى احياء اراضى موات بنمايند ولى دو نفر از شركاء پس از عقد قرارداد از انجام كار يا پرداخت مخارج خود دارى نمودهاند آيا حال كه زمين موات تبديل به زراعت ديم كارى شده است بعد از گذشت چهارده سال ادعاء در آمد حاصله و شركت صحت شرعى دارد؟
جواب: در فرض سئوال شركت در احياء موات به حسب ظاهر شركت در ابدان است و چنين شركتى باطل است بنابر اين افرادى كه براى احياء اراضى موات كار كرده يا مخارجى پرداختهاند مالك مىباشند و ديگران حقى ندارند و زرع هم مال زارعين است كه بذر داده و طبق قرارداد عمل انجام دادهاند.