انهار
انهار
مطالب خواندنی

وجود مانع در اجزای بدن حین غسل

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات غسل (آیت الله العظمی فاضل قدس سره)
وجود مانع در اجزای بدن حین غسل
سؤال 159 :آیا رنگى که خانمها، براى موى سر، استفاده مى کنند، مانع از رسیدن آب مى گردد یا نه؟
پاسخ:اگر رنگ مذکور، جرم داشته باشد مانع رسیدن آب است و چون بنابر احتیاط واجب بایدبراى غسل موها نیز شسته شود. بنابراین لازم است رنگى را که جرم است برطرف کنند. اما، اگر رنگ تنها باشد مانعى ندارد.
سؤال 140 ـدر بدن شخصى مانعى بود و در هنگام غسل فراموش کرد، پس از غسل، مانع برطرف شده بود، آیا غسل او صحیح است؟
پاسخ ـ در فرض سؤال که مى داند هنگام غسل، التفات به مانع نداشته است باید غسل را اعاده کند.
سؤال 141 ـچنانچه شک کند که، آیا رنگ موجود روى اعضا، جرم و مانع رسیدن آب به بشره است یا مانع نیست، تکلیف چیست؟
پاسخ ـ لازم است وارسى کند تااطمینان به رسیدن آب به بشره پیدا کند.
سؤال 142 ـشخصى نقاش است و برطرف کردن ذرات رنگ از دست و صورت، براى او مشکل است،وظیفه وى براى وضو و غسل چیست؟
پاسخ ـ چنانچه برطرف کردن جرم و ذرات رنگ مشقت و ناراحتى غیرقابل تحمل داشته باشد، باید به دستور جبیره عمل کند (به همان حالت وضو بگیرد) و احتیاطاً تیمم هم بکند و چنانچه وقت نماز نیز تنگ است وفرصت ازاله رنگها را ندارد به همین دستور عمل کند که نمازش قضا نشود و در این جهت فرقى بین وضو و غسل نیست.
سؤال 143 ـوضو و غسل بادست و بدن چرب چه حکمى دارد؟
پاسخ ـ چنانچه چربى زیاد باشد،به طورى که مانع از رسیدن آب به پوست بدن باشد وضو و غسل صحیح نیست و باید اول چربى را برطرف کنند، امااگر مانع نباشد، یعنى چربى کم باشد، وضو وغسل صحیح است.
سؤال 144 ـآیادر غسل و وضو و تیمم باید انگشتر را از انگشت بیرون بیاورند؟
پاسخ ـ در غسل باید آب زیر انگشتر برسد و بیرون آوردن لازم نیست و در وضو نیزبیرون آوردن لازم نیست و همین قدر که آب به زیر انگشتر برسد و عرفاً صدق کند که ازبالا به پایین شسته کفایت مى کند ولى براى تیمم باید انگشتر را بیرون آورد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -