انهار
انهار
مطالب خواندنی

وظيفه مستحاضه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: ـ زني در حال طواف، مستحاضه قليله مي‎شود، وظيفه او چيست؟

پاسخ: اگر بعد از تمام شدن دور چهارم باشد، پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس، طواف را تمام كند، و اگر در بين سه و نيم و چهار شوط باشد، به احتياط واجب پس از تجديد وضو و تطهير، آن را اتمام و نماز آن را بخواند و سپس طواف و نماز آن را اعاده نمايد، و اگر قبل از سه و نيم شوط باشد، اعاده لازم است.

سؤال: مستحاضه كثيره هر گاه براي نماز يوميه وظيفه‎اش را انجام داد، تجديد غسل براي طواف لازم است يا نه؟ و بر فرض لزوم غسل ديگري براي طواف، آيا همان غسل براي نماز طواف هم كافي است يا نه؟

پاسخ: اگر بعد از غسل براي نماز يوميه خون نبيند تجديد غسل، لازم نيست، و اگر خون ببيند براي هر كدام از طواف و نماز طواف، يك غسل احتياطاً بجا آورد، و اگر فاصله بين غسل و طواف زياد مي‎شود مثل اينكه در نزديك مسجد الحرام نتواند غسل كند، احتياطاً در موقع ورود به مسجد تيمم بدل از غسل هم بنمايد.

سؤال: زن مستحاضه كه بايد براي هر نماز و طواف غسل كند طبق وظيفه‎اش غسل كرد و يا وضو گرفت و طواف را شروع كرد، بين طواف نماز ظهر شروع شد، نماز را خواند، و با همان طهارت اول، بعد از نماز، طواف را ادامه داد، آيا طواف و نماز آن صحيح است؟

پاسخ: اگر از هنگام غسل تا آخر طواف خون قطع بوده، طواف صحيح است، و در غير اين صورت احوط آن است كه اين طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، و پس از غسل طواف را با نماز آن اعاده نمايد.

سؤال: زن مستحاضه‎اي بعد از غسل و وضو مشغول طواف مي‎شود، در اثناء طواف لك مي‎بيند، وظيفه او چيست؟

پاسخ: اگر خون او مستمر است و به وظيفه عمل كرده، با تحفظ ازخروج خون چيزي بر او نيست، و در غير اين صورت حكم حدث جديد را دارد.

سؤال: هر گاه زن قُرَشيه پس از شصت سال، و غير قرشيه پس از پنجاه سال، چند روز متوالي خون ببيند كه همه به اوصاف حيض باشد در طواف و نماز چه كند؟

پاسخ: حكم مستحاضه را دارد، و حكم حيض بر خون مزبور مترتب نيست، حتي در صورت توالي يا داشتن صفات.

سؤال: زني به حساب شناسنامه، بيش از پنجاه سال شمسي دارد، و يك سال و نيم خون نديده است، ولي در عرفات خون مي‎بيند، و بنابراين آيا در يائسگي او مي‎توان ترديد داشت يا نه، و وظيفه او چيست؟

پاسخ: اگر اطمينان دارد كه پنجاه سال قمري او تمام شده، و سيّده نيست، حكم مستحاضه را دارد.

سؤال: زني كه حيض نمي‎شود، ولي هر دو ماه يكبار دو سه روزي لك و ترشحات مي‎بيند، وظيفه‎اش چيست؟

پاسخ: اگر خون تا سه روز استمرار ندارد، و لو به اين نحو كه پس از خارج شدن تا اين مدت باطن فرج آلوده باشد، حكم استحاضه را دارد.

سؤال: تكليف مستحاضه كثيره و متوسطه و قليله در طواف و نماز طواف چيست؟

پاسخ: بنابر احتياط براي هر يك از طواف و نماز آن، جداگانه اعمالي كه براي نماز لازم است انجام دهند. بلي اگر بعد از غسل و وضوئي كه براي نماز يوميه انجام داده‎اند تا هنگام طواف يا اينكه بعد از غسل و وضوئي كه براي طواف انجام داده‎اند تا هنگام نماز طواف خون قطع شده باشد حتي مجري هم آلوده نباشد تجديد غسل لازم نيست و اگر حدث اصغر سر نزده باشد تجديد وضو هم لازم نيست.

سؤال: آيا نماز و طواف، براي زن مستحاضه يك حكم دارند يا هر كدام از طواف و نماز جدا و مستقل هستند؟

پاسخ: بنابراحتياط براي هر كدام مستقلاً اعمال مستحاضه را انجام دهد.

سؤال: زني در حال طواف مستحاضه قليله مي‎شود وظيفه او چيست؟

پاسخ: اگر بعد از تمام شدن دور چهارم باشد پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس طواف را تمام كند و اگر در بين سه و نيم و چهار شوط باشد به احتياط واجب پس از تجديد وضو و تطهير آن را اتمام و نماز آن را بخواند و سپس طواف و نماز آن را اعاده نمايد. و اگر قبل از سه و نيم شوط باشد اعاده لازم است.

سؤال: زن مستحاضه كه بايد غسل كند و وضو بگيرد و با اين كار فاصله‎اي بين اعمال پيش مي‎آيد كه شايد طولاني; مثلاً برود منزل غسل كند و بر گردد، آيا اين فاصله اشكال ندارد؟

پاسخ: اگر نتواند در نزديك مسجد الحرام غسل كند، احتياطاً در موقع ورود به مسجد تيمم بدل از غسل هم بكند.

سؤال: اگر مستحاضه متوسطه براي نمازهاي يوميّه غسل انجام داده باشد آيا مي‎تواند با آن غسل طواف را بجا بياورد؟

پاسخ: اگر بعد از غسل تا هنگام طواف خون قطع نشده باشد بايد براي طواف هم غسل كند.

سؤال: آيا مستحاضه قليله بدون انجام وظيفه مي‎تواند طواف مستحبي انجام دهد؟

پاسخ: وضو لازم نيست ولي تطهير بدن لازم است و براي نماز آن، وضو هم لازم است.

سؤال: آيا مستحاضه متوسطه يا كثيره جهت انجام طواف مستحبي نيز بايد به وظيفه عمل كنند؟ و بفرمائيد بدون غسل مي‎توانند داخل مسجد الحرام شوند؟

پاسخ: تطهير بدن لازم است ولي غسل براي طواف مستحب لازم نيست لكن براي دخول به مسجد بنابراحتياط لازم است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -