انهار
انهار
مطالب خواندنی

طهارت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: كودكي را كه محرم كرده‎اند و طواف مي‎دهند، آيا طهارت بدن و لباس كودك در حال طواف لازم است، و چنانچه قبل از طواف او را تطهير كنند براي يك طواف كافي است و وارسي بين طواف لازم نيست.

پاسخ: بايد شرايط طواف و نماز در طفل نيز مراعات شود و در صورت غير مميّز بودن طفل در صورت امكان او را وضو دهند لباس و بدن او را تطهير كنند و در صورت شك در عارض شدن حدث و خبث وارسي لازم نيست و حكم طهارت باقي است.

سؤال: آيا نجاست معفّو در نماز، در طواف نيز معفّو است؟ و حكم محمول متنجس در طواف چيست؟

پاسخ: بنابراحتياط، نجاست معفّو در نماز، در طواف معفّو نيست اما محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشكال ندارد.

سؤال: خانمي در سالهاي قبل به حج تمتّع رفته ولي در ابتداي طواف بر اثر فشار جمعيت طهارت خود را از دست داده و بدون تحصيل طهارت ادامه طواف داده و اعمال عمره تمتّع را به همين نحو تمام كرده و سپس اعمال حج را نيز بدون تدارك عمره انجام داده الآن كه سالي از آن گذشته هنوز ناراحت اين مسئله مي‎باشد بفرمائيد تكليف ايشان چيست؟

پاسخ: در فرض سوال، حج تمتّع او بدل به حج إفراد شده و با انجام اعمال حج از احرام درآمده ولي يك عمره مفرده بايد بجاي بياورد و حج تمتّع خود را نيز احتياطاً اعاده نمايد.

سؤال: ـ كسي كه بعد از تقصير در عمره تمتّع متوجه شود كه وضوي او باطل بوده يا وضو نداشته، و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده است، وظيفه او چيست؟

پاسخ: طواف و نماز وسعي و تقصير را اعاده كند، و عمره او صحيح است.

سؤال: كسي در شوط آخر محدث شده است، و بدون طهارت شوط را اتمام كرده، و بعد وضو گرفته و طواف را اعاده نموده است، و نماز و سعي و تقصير را انجام داده است، آيا صحيح است و وظيفه او چيست؟

پاسخ: اقوي صحّت عمره و حج تمتّع است، ولي بايد قسمتي از طواف را كه بيوضو انجام داده با وضو بجا آورد، و بعد از آن نماز طواف بخواند.

سؤال: كسي كه وظيفه او وضوي جبيره‎اي و تيمم است اما از روي جهل، بدون تيمم، اعمال عمره را انجام داده است، وظيفه او چيست؟

پاسخ: اگر وقت انجام عمل نگذشته، طواف و نماز آن و سعي و تقصير را اعاده نمايد.

سؤال: كسي كه وظيفه او تيمم بدل از وضو و يا بدل از غسل است ولي بجاي تيمم وضو گرفته و يا غسل كرده است، و طواف و نماز خود را بجاي آورده تكليفش چيست؟

پاسخ: اگر وقت انجام عمل نگذشته، بايد تيمم كند و طواف و نماز و سعي و تقصير را اعاده نمايد.

سؤال: زني كه در پشت ناخن و انگشتهاي او، لاك چسبيده، و با اين كيفيت، اعمال حج را بجا آورده، و نمي‎دانسته كه اين رنگ لاك، مانع براي وضو و غسل مي‎باشد در اين صورت آيا اعمال او صحيح است يا خير؟ و چنانچه پس از انجام اعمال حج، متوجه شود چه وظيفه‎اي دارد؟

پاسخ: در فرض سوال، طواف او باطل است، و احرام او باقي است، و اگر در ذيحجه در مكّه متوجه شود بعد از ازاله مانع، غسل كند يا وضو بگيرد، و طواف حج و سعي و طواف نساء را بجا آورد و عمره مفرده نيز بجا آورد با طواف نساء، و محل شود، و در سال بعد حج واجب را بجا آورد، و اگر بعداز ذيحجه متوجه بطلان طواف شود، عمره مفرده بجا آورد، و چنانچه در خارج از ميقات باشد لازم است مجدّداً در ميقات رجاءاً محرم شود و به مكّه برود، و اعمال عمره مفرده را با طواف نساء بجا آورد تا محل شود، و در سال بعد حج واجب خود را بجا آورد.

سؤال: شخص حاج كه نمي‎تواند در حال طواف از ادرار خود جلوگيري كند، آيا بايد طواف را خودش انجام دهد يا نايب بگيرد؟

پاسخ: حكم طواف مسلوس حكم نماز است و مبطون نايب بگيرد، و احتياط اين است كه خودش بجا آورد و نايب هم بگيرد.

سؤال: شخصي عمل جراحي انجام داده است، و فعلاً كيسه‎اي بسته است كه بول او قطره قطره در آن كيسه مي‎ريزد، لكن نه از مجراي بول، بلكه از موضع جراحي كه در پهلو قرار داده‎اند، آيا اين شخص حكم مسلوس را دارد؟ و همچنين كسي كه در اثر جرّاحي مدفوع او در كيسه مخصوص مي‎ريزد، آيا حكم مبطون را دارد يا خير؟

پاسخ: حكم مسلوس و مبطون را دارد.

سؤال: شخصي هستم كه در هر پنج دقيقه الي ده دقيقه احتياج به آب دارم آيا مي‎توانم با اين حال، عمل حج انجام دهم؟

پاسخ: اگر توانستيد، طواف و نماز آن را با وضو انجام دهيد، و اگر فقط طواف را مي‎توانيد با وضو انجام دهيد جايز است بعد از تمام شدن طواف وضو را تجديد كنيد، و نماز آن را بخوانيد، و اگر تمام طواف را نيز نمي‎توانيد با يك وضو بجا آوريد چهار شوط آن را بجا آوريد، و بعد تجديد وضو نموده، سه شوط ديگر آن را انجام دهيد، و نماز طواف را بخوانيد، و اگر بتوانيد طواف و نماز طواف را به يكي از طرق مرقومه انجام دهيد طواف صحيح است، و بقيه اعمال حج، مشروط به طهارت نيست.

سؤال: شخصي غسل جنابت را فراموش كرده و با همان حال اعمال مكّه را بجا آورده، و بعداً متذكر شده، اكنون تكليف او چيست، و بين كسي كه در ضمن اعمال حج، غسل مستحبي نموده فرقي هست يا نه؟ و بنابر لزوم قضاء نُسُك مشروط به طهارت، معتبر است كه در طول ذيحجه باشد يا نه و وظيفه او نسبت به مباشرت با زنان چيست؟

پاسخ: به نظر حقير بنابر احتياط، غسل مستحبي كفايت از غسل واجب نمي‎كند، چنانچه قبل از شروع به اعمال، غسل مستحبي بجا آورده، در اين مسئله رجوع كند به كساني كه غسل مستحبي را كافي از غسل واجب مي‎دانند، و در اين صورت حج صحيح و چيزي بر او نيست، و اگر غسل مستحبي بجا نياورده نيز حج صحيح است، ولي واجب است طواف عمره تمتّع و طواف حج را با نماز آنها قضا كند، هر چند بعد از ماه ذيحجه باشد، و احتياطاً سعي را بعد از هر يك از اين دو طواف بجا آورد، و اگر نمي‎تواند نايب بگيرد، و بايد از مباشرت با زن اجتناب كند، تا طواف نساء را خودش و اگر نمي‎تواند نايبش بجا آورد.

سؤال: شخصي بين الاحرامين جُنب شده، و فراموش كرده كه غسل كند و همه اعمال حج را با حالت جنابت انجام داده، اكنون با توجه به اينكه جز طواف و نماز آن، بقيّه اعمال حج مشروط به طهارت نيست، و اينكه ترك طواف در صورتي مبطل است كه از روي عمد و جهل باشد نه صورت نسيان، و ضمناً مي‎فرمايند غير متمكّن از طهورين، در حكم غير متمكّن از طواف است، آيا نمي‎شود ناسي شرط را در حكم ناسي اصل دانست؟ و همان طوري كه نسيان اصل طواف به موجب روايات صحيح معتبر قابل تدارك و جبران است، نسيان شرط را در حكم نسيان اصل، بدانيم؟ چه دليلي بر بطلان حج چنين آدمي است با آنكه به مقتضاي نفي حرج و حديث رفع، معذور است؟

پاسخ: در فرض سوالبعيد نيست كه نسيان شرط ـ طهارت ـ ملحق به نسيان اصل طواف باشد، و علي هذا حج صحيح است، و بايد طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز آن را با طهارت انجام دهد، و احتياطاً سعي را نيز اعاده نمايد، و اگر از مكّه برگشته و به وطن آمده، در صورت تمكن خودش، والا نايب بگيرد تا طوافين وسعي را بجا آورد، هر چند در غير موقع حج باشد، و چون در اين مسئله به فتواي صحّت از علماء اعلام برخورد نكرده‎ام، بلكه اطلاق كلماتشان، ظهور در بطلان دارد ، احتياط مستحب آن است كه سال ديگر خودش، و اگر خودش متمكّن نيست نايب بگيرد تا حج تمتّع بجا آورد، و تمسّك به نفي حرج و حديث رفع در اين مورد به نظر حقير تمام نيست، و تفصيل آن محتاج به مجال و بحث بيشتر است .

سؤال: شخصي سهواً غسل مس ميّت را نكرده بعد از اتمام اعمال حج در وطن يادش آمده كه غسل مس ميّت را انجام نداده، آيا تكليف اين شخص، حج مجدّد است يا نه؟

پاسخ: اگر بعد از مس ميّت و قبل از حج، غسل جنابت بجا آورده باشد حج او صحيح است، و اگر بجا نياورده باشد نظر به اينكه اين جانب اجزاء اغسال مستحبه را از غسل واجب مشكل مي‎دانم، اگر براي احرام غسل كرده باشد، يا غسل مستحبي ديگري نموده باشد، به هر يك از مراجع تقليد كه غسل مستحبي را از ساير اغسال مجزي مي‎دانند رجوع، و بنا را بر صحت حج بگذارد.

سؤال: كسي در شوط ششم طواف، نجاستي در بدن ديده، و يقين كرده كه از شوطهاي قبل اين نجاست در بدن او بوده است، بدون توجه به مسئله، طواف را تكميل كرده، و بعداً بدن را تطهير نموده، و طواف را اعاده كرده است، و عمره را تمام كرده است، آيا عمل او صحيح است يا خير؟

پاسخ: بايد مقداري از طواف را كه بعد از يقين به نجاست باقي مانده اعاده كند، و بعد از آن نماز طواف را بخواند، و ظاهر اين است كه از احرام خارج شده، و عمل صحيح است.

سؤال: شخصي در حين طواف، اندكي خون در بيني خود مي‎بيند، و آن را با دستمال پاك مي‎كند، و طواف خود را تمام مي‎نمايد، آيا اين طواف صحيح است؟

پاسخ: اگر ظاهر بيني او نجس شده بايد بيني خود را آب بكشد، و طواف را تكميل يا اعاده كند به تفصيلي كه در محل خود ذكر شده، و اگر بدون تطهير بيني، طواف را ادامه داده، احتياط آن است كه بعد از تكميل و نماز، طواف و نماز را اعاده كند.

سؤال: حكم محمول متنجس در طواف چيست؟

پاسخ: اگر ساتر نباشد اشكال ندارد.

سؤال: شخصي روز عيد قربان رفت به رمي جمره عقبه و سنگ به سرش خورد بعد رفت سرش را شست و نمي‎دانسته كه خون آمده و بعد از نيمه شب از مني رفت به مكه كه اعمال حج را انجام دهد بعد از اعمال دست به سرش گذاشت ديد دلّه بسته معلوم شده خون آمده كه دلّه بسته تكليف اعمال او چيست؟

پاسخ: در فرض سوال، چنانچه يقين دارد كه خون از قبل بوده و با شستن زائل نشده و با همان حال وضو گرفته، بايد خود را تطهير كند و مجدّداً وضو بگيرد و اعمال را اعاده كند.

سؤال: موقعي كه دستشويي مي‎روم ادرار كنم ادرارم بصورت قطره تا نيم ساعت الي 40 دقيقه مي‎آيد و بند مي‎آيد. به دستشوئي هم 2 ساعت الي 3 ساعت يك دفعه مي‎روم به مهمترين دكترهاي تهران هم مراجعه كرده‎ام يك دانه قرص هم نداده‎اند و مي‎گويند چاره‎اي ندارد موقعي كه ازدواج كنيد خودش خوب مي‎شود. موقعي كه مني از من خارج مي‎شود 2 الي 3 ساعت بعد موقعي كه ادرار مي‎كنم آب كشداري از من خارج مي‎شود در مورد نماز خواندن من مشكلاتي ايجاد شده همينطور غسل كردن وقتي سركار مي‎روم جائي براي عوض كردن لباس و آب كشيدن ندارم ـ مهماني هم همينطور ـ صبحها هم نمي‎توانم اين كار را انجام بدهم لطفاً مسئله نماز خواندن من را روشن نمائيد مسئله دوم من در مورد رفتن به مكه براي عمره و حج تمتّع مي‎باشد كه اگر انشاءالله اين مسئله حل شود امسال به حج تمتّع مشرف شوم. در ضمن من تمام مسائل از قبيل بعد از ادرار استبراء كردن يا موقع غسل كردن قبل از آن ادرار و عمل استبراء كردن را انجام مي‎دهم ولي تا حالا هيچ مرجعي نتوانسته است در اين مورد جواب درستي به من بدهد.

پاسخ: در مورد سوال، اگر بعد از خروج مني ادرار نمائيد و بعد از ادرار استبراء كرده باشيد آنچه بصورت آب كشدار خارج مي‎شود و بول و مني بودن آن هم معلوم نيست محكوم بطهارت است و موجب بطلان غسل و وضو نيست و در اعمال حج هم ضرري به اعمال شما ندارد.

سؤال: سه سال پيش به مكه رفتم و اين مسأله را كه زن هم مثل مرد جُنب مي‎شود نمي‎دانستم، شبي كه در عرفات بوديم اين برنامه برايم پيش آمد گرچه نمي‎دانستم امّا خيلي ناراحت شدم براي اينكه محرم بودم در پاك بودنم اهميت مي‎دادم غسل كردن هم در آن مكان مشكل بود چند روز گذشت ما را براي طواف آوردند من در جلوي همان چادر، روي خاك تيمم كردم، نمي‎دانم درست انجام دادم يا نه؟ مرا راهنمايي كنيد؟

پاسخ: اگر شك داشته باشيد كه مني خارج شده يا خير تكليفي نداريد و اگر يقين داشته باشيد و بدون غسل جنابت اعمال را انجام داده باشيد بايد برويد و طواف حج و نماز آن را و بعد از آن سعي را بنابر احتياط انجام بدهيد و سپس طواف نساء و نماز آن را بجا آوريد و اگر نمي‎توانيد برويد بايد نائب بگيريد و مادامي كه خودتان يا نائبتان آنها را انجام نداده نسبت به همسر و بوي خوش از احرام خارج نشده‎ايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -