انهار
انهار
مطالب خواندنی

موقوفه از حيز انتفاع افتاده

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1199 - خانه‌اى وقف اولاد ذكور است و فرزند ذكور از آن محل جلاى وطن نموده و در جاى ديگرى رفته و خانه در شرف خرابى است و از حيز انتفاع افتاده است و قدرت بر تعمير آن ندارد و احتياج فراوان به قيمت آن دارد در اين صورت فروش آن جائز است يا نه.

جواب: در فرض مسأله اگر معلوم باشد كه در صورت عدم فروش خراب مىشود به نحوى كه به كلى از حيز انتفاع ساقط مىشود يا بقدرى انتفاع آن كم مىشود كه در حكم عدم مىباشد فروش آن با اذن متولى شرعى و موقوف عليهم جايز است لكن واجب است به پول آن محلى بخرند، نظير همان، و وقف نمايند بر همان موقوف عليهم با همان شرائط كه موقوفه اول دارا بود.

سؤال 1200 - نخلى وقف عام است و فعلا آن نخل در اثر مرور زمان و فوت  واقف و بى توجهى پيرو بى ثمر شده آيا جائز است نخل كذائى را به قيمت در آورد و بهاء آن را به فقراء داد و از جاى آن استفاده نمود يا نه.

جواب: در صورتى كه نخله در معرض تلف باشد مجازند بفروشند و به پول آن نخله جوان بخرند و بجاى آن وقف عام نمايند.

سؤال 1201 - خانه‌اى كه يك اطاق آن مخصوص روضه‌خوانى بوده بعد از چند سال مخروبه شده و صاحب خانه آن خانه را فروخته ولى اطاقى كه مخصوص روضه خوانى بوده نفروخته و به حال خود باقى است لكن مخروبه شده و فقط سنگ و زمين آن باقى است و استفاده از آن نمىشود در اين صورت مىشود آن را فروخت و وجه آن را به مصرف روضه خوانى تكيه رساند يا نه.

جواب: اطاق اگر وقف باشد تا استفاده از آن ممكن است ولو به اجاره دادن طويل المدة و صرف مال الاجاره را در روضه خوانى - آن را نفروشند و اگر به هيچ وجه قابل استفاده نباشد بفروشند و در مكان ديگر اطاق بخرند و وقف نمايند و اگر از ابتداء وقف نشده و فقط براى روضه خوانى كنار گذاشته شده فروش آن بدون شرط جائز است.

سؤال 1202 - چند عدد سماور در زمان گذشته وقف بر حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام نموده‌اند و فعلا بر اثر كثرت جمعيت و كوچك بودن، سماورها از حيز انتفاع افتاده و قابل استفاده فعلى نيست آيا مىشود آنها را تبديل به بزرگتر نمود يعنى بفروشند و عوض آنها سماور بزرگترى بخرند يا نه.

جواب: با فرض آن كه از حيز انتفاع ساقط شده جايز است متولى آنها را بفروشد و تبديل به بهتر و بزرگتر نمايد و مجاز است.

سؤال 1203 - قطعه زمين مزروعى موقوفه در اثر توسعه بلد در وسط ساختمان ها واقع شده و ارزش پيدا كرده است و عوائد كنونى آن در حال حاضر نسبت بر قبه اش بسيار ناچيز و يك هزارم هم نمىشود و تدريجا از اين استفاده ناچيز هم ساقط مىشود و اگر اين زمين فروخته شود و به قيمت آن در جاى ديگر ملكى و يا باغى خريدارى شود شايد حد اقل هشتاد برابر عائد فعلى عائد بدهد با اين شرائط آيا مشروع است كه اين زمين فروخته شود وملك ديگرى خريدارى گردد يا نه.

جواب: از قضيه شخصيه اطلاع ندارم بطور كلى اگر زمين براى زراعت قابل انتفاع نباشد مانع ندارد كه با اجازه متولى شرعى آن را براى مصرف قابل انتفاع اجاره دهند و اگر اجاره دادن آن بلا فائده است جائز است آن را بفروشند با اجازه متولى و در جاى ديگر زمينى خريدارى و مانند زمين قبلى وقف نمايند و مدارك و اسناد براى وقف آن تنظيم نمايند كه وقف از بين نرود.

سؤال 1204 - در قريه‌اى درخت گردوئى هست وقف بر مسجد آن قريه ولى بطور كلى خشك شده و از ثمر افتاده لكن چوب آن را مىخرند و اگر به فروش نرسد در اندك مدتى فاسد مىشود در اين صورت اجازه مىفرمائيد با حضور عدول مؤمنين به فروش برسد يا نه ضمنا آن مسجد هم كم وسعت است در صورتى كه اجازه بفرمائيد از پول درخت گردو به مصرف وسعت دادن مسجد و تعمير آن برسد و اگر اجازه نمىفرمائيد درخت گردوى ديگرى از پول آن خريدارى و بجاى آن وقف شود نظر مبارك بيان فرمائيد.

جواب: در فرض سوال فروش و مصرف آن در تعمير و توسعه مسجد جايز است وغرس درخت گردوى ديگر در محل آن يا خريد درخت گردوى ديگر نيز ظاهرا مانعى ندارد بلكه احوط است

سؤال 1205 - ملكى از طرف چند نفر خواهر عينا و منفعة براى چند مصرف معين و مشروع وقف شده وتوليت آن مفوض به اشخاص معينى از ورثه آنان گرديده اكنون آن ملك بطور غير اختيارى به فروش رسيده و وجه آن موجود مىباشد در اين صورت تعيين فرمائيد كه تكليف متولى نسبت به آن وجه چيست آيا مىتواند عين آن پول را تماما به مصرف موقوف عليهم برساند و يا شرعا ملزم است از آن

پول ملكى بخرد و وقف براى مصارف مزبوره در وقف نامه بنمايد.

جواب: اگر فروش وقف شرعا جايز بوده بايد ثمن آن صرف خريد رقبه ديگر شود كه وقف گردد و اگر جايز نبوده وقف بوقفيت خود باقى است وملك خريدار نمىشود.

سؤال 1206 - چند سال قبل شخصى نصف ماده گاو خود را وقف حضرت ابو الفضل عليه السلام نموده و اكنون تعداد گاوها زياد شده و نگاهدارى آنها از حيث تأمين مخارج مشكل است در اين صورت اجازه مىفرمائيد گاوها را بفروشند و از قيمت آنها ظروف مورد حاجت را جهت مجالس عزادارى و سوگوارى خريدارى نمايند يا نه و هم چنين براى بناء سقاخانه هم مىشود مصرف كرد يا نه.

جواب: براى حفظ گاوها مىتواند بعضى از آنها را بفروشد وخرج بقيه نمايد و اگر امكان ندارد بفروشد، و به همان مصرفى كه گاوها را براى آن وقف كرده برساند.

سؤال 1207 - ملكى است وقف بر اولاد ولى ديمى است كه از آب باران مشروب و كشت و زرع مىشود و شخصى حاضر شده كه اين ملك را با ملك ديگرى كه داراى اشجار است معامله نمايد جهت استفاده قبرستان و ملكى كه موقوف عليهم عوض آن مىگيرند با وسعت و خيلى از ملك موقوفه زيادتر است در اين صورت موقوف عليهم مىتوانند ملك موقوفه مزبوره را به فروش برسانند و در عوض ملك ديگرى بخرند و وقف نمايند يا نه.

جواب: از قضيه شخصيه اطلاعى ندارم بطور كلى اگر وقف شده و قبض هم به عمل آمده باشد فروش آن جايز نيست مگر در بعضى موارد كه در محل خود ذكر شده، ولى اگر چنين معامله‌اى واقع شده و شما شك در صحت آن داشته باشيد بيع آنها محمول بر صحت است تا خلاف آن معلوم شود.

سؤال 1208 - شخصى كه متولى زمين موقوفه‌اى بوده و فوت كرده و پسرش به حد بلوغ رسيده و در آن زمين موقوفه درخت كارى مىنموده و مورد استفاده او بوده است هشت سال قبل كه قانون اصلاحات ارضى بوجود آمده زمين مزبور را به او فروخت كه در پانزده سال هر سال فلان مبلغ بگيرد در اين صورت خريد اين موقوفه چه صورت دارد و از طرفى شخص مذكور املاك ديگرى هم دارد و عوائد آنها با هم مخلوط شد چه نحوى بايد حلال نمود.

جواب: در فرض سؤال خريد و فروش زمين وقف باطل است و هر گونه تصرف در آن بدون مجوز شرعى حرام است واجرة المثل موقوفه را در اين مدت كه در تصرف او بوده ضامن است و بايد به متولى شرعى آن بپردازد كه به مصرف وقف برساند و اگر متولى صلاح بداند جايز است به او اجاره بدهد تا همه ساله مال الاجاره آن به مصرف وقف برسد.

سؤال 1209 - چند عدد ظروف مسى از قبيل سينى بزرگ و به اصطلاح مجموعه و آب كش و غير اينها وقف حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام است و مدت چهل سال است كه وقف شده و در اين مدت اصلا مورد استفاده قرار نگرفته و احتياجى به آنها نيست اجازه مىفرمائيد كه آنها را بفروشند و چيزهائى كه مورد احتياج است خريدارى نمايند از قبيل فرش و چراغ و يا خرابى حسينيه را تعمير كنند يا نه.

جواب: حقير اجازه فروش ملك موقوفه را نمىدهم لكن اگر متولى شرعى صلاح بداند جايز است آن ظروف را اجاره دهد و همه ساله مال الاجاره آن را وصول نموده به مصرف وقف برساند البته بايد مدرك معتبر و شهود زياد باشد كه موجب تضييع وقف نشود.

سؤال 1210 - در اصفهان اطراف كليساى مسيحيان مقدار زمينى است كه در زمان سابق طبق دستور مذهب خودشان وقف بر كليسا شده ولى در زمان حاضر پاپ اعظم آنها اجازه داده كه آنها را بفروشند آيا مسلمانان مىتوانند از اين زمينها خريدارى كنند يا نه و در صورت جواز اشتراء آيا مشروط است به شرطى يا خير نظر مبارك را در اين مورد بيان فرمائيد.

 جواب: با فرض آن كه خودشان فتوى به جواز داده‌اند و به مذهب خودشان خريد و فروش آن جايز است خريد مسلم از آنها بى اشكال است و شرطى هم ندارد جز آن كه اگر آن را از مسلم خريده‌اند و موقع خريد از مسلم خمس آن را نداده باشند بايد فعلا بدهند و اگر آنها ندهند مسلم كه بخرد بايد خمس آن را بپردازد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -