انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصرف وقف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1044 - بريدن درختهاى قبرستان و مصرف آنها در جاى ديگر در صورتى كه وقفيت آن قبرستان معلوم نباشد و همچنين درختهاى قبرستانى كه در او معصوم زاده دفن شده چه امام زاده معروف النسب باشد و يا نباشد و حال آن كه آن قبرستان و يا امام زاده مصرف چوب نداشته باشد با معلوم بودن وقفيت آن قبرستان چه صورت دارد.

جواب: در صورتى كه وقف بودن آن درخت معلوم باشد چنانچه مورد استفاده مسلمين است ولو اين كه استفاده از سايه آن درخت باشد قطع آن جايز نيست و در صورت قطع در همان قبرستان يا مقبره امام زاده به مصرف برسانند و اگر مصرفى در آنجا ندارد در كار خيرى مصرف كنند كه اقرب به نظر واقف باشد و هم چنين اگر وقف بودن آن معلوم نيست بهتر است در كار خيرى مصرف شود.

سؤال 1045 - زمين موقوفه‌اى است كه بايد مال الاجاره آن را به مصرف اطعام فقراء و يا به مصرف روضه خوانى برسانند از طرف اوقاف مقدارى از مال الاجاره را مىگيرند در اين صورت تكليف متولى نسبت به اين مبلغ چيست آيا بايد تمام مال الاجاره را به مصرف برساند و آنچه را كه اوقاف برده محسوب نيست و يا بقيه را به مصرف وقف برساند.

جواب: تصرف در زمين وقف بدون اجازه متولى شرعى جايز نيست و در فرض سؤال كسى كه زمين موقوفه در دست او است مىتواند از متولى اجاره نمايد و همه ساله مال الاجاره آن را به متولى بدهد كه به مصرف برساند و با فرض آن كه غاصب همه ساله مبلغى جبرا از عوائد آن مىگيرد اجرة المثل زمين مزبور قهرا كمتر مىشود و تعيين مقدار آن بايد به نظر خبره باشد.

 

سؤال 1046- موقوفه اى است در محله عليا كه مورد وقف آن اين است كه يك

وعده غذا شام و يا ناهار به تمام رجال اهالى سفلى بدهند و يا در محله سفلى در تكيه اطعام نمايند در اين صورت افراد را كه اهل محله سفلى و در خارج از محل هستند بايد اطعام كرد يا نه و ثانيا از كلمه اطعام اجرت زحمات طباخى و ظرف شوئى و چاى و پول واعظ و ترتيبات مجلس هم استفاده مىشود يا نه و اهالى قريه كه بايد اطعام شوند مىتوانند بگويند كه عوض اطعام پول بما بدهيد يا نه.

جواب: ظاهر عدم وجوب دعوت از اشخاصى است كه در محل حاضر نيستند و از كلمه اطعام بعيد نيست استفاده شود هرگونه مخارجى كه از لوازم اطعام باشد جايز است از موقوفه بدهند و اما دادن پول از موقوفه به واعظ و تشكيل مجلس اگر در زمان خود واقف براى اطعام متعارف بوده جايز است و اگر متعارف نبوده جايز نيست و ظاهر اينها است كه بايد اهالى اطعام شوند و حق مطالبه پول طعام ندارند.

سؤال 1047 - در وقف نامه زمينى قيد شده كه مبلغى از منافع آن صرف تعزيه دارى حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام در دهه اول ماه محرم شود حال مقدارى از مبلغ مذكور زياد آمده در چه راهى مصرف كنند آيا مىشود مجالس متعددى در شبانه روز بر خلاف مرسوم بلد برپا كنند يا روضه خوانهاى متعدد دعوت كنند يا به ذاكرين و مستمعين اطعام نمايند و يا در دهه ثانيه ماه صفر روضه خوانى كند يا نه.

جواب: در همان دهه اول با تشكيل مجالس متعدده يا دعوت روضه خوانهاى متعدد صرف عزادارى نمايند.

سؤال 1048 - قطعه زمينى است موقوفه واقع در حومه لاهيجان كه هم واقف و هم مصرف آن مجهول است و چند سالى است در تصرف اوقاف است اخيرا جمعى از مؤمنين قريه جمع شده‌اند و با در نظر گرفتن اجاره در آن زمين احداث مدرسه شش كلاسه نموده‌اند اولا اين كه اين تصرف اهل محل و اجاره آن شرعا چه صورت دارد ثانيا از چه شخصى بايد اجاره كرد و مال الاجاره را بايد بچه مصرفى رساند ثالثا مىشود اين نوع مال الاجاره را به مصرف انجمن دينى و

تعليمات مذهبى كه در همان قريه دائر است رساند يا نه.

جواب: اگر ملك وقف متولى مخصوص داشته باشد بايد از او اجاره كنند و اگر مجهول التوليه است بايد از حاكم شرع اجاره نمايند و در صورتى كه مصرف آن هم مجهول باشد مىتوانند مال الاجاره را با اذن متولى يا حاكم شرع صرف امور خيريه شرعيه بنمايند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -