انهار
انهار
مطالب خواندنی

حفظ وقف واجب است

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1194 - شخصى ملك موقوفه‌اى در دست داشته كه با نظر يكى از از آقايان اهل علم آن روز در اجاره او بوده ولى شخص مستأجر پس از مدتى براى اين كه ملك بنام اوقاف ثبت نشود آن را بنام خود ثبت داده حاليه يكى از ورثه آن شخص ملك را در اختيار دارد و در اجاره و به مصرف رسانيدن آن دقت كافى به عمل نمىآورد در اين صورت ورثه ديگر اعم از دختر يا پسر مىتوانند نسبت به سهم خود از ملك مذكور متصرف شوند به شرط آن كه با اجازه حاكم شرع و نظريه اهل محل ملك را اجاره نمايند و مال الاجاره را خود به مصرف منظور برسانند و آيا مىتوانند ملك مورد بحث را بنام وقف ثبت نمايند مشروط بر اين كه وجه اجاره به مصرف منظور برسد و يا ورثه ملك را به نسبت بين خود تقسيم نمايند.

 جواب: امر موقوفه اگر متولى خاص دارد مربوط به او است و الا با فقيه جامع الشرائط است و ثبت دادن موقوفه به اسم خود بعنوان ملكيت كه مستلزم از بين رفتن موقوفه باشد ولو در اعقاب آتيه جايز نيست.

سؤال 1195 - زمين هاى موقوفه‌اى به منظور مصون ماندن از تصرف غاصبين موقع اخذ سند به اسم متولى در اداره ثبت معرفى شده و حالا اگر متولى اقرار كند به وقف بودن آنها امكان دارد اوقاف تصرف كند و اگر همين طور به اسم متولى باقى باشد ممكن است بعد از فوت متولى مورد مزاحمت ورثه قرار گيرد وظيفه متولى چيست؟

جواب: به هر نحوى كه موقوفه بهتر حفظ شود آنطور عمل كنند.

سؤال 1196 - رقبه موقوفه كه در آمد آن عائد موقوف عليهم مىشود تغيير دادن به قسمى كه در آمد آن به كلى از بين برود جايز است يا خير و اگر كسى مرتكب اين عمل شد آيا متولى و موقوف عليهم بلكه ساير مسلمين واجب است از موقوفه دفاع كنند و آن را به صورت اوليه بر گردانند كه موقوفه و حق موقوف عليهم از بين نرود و اگر مسامحه كنند عند الله مسئولند يا خير.

جواب: در فرض مذكور تغيير جايز نيست و بر متولى با تمكن واجب است منع نمايد و آن را به صورت اولى بر گرداند و موقوف عليهم هم مىتوانند جلوگيرى كنند بلكه از باب نهى از منكر بر سايرين نيز با تحقق شرائط نهى از منكر ممانعت واجب است.

سؤال 1197 - دو دانگ ملك وقف است كه مدتى است كشت نشده و به صورت باير باقى مانده آيا متولى اصلى كه طبق وقف نامه مشخص شده مىتواند نسبت به آباد كردن آن اقدام كند و اگر افرادى به عنوان آباد كردن ملك وقفى كه باير شده تصرف كنند متولى شرعا مسئول نيست.

جواب: در صورت مفروضه متولى مسئول است بايد موقوفه را حفظ كند يا خود آباد نمايد يا اجاره دهد تا آباد كنند.

سؤال 1198 - متصديان يا متوليانى كه املاك موقوفه‌اى را تحت تصرف داشته‌اند و دولت سابق از آنها خلع يد نموده و به زارعين فروخته فعلا كه دولت اسلامى است آيا حق دارند به خريداران مراجعه نموده و آنان را راضى نمايند كه در مورد ملك مانند قبل از فروش، سمت خود را مستأجر بشناسند و ساليانه اجاره عادله را بپردازند كه به مصرف موقوف عليهم برسد و اگر فردى راضى نشود در اين صورت متولى يا متصدى شرعا حق دارد او را بمحضر شرع يا عرف برده و حاضر به تمكين نمايد يا خير.

جواب: در فرض سؤال متولى شرعى بايد در صورت تمكن ملك را از خريدار پس بگيرد و اگر چه با مراجعه به محاكم شرعيه باشد و در صورتى كه ممكن نباشد عمل نمودن به نحو مرقوم در سؤال مانع ندارد بلكه لازم است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -