انهار
انهار
مطالب خواندنی

به روز بودن مطالب قرآن(مرجع تقلید آیة الله بهجت)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال با سلام.من جوانی 23 ساله هستم میخواستم بپرسم که وقتی خدا 1400 سال قبل در قرآن برخی از موارد را میفرمایند که انجام دادن آنها حرام و گناه کبیره است، آیا این موارد در زمان حال که بسیار متفاوت است و همچنین در 1000 سال آینده هم این موارد همچنان حرام و گناه میباشد؟زیرا زمان حال از لحاظ روابط اجتماعی و برخوردهای شخصی با 20 سال قبل متفاوت است مثلأ تا 20 سال پیش آهنگی در تلویزیون پخش نمیشد اما الآن هرروز هست یا مثلأ تا 20 سال قبل هیچ دختری با پسری دوست نمیشد و همه ازدواج میکردند اما الآن کاملأ فرق کرده و 90% دختر پسرا باهم دوست هستند آیا هم اکنون طبق گفته قرآن با توجه به تغییر سبک زندگی ها بازهم این موارد گناه به حساب می آیند؟
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی بهجت(قدّس سرّه)
جواب معارف اسلام بویژه قرآن؛ مانند کتاب داستان و رمانی نیست که توسط انسان هایی با اطلاعات محدود و ناچیز نوشته شده باشد که با گذشت زمان کهنه شود و تاریخ مصرفش گذشته باشد؛ بلکه معارف اسلام گفتار خدای سبحان و اولیاء دین علیهم السلام است و با گذشت زمان نه تنها کهنه نمی شود بلکه هر روز تازه تر می نماید.
در قران معارف و مطالبی وجود دارد که علیرغم ادعاهای زمان حاضر به پیشرفت علم و دانش؛ هنوز عمق آنها کشف نشده است.
حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرام محمد حرام الی یوم القیامة
انچه پیامبر اکرم به امر خدا در قران یا فرمایشات شخصی خود حلال معرفی کرده تا قیمات حلال و آنچه حرام معرفی کرده تا قیامت حرام می باشد.
امروز هم علیرغم به اصطلاح پیشرفت علم و دانش اکثر قریب به اتفاق از حوادث طبیعی و راههای مقابله با ان و فعل و انفعالاتی که در موجودات عالم رخ می دهد پرده برداری نشده است و عمق انها معلوم نگردیده است.
آهنگ؛ اگر امروز از قاب شیشه ای تلویزیون یا کامپیوتر یا سایر وسائل الکترونیکی به گوش می رسد در سابق نیز طور دیگری به گوش می رسیده است زیرا عمر آهنگ به هزاران سال می رسد نه به بیست سال.
و البته جای تاسف است که ما بخواهیم هرزگی و بی بندو باری و لاابالی گری و فساد و فحشاء را به نام علم و دانش تفسیر کنیم و بگوییم قران نستجیر بالله دیگر برای عمل در این زمان کارساز نیست و تاریخ عمل به قران گذشته است! در حالی که نباید دختران و پسران بی عفت و هرزه را ملاک تشخیص عمل صحیح از ناصحیح قرار دهیم مضافاً بر اینکه باید به شما بگویم چیزی که امروز متاسفانه در برخی از نقاط زندگی مردم مانند روابط نامشروع دختر و پسر اتفاق افتاده نسخه بسیار کهنه و پیش پا افتاده غربیان و فرورفتگان در شکم و شهوت و هرزگی است که سابقا به آن عمل می کردند وامروز مزدوران و خودفروختگان بی پایه ای که کمال و شخصیت خود را در تبعیت کورکورانه از اجانب جاهل می دانند!! آن را به عنوان سوغات به خورد جوانان ضعیف الایمان میدهد.
پسرم شما با تمام توان و نیرو با تکیه بر اسلام عزیز و معارف به حق اسلام و با توکل به خدای سبحان و توسل به اولیاء دین علیهم السلام در مقابل فساد و فحشای برخی از همسن و سالان خود قرار بگیرید و آنها را برادرانه و دوستانه نصیحت کنید که به جای قبول کردن رنگ کردن خود به حنای بیگانه، خود را به رنگ دین و اسلام درآورند و پاکدامنی پیشه کنند. زیرا قران می فرماید: صبغة الله و من احسن من الله صبغة؛ رنگ خدا و چه رنگی بهتر از رنگ خداست.
البته پسر عزیزم اینکه نوشته اید نود درصد دخترها و پسرها با هم دوست هستند صحیح نیست هرچند افراد زیادی متاسفانه دوستی با نامحرم را علامت روشنفکری می دانند و خیال می کنند اشکال ندارد، ولی جوانان پاکدامن زیادی داریم که مایه فخر و مباهات اسلام هستند و یقیناً تعدادشان بیشتر از تعداد کسانی هست که بی تقوائی میکنند وانگهی هیچ جوان باغیرتی اجازه چنین ارتباطی را برای جوانان دیگر که با ناموس خودش ارتباط برقرار کنند نمی دهد، حتی شما. التماس دعای فراوان. یاحق
ّ.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -