انهار
انهار
مطالب خواندنی

مبطلات نماز

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 1126- دوازده چيز1 نماز را باطل مي كند و آنها را مبطلات مي گويند:
1- زنجاني: ده چيز...
*****
بهجت: دوازده چيز نماز را باطل مي كندو آنها را مبطلات مي گويند:
 1- از بين رفتن يكي از شروط در اثناء نماز.
 2- باطل شدن وضو يا غسل در اثناء نماز عمداً يا سهواً.
3- گذاشتن دستها روي هم عمداً با قصد اين كه جزء نمازاست.
 4- گفتن «آمين» عمداً بعد از حمد.
5- برگرداندن عمدي تمام بدن به پشت سر (روي برگرداندن از قبله).
6- حرف زدن عمدي.
 7- خنديدن عمدي (قهقهه كردن).
 8- براي امور دنيا با صداي بلند عمداً گريه كردن .
 9- كار زيادي كه صورت نماز را به هم بزند.
10- خوردن و آشاميدن در بين نماز.
11- شكّ در ركعتهاي نماز دو يا سه ركعتي.
12- كم و زياد كردن ركن نماز عمداً يا سهواً.
و تفصيل موارد ذكرشده به ترتيب در مسائل بعدي ذكرمي شود.
امام خامنه ای مسأله ۳۲۲: مبطلات نماز عبارتند از: ۱- از بین رفتن یکی از شرایطی که باید در حال نماز رعایت شود؛ ۲- باطل شدن وضو یا غسل؛ ۳- رو گرداندن از قبله؛ ۴- حرف زدن؛ ۵- خندیدن؛ ۶- گریه کردن؛ ۷- به هم خوردن صورت نماز؛ ۸- خوردن و آشامیدن؛ ۹- شکهایی که نماز را باطل میکند؛ (*) ۱۰-  کم و زیاد کردن ارکان نماز؛ ۱۱- آمین گفتن بعد از حمد؛ ۱۲- روی هم گذاشتن دستها در جلوی بدن (تکتّف).
(*) در بخش شکیّات بیان می شود.
جوادی آملی: مسأله 1161- چند چيز نماز را باطل میكند، به‌صورتیكه اگر پيش از نماز باشد، مانع تحقّق اصل نماز است و اگر در وسط نماز پديد آيد، مايهٔ بطلان آن میشود. برخی از آن‌ها مخصوص وسط نماز هستند.
اوّل: آن كه در بين نماز يكي از شرطهاي آن از بين برود، مثلاً در بين نماز بفهمد مكانش غصبي است1،
1- خوئي، تبريزي، وحید: مثلا در بین نماز بفهمد لباسش كه ساتر است غصبی است.
سیستانی: مثلاً در بین نماز بفهمد لباسش نجس است..
فاضل: مثلاً در بين نماز لباس و بدن او نجس شود.
گلپايگاني، صافي: و وقت وسعت داشته باشد و بتواند از آن مكان غصبي بيرون برود ولي اگر وقت تنگ باشد به طوري كه اگر بخواهد بعد از بيرون رفتن نماز را بخواند قضا مي شود نماز باطل نمي شود ولي بايد آن را در حال بيرون رفتن تمام كند و همچنين اگر نتواند بيرون برود مثل محبوس (زنداني) بايد در همانجا نماز را تمام كند و صحيح است.
سبحانی: و امکان خواندن در وقت، در مکان مباح ممکن است.
*****
زنجانی: اول: «از بین رفتن یکی از شرایط نماز» از مبطلات نماز آن است که در بین نماز یکی  از شرط های آن از بین برود .، مثلا در بین نماز لباس وی نجس شوده و نمازگزار با توجه به آن ، عمدا یا به علت ندانستن مسأله با همان حال نماز خود را ادامه دهد .
امام خامنه ای ۳۲۳: {اول} اگر بین نماز یکی از شرایطی که باید در حال نماز رعایت شود، از بین برود، مانند اینکه در حال نماز متوجه شود مکانش غصبی است، نماز باطل است.
مکارم: اول: از بین رفتن یکی از شروط نماز، یعنی در بین نماز یکی از شرطهای آن از بین برود.
مظاهری: اول: آنکه در بین نماز یکی از شرط ها یا اجزای آن از بین برود.
جوادی آملی: يکم. يكی از شرط‌های صحت نماز حاصل نباشد؛ يا يكی از موانع آن در بين نماز موجود باشد، پس اگر در وسط نماز بفهمد كه ساتر عورت او غصبی است، يا لباس او از حيوان حرام گوشت است، يا لباس بدن وی نجس است، نمیتواند با همان وضع نماز را ادامه دهد.
دوم: آن كه1 در بين نماز عمداً يا سهواً يا از روي ناچاري ، چيزي كه وضو يا غسل را باطل مي كند پيش آيد ،مثلاً بول از او بيرون آيد2، ولي كسي كه نمي تواند از بيرون آمدن بول و غايط خودداري كند، اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود چنانچه به دستوري كه در احكام وضو {مسأله 307} گفته شد رفتار نمايد نمازش باطل نمي شود و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، درصورتي كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحيح است.
1- زنجانی: دوم: «بطلان وضو یا غسل» از مبطلات نماز آن است که ...
2- سيستاني: هرچند بنابراحتياط  واجب پيش آمدن آن پس از تمام شدن سجده آخر نماز از روي سهو يا ناچاري باشد...
*****
مكارم: دوم: باطل شدن وضو ، اگر در بين نماز چيزي كه وضو را باطل مي كند انجام دهد خواهد عمداً  باشد يا سهواً يا ازروي ناچاري نماز او باطل است؛ ولي كسي كه نمي تواند از بيرون آمدن بول و غائط جلوگيري كند بايد مطابق دستوري كه در احكام وضو گفته شد عمل نمايد ، همچنين خارج شدن خون از زن مستحاضه نماز را باطل نمي كند به شرط اين كه به دستورات استحاضه عمل كرده باشد.
امام خامنه ای: ۳۲۴ {دوم} اگر یکی از چیزهایی که وضو یا غسل یا تیمم را باطل می کند در حال نماز پیش بیاید، مانند اینکه در حال نماز به خواب  برود یا ادرار و مانند آن از او خارج شود، نماز باطل است.
مظاهری: دوم: از مبطلات آن است که در بین نماز عمدا یا سهوا یا از روی ناچاری کاری که وضو یا غسل را باطل می کند انجام دهد.
جوادی آملی: دوم. چيزی كه طهارتِ معتبر در نماز را از بين ببرد؛ يعنی در بين نماز ـ عمداً يا سهواً يا از روی ناچاری ـ چيزی پيش آيد كه سبب از بين رفتن طهارت است؛ مثل اينکه ادرار از او خارج شود كه نماز او باطل میشود؛ ولی كسی كه نمیتواند از بيرون آمدن ادرار يا مدفوع خودداری كند، بايد به دستوری كه در احكام وضو بيان شده عمل كند. چنانچه از مستحاضه خون خارج شود، درصورتیكه به روش بيان‌شده در احكام استحاضه عمل كند، نماز او صحيح است. كسی كه سلام نماز را فراموش كند و آن‌گاه طهارت او از بين رود، نماز او صحيح است، هرچند احتياط اعاده آن است.
مسأله 1127- كسي كه بي اختيار خوابش برده1، اگر نداند كه در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بنابراحتياط واجب2 بايد نمازش را دوباره بخواند3، ولي اگر تمام شدن نماز را بداند و شكّ كند كه خواب در بين نماز بوده يا بعد، نمازش صحيح است.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، بهجت ، مظاهری و سبحانی نيست
1- مكارم: (مثلاً در حال سجده به خواب رفته) امّا نمي داند در سجده نماز بوده يا بعد از آن - مثلاً در سجده شكر - بايد نماز را اعاده كند.
2- گلپايگاني، صافي: بنابراحتياط لازم...
[عبارت «بنابراحتياط واجب» در رساله آيات عظام: اراكي، خوئي، فاضل ، تبريزي و زنجاني نيست]
3- خوئي، اراكي، گلپايگاني، صافي، زنجاني، تبريزي، وحید: [پايان مسأله].
سيستاني: لازم نيست نمازش را دوباره بخواند، به شرط آن كه بداند آنچه از نماز بجا آورده به اندازه اي كه عرفاً آن را نماز بگويند بوده است.
*****
جوادی آملی: مسأله 1162- كسی كه بی اختيار به خواب رفته و پايان نماز را احراز نكرده باشد و نمیداند در بين نماز خوابش برده يا پس از آن، به احتياط واجب بايد نمازش را دوباره به‌جا آورد؛ ولی اگر تمام شدن نماز را بداند اما نمیداند كه خوابيدن او در بين نماز بوده يا پس از آن، نمازش صحيح است.
مسأله 1128- اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شكّ كند كه بعد از نماز بوده يا در بين نماز يادش رفته كه مشغول نماز است و خوابيده نمازش صحيح است1.
اين مسأله دررساله آيات عظام: امام خامنه ای، بهجت ، مكارم، مظاهری و سبحانی نيست.
1- تبريزي: و اگر احتمال دهد خوابش در اثناء نماز عمداً و با التفات به نماز بوده بايد دوباره بخواند.
سيستاني: نمازش با شرطي كه در مسأله پيش گفته شد صحيح است.
*****
جوادی آملی: مسأله 1163- كسی كه میداند به اختيار خودش خوابيده و شک كند كه پس از نماز بوده يا در ميان نماز يادش رفته كه در حالت نماز است و خوابيده، نماز او صحيح است.
مسأله 1129- اگر درحال سجده از خواب بيدار شود و شكّ كند كه در سجده آخر نماز است، يا در سجده شكر1، بايد آن نماز را دوباره بخواند2.
اين مسأله دررساله آيات عظام: امام خامنه ای، بهجت ، مظاهری و سبحانی نيست.
1- خوئي، تبريزي، صافي: چنانچه بداند كه بي اختيار خوابش برده...
سيستاني: چه بداند به اختيار خوابيده يا بي اختيار خوابش برده است، حكم به صحّت آن مي شود و اعاده لازم نيست.
2- خوئي، تبريزي: و اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و احتمال دهد كه از روي غفلت در سجده نماز خوابيده نمازش صحيح است.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1127.
*****
جوادی آملی: مسأله 1164- اگر كسی در حال سجده از خواب بيدار شود و بداند كه نماز را تمام كرده است، ولی نداند در بين نماز بر اثر غفلت از حالت نماز خوابيد يا پس از آن ـ مثلاً در سجده شكر خوابيد ـ نماز او صحيح است؛ ولی اگر تمام شدن نماز را نداند و فقط احتمال دهد كه آن را تمام كرده و خوابيده، به احتياط واجب نماز را دوباره به‌جا آورد.
سوم: از مبطلات نماز آن است كه 1مثل بعض كساني كه شيعه نيستند دستها را روي هم بگذارد2.
1-  زنجانی: سوم: «روی هم گذاشتن دست ها» . از مبطلات نماز آن است که ...
2- بهجت: و قصدش اين باشد كه اين كار، جزء نماز است يا انجام دادن آن لازم است . در غير اين صورت ، اگر عمداً اين كار را بكند، از روي احتياط نمازش را بايد دوباره بخواند.
*****
خوئي: سوم: از مبطلات نماز آن است كه دستها را به قصد اين كه جزء نماز باشد روي هم بگذارد.. و اگر به اين قصد نباشد، بلكه به عنوان ادب باشد بنابراحتياط واجب نماز را دوباره بخواند*.
. وحید: مگر اینکه جاهل قاصر باشد؛  و همچنین –بنابراحتیاط واجب در صورتی که به قصد عبودیت  بجا آورد مگر اینکه جاهل قاصر باشد.
* تبريزي: اگر به اين قصد نباشد، بلكه به عنوان ادب در نماز باشد، نمازش صحيح است ولكن كار حرام كرده است.
سيستاني: سوم: از مبطلات نماز آن است كه دستها را به قصد خضوع و ادب روي هم بگذارد ولي باطل شدن نماز به اين كار بنابراحتياط است هرچند در حرام بودنش اگر به قصد مشروعيت آورده شود شكّي نيست.
مكارم: سوم: دست بسته نماز خواندن. اگر دست بسته نماز بخواند آن گونه كه بعضي از فرق اسلامي انجام مي دهند، حتّي اگر به قصد ادب دستها را روي هم بگذارد ، يا دست به سينه نماز بخواند ، هرچند شبيه آنها نباشد احتياط آن است كه نماز را اعاده كند، امّا اگر از روي فراموشي و ناچاري يا براي كار ديگري مثل خاراندن دست و مانند آن باشد اشكال ندارد.
نوري، سبحانی: سوم: از مبطلات نماز آن است كه دستها را روي هم بگذارد.
مظاهری: سوم: از مبطلات آن است که دست بسته نماز بخواند آنگونه که اهل تسنن انجام می دهند ولی اگر از روی فراموشی یا تقیه یا برای خاراندن بدن باشد، اشکال ندارد.
جوادی آملی: سوم. همانند برخی از فرقه‌های اسلامی دست‌ها را در حال نماز به قصد اينكه در نماز معتبر است، روی هم بگذارد، كه احتياطاً نماز را باطل میكند.
امام خامنه ای ۳۴۳ {سوم} گفتن آمین بعد از قرائت سوره حمد جایز نیست و موجب بطلان نماز می شود، ولی اگر به خاطر تقیه باشد اشکال ندارد. همچنین دست به سینه ایستادن در حال نماز (روی هم گذاشتن دست ها در جلوی بدن) اگر با این قصد باشد که این عمل جزء نماز است نماز را باطل می کند و احتیاط واجب آن است که بدون قصد هم آن را انجام ندهد‌‌
مسأله1130- هرگاه (براي ادب دستها را روي هم بگذارد، اگر چه مثل آنها نباشد1، بنابراحتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند2، ولي اگر) از روي فراموشي يا ناچاري يا براي كار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن 3، دستها را روي هم بگذارد اشكال ندارد4.
1- بهجت، نوری:  هر گاه برای ادب دست ها روی هم بگذارد...
سبحانی: هر گاه برای ادب دست ها را به عنوان جزء نمازش روی هم بگذارد...
2- زنجانی: اگر چه مثل آنها نباشد، بايد نماز را دوباره بخواند...
3- زنجاني: يا بر حسب عادت...
4- بهجت: بنابر أظهر اشكال ندارد.
امام خامنه ای، مكارم، مظاهری: رجوع كنيد به ذيل شرط سوم.
*****
خوئي، تبريزي، وحید 1139، سیستانی : مسأله 1116- هر گاه از روی فراموشی یا ناچاری يا تقيه یا کاری دیگر مثل خاراندن دست و مانند ان ، دست ها را روی هم بگذارد اشکال ندارد.
جوادی آملی: مسأله 1165- هرگاه برای ادب دست‌ها را روی هم بگذارد، اگرچه مثل آن‌ها نباشد، احتياطاً دوباره نماز بگزارد؛ ولی اگر از روی فراموشی يا ناچاری يا برای كار ديگری مثل خاراندن دست و مانند آن دست‌ها را روی هم بگذارد، اشكال ندارد.
چهارم: از مبطلات نماز1 آن است كه 2بعد از خواندن حمد3، آمين بگويد4 ولي اگر5اشتباهاً يا از روي تقيه بگويد6: نمازش باطل نمي شود.
1- بهجت: بنابراحتياط...
2- زنجانی: چهارم: «گفتن آمین» از مبطلات نماز آن است که...
3- خوئي، تبريزي، وحید: درصورتي كه قصد دعا ننمايد، و يا به قصد اين كه جزء نماز باشد...
4- سيستاني: و باطل شدن نماز به گفتن آمين در غير مأموم بنابراحتياط است، هرچند در حرام بودنش چنانچه به قصد مشروعيّت آورده شود شكّي نيست و در هر حال اگر آمين را اشتباهاً يا از روي تقيه بگويد نمازش اشكال ندارد.
بهجت: و گفتن آن حرام است...
وحید: بلکه گفتن آن بعد از خواندن حمد به قصد دعا هم محل اشکال است. ولی اگر جاهل قاصر باشد و یا اشتباها یا از روی تقیه بگوید نمازش اشکال ندارد.
5- خوئي، تبريزي: ولي اگر فقط به قصد دعا يا...
6- سبحانی: اگر اشتباها یا از روی ناچاری بگوید...
امام خامنه ای: رجوع كنيد به ذيل شرط سوم.
*****
مكارم: چهارم: «آمین گفتن» اگر بعد از خواندن حمد آمین بگوید احتياط واجب اين است كه نماز را تمام كند و اعاده نمايد ولي اگر از روي اشتباه يا در حال تقيه بگويد اشكال ندارد.
مظاهری: چهارم: از مبطلات آن است که بعد از حمد آمین بگوید آن گونه که اهل تسنّن انجام می دهند، ولی اگر از روی فراموشی یا تقیه  بگوید اشکال ندارد.
جوادی آملی: چهارم. پس از خواندن حمد به قصد مشروع بودن، آمین بگويد، كه بنا بر احتياط واجب، نماز را باطل میكند؛ ولی اگر اشتباهاً يا از روی تقيه و ناچاری باشد، نمازش باطل نمیشود.
پنجم: از مبطلات نماز آن است كه 1عمداً يا از روي فراموشي پشت به قبله كند، يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد2 بلكه اگر عمداً به قدري برگردد كه نگويند رو به قبله است3، اگر چه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.
1- زنجانی: پنجم: «روی برگرداندن از قبله». از مبطلات نماز آن است که...
2- زنجانی: پشت به قبله کند یا سر را به قدری برگرداند که بیشتر از طرف راست و چپ قبله منحرف گردد...
3- مکارم: نمازش باطل است.
*****
سيستاني: پنجم: از مبطلات نماز برگشتن از قبله بدون عذر است و امّا اگر با عذر باشد مثل فراموشي يا به سبب امر قهري- مانند باد شديدي كه او را از قبله برگرداند - چنانچه به طرف راست يا چپ نرسد نماز او صحيح است ولي لازم است كه بعد از برطرف شدن عذر فوراً به طرف قبله برگردد و امّا اگر به طرف راست و يا چپ برسد يا پشت به قبله شود اگر فراموش كرده باشد يا غافل باشد يا در تشخيص قبله اشتباه كرده باشد و وقتي متذكّر يا متوجّه شود كه اگر نماز را قطع كند مي تواند دوباره آن را رو به قبله بخواند - هرچند يك ركعت از آن در وقت واقع شود - بايد نماز را از سر بگيرد و گرنه به همان نماز اكتفا مي كند و قضا بر او لازم نيست و همچنين است اگر برگشت او از قبله بواسطه امري قهري باشد پس چنانچه بتواند كه بدون برگشتن از قبله نماز را دوباره در وقت بخواند - هرچند يك ركعت از آن در وقت واقع شود - بايد نماز را از سر بگيرد وگرنه بايد همان نماز را تمام كند و اعاده و قضا بر او لازم نيست.
امام خامنه ای ۳۲۵: {پنجم} اگر عمدا صورت یا بدن خود را از قبله برگرداند به طوری که بتواند سمت راست و چپ خود را به آسانی ببیند نمازش باطل است و اگر سهوا این کار را بکند بنابر احتیاط واجب نماز باطل است ولی اگر اندکی صورت را به یکی از دو طرف برگرداند نمازش باطل نمی شود.
بهجت: پنجم: آن كه عمداً با تمام بدن به پشت سر يعني بيش از سمت راست و چپ توجه كند و اگر فقط با صورت به طرف راست يا چپ توجه كند نمازش باطل نمي شود و اگر عمداً با تمام بدن به راست يا چپ و يا فقط با صورت به پشت سر توجه نمايد بنابرأظهر و أحوط نمازش باطل است و اگر سهواً و يا از روي فراموشي باشد مانعي ندارد در اوّلي، و محل احتياط است در دوّمي.
وحید: پنجم: از مبطلات نماز آن است که عمدا پشت به قبله کند یا به طرف راست یا چپ قبله برگردد بلکه اگر عمدا به قدری برگردد که نگویند رو به قبله است اگر چه به طرف راست یا چپ نرسد نمازش باطل است اما در صورت سهو اگر به طرف راست یا چپ نرسد نماز او صحیح است و اگر برسد و متذکر شود در صورتی که  وقت –هر چند به مقدار یک رکعت- باقی مانده اعاده نماید و اگر به این اندازه باقی نمانده یا بعد وقت متذکر شود قضا ندارد ولی اگر پشت به قبله کرده باشد بنابراحتیاط واجب قضا نماید.
مظاهری: پنجم: از مبطلات نماز آن است که عمدا یا سهوا  پشت به قبله کند یا به طرف راست یا چپ قبله برگردد بلکه اگر صورت را به تنهایی به طرف راست یا چپ قبله برگرداند نیز نماز باطل می شود ولی اگر بدن یا صورت را کمی برگرداند به طوری که از قبله خارج نشود عمدا باشد یا سهوا نماز باطل نمی شود.
جوادی آملی: پنجم. عمداً يا سهواً تمام بدن نمازگزار پشت به قبله قرار گيرد؛ يا تمام بدن او به سمت راست يا چپ قبله برگردد، هرچند اين حالت در زمان قرائت نماز نباشد و اگر عمداً (نه سهواً) به اندازه‌ای برگردد كه نگويند رو به قبله قرار دارد، نماز او باطل است، هرچند به طرف راست يا چپ نباشد، بلكه صرفاً روبرگرداندن از قبله باشد.
مسأله 1131- اگر عمداً همه صورت را به طرف راست يا چپ قبله برگرداند  نمازش باطل است1 بلكه اگر سهواً هم صورت را به اين مقدار بگرداند احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند (و لازم نيست كه نماز اول را تمام نمايد2) ولي اگر سر را كمي برگرداند ، عمداً باشد يا اشتباهاً نمازش باطل نمي شود.
1- اراكي: اگر گردش به راست يا چپ زياد باشد، بنابراحتياط واجب نمازش باطل است، هرچند جلو بدن رو به قبله باشد...
2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله اراكي نيست]
امام خامنه ای، بهجت، مظاهری: رجوع كنيد به ذيل پنجم از مبطلات نماز.
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله 1140- اگر عمداً سر را به پشت بگرداند نمازش باطل است و اگر سهواً سر را به اين مقدار برگرداند، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند ولي اگر سر را به طرف راست يا چپ بگرداند عمداً باشد يا اشتباهاً نمازش باطل نمي شود ولي کراهت دارد.
خوئي، تبريزي: مسأله 1140- اگر عمداً يا سهواً سر را به قدري بگرداند كه مواجه طرف راست يا چپ قبله يا بيشتر باشد نمازش باطل است، ولي اگر سر را كمي بگرداند كه نگويند روي خود را از قبله برگردانده – عمداً باشد يا اشتباهاً – نمازش باطل نمي شود، و اگر به مقداري برگرداند كه بگويند روي خود را از قبله برگردانده است، ولي به حدّ راست يا چپ قبله نرسيده باشد، در اين صورت چنانچه رو گرداندن عمدي باشد نماز باطل است و اگر سهوي باشد نماز صحيح است.
فاضل: مسأله 1145- اگر عمداً يا سهواً سر را به قدري برگرداند كه بتواند پشت سر را ببيند نماز باطل است ولي اگر سر را كمي بگرداند عمداً باشد يا اشتباهاً نمازش باطل نمي شود.
مكارم: مسأله 1011 - هرگاه عمداً يا سهواً صورت را به تنهايي كاملاً به طرف راست يا چپ برگرداند بنابراحتياط واجب نمازش را اعاده كند، ولي اگر صورت را كمي بگرداند به طوري كه از قبله خارج نشود نماز باطل نمي شود.
زنجاني: مسأله 1140- اگر عمداً يا سهواً سر را به قدري بگرداند كه بيشتر از طرف راست يا چپ قبله منحرف گردد نمازش باطل می شود، ولي اگر سر را كمي بگرداند كه نگويند روي خود را از قبله برگردانده – عمداً باشد يا اشتباهاً – نمازش باطل نمي شود، و اگر به مقداري برگرداند كه بگويند كه روي خود را از قبله برگردانده است ولي بيشتر از طرف راست و چپ قبله منحرف نشده باشد ، نمازش در اين صورت چنانچه رو گرداندن عمدي باشد باطل است و اگر سهوی باشد نمازش صحيح است.
سيستاني: مسأله 1117- اگر صورت خود را فقط از قبله برگرداند ولي بدنش به طرف قبله باشد چنانچه به حدّي گردن را كج كند كه بتواند مقداري از پشت سرش را ببيند حكم او همان حكم برگشتن از قبله است كه قبلاً ذكر شده و اگر انحراف او به اين حد نباشد ولي عرفاً زياد باشد بنابراحتياط واجب بايد اعاده كند و امّا اگر مقدار كمي گردنش را كج كند نمازش باطل نمي شود هرچند اين كار مكروه است.
سبحانی: مسأله 915- اگر عمداً یا سهواً همه صورت را به طرف راست یا چپ قبله برگرداند به نحوی که «استقبال به صورت گفته نشود» نمازش باطل است ولی اگر سر را کمی بگرداند عمدا باشد یا اشتباها نمازش باطل نمی شود.
وحید: مسأله 1148 - اگر عمدا سر را به قدری بگرداند که مواجه  طرف راست یا چپ قبله یا بیشتر باشد  نمازش باطل است ولی اگر سر را کمی بگرداند که نگویند روی خود را از قبله برگردانده نمازش باطل نمی شود. و اگر به مقداری برگرداند که بگویند روی خود را از قبله برگردانده است ولی به حد راست یا چپ قبله نرسیده باشد  در این صورت چنانچه روی گرداندن عمدی باشد نمازش باطل است و اگر سهوی باشد  نماز صحیح است. و اگر سهوا سر را به قدری بگرداند که مواجه طرف راست یا چپ قبله باشد و متذکر شود در صورتی که وقت –هر چند به مقدار یک رکعت- باقی مانده بنابراحتیاط واجب اعاده نماید و اگر به این اندازه باقی نمانده یا بعد وقت متذکر شود قضا  ندارد ولی اگر سهوا پشت به قبله کرده باشد بنابراحتیاط واجب قضا نماید.
جوادی آملی: مسأله 1166- صورت نمازگزار غير از تمام بدن اوست و اگر عمداً تمام صورت را به سمت راست يا چپ قبله برگرداند، نماز باطل میشود، بلكه اگر سهواً هم صورت را به اين مقدار برگرداند، به احتياط واجب دوباره نماز بگزارد و لازم نيست نمازی را كه به آن مشغول است، تمام کند؛ ولی چنانچه سر را كمی بگرداند، عمدی باشد يا به اشتباه، نمازش باطل نمیشود. لازم است توجه شود كه جريان استقبال قبله غير از استقرار بدن در حال نماز است.
ششم : از مبطلات نماز آن است كه عمداً كلمه اي بگويد كه از آن كلمه قصد معني كند اگر چه معني هم نداشته باشد و يك حرف هم باشد بلكه اگر قصد هم نكند بنابراحتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند در صورتي كه دو حرف يا بيشتر باشد، ولي اگر سهواً بگويد نماز باطل نمي شود.
*****
خوئي، تبريزي: ششم: از مبطلات نماز  آن است كه عمداً كلمه اي بگويد كه یک  حرف يا بيشتر باشد، اگر چه معني هم نداشته باشد.
اراکی، گلپایگانی، صافی: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمدا کلمه ای بگوید که دو حرف یا بیشتر باشد؛ اگر چه معنی هم نداشته باشد؛ ولی اگر سهوا بگوید نماز باطل نمی شود .
امام خامنه ای: ۳۲۶ {ششم} اگر در نماز عمدا حرف بزند حتی اگر یک کلمه باشد نماز باطل است.
زنجانی: ششم: «کلام عمدی» از مبطلات نماز آن است که عمدا لفظی بگوید که دو حرف یا بیشتر باشد اگر چه معنی هم نداشته باشد. ولی اگر سهوا بگوید نماز باطل نمی شود
فاضل: ششم: از مبطلات نماز آن است كه عمداً كلمه اي بگويد و آن را در معنايي استعمال كند ، خواه يك حرف باشد يا بيشتر، و اگر سهواً بگويد نمازش باطل نمي شود.
بهجت: ششم : آن كه عمداً كلمه اي بگويد كه دو حرف يا بيشتر داشته، ولي بي معنا باشد و يا اين كه يك حرف يا بيشتر بوده، ولي معنا داشته باشد.
سيستاني: ششم: از مبطلات نماز آن است كه عمداً تكلّم كند هرچند به كلمه اي كه بيش از يك حرف نداشته باشد، اگر آن حرف خودش معنادار باشد مثل (قِ) كه در زبان عربي به معناي (نگهداري كن) است يا بی معنا باشد اما برای معنایی بکار رود مثل (ب) در جواب كسي كه از حرف دوم الفبا سؤال كند. و چنانچه هيچ معنايي نداشته باشد، اگر مركّب از دو حرف يا بيشتر باشد باز هم بنابراحتياط مبطل نماز است.
وحید: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمدا تکلم نماید به لفظی که از دو حرف کمتر نباشد و مفید معنایی باشد چه قصد افاده آن معنی را داشته باشد یا نه، مگر اینکه جاهل قاصر باشد، و هم چنین است –بنابراحتیاط واجب- اگر دو حرف یا بیشتر داشته باشد و مفید معنی هم نباشد و در هر صورت اگر سهوا بگوید نمازش اشکال ندارد. وباید سجده سهو بجا اورد.
مكارم: ششم: حرف زدن. اگر عمداً حرف بزند ، حتّي يك جمله، يا يك كلمه، حتّي كلمه دو حرفي مانند «من» و «ما» نماز او باطل است بلكه بنابراحتياط اگر دو حرف معني دار هم نباشد نماز باطل مي شود (منظور از احتياط در مبطلات نماز آن است كه نماز را تمام كرده بعد اعاده كند). سخن گفتن از روي سهو و فراموشي و نسيان، نماز را باطل نمي كند.
مظاهری: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمدا جمله یا کلمه ای بگوید و از آن جمله یا کلمه قصد معنی کند گرچه معنی هم نداشته باشد.
سبحانی: ششم: از مبطلات نماز سخن گفتن است .
جوادی آملی: ششم. عمداً كلمه‌ای به زبان آورد كه از آن چيزی را قصد كند، اگرچه بي‌معنا و يک حرف هم باشد، اگر آنچه از دهان خارج كرده، دو حرف يا بيشتر باشد، نماز او باطل میشود و بايد آن را رها كند و دوباره نماز بگزارد و اگر يک حرف بي‌معنا باشد، به احتياط واجب نماز را تمام كند و دوباره به‌جا آورد؛ ولی چنانچه به زبان آوردن آن، سهوی يا بی اختيار باشد، نماز باطل نمیشود.
تكلّم سهوی آن است كه كلام را عمداً به زبان می‌آورد؛ ولي با سهو از اينكه در حالت نماز است و سهو از اينكه تكلّم در حال نماز جايز نيست، پس منظور از تكلّم سهوی، سبقِ لسان و مانند آن نيست كه نتوان صدور كلام را به نمازگزار نسبت داد، هرچند سهوی باشد.
مسأله1132- اگر كلمه اي بگويد كه يك حرف دارد، چنانچه آن كلمه معني داشته باشد مثل «ق» كه در زبان عرب به معناي اين است كه نگهداري كن1، چنانچه معني آن را بداند و قصد آن را نمايد ، نمازش باطل مي شود ، بلكه اگر قصد معناي آن را نكند ولي ملتفت معناي آن باشد احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند2.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای،  بهجت و مظاهری نيست
1- مكارم: و معني آن را قصد كند نمازش باطل است و اگر قصد نكند، امّا متوجّه معني آن باشد، احتياط آن است كه نماز را اعاده كند.
وحید: در صورتی که قصد معنای آن را بکند نماز باطل می شود و هم چنین  است –بنابراحتیاط واجب- در صورتی که معنای آن را بداند  هر چند قصد معنا نکند و یا مفهم معنا نباشد
2- صافي: [و] بلكه اگر كلمه يك حرفي، معني هم نداشته باشد احتياط، دوباره خواندن آن است.
*****
خوئي، تبريزي: 1141، سيستاني: مسأله 1118- اگر سهواً كلمه اي بگويد كه يك حرف يا بيشتر دارد، اگر چه آن كلمه معني داشته باشد، نمازش باطل نمي شود ولي (سيستاني: بنابراحتياط) لازم است بعد از نماز سجده سهو بجا آورد چنانکه خواهد آمد.
زنجاني: مسأله 1141- اگر با عمد لفظی بگوید که دو حرف یا بیشتر دارد، نمازش باطل‌ می‌شود؛ اگر چه به قصد جدّی نباشد، بلکه مثلاً به جهت شوخی آن لفظ را بگوید. بلکه اگر یک حرف هم داشته باشد باید نماز را اعاده کند البته در این صورت احتیاط مستحب است نماز را تمام کند سپس اعاده کند.
فاضل: مسأله 1146- اگر كلمه اي بگويد چنانچه آن كلمه معني داشته باشد مثل (ق) كه در زبان عرب به معناي اين است كه (نگهداري كن) چنانچه معني آن را بداند و قصد آن معني را نمايد نمازش باطل مي شود، و اگر قصد معنی  آن را نكند ولي ملتفت معناي آن باشد نمازش باطل نميشود و نيز اگر آن كلمه معنايي نداشته باشد و او هم آن را در معنايي استعمال نكند ولي اگر دو حرف يا بيشتر باشد در اين دو صورت نيز بنابراحتياط واجب نماز را باطل مي كند.
سبحانی: مسأله 916 - اگر کلمه ای را بگوید که دو حرف دارد مثل «من» و «ما» نماز او باطل می شود و هر گاه کلمه  ای بگوید که یک حرف بیشتر نباشد مانند «ق» که در زبان عرب به معنی نگهداری کن است، چنانچه معنی آن را قصد کند نیز نماز او باطل می شود؛ و اگر قصد معنای آن را نکند ولی ملتفت معنای آن باشد احتیاط واجب آن است  که نماز را دوباره بخواند.
جوادی آملی: مسأله 1168- اگر كلمه‌ای به زبان آورد كه يک حرف دارد، چنانچه آن كلمه با معنا باشد ـ مثل «ق» كه در زبان عرب به معنای «نگهدار» است ـ و معنايش را بداند و آن را قصد کند، نمازش باطل میشود، بلكه اگر معنای آن را قصد نكند، ولی ملتفت معنای آن باشد، به احتياط واجب دوباره نماز بگزارد.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1169 - اگر نمازگزار به يک حرف تكلّم كرد؛ ولی بر اثر اشباع حرف يكم، حرف دوم پديد آمد، نماز باطل میشود و اگر دومی بر اثر اشباع حرف يكم پديد نيايد، احتياط واجب، اتمام نماز و اعادهٔ آن است.
مسأله 1133- سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن1 در نماز اشكال ندارد2، ولي گفتن آخ و آه و مانند اينها كه دو حرف است اگر عمدي باشد3 نماز را باطل مي كند4.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- تبريزي: يا اشاره كردن...
2- وحید: و ناله کردن عمدی نماز را باطل می کند مگر اینکه جاهل قاصر باشد
3- خوئي، تبريزي، مظاهری: گفتن آخ و آه و مانند اينها، اگر عمدي باشد...
4- بهجت: ولي اگر بگويد «آه من ذنوبي» اشكال ندارد.
*****
مكارم: مسأله 1015 - سرفه كردن، آه كشيدن، عطسه زدن، نماز را باطل نمي كند ، هرچند عمدي باشد، ولي گفتن «آخ» و «آه» و مانند اينها كه دو حرف دارد، اگر عمدي باشد بنابراحتياط واجب نماز را باطل مي كند.
زنجاني: مسأله 1142- سرفه کردن و آروغ زدن و آه‌کشیدن در نماز اشکال ندارد ولی اگر عمدی باشد و از آن دو حرف تولید شود مانند آخ و آه، نماز را باطل می‌کند؛ بلکه اگر یک حرف هم تولید شود باید نماز را اعاده کند و احتیاط مستحب این است نماز را تمام کند سپس دوباره بخواند.
سيستاني: مسأله 1119– سرفه كردن و آروغ زدن در نماز اشكال ندارد و احتياط لازم آن است كه در نماز اختياراً «آه» نكشد و ناله نكند و امّا گفتن «آخ» و «آه» و مانند اينها، اگر عمدي باشد نماز را باطل مي كند.
جوادی آملی: مسأله 1170- صدور كلمه بر اثر سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن و عطسه كردن قهری و مانند آن، نه عمدی است؛ نه سهوی، ازاين‌رو حكمی ندارد و در نماز اشكال ندارد، چنان‌كه خود سرفه كه بی اختيار پديد میآيد، به نماز آسيبی نمیرساند.
جوادی آملی: مسأله 1171- گفتن آخ و آه و مانند اين‌ها كه دو حرف‌اند، اگر عمدی باشد، نماز را باطل میكند، مگر به قصد مناجات با خدا، و مقصود وی «آه من ذنوبي» و مانند آن باشد.
امام خامنه ای: مساله ۳۲۷ - صداهایی که بر اثر سرفه و عطسه و صاف کردن حنجره از انسان صادر می شود، حتی اگر از آن حرف تولید شود، نماز را باطل نمی کند.
مسأله 1134- اگر كلمه اي را به قصد ذكر بگويد مثلاً به قصد ذكربگويد: «الله اكبر» و در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند كه چيزي را به ديگري بفهماند اشكال ندارد1 ولي چنانچه به قصد اين كه چيزي به كسي بفهماند بگويد2، اگر چه قصد ذكر هم داشته باشد، نماز باطل مي شود.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- خوئي، تبريزي،زنجانی، مظاهری: بلكه اگر به قصد اين كه چيزي به كسي بفهماند كلمه اي را به قصد ذكر بگويد اشكال ندارد.
سيستاني: و همچنين اگر كلمه اي را به قصد ذكر بگويد هرچند بداند كه اين كار سبب مي شود كه كسي متوجّه مطلبي شود اشكال ندارد ولي اگر اصلاً قصد ذكر نكند يا قصد هر دو امر را بكند به نحوي كه لفظ را در هر دو معني به كار برده باشد، نمازش باطل مي شود و امّا اگر قصد ذكر كند و انگيزه اش در گفتن ذكر، متوجّه كردن غير باشد، نمازش صحيح است.
صافي: بلكه چنانچه براي اينكه چيزي را به كسي بفهماند ، به قصد ذكر آن را بگويد، نماز باطل نمي شود.
2- بهجت: كلمه اي را که مناسب مقصودش بگويد...
وحید: یا به قصد ذکر و فهماندن با هم بگوید نماز باطل می شود مگر اینکه جاهل قاصر و در غیر تکبیرة الاحرام باشد و اگر به قصد ذکر بگوید و اما آنچه او را بر این قصد وادار کرده ، فهماندن چیزی به غیر باشد نماز باطل نمی شود.
امام خامنه ای: مساله ۳۲۸ -
*****
مكارم: مسأله 1016 - ذكر خدا، قرائت قرآن و دعا، در هر جاي نماز جايز است، اگر جمله اي را مانند الله اكبر به قصد ذكر خدا بگويد، اما در موقع گفتن، صدا را بلند كند كه چيزي را به ديگري بفهماند اشكال ندارد، ولي دعا و ذكر به زبانهاي غير عربي اشكال دارد.
جوادی آملی: مسأله 1172- اگر كلمه‌ای مثل «الله اکبر» را ـ كه مصداق ذكر خداست ـ به قصد ذكر بگويد و میداند كه با گفتن اين كلمه كسی متوجه مطلوب نمازگزار میشود، اشكال ندارد؛ ولی چنانچه به قصد فهماندن چيزی به ديگری بدون قصد ذكر، آن کلمه را بگويد، نيز اگرچه قصد ذكر هم داشته باشد، نماز او باطل میشود.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1173 - در بطلان نماز به تكلّم عمدی، لازم نيست كه مخاطب وجود داشته باشد، چنان‌كه بنا بر احتياط واجب بين اختيار و اضطرار فرقی نيست.
مسأله 1135- خواندن قرآن درنماز، غير از چهار سوره اي كه  سجده واجب دارد و در احكام جنابت گفته شد 1و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد اگر چه به فارسي يا زبان ديگر باشد2.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- خوئي، تبريزي: غير از چهار آيه اي كه سجده واجب دارند و در احکام جنابت گفته شد...
زنجاني: غير از چهار آيه اي كه سجده واجب دارند و در  مسأله [355 و 1093] گفته شد...
نوری: در مسأله [355 ] گفته شد....
2- گلپايگاني، خوئي، زنجاني، تبريزي، صافي: احتياط مستحبّ آن است كه به غير عربي دعا نكند.
فاضل: احتياط واجب اين است كه به عربي باشد.
مكارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1134.
*****
سيستاني: مسأله 1121- خواندن قرآن در نماز غیر از چهار آیه‌ای که سجده واجب دارد، و دعا کردن در نماز اشکال ندارد. ولی احتیاط مستحب آن است که به غیر عربی دعا نکند. (و حکم چهار آیه‌ای که سجده واجب دارد در احکام قرائت مسأله [983] ذکر شد).
امام خامنه ای: مساله ۳۱۰- دعا کردن و استغفار و طلب حاجت به زبان فارسی یا هر زبان دیگری در قنوت جایز است.
بهجت: مسأله 931- قرآن يا دعا خواندن در نماز اشكال ندارد، مگر چهار آيه اي كه سجده واجب دارند و در مسأله [1093] گذشت يا اين كه دعا خواندن، به طوري كه به نظم واجب در قرائت و يا ذكر واجب صدمه بزند و يا نفرين بر مؤمن باشد كه در اين صورت ، نماز باطل خواهد بود.
بهجت: مسأله 932- دعا يا ذكر خداوند متعال به هر لغتي كه مخصوص نمازگزار باشد، در بين نماز اگر چه به عربي نباشد ، مانعي ندارد ولي خلاف احتياط است حتّي در قنوت ولي بنابراحتياط واجب ذكرهاي مستحبي ركوع، سجود و تشهّد را به غير عربي نخواند.
وحید: مسأله 1144 -  -خواندن قرآن به قصد قرانیت-  نه قصد جزئیت در نماز- به غیر از چهار آیه ای که سجده واجب دارد و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد ولی احتیاط مستحبّ آن است که به غیر عربی دعا نکند.
جوادی آملی: مسأله 1174- خواندن قرآن در نماز، غير از چهار آيه كه سجدهٔ واجب دارد ـ و در احكام جنابت ذكر شد ـ و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد، اگرچه به فارسی يا زبان ديگر باشد، هرچند به احتياط مستحب فقط عربی باشد.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1175 - خواندن قرآن بايد به قصد قرآن بودن باشد. اگر كلمه يا كلامی مشترک ميان قرآن و غير قرآن باشد و به قصد قرآن خوانده نشود و دعا هم نباشد، نماز را باطل میكند.
مسأله ۱۱۳۶- اگر چيزي ازحمد و سوره و ذكرهاي نماز را عمداً 1 يا احتياطاً چند مرتبه بگويد اشكال ندارد2.
1- خوئي، وحید: بدون قصد جزئيّت...
زنجاني: بدون قصد وجوب يا استحباب ذكر خاص چند مرتبه بگويد اشكال ندارد، ولي اگر از روي وسواس چند مرتبه بگويد  چنانچه به مسأله آگاه باشد و بتواند به وسواس عمل نكند  گناهکار است و نمازش هم باطل است.
2- اراكي، گلپايگاني: ولي اگر از روي وسواس چند مرتبه بگويد نماز باطل مي شود.
بهجت: مگر اين كه به نظم واجب ديگر، مثل قرائت و يا ذكر واجب صدمه بزند.
صافي، فاضل: ولي اگر از روي وسواس چند مرتبه بگويد اشكال دارد.
وحید: ولی اگر از روی وسواس چند مرتبه بگوید حرام است امّا بطلان نماز، محلّ اشکال است.
سبحانی: مشروط به اینکه از روی وسواس نباشد­­.
مظاهری: ولی اگر به خاطر وسوسه باشد جایز نیست­.
*****
مكارم: مسأله 1017- تكرار كردن آيات حمد و سوره يا ذكرهاي ركوع و سجود و تسبيحات براي ثواب يا براي احتياط مانعي ندارد، اما اگر به خاطر وسوسه باشد اشكال دارد.
امام خامنه ای: مسأله ۲۰۷- ... اگر آنچه را که در صحیح ادا کردن آن شک دارد احتیاطا دوباره بخواند اشکال ندارد.
جوادی آملی: مسأله 1176- اگر کلمات يا آياتی از حمد و سوره يا دعا و ذكرهای نماز را به عمد يا به احتياط، چند بار بگويد، تا وقتی كه از روی وسواس و به قصد جزئيت نماز نباشد، اشكال ندارد و اگر بر اثر وسوسه يا به قصد جزئيت نماز باشد، اشكال دارد.
مسأله 1137- در حال نماز، انسان نبايد به ديگري سلام كند و اگر ديگري به او سلام كند1، بايد طوري جواب دهد كه سلام مقدّم باشد مثلاً بگويد «السلام عليكم» يا «سلام عليكم» و نبايد «عليكم السلام» بگويد2.
1- گلپايگاني، اراكي، صافي: بايد همانطور كه او سلام كرده جواب دهد، مثلاً اگر گفته «سلام عليكم» در جواب بگويد «سلام عليكم»، ولي در جواب «عليكم السلام» (اراكي: بنابراحتياط واجب) بايد بگويد «سلام عليكم».
خوئي، تبريزي: بنابراحتياط واجب بايد همانطور كه او سلام كرده، جواب دهد مثلاً اگر گفته «سلام عليكم» در جواب بگويد «سلام عليكم» ولي در جواب «عليكم السلام» هر صيغه اي كه مي خواهد مي تواند بگويد.
امام خامنه ای ۳۲۹: واجب است جواب او را بدهد و باید به گونه‌ای جواب دهد که کلمه سلام مقدّم باشد؛ مانند این که بگوید: "سلام علیکم" یا "السلام علیکم" و نباید "علیکم السلام" بگوید.
امام خامنه ای ۳۳۳: اگر هنگام سلام کردن به نمازگزار به جای "سلام علیکم" از لفظ سلام استفاده شود در صورتیکه عرفا به آن تحیّت و سلام گفته شود، جواب دادن واجب است و بنابر احتیاط به همان صورت هایی که گفته شد جواب بدهد.
وحید: باید همانطور که او سلام کرده جواب دهد، مثلا اگر گفته «سلام عليكم» در جواب بگويد «سلام عليكم» مگر در جواب «عليكم السلام»  که بنابراحتیاط واجب باید بگوید:  «سلام علیکم»
سيستاني: بايد جواب دهد ولي جواب بايد مثل سلام باشد يعني نبايد بر اصل سلام اضافه داشته باشد مثلاً نبايد در جواب بگويد «سلام عليكم و رحمة الله و بركاته» بلكه بنابراحتياط لازم نبايد لفظ «عليكم » يا «عليك» را بر لفظ سلام در جواب مقدم بدارد اگر آن كسي كه سلام كرده اينچنين نكرده باشد؛ بلكه احتياط مستحب آن است كه جواب كاملاً همانطور كه او سلام كرده باشد مثلاً اگر گفته «سلام عليكم» در جواب بگويد «سلام عليكم» و اگر گفته «سلام عليك» بگويد «سلام عليك» ولي در جواب «عليكم السلام» مي تواند «عليكم السلام» يا «السلام عليكم» يا «سلام عليكم» بگويد.
مكارم: جواب او واجب است امّا جواب بايد مانند سلام باشد مثلاً اگر گفت «السلام عليك» در جواب بگويد «السلام عليك» و اگر بگويد «سلام عليكم» در جواب بگويد «سلام عليكم» حتّي اگر بگويد «سلام» در جواب بايد بگويد «سلام».
بهجت: بايد مثل سلام او جواب دهد، بنابراين اگر گفت : «سلام عليكم» جواب بگويد : «سلام عليكم» و اگر گفت : «السلام عليك» بايد در جواب بگويد : «السلام عليك».
مظاهری: باید جواب او را بدهد.
2- سبحانی: مثلا بگوید: «سلام علیکم» و نباید «علیکم السلام» بگوید.
*****
زنجاني: مسأله 1147- در حال نماز، انسان نبايد به ديگري سلام كند ولي بايد جواب سلام مسلمان ممیز را بدهد،  به این شکل که اگر سلام کننده کلمه «سلام» را بر «عليكم» و مانند آن مقدم داشت، بايد نمازگزار در جواب سلام را مقدم دارد و به احتياط مستحبّ از ساير جهات نيز همانطور كه او سلام كرده جواب دهد، مثلاً اگر «السلام» - با الف و لام- گفته او نيز با الف و لام جواب بگويد، و اگر «عليكم » به صيغه جمع – گفته، او نيز به صيغه جمع جواب دهد، و چنانچه سلام كننده «عليكم» و مانند آن را بر سلام مقدم داشت، باید با صيغه هاي سلامي كه در قرآن وارد شده است مانند «سلام عليك» يا «سلام عليكم» به قصد اين كه از قرآن است جواب بگويد.
جوادی آملی: مسأله 1177- سلام كردن نمازگزار به ديگری در حال نماز، جايز نيست و نماز را باطل میكند؛ ولی اگر ديگری به او سلام كند، جوابش در نماز جايز، بلكه واجب است.
جوادی آملی: مسأله 1178- جواب سلام در حال نماز بايد مانند خود سلام باشد؛ مثلاً اگر سلام‌كننده گفت: «سلام عليك» نمازگزار نيز بايد بگويد: «سلام عليك» و چنانچه سلام‌كننده گفت: «سلام عليكم» نمازگزار بايد بگويد: «سلام عليكم» و اگر او گفت: «السلام عليك» يا «السلام عليكم» نمازگزار بايد بگويد: «السلام عليك» يا «السلام عليكم»، هرچند جواب به هر كدام از صيغه‌های يادشده كافی است. قصد جواب در تمام اين عبارت‌ها لازم است.
مسأله 1138- انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غيرنماز فوراً بگويد 1و اگر عمداً يا از روي فراموشي جواب سلام را به قدري طول دهد، كه اگر جواب بگويد، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست.
1- وحید: فورا طوری بگوید که عرفا جواب آن سلام باشد...
*****
امام خامنه ای: مساله ۳۳۲- جواب سلام واجب فوری است و اگر کسی به هر دلیلی به اندازه تاخیر بیندازد که جواب آن سلام حساب نشود چنانچه در حال خواندن نماز باشد نباید جواب سلام را بدهد و در غیر نماز هم جواب دادن واجب نیست و در صورت شک در مقدار تاخیر  این حکم همین است و چنانچه تاخیر انداختن جواب سلام عمدی باشد معصیت کرده است.
مكارم: مسأله 1019 - در غير نماز هم جواب سلام واجب، اما سلام كردن مستحبّ است و بايد جواب را طوري بگويد كه جواب سلام محسوب شود، يعني اگر زياد فاصله بيندازد كه جواب محسوب نشود كار حرامي كرده و دیگر جواب دادن واجب نيست.
جوادی آملی: مسأله 1179- انسان بايد جواب سلام را در نماز يا در غير نماز، فوری بگويد و اگر به عمد يا با فراموشی جواب سلام را به تأخير اندازد، به‌گونه‌ایكه اگر جواب دهد، جواب آن سلام حساب نشود، چنين جوابی در غير حال نماز واجب نيست و چنانچه در نماز باشد، جايز نيست، هرچند در صورت ترک عمدی  معصيت كرده است.
مسأله 1139- بايد جواب سلام را طوري بگويد كه سلام كننده بشنود، ولي اگر سلام كننده كر باشد1 چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد كافي است2.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای، سبحانی نیست.
1- خوئي، تبريزي، وحید، مظاهری: يا سلام داده و تند رد شود...
فاضل: بايد با بلند كردن صدا يا با اشاره، طوري جواب او را بدهد كه بشنود يا متوجّه جواب سلام شود.
سيستاني: يا سلام داده و تند رد شود، چنانچه ممكن باشد كه جواب سلام را با اشاره يا مانند آن به او بفهماند جواب دادن لازم است و در غير اين صورت، جواب دادن در غير نماز لازم نيست و در نماز جايز نيست.
مكارم: يا درمحيطي است كه سر و صدا زياد است، چنانچه به طور معمول جواب دهد كافي است و احتياط آن است كه با اشاره نيز به او بفماند.
2- گلپايگاني، صافي: و درصورت امكان با حركت لب يا اشاره جواب را بفهماند.
تبريزي: و چنانچه سلام را در نامه يا با سفارش شخصي بفرستد جواب واجب نيست.
*****
زنجاني: مسأله 1149- بايد جواب سلام را به سلام كننده بفهماند، اگر چه سلام كننده كر باشد، و لازم نيست جواب سلام را طوري بگويد كه سلام كننده بشنود، و اگر فهماندن جواب سلام به سلام كننده ممكن نباشد، مثل اين كه شخص به انسان سلام كند و به سرعت رد شود، و يا از تلويزیون يا راديو سلام بدهد، ظاهراً جواب سلام لازم نيست.
جوادی آملی: مسأله 1180- جواب سلام بايد به گونه‌ای باشد كه سلام‌كننده آن را بشنود؛ ولی اگر سلام‌كننده ناشنوا بود يا به سرعت گذشت، بايد جواب سلامش به صورت رايج داده شود.
مسأله 1140- نمازگزار1 جواب سلام را به قصد جواب2 بگويد نه به قصد دعا3.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای، مظاهری نیست.
1- نوري، فاضل، سبحانی: بايد نمازگزار ...
2- اراكي: به قصد قرآن...
3- مكارم: به قصد جواب بگويد نه به قصد قرائت بعضي از آيات قرآن و مانند آن.
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله 1149- جواب سلام را بايد به قصد ردّ تحيّت بگويد، نه به قصد قرآن يا دعا.
خوئي، تبريزي: مسأله 1149- واجب نيست كه نمازگزار جواب سلام را به قصد دعا بگويد، يعني از خداوند عالم براي كسي كه سلام كرده سلامتي بخواهد . بلكه به قصد تحيّت نيز بگويد، مانعي ندارد.
سيستاني: مسأله 1126- واجب است نماز گزار جواب سلام را به قصد تحيّت بگويد و مانعي ندارد كه قصد دعا هم بكند يعني از خداوند عالم براي كسي كه سلام كرده سلامتي بخواهد.
زنجاني: مسأله 1150- جواب سلام را بايد به قصد تحيّت (یعنی قصد احترام) مخاطب بگويد و لازم نيست  در جواب سلام  قصد دعا  هم داشته باشد  يعني از خداوند عالم براي كسي كه سلام كرده سلامتي بخواهد.
بهجت: مسأله 937- نمازگزار مي تواند بجاي ردّ سلام، جواب سلام را به قصد دعا بگويد.
وحید: مسأله 1149 - باید نمازگزار جواب سلام را به قصد تحیت بگوید هر چند در نظر گرفتن دعا هم مانعی ندارد.
جوادی آملی: مسأله 1181- سلام، تحيّت است؛ نه دعا يا ذكر، و جواب آن نيز تحيّت است؛ نه دعا يا ذكر؛ و بر نمازگزار جواب سلام به عنوان تحيّت واجب است؛ نه بيش از آن؛ ولی میتواند جواب سلام را به عنوان دعا برای سلام كننده بدهد؛ يعنی مقصود وی از «سلام عليك» اين باشد كه از خدا سلامتی او را درخواست كند.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله ۱۱۸۲ - قصد قرآنيّت، با جواب سلام كه تحيت است، منافات دارد؛ يعنی با قصد قرآنيّت، جواب سلام ـ كه واجب است ـ حاصل نمیشود.
مسأله ۱۱۴۱- اگر زن يا مرد نامحرم يا بچه مميّز، يعني بچه اي كه خوب و بد را مي فهمد1، به نمازگزار سلام كند2، نمازگزار بايد 3 جواب او را بدهد4.
این مسأله در رساله  آیت الله مظاهری نیست.
1- بهجت: و به معناي سلام آگاه است...
2- مكارم: به نمازگزار يا غير نمازگزار سلام كند جواب او واجب است.
3- اراكي، فاضل: نمازگزار مي تواند ...
4- گلپايگاني، صافي: ولي درجواب سلام زن بايد بگويد: «سلام عليك» و كاف را زير و زبر و پيش ندهد.
خوئي، تبريزي: ولي درسلام زن كه «سلام عليك» بگويد، بايد بگويد: «سلام عليك».و كاف را زير و زبر و پيش ندهد. (تبريزي: و بعيد نيست در صورتي كه كاف را زن با زبر گفته در جواب با زير بگويد عيبي نداشته باشد).
فاضل: و بهتر است به قصد دعا، جواب بگويد.
سيستاني: و اگر زن به لفظ «سلام عليك» سلام كند، مي تواند در جواب بگويد: «سلام عليك» يعني كاف را کسره (-ِ) دهد.
وحید:  ولی اگر زن در سلام بگوید : «سلام علیک» بنابراحتیاط واجب باید نمازگزار بگوید  «سلام علیک» و کاف را زیر و زبر ندهد.
*****
امام خامنه ای: مساله - جواب سلام کودک ممیز همانند افراد بالغ واجب است.
زنجانی: مسأله 1151- اگر زن یا مردی نامحرم مسلمان یا بچه ممیز مسلمان، یعنی بچه ای که خوب و بد را می فهمد سلام کند باید جواب او را بگوید، چه در حال نماز باشد، چه نباشد.
جوادی آملی: مسأله 1183- جواب سلام مرد، زن و کودک اهل تمیز ـ يعنی بچه‌ای كه خوب و بد را میفهمد و معنای سلام را هم میداند ـ واجب است؛ خواه در نماز باشد يا بيرون از آن؛ نيز خواه سلام كننده مَحرم باشد يا نامَحرم.
مسأله 1142- اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد1 معصيت كرده ولي نمازش صحيح است.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای و سبحانی نیست.
زنجانی: اگر نمازگزار بدون عذر جواب سلام را ندهد...
*****
جوادی آملی: مسأله 1184- جواب سلام در نماز واجب است و اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد، معصيت كرده؛ ولی نمازش صحيح است.
مسأله 1143- اگر كسي به نمازگزار غلط سلام كند 1، به طوري كه سلام حساب نشود، جواب او واجب نيست2.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای و سبحانی نیست.
1- سيستاني: بنابراحتياط واجب بايد صحيح جواب بگويد.
2- بهجت: مگر اين كه احتمال بدهد كه سلام كننده نمي تواند به طور صحيح سلام دهد، كه در اين صورت ردّ سلام واجب است.
فاضل: و اگر سلام حساب شود جواب او واجب است و بهتر است به قصد دعا جواب بدهد.
گلپايگاني، صافي، نوري: جواب او جايز نيست. (صافي: ولي اگر سلام حساب شود جواب او واجب است).
*****
زنجاني: مسأله 1153- اگر كسي غلط سلام كند به طوري كه سلام حساب نشود، جواب او واجب نيست، و چنانچه در حال نماز باشد جايز نيست.
مكارم: مسأله 1024 -  هرگاه سلام از روی مسخره یا شوخی باشد و یا طوری غلط بگوید که سلام حساب نشود جواب آنها  لازم نيست و احتیاط واجب آن است که در جواب سلام غیر مسلمان فقط «سلام» بگوید یا تنها «علیک».
وحید: مسأله 1152 - اگر کسی به نمازگزار غلط سلام کند به طوری که سلام حساب شود جواب او واجب و بنابراحتیاط باید به طور  صحیح باشد ، ولی اگر به طوری باشد که سلام حساب نشود جواب او جایز نیست.
جوادی آملی: مسأله 1185- اگر سلام كننده به صورت غلط سلام كند كه سلام حساب نشود، جواب آن در غير حال نماز واجب نيست و در حال نماز جايز نيست و اگر سلام محسوب شود، جواب آن به صورت صحيح واجب است.
مسأله 1144- جواب سلام كسي كه از روي مسخره يا شوخي سلام مي كند1 واجب نيست2 و احتياط واجب آن است كه در جواب سلام مرد و زن غير مسلمان بگويد: «سلام» يا فقط «عليك»3.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای و سبحانی نیست.
1- گلپايگاني، زنجاني: و جواب سلام مرد و زن غير مسلمان...
خوئي، تبريزي، سيستاني: و جواب سلام مرد و زن غير مسلمان در صورتي كه ذمّي نباشند واجب نيست و اگر ذمّي باشند بنابراحتياط واجب به كلمه «عليك» اكتفا شود.
زنجاني: و جواب سلام مرد و زن غير مسلمان واجب نيست و چنانچه در حال نماز باشد جایز نیست.
2- گلپايگاني، صافي: و چنانچه در نماز باشد جايز نيست (صافي: و جواب سلام غير مسلمان در نماز جايز نيست و در غير حال نماز به گفتن «عليك» اكتفا شود).
وحید: و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان بنابراحتیاط واجب است. و در جواب اکتفا کند به   کلمه «سلام» یا  کلمه «علیک» هر چند احوط آن است که به کلمه «علیک » جواب بگوید.
3- فاضل: احتياط واجب آن است كه در جواب سلام مرد و زن غير مسلمان اهل ذمّه بگويد«عليك».
مظاهری: خوب است در جواب سلام غیر مسلمان گفته شود «علیک».
مكارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1143.
*****
بهجت: مسأله 941- جواب سلام كسي كه مسلمان نيست، در نماز ، واجب نيست بلكه جايز هم نيست؛ ولي در غير نماز، ممكن است جواب به لفظ «سلام» فقط يا «عليك» فقط، جايز باشد؛ مگر اين كه مصلحتي در كار باشد كه در اين صورت با قصد قرآن خواندن، «سلام عليك» يا «سلام عليكم» مي گويد كه در اين صورت، جايز و گاهي خوب و گاهي واجب مي شود.
جوادی آملی: مسأله 1186- جواب سلام كسی كه قصد جدّی ندارد، بلكه از روی مسخره يا شوخی و طنز باشد، واجب نيست و در حال نماز جايز نيست.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1187 - جواب سلام مُلحِد يا مُشرِک در حال غير نماز واجب نيست و در حال نماز جايز نيست. جواب سلام اهل كتاب، مطابق احتياط لازم است و در جواب فقط گفته شود «سلام» يا فقط بگويد «عليك» و درصورتیكه جواب سلام غير مسلمان نظير جواب سلام مسلمان نباشد و مفسدهٔ اجتماعی پديد میآيد، میتوان به قصد قرآن خواندن، در جواب سلام آن‌ها گفت «سلام عليكم».
مسأله 1145- اگر كسي به عده اي سلام كند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولي اگر يكي از آنان جواب دهد كافي است.
این مسأله در رساله امام خامنه ای نیست.
*****
جوادی آملی: مسأله 1188- اگر كسی به عده‌ای سلام كرد، جواب سلام او به عنوان واجب كفايی بر همهٔ آنان واجب است؛ ولی چنانچه يكی از آنان جواب دهد، كافی است و برای ديگران اگر در حال نماز نباشند، جواب دادن مستحب است.
مسأله 1146- اگر كسي به عده اي سلام كند و كسي كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته، جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است.1
اين مسأله دررساله آيات عظام: بهجت، امام خامنه ای، مكارم، سبحانی ومظاهری نيست
1-وحید:جواب سلام اوازدیگران ساقط می شود.
مسأله 1147- اگر به عده اي سلام كند و كسي كه بين آنها مشغول نماز است شكّ كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد، و همچنين است 1 اگر بداند قصد او را هم داشته ولي ديگري جواب سلام را بدهد2. اما اگر بداند كه قصد او را هم داشته 3 و ديگري جواب ندهد4، بايد جواب او را بگويد5.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- سيستاني: بنابراحتياط واجب...
2- زنجاني: ولي مي داند ديگري جواب سلام را مي دهد...
جوادی آملی: اگر بداند قصد او را هم داشته و بداند ديگران جواب سلام را میدهند، جواب دادن لازم نيست، هرچند اگر پيش از جواب دادن ديگران، جواب دهد جايز است و چنانچه بداند كه ديگران جواب نمیدهند، بايد جواب او را بگويد.
3- بهجت: يا اين كه به وسيله اي بفهمد كه فقط او را قصد كرده است...
4- زنجاني: يا شكّ داشته باشد ديگري جواب سلام را مي دهد يا نه...
سيستاني: يا شكّ كند كه جوابش را داده اند يا نه...
5- تبريزي: و [اگر]  قبل از آن كه ديگري جواب دهد او جواب بگويد، مانعي ندارد.
مکارم: اما در این صورت اگر ديگران جواب نگویند، او بايد جواب دهد.
بهجت: ولي اگر بچه مميزي هم جواب سلام را داد، بنابرأظهر از نمازگزار و ديگران ساقط مي شود.
*****
امام خامنه ای: مساله ۳۳۰- اگر شخصی به گروهی سلام کند و بگوید: "السلام علیکم جمیعا" و یکی از آنها مشغول نماز باشد، چنانچه فرد دیگری جواب وی را بدهد نمازگزار نباید جواب سلام را بدهد.
مسأله 1148- سلام كردن مستحبّ است 1 و خيلي سفارش شده است 2 كه سواره بر پياده و ايستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند3.
این مسأله در رساله امام خامنه ای نیست.
1- مكارم: سلام كردن از مستحبات مؤكّد است و در قرآن مجيد و روايات اسلامي روي آن تأكيد فراوان شده است...
2- سيستاني: در روايت است ...
وحید: در اخبار سفارش شده است...
مکارم :و سزاوار است...
*****
زنجاني: مسأله 1146- سلام کردن مستحب است و بسیار سفارش شده است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچک‌تر به بزرگ‌تر سلام کند، البته سلام کردن مرد به نامحرم -خواه جوان باشد یا نباشد- کراهت دارد. اگر مسلمان ممیّزی سلام کرد جواب دادن آن بر مکلف واجب است.
جوادی آملی: مسأله 1191- سلام كردن مستحب است و در روايات بسيار سفارش شده است و اين مستحب نيز كيفيت‌های مستحب ديگری را به همراه دارد؛ مانند استحباب سلام كردن سواره به پياده، سلام كردن كسی كه مركوب (وسيله نقليه) بهتری دارد به كسی كه مركوب (وسيله نقليه) كم ارزش‌تری دارد، سلام كردن ايستاده به نشسته، سلام كردن جماعت اندک به جماعت بسيار و سلام كردن كوچک به بزرگ. البته اصل استحباب سلام برای هر كسی نسبت به ديگری محفوظ است.
مسأله 1149- اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند، بر هر يك واجب است جواب سلام ديگري را بدهد1.
این مسأله در رساله امام خامنه ای نیست.
1- خوئي، تبريزي، سيستاني، مكارم، وحید: بنابراحتياط واجب (وحید: بنابراحتیاط) بايد هر يك جواب سلام ديگري را بدهد.
*****
بهجت: مسأله- اگر دو نفر با هم در يك زمان به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است جواب سلام ديگري را بدهد ولي احتمال دارد كه بر هيچكدام ردّ سلام واجب نباشد، و اگر كسي به يكي از دو نفر – بدون تعيين – سلام كرد، جواب سلام بر هيچكدام واجب نيست و درحال نماز جايز نيست.
جوادی آملی: مسأله 1192- اگر دو نفر در يک زمان به يكديگر سلام كنند، بر هر يک احتياطاً واجب است كه پاسخ سلام ديگری را بدهد و سلام اول كافی نيست.
مسائل اختصاصي
مكارم: مسأله 1029- اين كه بعضي در جواب سلام مي گويند: «سلام از من » كافي است، اما بهتر است به آن قناعت نکرده و پاسخ سلام را جداگانه بگویند.
جوادی آملی: مسأله 1193 - اگر کسی چند بار سلام کند و انسان يک بار جواب او را بدهد، کافی است؛ اما چنانچه پس از شنيدن جواب، دوباره سلام کند، چنانچه خارج از حدّ متعارف نباشد، جوابش واجب است.
جوادی آملی: مسأله 1194 - جواب سلام خطيب نماز جمعه و خطيب محفل وعظ و مجلس تعزيت، اگر قصد تحيّت مخاطبان را دارد، واجب كفايی است، ازاين‌رو جواب يكی از شنوندگان كافی است.
مسأله 1150- در غير نماز، مستحب است جواب سلام را بهتراز سلام بگويد مثلاً اگر كسي گفت «سلام عليكم» در جواب بگويد «سلام عليكم و رحمة الله»
اين مسأله در رساله آيات عظام: بهجت و امام خامنه ای نيست
*****
مکارم: مسأله 1030 ـ مستحبّ است جواب سلام را بهتر از سلام بگويند (البتّه در نماز همان گونه که گفته شد بايد مثل آن باشد) مثلاً اگر کسى درغير نماز بگويد: «سَلامٌ عَلَيْکُمْ» در جواب بگويد : «سَلامٌ عَلَيْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ»
جوادی آملی: مسأله 1195- مستحب است در غير نماز، جواب سلام را بهتر از سلام بگويد؛ برای مثال، اگر كسی گفت: «سلام عليكم» او در جواب بگويد: «سلام عليكم و رحمة الله».
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1196 - برخی از افراد در جواب سلام میگويند: «سلام از ما» ولی اين جواب كافی نيست، بلكه سلام جداگانه‌ای از ناحيهٔ شخص مقابل شمرده میشود و به احتياط، هر دو بايد جواب سلام يكديگر را بدهند.
هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و عمدي است1 و چنانچه سهواً با صدا بخندد يا لبخند بزند نمازش باطل نمي شود2.
1- مكارم: و همچنين خنده اي كه در آن بي اختيار باشد؛ اما تبسم و لبخند نماز را باطل نمي كند هرچند عمدي باشد و نيز خنده سهوي به گمان اين كه در حال نماز نيست، موجب باطل شدن نماز نمي شود.
2- گلپايگاني، صافي: چنانچه سهواً هم با صدا بخندد به طوري كه صورت نماز از بين برود نماز باطل است ولي لبخند نماز را باطل نمي كند.
خوئي، تبريزي،: چنانچه عمداً بي صدا يا سهواً با صدا بخندد، ظاهر اين است كه نمازش اشكال ندارد.
*****
بهجت: هفتم: از مبطلات نماز، عمداً قهقهه كردن (يعني خنديدن شديد) است ولي اگر سهواً يا از روي فراموشي قهقه كرد ، نمازش صحيح است و اگر كسي با صدا بخندد ولي به حدّ قهقهه نرسد، در صورتي كه مقدّمه خنديدن به اختيار و توجه او بوده است، بنابرأظهر نمازش باطل است وگرنه باطل بودن نماز، مطابق احتياط است كه نماز را تمام كرده و بعد، از روي احتياط دو مرتبه اعاده نمايد.
امام خامنه ای ۳۳۴: {هفتم} خنده عمدی و با صدا (قهقهه) نماز را باطل می کند اما خنده سهوی یا بدون صدا نماز را باطل نمی کند.
سيستاني: هفتم: از مبطلات نماز ، خنده با صدا و عمدي است هرچند بدون اختيار باشد اگر مقدّماتش اختياري باشد، بلكه بنابراحتياط واجب هرچند هم مقدّماتش اختياري نباشد در صورتي كه وقت براي اعاده باشد بايد آن را اعاده كند ولي اگر عمداً بي صدا يا سهواً با صدا بخندد نمازش اشكال ندارد.
فاضل: هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و مد و ترجيع است و نيز بنابراحتياط واجب هر نوع خنده با صدا اگر عمدي باشد و چنانچه سهواً هم با صدا بخندد به طوري كه صورت نماز از بين برود نماز باطل است ولي لبخند نماز را باطل نمي كند.
زنجاني: هفتم: «خندیدن عمدی با صدا» از مبطلات نماز آن است که نمازگزار عمداً با صدا بخندد و چنانچه عمدا بی صدا یا سهوا  -با صدا یا بی صدا- بخندد ظاهر این است که نمازش اشکال ندارد.
وحید: هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و عمدی است ، مگر اینکه جاهل قاصر باشد ، و چنانچه بی صدا یا سهوا با صدا بخندد ، نمازش اشکال ندارد.
نوري: هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و ترجيع است، و بنابراحتياط واجب خنده با صدا اگر چه ترجيع نداشته باشد و عمدي باشد و چنانچه سهواً با صدا بخندد ، اگر به هم زننده صورت نماز نباشد يا لبخند بزند، نمازش باطل نمي شود.
مظاهری: هفتم: از مبطلات نماز خنده با صداست ولی اگر سهوا باشد به این معنی که فراموش کرده است در نماز است ویا اضطرارا باشد به این معنی که نتواند جلوی خنده خود را بگیرد و یا جهل به مسأله باشد، نماز باطل نمی شود گرچه در هر سه صورت بهتر است نماز را دوباره بخواند اما تبسم و لبخند نماز را باطل نمی کند.
جوادی آملی: شرط هفتم. در نماز با صدا بخندد؛ خواه عمدی باشد يا قهری؛ و اگر به سهو با صدا بخندد يا لبخند بزند، نمازش باطل نمیشود.
مسأله 1151- اگر براي جلوگيري از صداي خنده حالش تغيير كند1، مثلاً رنگش سرخ شود2، چنانچه از صورت نمازگزار بيرون رود، بايد نمازش را دوباره بخواند.
1- گلپايگاني، صافي: به حدي كه از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل است.
مكارم: و رنگش سرخ شود و بدن تكان بخورد به طوري كه از شكل نمازگزار بيرون رود، نماز او باطل است و اگر به اين حد نرسد، اشكالي ندارد.
2- اراكي، سيستاني: بنابراحتياط واجب نمازش را دوباره بخواند.
خوئي، تبريزي: بهتر آن است كه نمازش را دوباره بخواند.
وحید: لازم نیست نمازش را دوباره بخواند مگر آنکه مانع دیگری پیدا شود مثل آنکه از صورت نمازگزار خارج شود.
زنجاني: بنابراحتياط مستحبّ نمازش را دوباره بخواند.
بهجت: نمازش صحيح است.
فاضل: چنانچه به حدي باشد كه از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل است.
مظاهری: نماز باطل نمی شود ولی بهتر است که نماز را دوباره بخواند.
*****
امام خامنه ای: مساله ۳۳۵- نمازگزاری که نمیتواند جلوی خنده اش را بگیرد اگر از شدت خنده درونی صورتش سرخ شود یا بدنش بلرزد تا زمانی که صورت نماز به هم نخورده نمازش صحیح است.
جوادی آملی: مسأله 1197- اگر برای جلوگيری از صدای خنده، حال نمازگزار تغيير كند، به‌گونه‌ایكه رنگ صورتش سرخ شود، چنانچه نزديک است كه از صورت نمازگزار بيرون رود، نماز را تمام كند و دوباره به‌جا آورد و اگر از حالت نمازگزار خارج شده باشد، نماز او باطل است.
هشتم: از مبطلات نماز1 آن است كه براي كار دنيا عمداً با صدا گريه كند، ولي اگر براي كار دنيا بي صدا گريه كند اشكال ندارد 2 و اگراز ترس خدا يا براي آخرت گريه كند، آهسته باشد يا بلند، اشكال ندارد، بلكه از بهترين اعمال است.
1- تبريزي: بنابراحتياط ...
2- اراكي، گلپايگاني، خوئي، فاضل، صافي، تبريزي، نوري: احتياط واجب آن است كه براي كار دنيا بي صدا هم گريه نكند...
*****
امام خامنه ای ۳۳۶: {هشتم} گریه با صدا و عمدی برای امور دنیوی نماز را باطل می کند ولی اگر از ترس خداوند یا برای امور اخروی باشد اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است.
مكارم: هشتم: گريه كردن، گريه كردن با صدا نماز را باطل مي كند هرچند بي اختيار شود، بلكه بنابراحتياط واجب گريه بي صدا نيز نماز را باطل مي كند، اينها درصورتي است كه گريه از ترس خدا و براي آخرت نباشد، و الّا نه تنها نماز را باطل نمي كند، بلكه  از بهترين اعمال و از كارهاي اولياي خداست.
سيستاني: هشتم: از مبطلات نماز بنابراحتياط واجب آن است كه براي كار دنيا عمداً با صدا يا بي صدا گريه كند ولي اگر از ترس خداوند متعال يا از روي شوق به سوي او يا براي آخرت گريه كند، آهسته باشد يا بلند، اشكال ندارد بلكه از بهترين اعمال است بلكه اگر براي خواستن حاجت دنيوي از خدا، از روي تذلل در پيشگاه او گريه كند اشكال ندارد.
وحید: هشتم:  از مبطلات نماز بنابراحتیاط واجب آن است که برای کار دنیا عمدا گریه کند مگر اینکه جاهل قاصر باشد و اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه کند از بهترین اعمال است.
زنجاني: مسأله- گريه كردن با صدا براي كار دنيا بنابرمشهور از مبطلات نماز است ولي ظاهراً گريه كردن نماز را باطل نمي كند و بنابراحتياط مستحبّ چنانچه گريه كند، چه با صدا باشد، چه بي صدا، نماز را تمام كند و آن را دوباره بخواند.
سبحانی: هشتم: از مبطلات نماز آن است که برای کار  دنیا عمدا با صدا و یا بی صدا گریه کند  و اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است.
مظاهری: هششتم: از مبطلات نماز آن است که: برای دنیا با صدا گریه نکند و همچنین اگر برای دنیا بی صدا یا  سهوا یا بی اختیار یا از روی ندانستن مسأله  گریه کند  اشکال ندارد و همچنین اگر از ترس خدا یا برای آخرت یا مصائب ائمه علیهم السلام گریه کند، آهسته باشد یا بلند ، اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است.
جوادی آملی: هشتم. در نماز برای كار دنيا، هرچند اضطراری باشد ـ مثلاً برای دردی كه دارد يا چيزی از متاع دنيا كه از دست داد يا به دست نياورد ـ به عمد با صدا گريه كند و اگر برای كار دنيا بي‌صدا گريه كند، اشكال ندارد، چنان‌كه گريهٔ سهوی ـ هرچند با صدا باشد ـ باطل‌كنندهٔ نماز نيست. گريهٔ با صدا جهت ترس از دوزخ يا شوق به بهشت يا محبت خدا، نيز گريه به درگاه خدا جهت برآوردن حاجت ـ هرچند دنيايی باشد ـ نماز را باطل نمیكند، بلكه از بهترين اعمالِ عبادی است. گريه برای مصائب اهل بيت (علیهم السلام) مخصوصاً حضرت سيد الشهداء (علیه السلام) به قصد قربت، نماز را باطل نمیكند.
نهم: از مبطلات نماز كاري است كه 1 صورت نماز را به هم بزند مثل دست زدن2 و به هوا پريدن3 و مانند اينها، كم باشد يا زياد4 عمداً باشد يا از روي فراموشي5 ولي كاري كه صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره كردن به دست اشكال ندارد6.
1- بهجت: كار زيادي است كه نزد افراد متشرّعه...
زنجانی: هشتم «از بین رفتن صورت نماز». از مبطلات نماز کاری است که...
2- فاضل: [و] رقصيدن...
3- صافي: از روي بازي به هوا پريدن...
4- خوئی، زنجانی، تبریزی، مکارم: مثل دست زدن و به هوا پریدن و مانند اینها...
سیستانی: مثل به هوا پریدن و مانند اینها...
5- فاضل: فرقي ندارد...
6- بهجت: مثل کشتن عقرب ، حفظ کردن مال، ساکت کردن و بغل کردن و شیردادن بچه و اشاره کردن با دست، اشکال ندارد.
*****
وحید: نهم: از مبطلات نماز  کاری است که صورت نماز را به هم بزند به طوری که عرفا نگویند نماز می خواند –مثل به هوا پریدن  و مانند ان- عمدا باشد یا از روی فراموشی. ولی کاری که صورت نماز را بهم نزند مثل اشاره کردن به دست اشکال ندارد.

امام خامنه ای ۳۳۷: {نهم} انجام کارهایی که صورت نماز را به هم میزند؛ مانند کف زدن و به هوا پریدن؛ چه عمدی باشد یا سهوی، نماز را باطل میکند.

امام خامنه ای ۳۳۸: هرگاه نمازگزار در حال نماز برای فهماندن مطلبی به کسی و یا در جواب سوال او مختصری دست چپ یا چشم و ابرو را حرکت دهد به گونه‌ای که با استقرار و آرامش و یا صورت نماز منافات نداشته باشد نماز باطل نمی شود.
مظاهری: نهم: از مبطلات نماز کاری است که صورت نماز را به هم زند مثل به هوا پریدن و ساکت ماندن به مقداری که نگویند نماز می خواند  عمدا باشد یا سهوا با اختیار باشد یا بدون اختیار از روی جهل به مسأله باشد یا نه، ولی کاری که صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره کردن به وسیله دست اشکال ندارد.
جوادی آملی: نهم. در نماز، كاری انجام دهد كه صورت نماز را نزد اهل نماز به هم میزند؛ مثل دست زدن، به هوا پريدن و مانند اين‌ها؛ كم باشد يا بسيار؛ عمدی باشد يا از روی فراموشی؛ ولی كاری كه موالات نماز را به هم میزند، نه صورت آن را، فقط در حال عمدی مبطل نماز است؛ اما كاری كه صورت نماز را به هم نزند ـ مانند اشاره كردن با دست برای فهماندن چيزی و گرفتن كودک و شير دادن او تا آرام شود ـ سبب بطلان نماز نمیشود.
مسأله 1152- اگر در بين نماز به قدري ساكت بماند كه نگويند نمازمي خواند1 نمازش باطل مي شود2.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
1- فاضل، مكارم: كه از صورت نمازگزار خارج شود...
2- جوادی آملی: خواه عمدی باشد يا سهوی، نمازش باطل میشود و چنانچه صورت نماز را به هم نزند، ولی موالات آن را از بين ببرد، در حالت عمدی بودن آن، نماز باطل میشود.
تبريزي: بنابر احتياط نمازش را بعد از تمام كردن اعاده كند.
سبحانی:  و در این قسمت بین عمد و سهو فرقی ندارد.
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مورد نهم از مبطلات نماز.
مسأله 1153- اگر در بين نماز كاري انجام دهد يا مدتي ساكت شود و شكّ كند كه نماز به هم خورده يا نه نمازش صحيح است1.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای و بهجت نيست
1- خوئي، زنجاني: جايز است نماز را قطع كرده و اعاده نمايد و بهتر اين است (زنجاني: احتياط مستحبّ اين است) كه نماز را تمام كرده و دوباره بخواند.
گلپايگاني، صافي: (صافي: احتياط اين است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند) بلي، اگر از جهت ندانستن حكم مسأله باشد نماز را رجاءً تمام كند و بعد حكم مسأله را بپرسد و مطابق وظيفه اش عمل نمايد.
 تبريزي: بنابراحتياط نماز را تمام كرده و دوباره بخواند.
سيستاني: بايد نمازرا اعاده نمايد ولي بهتر اين است كه آن را تمام كرده و سپس اعاده نمايد.
*****
مكارم: مسأله 1035 - اگر مقداري سكوت كند و شكّ كند كه آيا اين مقدار سكوت، نماز را به هم زده يا نه، نمازش صحيح است، و همچنين اگر كاري انجام داده كه شكّ دارد صورت نماز را به مي زند يا نه.
وحید: مسأله 1162 - اگر در بین نماز کاری انجام دهد یا مدتی ساکت شود و در اثر آن شکّ کند که صورت نماز به هم خورده یا نه، باید نمازش را اعاده  کند هر چند احتیاط مستحب این است که نماز را تمام کرده و دوباره بخواند.
جوادی آملی: مسأله 1199- اگر در بين نماز كاری انجام دهد، يا مدتی ساكت شود و شک كند كه نماز به هم خورده يا نه، نمازش صحيح است، هرچند به احتياط مستحب آن را دوباره به‌جا آورد و اگر شک كند كه موالات آن به هم خورده يا نه، نماز او صحيح است.
دهم: از مبطلات نماز، خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طوري بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز مي خواند.
*****
خوئي، تبريزي، زنجاني، سيستاني: (دهم: از مبطلات نماز، خوردن و آشاميدن است كه.) اگر در نماز طوري بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز مي خواند عمداً باشد يا از روي فراموشي نمازش باطل مي شود*، ولي كسي كه مي خواهد روزه بگيرد، اگر پيش از اذان صبح نماز مستحبي بخواند . و تشنه باشد، چنانچه بترسد كه اگر نماز را تمام كند صبح شود، در صورتي كه آب رو به روي او در دو سه قدمي باشد مي تواند در بين نماز آب بياشامد؛ اما بايد كاري كه نماز را باطل مي كند مثل روگرداندن از قبله. انجام ندهد.
. [قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله زنجاني نيست]
* وحید: اما اگر طوری باشد که بگویند نماز  می خواند ، چنانچه عمدا باشد نماز بنابراحتیاط باطل می شود ولی اگر جاهل قاصر یا از روی فراموشی باشد  نمازش اشکال ندارد ...
. وحید: نماز وتر بخواند...
. گلپايگاني، صافي: مثل پشت كردن به قبله...
مكارم: دهم: خوردن و آشاميدن به گونه اي كه صورت نماز را به هم زند، موجب باطل شدن نماز است ولي اگر ذراتي از غذا و مانند آن در دهان باشد و موقع نماز فرو برد نماز را باطل نمي كند.
فاضل: دهم: از مبطلات نماز، خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طوري بخورد يا بياشامد كه صورت نماز به هم بخورد نمازش باطل مي شود حتّي اگر صورت نماز به هم نخورد ، بنابراحتياط واجب نماز باطل مي شود.
مظاهری: دهم: از مبطلات نماز خوردن و آشامیدن است در صورتی که عمدا و با علم به مسأله باشد ، مانندآب خوردن حتی اگر قند یا شکّر و مانند این ها را در دهان بگذارد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو ببرد نمازش باطل می شود ولی اگر در بین نماز غذایی را  که لای دندان ها مانده فرو ببرد اشکال ندارد.
امام خامنه ای ۳۴۱: {دهم} خوردن و آشامیدن در حال نماز؛ نماز را باطل می کند، چه کم باشد چه زیاد، ولی فرو دادن خرده های غذا که در گوشه و کنار دهان باقی مانده یا مکیدن شیرینی قند و شکری که اندکی از آن در دهان است موجب بطلان نماز نمی شود. همچنین اگر سهوا یا از روی فراموشی چیزی بخورد و بیاشامد به شرطی که از صورت نمازگزار خارج نشود، نماز باطل نمی شود.
جوادی آملی: دهم. در نماز، چيزی بخورد يا بياشامد، به‌گونه‌ایكه نگويند نماز میخواند؛ خواه عمدی باشد يا سهوی؛ و اگر صورت نماز را به هم نزند، ولی موالات آن را از بين ببرد، چنانچه عمدی باشد، نماز را باطل میكند و اگر سهوی باشد، سبب بطلان نماز نمیشود.
مسأله 1154-  احتياط واجب آن است كه در نماز هيچ چيز نخورد و نياشامد چه موالات نماز به هم بخورد يا نخورد و چه بگويند نماز مي خواند يا نگويند.
اين مسأله در رساله آيات عظام فاضل ، مكارم و مظاهری نيست.
امام خامنه ای، وحید، جوادی آملی: رجوع کنید به ذیل مورد دهم از مبطلات نماز.
*****
گلپايگاني، خوئي، صافی، زنجاني: مسأله 1163- اگر به واسطه خوردن يا آشاميدن عمدي، موالات نماز به هم بخورد، يعني طوري شود كه نگويند نماز را پشت سر هم مي خواند (خوئي، صافي: بنابراحتياط واجب) بايد نماز را دوباره بخواند.
اراكي: مسأله 1146- احتياط واجب آن است كه در نماز از خوردن و آشاميدني كه موالات عرفي نماز را به هم مي زند اجتناب كند هرچند صورت نماز از بين نرود.
تبريزي: مسأله 1163- اگر بواسطه عملي موالات نماز به هم بخورد ، يعني طوري شود كه نگويند نماز را پشت سر هم مي خواند بنابراحتياط واجب بايد نماز را بعد از تمام كردن دوباره بخواند.
سيستاني: مسأله 1140- اگر خوردن يا آشاميدن عمدي صورت نماز را هم به هم نزند هم بنابراحتياط واجب باید نماز را دوباره بخواند خواه موالات نماز به هم بخورد، يعني طوري شود كه نگويند نماز را پشت سر هم مي خواند يا نه.
بهجت: مسأله 948- اگر عمداً در نماز ، چيز كمي بخورد به طوري كه موالات، يعني پي در پي آوردن كارهاي نماز به هم نخورد و از صورت نمازگزار هم خارج نشود، بنابراحتياط  واجب نمازش را بايد دومرتبه بخواند ولي اگر سهواً باشد، بنابرأظهر نماز صحيح است.
مسأله 1155- اگر در بين نماز، غذايي را كه لاي دندانها 1 مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمي شود2، و اگر3 قند يا شكّر و مانند اينها در دهان مانده باشد و درحال نماز كم كم آب شود و فرو رود نمازش اشكال پيدا مي كند4.
1- خوئي، گلپايگاني، تبريزي،زنجاني، صافي، سيستاني: در دهان يا لاي دندانها...
2- نوري: احتياط واجب آن است كه در بين نماز، غذايي را كه لاي دندانها مانده فرو نبرد...
3- گلپايگاني، خوئي، سيستاني، صافي، تبريزي: و نيز اگر كمي...
زنجانی: و نیز اگر...
بهجت: و همچنين اگر...
نوري: ولي اگر...
4- اراكي، گلپايگاني، خوئي، سيستاني، تبريزي، زنجاني، صافي، وحید، بهجت، نوری: نمازش اشكال ندارد. (بهجت: بنابرأظهر).
امام خامنه ای، مكارم، مظاهری: رجوع كنيد به مورد دهم از مبطلات.
*****
فاضل: مسأله 1168- اگر در بين نماز، ذرّاتي از غذا كه در دهان يا لاي دندانها باقيمانده فرو ببرد نماز را باطل نمي كند ولي اگر قند يا شكّر و مانند اينها در دهان مانده باشد و مقصودش آن باشد كه در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود، نمازش اشكال پيدا مي كند.
جوادی آملی: مسأله 1200- خوردن و آشامیدن در حال نماز، مانند خوردن و آشامیدن در حال روزه نيست كه نماز را باطل كند، پس اگر غذايی لای دندان يا در فضای دهان مانده باشد و در حال نماز فرو برد، نماز او باطل نمیشود.
جوادی آملی: مسأله 1201- گذاشتن مادّهٔ قندی و مانند اين‌ها در دهان و مکيدن تدريجی آن در حال نماز اشكال دارد.
يازدهم: از مبطلات نماز شكّ در ركعتهاي نماز دو ركعتي1 يا سه ركعتي يا در دو ركعت اول نمازهاي چهار ركعتي است2.
مورد یازدهم در رساله امام خامنه ای نيست
1- وحید: مانند نماز صبح و نماز مسافر...
2- خوئي، تبريزي، سيستاني، صافي، وحید: در صورتي كه نمازگزار در حال شكّ باقي باشد. (تبريزي: يا مقداري از نماز را درحال شكّ بجا آورد).
*****
زنجاني: نهم: «شکّ های باطل کننده» از مبطلات نماز، شكهايي است كه نماز را باطل مي كند و تفصيل آنها در مسأله [1165] خواهد آمد.
جوادی آملی: يازدهم. شک در ركعت‌های نماز دو ركعتی يا سه ركعتی، نيز در ركعت‌های يكم و دوم نمازهای چهار ركعتی، درصورتیكه پس از فكر كردن به هيچ طرف اطمینان حاصل نشود، نماز را باطل میكند؛ نيز هر شک ديگری كه نماز را باطل میكند.
دوازدهم: از مبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمداً يا سهواً  كم يا زياد كند1، يا چيزي2 را كه ركن نيست عمداً كم يا زياد نمايد3.
1- مكارم: مانند كم و زياد كردن ركوع، يا دو سجده با هم، اما كم و زياد كردن چيزي كه ركن نيست اگر عمدي نباشد اشكالي ندارد و اگر از روي عمد باشد نماز را باطل مي كند، مانند كم و زياد كردن يك سجده.
2- بهجت: از واجبات...
3- صافي: ولي زياد شدن سهوي تكبيره الاحرام چنانچه در مسأله [942] گفته شد، بنابراحتياط ، موجب باطل شدن نماز است.
تبريزي: و در مسأله [942] گذشت كه زيادي تكبيرة الاحرام سهواً هم مبطل نماز نيست.
*****
خوئي: دوازدهم: از مبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمدا‌ً يا سهواً كم كند، يا چيزي را كه ركن نيست عمداً كم نمايد. يا چيزي را عمداً در نماز زياد كند يا ركني را مثل ركوع يا دو سجده از يك ركعت سهواً زياد كند و اما زياد كردن تكبيرة الاحرام سهواً هم مبطل نماز نيست.
. سيستاني: يا چيزي از اجزاء نماز را عمداً زياد كند. و همچنين اگر ركني را مثل ركوع يا دو سجده از يك ركعت سهواً زياد كند نمازش بنابراحتياط واجب باطل مي شود و اما زياد كردن تكبيرة الاحرام سهواً مبطل نماز نيست.
امام خامنه ای ۳۴۲: {دوازدهم} اگر نمازگزار عمداً یا سهواً رکنی از نماز را کم یا زیاد کند یا عمدا یکی از واجبات غیر رکنی نماز را کم یا زیاد کند نمازش باطل میشود.
وحید: دوازدهم: از مبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمدا یا سهوا کم کند یا چیزی را که رکن نیست عمدا کم یا زیاد نماید مگر اینکه جاهل قاصر باشد و اگر رکوع یا دو سجده از یک رکعت را عمدا یا سهوا زیاد کند نمازش باطل می شود ولی زیاد کردن تکبیره الاحرام سهوا مبطل نماز نیست. وبطلان نماز به زیادی عمدی آن از جاهل قاصر محل اشکال است.
زنجانی: دهم: «نقص یا زیادی اجزای نماز» از مبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمدا یا سهوا کم کند یا چیزی را که رکن نیست عمدا کم نماید یا چیزی را عمدا در نماز زیاد کند یا رکوع را سهوا زیاد کند. و حکم زیاد کردن دو سجده از یک رکعت  در مسأله [1109] گذشت.
مکارم: دهم:  کم یا زیاد کردن ارکان اگر رکنی از  ار کان نماز را کم یا زیاد کند عمدا باشد یا سهوا، مانند کم یا زیاد کردن رکوع یا دو سجده با هم موجب باطل شدن نمازاست، اما کم و زیاد کردن چیزی که رکن نیست اگر عمدی نباشد اشکال ندارد و اگر از روی عمد باشد نماز را باطل می کند مانند کم و زیاد کردن یک سجده.
جوادی آملی: دوازدهم. افزودن يا کاستن عمدی و سهوی جزء ركنی، نماز را باطل می‌کند و افزودن يا کاستن عمدی جزئی از واجب‌های غير ركنی نيز نماز را باطل می‌کند.
مسأله 1156- اگر بعد از نماز شكّ كند كه در بين نماز كاري كه نماز را باطل مي كند انجام داده يا نه، نمازش صحيح است.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -