انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرط پنجم: (برای مرد، طلا باف نباشد)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شرط پنجم {لباس نمازگزار مرد باید از طلا نباشد}
(مسأله 831) پوشيدن لباس طلاباف براي مرد1 حرام، و نماز با آن باطل است2 ؛ ولي براي زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
1- گلپايگاني، صافي: در هر حال...
2- بهجت: باطل شدن نماز با آن به طور  مطلق در همه موارد، محلّ تأمّل است و احتياط در باطل بودن نماز است، بلكه بي وجه نيست...
*****
امام خامنه ای: رساله آموزشی مسأله ۸۹- پوشیدن لباسی که از طلا بافته شده یا طلا در آن به کار رفته باشد برای مردان حرام و نماز با آن باطل است ولی برای زنان در همه حال (نماز و غیر آن) اشکال ندارد.
مكارم: مسأله 760- نمازخواندن با لباس طلابافت برای مردان جایز نیست و نماز را باطل میکند ولی براي زنان در صورتي كه اسراف نباشد اشكالي ندارد. در غير حال نماز نيز پوشيدن چنين لباسي براي مردان حرام است.
مظاهری: مسأله 680-  شرط پنجم و ششم: پوشیدن لباس طلا باف و ابریشم خالص برای مرد، حرام و نماز با آن باطل است. و اگر کسی عمدا و در حال اختیار  و با دانستن اینکه لباس او طلا باف یا ابریشم خالص است و با علم به مسأله، نماز در آن بخواند نماز او باطل است، ولی اگر سهوا یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او طلاباف یا ابریشم خالص است  یا ندانستن مسأله باشد اشکال ندارد.
جوادی آملی: مسأله 878-  پوشیدن لباس طلابافت برای مرد حرام و نماز او در آن باطل است؛ ولی برای خانم در نماز و غیر نماز اشكال ندارد. البته حكم اسراف یا لباس شهرت، جداست.
مسائل اختصاصی

امام خامنه ای: رساله آموزشی مسأله ۹۱- استفاده از طلا در جراحی استخوان و دندان سازی برای مردان اشکال ندارد و موجب بطلان نماز نمی شود.

امام خامنه ای: رساله آموزشی مسأله ۹۲- چیزی که طلای سفید نامیده می شود اگر همان طلای زرد باشد که در اثر ترکیب سفید شده است حکم طلای زرد را دارد ولی اگر عنصر طلا در آن به قدری کم است که عرفا به آن طلا نمی گویند استفاده از آن برای مرد اشکال ندارد همچنین استفاده از پلاتین اشکال ندارد.

جوادی آملی: مسأله 879- لباسی كه مخلوط به طلاست، در صورت صدق لباس طلا، حكم لباس خالص طلا را دارد و فرقی بین ساتر عورت و غیر آن نیست.
(مسأله 832) زينت كردن به طلا 1 مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت مچي طلا به دست2 براي مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است3 واحتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا هم خودداري كند4 ولي زينت كردن به طلا، براي زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
1- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني: پوشيدن طلا...
2- خوئي، زنجاني، تبريزي: و عينك طلا گذاشتن...
مظاهری: بستن ساعت مچی طلا و مانند این ها...
3- اراکی، خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني: ولي {زينت كردن به طلا}، براي زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
 بهجت: براي مرد در نماز و غير نماز حرام است، و در باطل بودن نماز با آنها تأمّل است اگر چه مطابق احتياط بلكه خالي از وجه نيست؛ و همراه داشتن طلا و حمل آن بدون اينكه صدق پوشش بكند، و همچنين دنداني كه پوشش طلا دارد براي مرد در نماز مانعي ندارد؛ ولي زينت كردن به طلا براي زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
4- فاضل: بايد از استعمال عينك طلا هم خودداري كند...
*****
امام خامنه ای: رساله آموزشی مسأله ۹۰- استفاده مردان از زنجیر و انگشتر طلا و نیز ساعت مچی طلا اگرچه برای مدتی کوتاه مانند لحظه عقد باشد حرام است هر چند به قصد زینت نباشد و از دیگران هم مخفی کند و بنابر احتیاط واجب نماز نیز با آن باطل است.
وحید: مسأله 838- پوشیدن طلا مثل آویختن زنجیر طلا به گردن و بستن ساعت مچی طلا به دست و عینک طلا گذاشتن و انگشتر طلا به دست کردن و مانند این ها بر مرد حرام، و نماز خواندن با آنها باطل است ولی برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
مظاهری: مسأله 681- زينت كردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت مچي طلا و مانند اینها، در نماز و غیر نماز، براي مرد حرام است.
جوادی آملی: مسأله 880-  زینت كردن به طلا در بدن یا لباس، به گونه‌ای كه پوشیدن طلا صدق كند؛ مانند آویختن زنجیر طلا به سینه و به دست كردن انگشتر طلا و بستن ساعت مچی طلا به دست، برای مرد حرام و نماز وی در آن باطل است؛ ولی زینت كردن به طلا برای خانم جایز و نمازش در آن صحیح است.
(مسأله 833) اگر مردي نداند يا فراموش كند كه انگشتري يا لباسش از طلا است1 و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است.
این مسأله در رساله آیات عظام مكارم و بهجت نیست.
1- خوئي، گلپايگاني، تبريزي، صافي، وحید: يا شكّ داشته باشد...
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله831.
*****
امام خامنه ای: رساله آموزشی مسأله ۹۳- اگر مردی نداند یا فراموش کند انگشتر یا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند نماز صحیح است.
فاضل: مسأله 837- اگر به جهت ندانستن يا فراموشي، در طلا نماز بخواند بنابراحتياط واجب نمازش باطل است.
جوادی آملی: مسأله 881-  اگر مردی نداند یا فراموش كند كه لباس یا انگشتر او از طلاست، گناه نكرده و نماز او در آن باطل نیست، هرچند احتیاط مستحب در حال فراموشی، اعاده نماز است.
زنجاني: مسأله 841- اگر مردي نداند يا شك داشته باشد كه انگشتري يا لباس او از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است و احتياط مستحب آن است كه نماز را دوباره بخواند؛ ولي اگر فراموش كند كه انگشتري يا لباس او از طلا است، بايد آن نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا كند.
سيستانی: مسأله 820- اگر مردی حکم ذکر شده را نداند یا اینکه حکم را بداند ولی نداند یا فراموش کند انگشتر یا لباس او از طلا است یا شک داشته باشد و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است، ولی اگر نسبت به حکم مساله جاهل مقصر باشد نماز باطل است و باید دوباره آن را بخواند..
مسائل اختصاصي
مكارم: مسأْله 762- دندان طلا اگر در جلو باشد و جنبه زينت داشته باشد براي مردان چه در نماز و چه در غير نماز اشكال دارد مگر اينكه ناچار باشد.
فاضل: مسأله 838- زينت كردن به طلا يا پوشيدن لباس طلا باف براي مرد حرام است، چه آشكار باشد يا پنهان و نماز با آن باطل است بنابراين اگر زير پيراهن مرد طلا باف باشد يا زنجير طلا در گردن آويخته باشد گرچه پيدا نباشد حرام و نماز را باطل مي كند.
فاضل: مسأله 841- اگر انگشتر يا زنجير طلا و مانند آن در جيب مرد باشد اشكال ندارد و نماز را باطل نمي كند.

جوادی آملی: مسأله 882- پوشیدن لباس یا فلزی كه طلا بودن آن مشكوک است، جایز است و نماز در آن، باطل نیست.

جوادی آملی: مسأله 883- در حرام بودن پوشیدن لباس طلا، فرقی بین لباس رو و لباس زیر و بین آستر و ابره نیست.

جوادی آملی: مسأله 884- حمل طلا، اعم از مسكوک و غیر آن، در نماز و غیر نماز، جایز است، چنان‌كه نماز با آن، صحیح است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -