انهار
انهار
مطالب خواندنی

تعزیرات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- خوابیدن دو نفر زیر یک لحاف

 سؤال:در خصوص این روایت که اگر دو مرد، یا یک زن و مرد، زیریک لحاف دیده شوند باید تعزیر شوند آیا صرف این کار، دالّ بر سوء نیّت است و تعزیر دارد، یا احراز سوء نیّت لازم است؟

 پاسخ:احراز سوء نیّت نیز لازم است.

2- تهمت کفر و ارتداد

 سؤال:کسى که دیگرى را متّهم به ارتداد و کفر مى کند و نمى تواند این اتّهام را در محضر حاکم شرع اثبات نماید، حکمش چیست؟

الف) آیا چنین موردى را مى توان مصداق قذف دانست؟

ب) در صورت منفى بودن پاسخ، با وى باید به چه نحوى عمل کرد؟

ج) چنانچه شخص مورد اتهام از حقّ خود صرف نظر کند، آیا حد یا تعزیر چنین شخصى ساقط مى گردد؟

 پاسخ:الف و ب) قذف تنها در دو مورد است: نسبت زنا یا لواط دادن، بقیّه نسبتهاى ناروا تعزیر دارد.

ج) ظاهر این است که حکم تعزیر با گذشت صاحب حق جارى نمى شود، مگر این که حاکم شرع ملاحظه کند که ترک تعزیر در این گونه موارد، منشأ مفاسد اجتماعى مى شود که بر طبق عنوان ثانوى تعزیر مى کند.

3- مجازات دشنام به دیگران

 سؤال:مردى که دشنام خواهر و مادر به زنش مى دهد و همیشه زبانش به غیبت دیگران عادت کرده چه حکمى دارد؟

 پاسخ:دشنام دادن به دیگران در بعضى از موارد مجازات تعزیر دارد و در بعضى از موارد حدّ قذف (80 تازیانه) که به وسیله حاکم شرع انجام مى شود.

4- مجازات جاسوس

 سؤال:جاسوسانى که اطّلاعات نظامى یا غیرنظامى کشور اسلامى را با علم و آگاهى، در اختیار دشمن مى گذارند و در این رابطه گاهى در کشورهاى بیگانه آموزشهایى دیده اند و در مقابل آن مبلغى هم دریافت مى کنند و یا بدون پاداش این کار را انجام مى دهند چه حکمى دارند، آیا محاربند؟

 پاسخ:اطلاق عنوان محارب بر جاسوس مشکل است، زیرا در تعریف آن امورى در فتاوا و روایات آمده است که بر جاسوس تطبیق نمى کند ولى مواردى از جاسوسى پیدا مى شود که از محاربه نیز شدیدتر است. به طور کلّى جاسوسى را باید مطابق محتواى آن تقسیم کرد هرگاه مربوط به اخبارى بوده باشد که پایه هاى احکام اسلامى یا حکومت اسلامى را متزلزل سازد و یا جان مسلمانان را به وسیله آن به خطر مى اندازد مسلّماً محکوم به اعدام است. همچنین اگر اخبار او سبب گسترش فساد در مقیاس وسیعى گردد به طورى که عنوان مفسد فى الارض به معناى قطعى اش بر او صادق شود، نیز محکوم به اعدام است، ولى اگر در موضوعات کوچکترى باشد که هیچ یک از مسائل فوق در آن نیست، مثل این که اطّلاعات غیر مهم و خالى از خطر عمده، در اختیار بیگانگان بگذارد در این صورت مشمول قانون تعزیرات است و مقدار تعزیر تناسب با میزان ضرر جاسوسى او خواهد داشت.

5- تأثیر جنسیت در کیفر تعزیر

 سؤال:با توجّه به این که طبیعتاً زن احساساتى تر است زودتر تحت تأثیر وسوسه هاى شیطانى قرار مى گیرد آیا کیفر خطاهایش بامردان تفاوت مى کند؟

پاسخ: در مسائل تعزیرات مسئولیت هرکس در برابر اعمالش رابطه اى با میزان تأثیر پذیرى از عوامل مختلف و میزان جرم او دارد.

6- پشیمانی مجرم از اعمال موجب حد و تعزیر

سؤال: بعضى از مرتکبین اعمالى که حدّ شرعى یا تعزیر دارند،وقتى متوجّه ثبوت جرم خود مى شوند، شروع به گریه و زارى و اظهار ندامت مى کنند، آیا صرف این ندامت کافى است یا منوط بر انجام اعمال نیک و ترک عملى گناه ارتکابى است لطفاً توضیح دهید؟

پاسخ: در صورتى که ندامت در محکمه قاضى باشد تأثیر ندارد، مگر در موارد اقرار که قاضى مى تواند، عفو کند و اگر قبل از آن باشد در «حقوق الله» باعث سقوط حد است.

7- مجری حدود الهی

 سؤال:با توجّه به وضع کنونى افغانستان،چه کسانى عهده دار اجراى احکام و حدود الهى هستند؟

 پاسخ:هر مجتهد عادلى که در آن منطقه است مى تواند اقدام کند و در صورت نبودن مجتهد، علما عادل که نمایندگى از طرف مجتهد جامع الشرایط داشته باشند مى توانند مجرى حدود شوند.

8- سقوط حد در موارد انکار پس از اقرار

سؤال: در مواردى که انکار پس از اقرار موجب سقوط رجم و قتل است، آیا حد مطلقاً اعمّ از رجم و قتل و صد ضربه شلاّق کلا ساقط است یا این که حاکم شرع مى تواند با توجّه به سقوط رجم و قتل، متّهم را به شلاّق محکوم نماید همان طور که از دو صحیحه حلبى استفاده مى شود؟

پاسخ: حد بطور کامل ساقط است ولى تعزیر بعید نیست و امّا روایات حلبى در این قسمت در نزد اصحاب «معمولُ بها» نمى باشد تنها افراد شاذى به آن فتوا داده اند بنابراین عمل بر طبق آن مشکل است.

9- امتناع پزشک از معالجه

 سؤال:پزشکى از معالجه امتناع کرد و در نتیجه مصدوم یا مریض فوت کرد، مجازات او چیست؟

 پاسخ:مجازات او تعزیر است.

10- اطلاع از ارتکاب اعمال حرام در خلوت

 سؤال:در مواردى که اشخاص در منازل خود و دور از انظار مردم و بدون ایجاد مزاحمت براى همسایگان، مرتکب اعمال حرام ذیل مى شوند آیا قاضى مأذون مى تواند این افراد را از باب ارتکاب فعل حرام تعزیر نماید، یا مجوّز شرعى این کار وجود ندارد: الف) تماشاى فیلمهاى مبتذل و مستهجن ویدئویى ب) استماع آهنگهاى مبتذل نوارهاى کاست ج) نگهدارى عکسهاى مبتذل و مستهجن زنان اجنبیّه د) نگهدارى آلات قمار و استفاده شخصى از آن.

پاسخ: چنانچه قاضى در این گونه امور نیز مأذون باشد و علم از طرق عادى و معمولى بر این گونه امور حاصل گردد تعزیر کردن لازم است، مگر در مواردى که این گونه اقدامات منشأ مفاسدى گردد که در این صورت پرده پوشى لازم است و هرگاه با احضارکردن و هشدار دادن و ارشاد نمودن وتعهّد گرفتن ردع و منع حاصل گردد باید به همان مقدار قناعت کرد.

11- اجبار به زنا

 سؤال:چنانچه شخصى، زن و مردى را مجبور به زنا کند حکم شخص سوّم چیست؟

پاسخ: تعزیر شدید دارد.

12- تعزیز توسط مسئول پایگاه بسیج

سؤال: آیا براى مسئول پایگاه مقاومت بسیج، جایز است به کسى که جرمى انجام داده است سیلى بزند؟

پاسخ: تعزیر بدون اجازه حاکم شرع جایز نیست.

13- کتک زدن پدر به فرزند

سؤال: آیا پدر مى تواند فرزند خود را به خاطر سرپیچى در یادگیرى قرآن، تأدیب نماید؟

پاسخ: بهتر است از طریق تشویق این کار را انجام دهد.

14- تهمت به سرقت

 سؤال:اگر شخصى به شخص دیگرى تهمت دزدى (و سارق مسلّح) بزند و در محاکم قضایى نتواند ادّعاى خود را به اثبات برساند و متّهم از نظر قانونى تبرئه شود از نظر شرعى مجازات شخصى که تهمت زده چیست؟

 پاسخ:چنین کسى تعزیر دارد و مقدار آن به نظر حاکم شرع است.

15- ملاعبه با نامحرم

سؤال: شخصى دخترى را به قصد ازدواج فرارى مى دهد و مدّتى با هم در این حال هستند و اعمالى غیر از آمیزش انجام مى دهند، سپس رضایت اولیاى دختر را جلب مى کنند و عروسى مى نمایند، آیا پسر نسبت به اعمالى که در زمان فرار از قبیل با هم خوابیدن ، دست بازى و... انجام داده است باید تعزیر شود؟

 پاسخ:همه این اعمال، خلاف شرع است وتعزیر دارد.

16- سهل انگاری پزشک در مداوای بیمار

 سؤال:شخصى در اثر سوختگى به بیمارستان منتقل مى شود و پزشک معالج در انجام معالجه کوتاهى مى کند و شخص مصدوم فوت مى نماید، پزشک قانونى اعلام مى کند: میزان سوختگى به حدّى بوده است که در نهایت منجر به فوت مى شده، امّا سهل انگارى پزشک، باعث گردیده که بیمار زودتر فوت کند، آیا در این فرض مسئولیّتى متوجّه پزشک مى باشد؟

پاسخ: پزشک گناه کرده و باید تعزیر شود.

17- فوت خانواده در اثر عدم رعایت اصول ایمنی توسط تعمیرکار

 سؤال:تعمیرکار یانمایندگى مجاز، بخارى گازى را در منزل شخصى بدون رعایت اصول ایمنى یا با نقص فنّى یا بدون دودکش نصب مى نماید و در نتیجه استفاده از آن، تمام اعضاى خانواده در اثر گازگرفتگى فوت مى نمایند و اولیاى دم آنها از مقصّر شکایت مى نمایند. در صورتى که نمایندگى یا تعمیرکار نقص فنّى یا عدم رعایت اصول ایمنى را به صاحب خانه اطّلاع و تذکّر داده یا نداده باشد، مسئولیّت متوجّه چه کسى است؟ و در هر حال چه نوع قتلى اتفاق افتاده است؟

پاسخ: اگر خبر داده، مسئولیّتى ندارد ولى اگر خبر نداده و مسأله خطرناکى بوده، قتل شبه عمد محسوب مى شود و باید از مال خود، دیه بدهد.

18- ازاله بکارت همسر با انگشت

سؤال: اگر مردى در شب زفاف، به علّت عنن، یا عامدا، به وسیله انگشت، یا شىء مناسب دیگرى غیر از آلت رجولیّت، بکارت همسرش را زایل نماید، بفرمایید: اوّلا: آیا این عمل تعزیر دارد؟ ثانیاً: آیا این عمل در حکم دخول، و زوجه مستحقّ کلّ مهر است؟

 پاسخ:در صورت عدم رضایت زوجه، تعزیر دارد. و زوجه مستحقّ کلّ مهر است.

19- اقرار متهم به کمتر از حد نصاب

سؤال: در اثبات کلّیه حدود، جز حدّ محاربه و افساد فى الارض، تعدّد اقرار شرط است. حال اگر متّهم اقرار به کمتر از حدّ نصاب کند، آیا تعزیر مى شود؟

پاسخ: تعزیر کردن در این صور اشکال دارد.

20- توبه مجرم در جرایم تعزیری

سؤال: آیا توبه مجرم در جرایم تعزیرى قبل از دستگیرى و تسلّط بر او (بر فرض احراز) موجب سقوط تعزیر مى شود، یا این حکم اختصاص به حدود دارد؟

و بر فرض سقوط تعزیر، آیا حاکم مى تواند مجرم را در جایى که عمل ارتکابى موجب اخلال در نظم شده، یا بیم تجرّى دیگران در بین باشد، یا خوف وسیعى ایجاد شده، به منظور بازدارندگى و دفاع از حقوق عمومى مجازات نماید؟

چنانچه پاسخ اخیر مثبت باشد، این مطلب به ذهن مى آید: «همانطور که حدّ محاربه، ولو مستلزم عوارض منفى مذکور باشد، با توبه مرتکبان «قَبْلَ أَنْ تَقْدِروُا عَلَیْهِمْ» ساقط مى شود، پس مجازاتهاى دون الحدّ نیز به طریق اولى ساقط مى شود.» آیا این مطلب صحیح است، یا قیاس مع الفارق است؟ همان گونه که سقوط حدّ الهى موجب سقوط حقّ عمومى نیست. بدین معنى که چون مردم ناگزیرند براى تنظیم و تنسیق امور خود، نواهى و اوامرى را (غیر از حرام و واجب خداوندى) بین خود مقرّر نموده و براى آن ضمانت اجرا تعیین نمایند، لذا پذیرفته نیست که اخلال کنندگان در نظم، و در واقع اخلال کنندگان نسبت به حقوق عمومى، به واسطه سقوط حقّ الله از کیفر نقض مقرّرات اجتماعى رهایى یابند; مگر آن که متولّى این حق (حاکم) به نمایندگى از مردم گذشت نماید. نظر حضرت عالى چیست؟

 پاسخ:تعزیرات نیز با توبه قبل از دستگیرى ساقط مى شود; ولى مشروط بر آن است که آثار توبه در عمل او مشاهده شود، و با توجّه به این شرط، بسیارى از توبه کنندگان، که عمل آنها ندامت آنها را نشان نمى دهد، مشمول این قانون نخواهند شد. و مشکل اجتماعى مسأله را مى توان از این طریق حل کرد، و عناوین ثانویّه، مانند اخلال در نظم عمومى، به تنهایى نمى تواند مجوّز تعزیر گردد.

21- دستگیری سارق در حرز

 سؤال:اگر سارق پیش از بیرون آوردن مال از حرز دستگیر شود، آیا قابل تعزیر است؟

پاسخ: تعزیر دارد.

22- دستگیری سارق در خارج از حرز

سؤال: اگر کسى با هتک حرز، و به قصد دزدى وارد منزل دیگرى شود، و در اتاق منزل لباس گران قیمتى بیابد که ارزش آن از حدّ نصاب بیشتر باشد، و آن را بپوشد و از اتاق بیرون آید. سپس صاحبخانه از خواب بیدار شده، او را ببیند و سر و صدا کند، و دزد فرار کند، و صاحبخانه او را تعقیب کند، و سرانجام در بیرون از منزل او را دستگیر نماید، حکم آن چیست؟

 پاسخ:احتیاط آن است که به تعزیر اکتفا شود.

23- سقوط تعزیر سارق در ایام قحطی

 سؤال:آیا در سال قحطى تعزیر سارق نیز منتفى است؟

 پاسخ:تعزیر هم ندارد.

24- سرقت منافع و حقوق

 سؤال:الف) آیا ربودن منافع، سرقت است و مجازات دارد؟ مثلا فردى اتومبیل اجاره اى را در حرز قرار دهد، و دیگرى آن را برباید، اگر مالک اتومبیل شکایت نکند، آیا مستأجر حقّ شکایت و مطالبه مال مسروقه را دارد؟

ب) آیا ربودن حقّ، سرقت محسوب مى گردد و مثل اموال مجازات دارد؟ مثلا فرد «الف»، از فرد «ب» تلفن همراهى اجاره مى کند تا به مدّت یک ماه از آن استفاده کند، و ده هزار تومان اجاره دهد. و فرد «ج» این فایده را از فرد «الف» مى رباید. یعنى قصد سرقت عین (تلفن همراه) را نداشته بلکه مى خواسته یک ماه از آن استفاده کند، سپس آن را به صاحبش بر مى گرداند. آیا عمل فرد «ج»، سرقت حقّ مستأجر به حساب مى آید و مجازات دارد؟

 پاسخ: الف و ب: سرقت منافع و حق، مشمول احکام سرقت اموال نیست; ولى تعزیر دارد.

25- سرقت موقتی اموال

 سؤال:آیا قصد محروم کردن دائمى در سرقت شرط است؟

 پاسخ:چنانچه یقین داشته باشیم که سارق به قصد تملّک برنداشته، بلکه قصد داشته موقّتاً از آن استفاده کند و بازگرداند، احکام سرقت جارى نمى شود; ولى تعزیر دارد.

26- سرقت از سارق

 سؤال:آیا سرقت مالى که قبلا سرقت شده مجازات دارد؟ اگر بلى، چه مجازاتى دارد؟

 پاسخ:اگر منظورتان این است که شخصى از سارق چیزى بدزدد، آیا مجازات دارد؟ جواب این است که حدّ شرعى ندارد، ولى به خاطر تصرّف در اموال مردم تعزیر دارد.

27- تغییر دادن نوع تعزیر

سؤال: چنانچه تعزیر از نظر شرعى مصادیقى غیر از تازیانه، نظیر حبس، جزاى نقدى، محرومیّت از حقوق اجتماعى و مانند آن، نیز داشته باشد، بفرمایید:

1ـ در مواردى که در شرع مقدّس یا قانون، تعزیرِ با شلاّق منصوص باشد، آیا مى توان آن را به نوع دیگرى از تعزیر تبدیل نمود؟

2ـ در مورد تعزیرات غیر منصوص، آیا پس از صدور حکم شلاّق، مى توان آن را به تعزیرى غیر از شلاّق تبدیل کرد؟

پاسخ: 1- در صورتى که قاضى آن را اصلح بداند، تبدیل مانعى ندارد.

پاسخ:2- مانند جواب سابق است.

28- حکم شخصی که جرمش از روی عمد و آگاهی نبوده

سؤال: در مواردى که مُجرم به سنّ بلوغ شرعى رسیده، ولى ثابت شود که:

اوّلا: تشخیص وى خام و ناکافى بوده است.

ثانیاً: ارتکاب جرم او یک اقدام کیفرى جدّى عامدانه و آگاهانه نبوده است.

ثالثاً: با توجّه به اوضاع و احوال شخصى و خانوادگى، قصد مجرمانه اى از او در ارتکاب عمل به اثبات نرسیده است. آیا در این صورت فرد متّهم داراى مسؤولیّت کیفرى است، و باید به مجازات مقرّر برسد؟

 پاسخ:در صورتى که وضع او طورى باشد که عنوان عمد بر آن صادق نباشد، مشمول احکام جرم عمدى نیست. و در مواردى که محکوم به تعزیر مى شود، حاکم شرع مى تواند شرایط فوق را به عنوان عوامل مخفّفه تلقّى کند.

29- تعزیر برای نگهداری و استفاده از محصولات مستهجن

 سؤال:نظر حضرتعالى درباره نگهدارى، حمل و استفاده شخصى، یا عمومى، از نوارها و دیگر اشیاى مبتذل و مستهجنى که موجب فساد اخلاق و جریحه دار شدن عفّت عمومى مى گردد، چیست؟ آیا متخلّف مستوجب تعزیر شرعى است؟

 پاسخ:استفاده شخصى، یا عمومى، از نوارها و دیگر اشیاى مبتذل، که موجب فساد اخلاق است، بلا اشکال حرام مى باشد. و حتّى نگهدارى و حمل آن هم جایز نیست، و تخلّف از آن موجب تعزیر است. منتهى براى جلوگیرى از این مسائل، باید کارهاى فرهنگى زیادى انجام گیرد، تا قانون الهى به صورت صحیحى پیاده شود.

30- باز داشت متهم بخاطر امتناع از بیان حقیقت

 سؤال:چنانچه متّهم از بیان حقیقت امتناع نماید، آیا قاضى مى تواند جهت روشن شدن موضوع، نامبرده را چند روزى بازداشت نماید؟

 پاسخ:جایز نیست; مگر در مواردى که مسائل مهمّى از جامعه در خطر باشد، یا مرتکب خلاف دیگرى شده باشد، که در این صورت مى تواند به عنوان تعزیر او را بازداشت کند.

31- اصلاح اجباری موی مجرمان برای رعایت مسایل بهداشتی

 سؤال:چنانچه قاضى محکمه تشخیص دهد جهت رعایت مسائل بهداشتى بازداشتگاه، و پیشگیرى از بیمارى هاى پوستى، و جلوگیرى از وقوع جرم، بهترین شیوه اصلاح مجرم کوتاه کردن موهاى وى مى باشد، آیا این کار جایز است؟

 پاسخ:اگر واقعاً راه منحصر در آن باشد، جایز است.

32- تعزیر برای نسبت ناروا به دیگران

سؤال: اگر شخصى به دیگرى تهمت دزدى، یا رابطه نامشروع، یا جعل اسناد، یا امثال آن بزند، و نتواند ادّعاى خود را به اثبات برساند، یا در دادگاه بدوى محکوم شود، ولى در دادگاه تجدید نظر تبرئه و حکم دادگاه بدوى نقض شود، و در نتیجه مشتکى عنه علیه شاکى به عنوان افترا و تهمت، شکایت و تقاضاى مجازات نماید، آیا چنین شخصى فقط در صورت احراز سوء نیّت قابل تعزیر و مجازات مى باشد، یا مطلقاً قابل تعزیر است؟

 پاسخ:در صورتى که شخصى عالماً و عامداً نسبت خلافى به دیگرى داده باشد، قابل تعزیر است; به هر نیّتى که باشد.

33- محاسبه ایام بازداشت به جای تعزیر با شلاق

سؤال: چنانچه در تعزیرات بنا به دلایل قانونى متّهم چند روزى در بازداشت بماند، آیا مى توان در مجازات شلاّق وى تخفیف قائل شد؟ مثلا شخصى که اقدام به ارتباط نامشروع در حدّ و اندازه زنا کرده مى بایست 99 ضربه شلاّق بخورد، ولى چون ده روز تا زمان صدور حکم در بازداشت بوده، به تحمّل پنجاه ضربه یا کمتر محکوم گردد؟!

پاسخ: کیفیّت تعزیر و مقدار آن در اختیار قاضى است، و حتّى مى تواند در صورت مصلحت ایّام بازداشت را به جاى تمام تعزیر محسوب کند.

34- تعزیر به خاطر سیلی زدن و هل دادن دیگران

 سؤال:چنانچه فردى مورد ایراد ضرب سیلى و مانند آن، (از قبیل انداختن به زمین، هُل دادن، دست به یقه شدن) با لحاظ سوء نیّت و عنصر معنوى جرم قرار گیرد، ولى آثارى از قبیل جراحت، سرخى، کبودى، سیاهى، یا زوال منافعى که موجب دیه یا ارش باشد مشهود نباشد، لطفاً بفرمایید:

الف) آیا مورد از مصادیق توهین و اهانت است؟

ب) آیا در توهین و اهانت علنى بودن، شرط تحقّق آن است، یا در خلوت نیز ممکن است؟

ج آیا مصادیق توهین عملى نسبت به اشخاص یا محل خاص و عرف سنجیده مى شود؟ و در صورت مثبت بودن، تعزیر دارد؟

پاسخ: به یقین این امور هم ایذاء است و هم توهین، و به فرض که توهین نباشد، ایذاء مومن صدق مى کند; و به هر حال تعزیر دارد.

35- تعزیر به خاطر دشنام دادن به دیگری

 سؤال:اگر فردى به دیگرى دشنامى (غیر از قذف) دهد که باعث اذیّت شنونده شود، و شنونده مستحق تحقیر باشد، مثلا بگوید: «تو خسیس هستى» لطفاً بفرمایید:

الف) آیا چنین فردى مستحقّ مجازات است؟

ب) اگر مجازات دشنام دهنده مقیّد به عدم استحقاق باشد، ملاک تشخیص

مستحق تحقیر بودن یا نبودن چه کسى مى باشد؟

پاسخ: الف و ب: کسى حق ندارد به دیگرى توهین کند، و اگر توهین کننده آگاهانه این کار را انجام دهد حاکم شرع مى تواند او را تعزیر نماید، و اگر توهین شونده مستحق مجازاتى باشد باید به دست حاکم انجام پذیرد، و افراد عادى چنین حقّى ندارند.

36- دلیل بازداشت افراد به خاطر چک های بی محل

 سؤال:چندى پیش رئیس قوّه قضائیّه فرمودند: «از دیدگاه فقه اسلام چک و دیون زندان ندارد.» و نیز فرمودند: «بسیارى از بازداشتهاى موقّت، فاقد مبناى حقوقى و فقهى است.» چرا مراجع، علما و بزرگان دین در مقابل این گونه مسائل سکوت کرده اند؟ اگر مسأله اى فاقد دلیل فقهى و دینى است چرا اجرا مى شود؟

پاسخ: مسأله بازداشت در مورد چکهاى بى محل، دو مأخذ مى تواند داشته باشد: اوّل این که احراز شود طرف اموالى دارد که مى تواند از آن اداى دین کند (به استثناى مستثینات دین) دوّم این که حکومت اسلامى احراز کند که عدم برخورد با چکهاى بى محل نظام اقتصادى جامعه را متزلزل مى کند.

37- تعزیر برای کسی که ادعا می کند امام زمان است

 سؤال:شخصى عالماً و عامداً ادّعا مى کند که: «من امام زمان هستم» البتّه کسى به او نگرویده است. حکم شرعى چنین شخصى چیست؟

پاسخ: چنین کسى منحرف است، و مستحق تعزیر، و بر حاکم شرع لازم است جلو او را بگیرد، ولى حکم اعدام ندارد، مگر این که بعداً عنوان مفسد فى الارض بر او منطبق شود.

38- حکم تقبیل زوجه در انظار عمومی

سؤال: اگر مردى اقدام به تقبیل، یا اعمال مشابه، نسبت به زوجه خود در انظار عمومى نماید، آیا این عمل گناه و موجب تعزیر است؟

پاسخ: چنین عملى گناه محسوب نمى شود، و تعزیر ندارد. مگر این که قاضى تشخیص دهد این گونه اعمال سبب پرده درى و شیوع فساد در جامعه مى شود; در این صورت تعزیر مناسب بجاست.

39- مجازات مجدد کسانی که در خارج از کشور محاکمه و مجازات شده اند

سؤال: چنانچه افرادى در خارج از کشور مرتکب جرایمى شده، و طبق قوانین آن کشور تعقیب و محاکمه گردیده، و کیفر مقرّر براى جرم مورد نظر را گذرانده باشند، و سپس به ایران مراجعت کنند لطفاً بفرمایید:

الف) در جرایم مستوجب قصاص، در صورت درخواست اولیاى دم آیا قابل تعقیب و مجازات هستند؟

ب) در جرایم حدّى حکم چیست؟ج) در جرایم تعزیرى و بازدارنده چگونه است؟

پاسخ: الف) در مواردى که قصاص تعلّق مى گیرد، اگر شاکى تقاضاى قصاص کند حکم قصاص جارى مى شود. و اگر به جاى آن خسارتى گرفته و راضى شده، حکم قصاص ساقط است. و اگر راضى نشده، وجه خسارات را باز مى گرداند و تقاضاى قصاص مى کند.

پاسخ:ب) در موارد حدود حد ساقط نمى شود; زیرا آنها صلاحیّت اجراى حد را ندارند، و به علاوه قائل به حد نیستند.

پاسخ:ج) با توجّه به این که تعزیر بسته به نظر حاکم است چنانچه در آنجا تعزیر شده باشند، هر چند به صورت زندان، حاکم شرع مى تواند تعزیر را در اینجا تخفیف دهد، و لو تعزیر او به صورت ملامت و سرزنش و اندرز بوده باشد.

40- اجرای قصاص بدون اذن حاکم

سؤال: در صورت شرط بودن اذن حاکم در استیفاى قصاص لطفاً بفرمایید:

آیا مبادرت به استیفاى قصاص بدون اذن حاکم تعزیر دارد، یا فقط معصیت است؟

 پاسخ:هم معصیت کرده، و هم تعزیر دارد.

41- فوت زائو بر اثر عدم ارجاع ماما به پزشک متخصص

سؤال: پزشکى قانونى در تعیین علّت فوت یک خانم باردار چنین نظر داده است: «چون ماما مى بایست طبق مقرّرات زائو را به پزشک متخصّص معرّفى نماید، و این امر صورت نگرفته، 20% مقصّر است.» آیا دادگاه مجاز به محکوم نمودن ماما به لحاظ عدم راهنمایى زائو به پزشک متخصّص به میزان فوق مى باشد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا ماما باید دیه جنین را نیز به همان نسبت بپردازد؟

 پاسخ:شخص ماما تنها مستحق تعزیر است; و ممکن است تعزیر مالى انتخاب شود.

42- سوزاندن کامل بدن میت

 سؤال:در خصوص جنایت بر میّت بفرمایید:

 الف) آیا سوزاندن کامل بدن میّت دیه دارد؟

ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، میزان آن چقدر است؟

ج) در فرض فوق، آیا جانى علاوه بر دیه، تعزیر نیز مى شود؟

د) در موارد وجوب دیه، آیا بین عمدى و غیر عمدى بودن جنایت تفاوتى هست؟

هـ) آیا در مقدار دیه، بین میّت زن و مرد تفاوتى وجود دارد؟

پاسخ: ارش دارد; ولى ارش آن کمتر از دیه کامله جنایت بر میّت (یک صد دینار) نیست. و فرقى بین زن و مرد نمى باشد; ولى در صورت عمد، تعزیر نیز دارد.

43- حد و تعزیر زن باردار

 سؤال:در صورتیکه حدی بر شخص مریضی واجب شود آیا می توان هشتاد چوب نازک در کنار هم گذاشت و با آن یک ضربه بر بدن آن مریض زد؟ اگر پاسخ مثبت باشد آیا تعزیر هم همین حکم را دارد؟ با توجه به این مقدمه حکم مساله زیر را بیان فرمایید:

زنی در زمان مجرد بودن کاری کرده که حکم اش تعزیر بوده و اکنون پس از ازدواج در حالی که در دوران حمل به سر می برد و شوهرش نیز از این کار او مطلع نبوده، جرم او ثابت شده است، با توجه به اینکه این زن در حال حاضر مریض است و هم دوران حمل را سپرى مى کند و هم این که اگر تعزیر شود شوهر وى مطّلع گشته و ممکن است وى را طلاق دهد یا مفاسد دیگرى ایجاد مى شود، آیا در چنین مواردى مثلا مى توان سى ترکه نازک کنار هم گذاشت و به عنوان تعزیر با آن یک ضربه بر بدن او وارد کرد؟

 پاسخ:در مورد بیمار مى توان به تعداد حد، چوبه روى هم گذارد و بر بدن او زد و در مورد زن حامل باید بعد از وضع حمل اجراى حد شود. امّا در مورد تعزیر مى توان به یک یا چند شلاّق هم قناعت کرد و تعزیر منحصر به شلاّق نیست و مى توان در این گونه موارد به وسیله توبیخ یا نصیحت به شرط این که امید اثر در آن باشد قناعت کرد.

44- مجازات بی حجابی

سؤال: آیا در اسلام بدون توجه به مسائل دیگر، برای بی حجابی مجازاتی وجود دارد؟

پاسخ: اینگونه گناهان تعزیر دارد و تعزیر گاهی به صورت نصیحت است و گاهی به صورت جریمه مالی و یا غیر آن.

45- مجازات استفاده از قرص های روان گردان

سؤال: اگر بر اثر مصرف قرص های روان گردان حالت فرد به حد مستی برسد آیا مجازات شارب مسکر بر فرد جاری می شود؟

پاسخ: اگر تولید مستی کند مانند خمر، تعزیر دارد و تعزیر آن می تواند فقط یک شلاق کمتر از حد شرب خمر باشد.

46- حکم به تعزیر برای بی حجابی

 سؤال:آیا بی حجابی مانند شرب خمر حد دارد؟

پاسخ: حدّ خاصی برای آن تعیین نشده است اما حاکم شرع می تواند در موارد مقتضی در این زمینه حکم صادر کند و او را تعزیر نماید.

47- تعیین تعزیر در استمناء

سؤال: آیا فردی که مرتکب عمل استمناء گردد مجازات هم دارد ؟ مجازاتش چیست ؟

پاسخ: استمنا فقط تعزیر دارد و مقدار آن بسته به مصلحتی است که قاضی تشخیص می دهد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -