انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: اگر طلا را داماد يا پدر و مادر و بستگان داماد خريده و به عروس داده اند آيا عروس مالك مى شود؟ حال اگر طلا و اشياء قيمتى كه به عروس داده اند و قبض و اقباض شده بعد از مدتى مثلاً پنج سال طلاق واقع شد يا شوهر از دنيا رفت حكم آن اشياء چه مى شود؟ آيا دهندگان مى توانند پس بگيرند؟ مثلاً پدر شوهر بگويد من به خاطر اينكه عروسم بودى خريدم حالا طلاق يا فوت و... كه ديگر عروس من نيستى آنها را مى خواهم؟

پاسخ:  بستگى به آداب و رسوم هر قومى دارد كه به چه نيت مى دهند، اگر به قصد عاريه داده اند مى توانند پس بگيرند، اما اگر قصد هبه داشته اند چنانچه عين آن باقى نمانده است نمى توانند پس بگيرند و اگر عين آن باقى است و عروس هم رحم آنان نباشد پس گرفتن آن جايز است.

سؤال: آيا پول توجيبى كه پدر به فرزند مى دهد رضات او در طرز خرج كردن فرزند نيز شرط است يا خير؟ با توجه به اين كه طرز خرج كردن غير اسلامى نيست؟

پاسخ:  اگر پول را به فرزند بخشيده باشد در خرج كردن آن در راه حلال آزاد است، ولى سعى در رضايت پدر نمايد.

سؤال: آيا هبه نمودن در مرض موت صحيح است يا خير؟

پاسخ:  اقوى صحت است هرچند زائد بر ثلث باشد.

سؤال: در بعضى مناطق مرسوم است كه پدر زمين هاى خود را بين پسرانش تقسيم مى كند و هر يكى از پسران حصه خود را تصرف مى كند و از طرفى پدر هيچ گونه اظهارى نسبت به تمليك و يا هبه و ى اباحه در تصرف نمى كند، آى اين تقسيم موجب ملكيت است؟ يا آنكه زمين در ملك پدر باقى است؟ و اباحه در تصرف است؟

پاسخ:  حكم به اينكه اين عمل هبه يا اباحه تصرف است تابع قرائن و شواهدى است كه با اين عمل همراه است و تا دليل و ملاكى براى تمليك در بين نباشد در ملك پدر باقى است ولى ظاهر امر اين است كه هبه باشد و بعد از قبض و تصرف، پسران مالك مى شوند.

سؤال: در بعضى مناطق براى اينكه به دختر بعد از فوت پدر سهمى نرسد، پدر در زمان حيات خويش تمام دارايى و املاك و باغات خود را بين پسرانش تقسيم كرده و هبه مى نمايد تا بعد از فوت خويش ديگر دخترانش سهمى نداشته باشند حال آيا اين كار با اين نيت و قصد صحيح است يا خير؟

پاسخ:  اگر هبه با شرائط خود انجام گرفته است صحيح است ولى محروم كردن برخى از وراث كار خوبى نيست.

سؤال: يك نفر به همسر خودش خانه اش را هبه نموده و به قبض او رسانده است، آيا مى تواند واهب از هبه خويش برگردد؟

پاسخ:  بله مادامى كه عين مالى كه بخشيده شده باقى است، مى تواند رجع كند و پس بگيرد، هرچند كه بهتر آن است كه رجوع نكند.

سؤال:  پدرى خانه خود را در حال حيات به بچه صغير خود هبه كرد و كتباً وصيت كرده مسئله تصرفات خود پدر و كسانى كه در آن خانه نماز مى خوانند چه حكمى دارد؟

پاسخ:  چون پدر ولايت دارد در صورتى كه آن تصرفات به مصلحت صغير است اشكال ندارد.

سؤال: پدرى در حال حيات خودش بعضى از فرزندان را بر بعضى در هبه اموال ترجيح داده ولى بدون مرجح دنيوى و اخروى و بعد از مرگ بين ورثه نزاع مى شود يا حكم شرع مى تواند در وصيّت دخل و تصرف كند؟

پاسخ:  در صورتى كه هبه با شرائط خود تحقق پيدا كرده است بعداً نمى توان آن را تغيير داد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -