انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی سیستانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال : اينجانب مدتى است كه با همسرم اختلاف دارم و ايشان قبل از اينكه به خانه بنده بيايند از طريق دادگاه مطالبه مهر و نفقه نموده اند ، اين در حالى است كه قرار بود خانواده ايشان زمان عروسى را به ما اطلاع بدهند و اين مدت را ايشان در خانه پدرشان باشند عرف حاكم در بين اقوام ما اين است كه در اين مدت مرد نفقه نمى دهد ولى من در اين مدت با اعطاى هدايايى سعى كردم دينى بر عهده ام نباشد همينطور با ايشان در رابطه با پرداخت مهريه در اينده به صورت اقساط صحبت كرده بودم . از طرفى مدتى قبل ايشان در بين تعدادى (بيش از هشت نفر) از بزرگان فاميل اظهار داشتند قصد مراجعت به منزل اينجانب را ندارند و طلاق مى خواهند و اين موضوع را به كرات (بيش از سه مرتبه) عنوان نموده اند . (البته بنده حاضر به طلاق نيستم مگر به خواست ايشان باشد و با پاره اى توافقات) همچنين مقدارى نيز جواهرات به صورت امانت نزد ايشان است ( بنده نزد وجدان خود اسوده ام كه كوتاهى از اينجانب نبوده است) . سوالم اينست : وضعيت امانات شرعا چگونه خواهد بود ؟

پاسخ: هدآيائى كه زن و شوهر به يكديگر مى دهند چنانچه باقى باشد مى توانند پس بگيرند .

سؤال : اگر كسى هديه اى بدهد و شرطى در ضمن آن بكند مثلاً بگويد اين پول را بگير و با آن فلان چيز را بخر آيا ميشود از اين شرط تخلف كرد و در جاى ديگر آن پول را خرج نمود با توجه به اين مطلب كه آن پول فقط هديه است نه كفاره و نذر واگر شك داشته باشم كه هديه است يا كفاره و... حكم چيست؟

پاسخ: در هر دو فرض نميشود تخلف كرد.

سؤال : هديه گرفتن از کفار چه حکمي دارد؟

پاسخ: اشکال ندارد وملک انسان مي شود.

سؤال : مي خواستم بدانم که طلايي که خانواده داماد سر عقد به عروس هديه مي دهند متعلق به عروس است يا به داماد ؟

پاسخ: اگر طلائي باشد که خانم ها مي پوشند مربوط به زن است و اگر غير آن باشد مانند سکه و امثال آن مربوط به قصد شخص بخشنده که نوعاً از روي قرائن معلوم مي شود .

سؤال : آيا قرآن، دعاها و ذكرهاي ويژه محافظت، روزي و يا عافيت و سلامت را مي توان به كافران هديه داد؟

پاسخ: اگر جانب احترام رعايت شود و آنها در معرض بي حرمتي قرار نگيرند، مانعي ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -