انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی بهجت (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:  آيا معاملات حقيقى غير معوّضى كه مديون غير محجور نسبت به اموالش به قصد فرار از دين انجام مى  دهد، نافذ است؟

پاسخ:  تكليفا جايز نيست، چون ضرر رساندن به غير است، ولى وضعا نافذ است.

شرايط نفوذ معامله  ى مديون

سؤال:  اصولاً حضرت عالى تحت چه شرايطى معاملات مديون غير محجور را نافذ نمى  دانيد؟

پاسخ:  تا وقتى كه حاكم شرع او را حجر نكرده، تمام معاملاتش نافذ است.

حكم اموال كسى كه حقّ تصرّف ندارد

سؤال:   شخصى بنابر رأى و نظر عرف توانايى، اداره و دخل و تصرّف عرفى و عقلايى اموال و ثروت و دارايى خود را ندارد، چه كسى حقّ تصرف در اموال و كارهايش را دارد؟

پاسخ:  اگر بعد از بلوغ سفيه شده امر او با حاكم شرع است و بدون حكم حاكم هم تصرّفات او نافذ نيست، و اگر قبل از بلوغ سفيه بوده، ولايت او براى پدر و جدّ پدرى و وصىّ اين دو است، بنابر اظهر.

 وكيل كردن پسر سفيه توسّط وى

سؤال:   آيا شخص سفيه مى  تواند پسر خود را در دخل و تصرّف كارهاى خود تصرف قراردهد؟ موارد وصيّت و هبه... از وى قبول است؟

پاسخ:  اگر سفاهت او متّصل به كودكى او باشد، ولايت او با پدر و جدّ پدرى است و تصرّفات او بايد با اذن ايشان باشد و توكيل سفيه در آن چه كه تصرفات خودش بالمباشره در آن ها نافذ نيست، نيز صحيح نيست.

 منجّزات مريض

سؤال:  آيا منجّزات مريض مطلقا نافذ است يا فقط به مقدار ثلث نافذ است؟

پاسخ:  منجّزات از اصل است.

حكم اموال كسى كه تعادل فكرى ندارد

سؤال:  شخصى دو سال قبل از مرگ، تعادل فكرى خود را از دست داده و قادر به حفظ و حساب و مصرف عقلايى مال خود نبوده است. تصرّف بستگان و نزديكان و فرزندان او در مال او چه صورتى داشته است؟

پاسخ:  در صورتى كه اموال صرف در ضروريات ـ هر چند به حسب شأن ـ شده كه اگر در حال عادّى بود، همان  ها بدون ترديد در همان امور صرف مى  شد، هر چند براى بستگان و ميهمان  ها نه زيادتر از آن، مورد اجازه  ى حاكم وقت بوده و در زيادتى بر آن اجازه لازم است.

وظيفه  ى پدر در قبال اموال فرزند بى  موالات

سؤال:  فرزندى بعد از گذشت چند سال از سنّ بلوغ، دست مزد خود را بيهوده تلف مى  كند و هيچ در فكر آينده  ى خود نيست. آيا اجازه مى  فرماييد اينجانب ـ كه پدر او مى  باشم ـ گاهى پولش را از جيب او بردارم و به حساب دفترچه  ى پس اندازش واريز نمايم، بدون اين كه متوجّه شود، ولى حقّ برداشت با خود فرزند باشد تا از هدر دادن پولش جلوگيرى شود؟

پاسخ:  اگر سفيه است يا به حدّ رشد نرسيده، پدر در حفظ مالش، بر او ولايت دارد در حفظ مالش هر طور صلاح بداند.

 ولايت پدر و جد

سؤال:   آيا ولايت پدر و جد پدرى نسبت به فرزند صغير در عرض هم قرار دارد يا در طول هم است؟

پاسخ:  در عرض همديگر و به صورت استقلال است.

حجر كسى كه كارهاى غير عاقلانه انجام مى  دهد

سؤال:  شخصى است كارهاى غير عاقلانه انجام مى  دهد، مثلاً پول هاى خود را در اختيار افراد قمارباز قرار مى  دهد و فقط به گرفتن چك بى  محلّ از قمارباز اكتفا مى  كند، يا با اين كه زن و بچّه  ى او به خانه احتياج دارند، خانه را به ديگرى واگذار مى  كند.

1) آيا مى  توان او را از اين دخل و تصرّفات بازداشت؟ نظر شارع در مورد اين معضل چيست؟

 2) آيا فرزندان او مى  توانند به محاكم قضايى شكايت كنند؟

3) آيا حاكم شرع و نماينده ى ولى فقيه، با نبود شاكى مى  تواند رأسا اقدام نمايد؟

پاسخ:  اگر به حدّ سفيه باشد، با عدم ولىّ شرعى از پدر يا جدّ پدرى، حاكم شرع جامع الشرايط او را حجر و منع مى كند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -