انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز جماعت با اهل سنّت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: آيا مي‎شود در غير حج و در غير موارد تقيه هم به سنّي‎ها اقتدا كرد يا نه؟

پاسخ: در غير موارد تقيه جايز نيست هر چند در هنگام حج باشد.

سؤال: ـ شركت در نماز جماعت اهل سنّت و خواندن نمازهاي يوميه با آنها، آيا كفايت از نماز واجب مي‎نمايد يا نه؟

پاسخ: نماز با عامه در حال ضرورت بي اشكال است و در غير حال ضرورت هم شركت در جماعات آنان اگر موجب تأليف قلوب آنها و دفع اتهام به شيعه باشد خوب است و اعاده آن لازم نيست اگر چه موافق با احتياط است.

سؤال: شركت در نماز جماعت اهل سنّت، آيا اختصاص به مسجد الحرام و مسجد النبي دارد، يا در مساجد ديگر هم كافي است؟

پاسخ: در تمامي مساجد حكم همان است كه در جواب سوالقبل گفته شد.

سؤال: هر گاه براي تحبيب قلوب و وحدت مسلمين در نماز جماعت برادران اهل تسنن شركت كنيم كه قهراً نماز فاقد جزء يا شرط يا همراه با مانع باشد، آيا اين نماز در وسعت وقت صحيح است و مجزي و اعاده و قضا ندارد، با فرض اينكه اضطرار و ضرورتي نيست و مي‎تواند در مكان ديگر يا زمان ديگر بدون هيچ اشكالي نماز به طريق شيعه بخواند و همچنين در تقيه در موضوعات مثل وقوف در عرفات در روزي كه قاضي عامه حكم كرده با اينكه شك دارد، يا يقين به‎خلاف دارد، آيا وقوف با برادران اهل‎تسنن مجزي است؟

پاسخ: اگر شركت در جماعت موجب تأليف قلوب و دفع اتهام به شيعه باشد اعاده لازم نيست و نسبت به وقوف مشروحاً در جواب سوال668 تحت عنوان وقوف بيان شد.

سؤال: گاهي در نماز جماعت اهل سنّت پس از ركوع قنوت مي‎خوانند، تكليف شيعياني كه در نماز جماعت آنها شركت كرده‎اند، چيست؟

پاسخ: تبعيّت كنند.

سؤال: بعد التحيّه و السّلام معروض مي‎دارد همانگونه كه مستحضريد تقيّه در جايي است كه طرف مقابل از مذهب و عقيده انسان هيچ گونه آگاهي نداشته باشد و اگر از عقيده و مذهب انسان اطلاع پيدا كند باعث خطر براي انسان بشود لازم است كه انسان در اينجا تقيه كند تا جان و مالش از خطر محفوظ بماند، اما در مكه چنين چيزي وجود ندارد به اين معني كه سنّيهاي مكه همه مي‎دانند كه هر سال حجاج زيادي از شيعه به مكه مي‎آيند و مي‎دانند كه شيعيان در نماز مهر مي‎گذارند، موقع نماز دستها را روي هم نمي‎گذارند، بعد از حمد آمين نمي‎گويند وضو را به طريق ديگر مي‎گيرند.... و اگر چنانچه در نماز آنها شركت نكنيم خطري ما را تهديد نمي‎كند، پس آنها از مرام و مسلك ما با خبرند، بنابر اين تقيه در آنجا موضوعيتي ندارد فقط اين احتمال وجود دارد كه اگر ما در نماز آنها شركت كنيم باعث تأليف قلوب آنها بشود، حال اگر به اين عنوان در نماز آنها شركت كرديم آيا لازم است دوباره نمازمان را اعاده كنيم يا خير؟ چون بعضي از فقها در اين صورت اعاده نماز را لازم مي‎دانند نظر مبارك حضرتعالي در اين زمينه چيست؟

پاسخ: ممكن است مخالف، با اطلاع از عقيده عكس العملي نشان ندهد ولي اظهار عقيده و مخالفت عملي با او موجب فتنه و خطر گردد از اين جهت تقيه و موافقت با مخالف در عمل براي دفع خطر جائز و بلكه واجب مي‎گردد و بعبارة اخري تحقق موضوع جواز تقيه در صورت اطلاع طرف مقابل از عقيده و عدم آن هر دو ممكن است و اما عمل به تقيه و شركت در نماز اگر موجب تأليف قلوب شود نيز جايز است، و قضا و اعاده لازم ندارد ولي وجوب آن براي مجرّد تأليف قلوب معلوم نيست.

سؤال: در مسجد النبي(صلي الله عليه وآله) يا در بيت‎الله‎الحرام اتصال نيست براي نماز جماعت بخصوص براي بانوان پس اقتداء چه صورتي دارد؟

پاسخ: اگر اتصال نباشد اقتداء صحيح نيست و در اين صورت نماز را در بين جمع به قصد فرادي بخوانند.

سؤال: نماز جماعت در خانه خدا بصورت استداره چه صورتي دارد؟

پاسخ: مانع ندارد لكن نبايد مأموم به حسب دائره بر امام مقدّم باشد و احتياط آن است كه علاوه بر اين امام بر حسب دائره مقدّم بر مأموم و به خانه كعبه نزديكتر باشد بنابراين اگر امام جماعت در پشت حجر اسماعيل ايستاده باشد بايد مأمومين از تمام اطراف بيت فاصله بين حجر اسماعيل و خانه را رعايت نمايد.

سؤال: شركت در نماز جماعت اهل تسنّن(در صورت مجزي بودن) بدون رعايت اتصال صفوف چگونه است؟

پاسخ: ملحق شدن به جماعت آنان، در مواضعي از جماعت منعقده كه اتصال بر قرار است برخلاف تقيّه نيست و لازم است رعايت شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -