انهار
انهار
مطالب خواندنی

بيتوته در مني

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: چه مي‎فرماييد نسبت به شخصي كه قبل از غروب آفتاب شب سيزدهم از مني كوچ كرده، و بعد از ساعتي مثلاً مراجعت به مني مي‎نمايد، آيا واجب است شب را بماند و فردايش رمي جمرات نمايد يا نه؟

پاسخ: واجب نيست.

سؤال: زنان و پيرمردان و بيماران و كساني كه خوف از مشقّت و ازدحام دارند، آيا جايز است شب دوازدهم بعد از بيتوته در مني رمي جمرات را شبانه انجام داده، به مكّه معظمه بروند، و ديگر به مني بر نگردند، يا خير؟

پاسخ: جايز است.

سؤال: كسي كه بدون عذر نصف اول شب را در مني نبود، آيا واجب است نصف دوم را در مني، بماند، آيا كفّاره ترك مبيت را نيز بايد بدهد يا خير؟

پاسخ: بايد كفّاره هم بدهد.

سؤال: كساني كه مقداري از اول شب با عذر يا بدون عذر در خارج مني بودند، يا قبل از نصف شب خارج شدند، آيا كفّاره واجب است يا خير؟

پاسخ: در صورت عذر كفّاره واجب نيست، و بدون عذر احتياط ترك نشود.

سؤال: علامت گذاري حدود مني در سالهاي قبل با علامت گذاري كنوني كه به وسيله حكومت انجام گرفته فرق مي‎كند، و اين جانب كه شغلم حمله‎داري است در سالهاي قبل با حجاج در قطعه زميني بيتوته كرده‎ايم كه اگر تعيين فعلي حكومت صحيح باشد، بيتوته ما در خارج از مني بوده، و اگر تعيين قبلي صحيح باشد كه ما يقين به آن داريم طبق علامت قبلي و نظر پيران اهل مكّه بيتوته ما صحيح است، حال بنابراينكه تعيين حكومت صحيح باشد، آيا تكليف ما نسبت به بيتوته سالهاي قبل چيست؟ و در صورت وجوب كفّاره، آيا ابلاغ به همه حجاج لازم است يا نه؟

و آيا با توجه به اينكه در فرض مسأله بيتوته ترك نشده، بلكه اشتباه در مصداق بوده است، نسبت به حجاج ضامن مي‎باشم يا نه؟

پاسخ: اگر در محلي بيتوته كرده‎ايد كه يقين به مني بودن آن داشته‎ايد تا يقين پيدا نكنيد كه خارج مني بوده، قرباني لازم نيست، و در اين صورت ابلاغ و اعلام ضرورت ندارد.

سؤال: آيا در مناطق افزوده شده به مني مي‎توان بيتوته كرد؟

پاسخ: با امكان بيتوته در مني بيتوته در خارج مني جايز نيست.

سؤال: اين جانب شغلم حمله‎داري است، چندين سال قبل جايي را كه يقين داشتم جزء مني است با حاجي‎ها بيتوته نموده‎ام، و سالهاي بعد فهميدم و برايم يقين حاصل شد جايي كه سالهاي قبل بيتوته نموده‎ايم خارج از مني است، آيا كفّاره بر اين جانب و همه حجاج واجب است يا نه؟ و در صورتي كه كفّاره واجب باشد، آيا كفّاره حجاج بر عهده خودشان است يا بر عهده من؟ و آيا ابلاغ به حجاج واجب است يا نه؟ و اگر بعضي از آنان مرده باشند يا دسترسي به آنان نباشد تكليف چيست؟

پاسخ: كفّاره ترك بيتوته خود شما بر شما واجب است، و كفّاره ديگران بر شما واجب نيست، و لازم نيست به آنان اعلام نماييد واگر فهميدند كفّاره بر خود آنان واجب است.

سؤال: در سفر حج امسال روز يازدهم ذيحجه بعد از ظهر در حرم خدا طواف حج انجام دادم و چون مسئوليت روحانيت كاروان به عهده من بود تا حجاج را جمع و جور كردم حدود يك ساعت به مغرب به طرف «مني» حركت كردم. متأسفانه اتوبوس خط واحد به ترافيك سنگيني در حوالي«مني» برخورد كرد. پس از مأيوس شدن از رسيدن به اول مني در مغرب، از ماشين پياده شدم و دوان دوان آمدم «مني» ولي متأسفانه حدود يك ساعت و نيم از مغرب گذشته بود كه ما در اول مني بوديم. حال با توجه به اينكه احتياطاً نيمه دوم شب دوازده، نيّت بيتوته در مني را كرده‎ام و موفق به درك وقوف اول شب نشدم بفرماييد آيا كفّاره بر من واجب شده است يا نه؟

پاسخ: در فرض سوال، كه در مراجعت به مني كوتاهي و مسامحه نكرده‎ايد و قسمتي از شب را بيتوته نموده‎ايد كفّاره ندارد.

سؤال: كسي كه در حال احرام با زوجه‎اش آميزش كرده وظيفه‎اش در بيتوته چيست؟

پاسخ: بايد شب سيزدهم را نيز در مني بيتوته نمايد.

سؤال: اگر كسي با زوجه خود در حال احرام كارهاي غير از آميزش انجام داده باشد تكليف خود و زوجه‎اش در بيتوته چيست؟

پاسخ: در فرض سوالبنابر احتياط، شب سيزدهم را نيز بيتوته نمايد گرچه اقوي عدم وجوب بيتوته است.

سؤال: زني هستم كه به همراه مادر پيرم به مكه آمده‎ام و تمام كارهاي مادرم به علت ضعف و ناتواني او بر عهده من است آيا بر من هم ماندن در مني واجب است؟

پاسخ: بلي، واجب است، مگر اينكه بواسطه پرستاري او نتوانيد بمانيد كه در اين فرض، بنابر احتياط براي هر يك از شب يازدهم و دوازدهم يك قرباني ذبح كنيد و به فقراء بدهيد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -