بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَم
وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّه
چه کسانی از شفاعت محروم می شوند؟
هدف نهایی از خلقت انسان، بهره مندی او از نعمات اخروی است. با توجه به قصور اعمال انسان، تنها چشم امید وی در قیامت، بهره مندی از رحمت خدا و شفاعت مشفعین است. اما عواملی وجود دارد که حرکت در آن مسیر، انسان را از شفاعت محروم میگرداند.
ضروری بودن شفاعت در شریعت
یکی از ضروریات مسلّم دین اسلام، مساله شفاعت است.
علامه مجلسی، ضمن ضروری دانستن مساله شفاعت در بین مسلمین، به شفاعت غیر مسلمانان نیز قائل است.
بحارالانوار، ج ۸ ، ص ۲۹ – ۶۳.
لازم است به این مهم نیز توجه داشت که شفاعت مسالهای صرفا نظری نیست، بلکه اعتقاد به آن در زندگی انسان نیز، نقش خواهد داشت.
در این میان عدهای از این نعمت، به خاطر اعمالشان محروم خواهند بود.
محرومین از شفاعت، در قرآن
در سوره مبارکه مدثر طی آیات ۳۸ تا ۴۸، درباره معذّبین در جهنم، سخن به میان آمده.
در پایانِ معرفی این عده، آنان را محروم از شفاعت معرّفی میکند:
فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَهُ الشَّافِعِینَ.
(این گروه) شفاعتِ شفاعتکنندگان برایشان سودی ندارد».
سوره مدثر، آیه ۴۸.
چون شفاعت، حاصل برقراری پیوندی عمیق است، بین شفیع و شفاعت شونده است، در حالیکه این عده فاقد این پیوند میباشند، و در نتیجه از شفاعت شافعین محروم میگردند.
عوامل محروم شدن از شفاعت:
{۱} پایبند نبودن به نماز
اولین جُرمی که اهل جهنم، در این آیات به آن اعتراف میکنند، عدم التزام به نمازشان است.
قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّین؛
گفتند ما از نمازگزاران نبودیم.
سوره مدثر، آیه ۴۳.
از مهمترین ارکان اسلام، نماز است. سستی در نماز، علاوه بر اینکه انسان را از بسیاری از جلوههای رحمانی پروردگار، محروم میگرداند؛ آخرین راه نجاتِ آخرت را نیز، به روی او مسدود مینماید.
آقا رسول اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) فرموده است: انّ شفاعتنا لا تنال مستخفّابالصلاة.
شفاعت من به کسى که نمازش را سبک بشمارد، نمى رسد.
سفینه البحار، جلد، ۲، ص ۱۹.
{۲} رسیدگی نکردن به مساکین
در ادامه آیات سوره مدثر، از جمله کسانیکه مشمول شفاعت نمیشوند، آنانند که، نسبت به حال نیازمندان بسیار فقیر، بی تفاوت بودهاند.
وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِین.
و مسکین را طعام نمیدادیم».
سوره مدثر، آیه۴۴.
کلمه مسکین از سوی امام صادق(علیه السلام) اینگونه تفسیر شده:
الْفَقِیرُ الَّذِی لایَسْأَلُ وَ الْمِسْکِینُ الَّذِی هُوَ أَجْهَدُ مِنْهُ الَّذِی یَسْأَلُ.
فقیر کسى است که سؤال نمى کند، و مسکین حالش از او سخت تر است، و کسى است که از مردم سؤال و تقاضا مى کند.
وسائل الشیعه، جلد ۶، صفحه ۱۴۴.
ممکن است در اطراف انسان، نیازمندانی وجود داشته باشند، در صورتی که انسان به وجود ایشان علم داشته باشد، وظیفه دارد به وی کمک کند. برخی اوقات به سبب آبرومندی نیازمند، کسی از فقر وی مطلع نمیشود و مؤاخذهای برای اطرافیان نیست. اما گاهی آنقدر وضع آن نیازمند، سخت میگردد، که چارهای جز ابراز نیاز ندارد. این گروه همان مسکینانند. خداوند نسبت به فقرایی که میشناسیم و یاری نمیرسانیم، در قیامت مؤاخذه خواهد کرد، اما نسبت به مساکین؛ علاوه بر مؤاخذه، او را از شفاعت نیز محروم میکند.
اهمیت رسیدگی به حال مساکین تا بدان حد است که مؤمنین علاوه بر بذل مال به شخص مسکین؛ وظیفه دارد دیگران را به این کار تشویق کند.
وَ لا یَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْکِینِ.
(ویژگی اهل جهنم این است که) و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشویق نمینمود.
سوره الحاقه، آیه۳۴.
یحضُّ؛ مضارع از حض، به معناى تحریک و تشویق کردن است.
ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ۶۶۹.
{۳} غرق شدن در لهو و لعب دنیا
در ادامه، خداوند از زبان اهل دوزخ، علت فرورفتن در گناهشان را اینگونه بیان میکند:
وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ.
و با فرو رفتگان و تعمق کنندگان در غرور و اباطیل دنیا فرورفته بودیم.
ٰسوره مدثر، آیه۴۵.
«نخوض» از ماده «خوض»، در اصل به معنى ورود و حرکت در آب است، و سپس به ورود و آلوده شدن به سایر امور نیز گفته شده، ولى در قرآن، غالبا در مورد ورود در مطالب باطل و بیاساس استعمال میشود.
تفسیر نمونه، ۲۸جلد، ج۲۵، ص ۲۵۴.
قرآن مجید در زمینه غرق شدن در دنیا، به تحریک شهوات و امیال و آرزوها؛ و غرائز شیطانى میفرماید:
أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیاهَ الدُّنْیا بِالْآخِرَهِ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ.
اینان کسانیاند که زندگى [زودگذر] دنیا را به جاى آخرت خریدند؛ پس نه عذاب از آنان سبک شود و نه یارى شوند.
سوره بقره، آیه۸۶.
اسلام؛ با بهرهمندی از دنیا مخالف نیست، اما چانچه دنیا او را فریفته خویش بگرداند؛ و از هدف اصلی خلقتش، دور بگرداند، چنین دنیایی مذموم است و مورد نکوهش.
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله و سلّم) در مورد تفاوت این دو میفرمایند:
الدُّنْیا مَلْعُونَهٌ مَلْعُونٌ ما فیها إلّاما کانَ لِلّهِ مِنْها.
دنیا از نظر خدا مطرود است و آنچه در اوست نیز مطرود است، مگر آنچه براى خداست.
محجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۵، کتاب ذم الدنیا، ص ۳۵۳
{۴} اعتقاد نداشتن به قیامت
از دیگر عوامل دور شدن از شمول شفاعت، عدم باور به معاد؛ و تکذیب زبانی و یا عملی آن است:
وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ.
و همواره روز جزا را انکار میکردیم.
سوره مدثر، آیه۴۵.
در مقابل؛ باورِ به قیامت، انسان را نسبت به واجبات مقید و ملتزم میگرداند. به عنوان نمونه، خداوند در وصف اهل نماز میفرماید: «وَ الَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ[معارج، ۲۷] و کسانى که از عذاب پروردگارشان ترسانند». از آثار باور به معاد، مقید شدن به واجبات است.
{۵} دوری از رضایت خداوند
و در نهایت، آخرین چیزی که شخص را از شفاعت محروم میگرداند، دوری از رضای حضرت حق است.
یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُون.
او(خدا)، اعمال امروز و آینده و اعمال گذشتهی آنها را میداند؛ و آنها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است، شفاعت نمیکنند؛ و از ترس او بیمناکند.
سوره انبیاء، آیه۲۸.
خداوند؛ که صاحب مُلک و ملکوت است، در صورتیکه نخواهد شافعین کسی را شفاعت نمایند؛ ممکن نیست که محبت شفاعت شونده در دل شفیع جای گیرد، تا مشمول رحمت خدا شود.
از این جهت است که امام صادق(علیه السّلام) مىفرماید: «هر کس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود، باید در صدد جلب رضایت خداوند برآید. بدانید هیچ کس رضایت خداوند را جلب نخواهد کرد؛ مگر با اطاعت از خدا و پیامبر و اولیاى الهى از آل محمد (صلی الله علیه وآله).
بحارالانوار ج ۷۵، ص ۲۲۰.
لازم به ذکر است: اصل اولی آن است که شخص؛ با اعمال صالح، اسباب دوری از دوزخ را برای خویش فراهم کند. اما در صورت قصور رفتار ایمانی، امید به رحمت الهی و شفاعت شافعین، تنها دلگرمی مومنان است، که امید است با رفتار سوء، خود را از آن محروم نکرده باشند.