انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۶۱) منظور از اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، چه كسانی هستند؟

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِاللهِ الصَالِحین
منظور از اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، چه كسانی هستند؟
    
سؤال:
منظور از «اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ» در زیارت عاشورا دقيقا چه كسانی هستند؟
پاسخ:
زیارت عاشورا، ضمن آن که یکی از زیارات پر معنا و پر از رمز و راز آقا أبا عبدالله الحسین (علیه‌السّلام) می‌باشد، یک کتاب کامل اصول عقاید و دشمن شناسی و روش نگاه است که انسان را از ظاهر نگری به بصیرت و عمق‌نگری سوق می‌دهد.
همان‌طور که همگان مطلع هستند، در ذکر مصائب حضرت سیدالشهداء و یاران صدیق او (علیهم‌السّلام)، اذهان عمومی بیشتر ظاهر بین و مقطعی نگر بوده و به سوی فجایع اتفاقیه در دهه و روز عاشورا سوق می‌یابد و همه‌ی نگاه و بغض متوجّه عاملین جنایات و از جمله شمر، خولی، عمر سعد، ابن زیاد ... و در نهایت یزید (لعنةالله علیهم اجمعین) می‌گردد.
اما زیارت عاشورا به مسلمان و انسان واقعی می‌آموزد که سطحی نگر و ظاهر بین نباشیم، بلکه برای شناخت دوست و دشمن، خیر و شر، منفعت و ضرر، باید ضمن واقع‌بینی، از عمق نگری و بصیرت نیز برخوردار باشید. لذا در چند فراز به ریشه‌ها و علل و عوامل اشاره دارد.
امروزه پس از گذشت چندین قرن، جهان علم به این نقطه رسیده است که به هنگام مواجه با «بزه» و جرم شناسی، از هر نوع و در هر سطحی که باشد، باید ضمن برخورد با بزه‌کار و مجرم، به ریشه‌ها و علل و عوامل نیز توجه نمود تا تکرار نگردد.
اما اسلام همیشه به بصیرت دعوت نموده و زیارت عاشورا نیز این روش‌شناسی ارزشمند را در غالب زیارت ایفاد نموده است.
همان طور که در طرح سؤال اشاره شد است،
در فرازی می‌خوانیم:
فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ  وَالْجَوْرِ عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ
پس خدا لعنت کند امتی که اساس ظلم و ستم را بر علیه شما اهل بیت رسول بنیاد نهادند
ولَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَ اَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها
و خدا لعنت کند مردمی را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان
و دور کردند شما را از آن مرتبه هائی که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود
و در فرازهای دیگر می‌‌گوییم:
وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ
و خدا لعنت کند آن مردمی را که از امرای‏ ظلم و جور برای کشتن شما تمکین و اطاعت کردند
و نیز عرضه می‌داریم:
اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ  وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ.
همان طور که مشهود است، در این فرازها، ما به عنوان یک زائر، یعنی یک دوستدار و تابع ایشان اذعان می‌کنیم که یا «ابا عبدالله» تو به خاطر جهل، ظاهربینی، سطحی‌نگری و بی‌بصیرتی مردمان و امت زمان خود به مسلخ کشانده شدی، اما ما مانند آنها نیستیم.
ما می‌دانیم که مصائب عاشورا یک حادثه نبود بلکه یک جریان بود و ابتدای آن نیز از مرگ معاویه ملعون آغاز نگردید. بلکه سر سلسله‌ی این مصیبت‌ها، «اول ظالم» است، که سابقه‌ی آن می‌تواند به ماجرای سقیفه به صورت علنی و یا به قبل از آن و نفوذ کفار و یهودی مسلک‌های منافق به جامعه‌ی اسلامی به صورت غیر علنی برگردد.
قابل توجه است که در این زیارت، یزیدی که ما آن را ریشه‌ی این ظلم و جنایت می‌دانیم، در مرتبه‌ی پنجم آورده شده است. بدون آن که نام مشخصی به عنوان مصداق از چهار مرحله‌ی قبل بیاید. چرا که می‌خواهد توجه مسلمان را به این جلب نماید که کربلا، نتیجه‌ی نتیجه‌ی فتنه و توطئه و بی‌بصیرتی مردمی بود که چهار مرحله پشت سر گذاشت و پنجمی آنها یزید بود و نه اولی آنها. لذا می‌بینیم که قبل از یزید، نه تنها چهار مرحله، بلکه امتی لعن شده‌اند!!
امتی که با فتنه‌گران بودند
امتی که سکوت کردند
امتی که راضی بودند
امتی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم، اسباب و زمینه‌های این فجایع را مساعدت کردند.
در خصوص مراحل نیز، اگر لازم بود اسم بیان می‌گردید، چنان چه اسم‌های عمر سعد، شمر و آل ابی سفیان که همان معاویه و یزید باشند بیان شده است. اما می‌خواهد توجه مسلمان را از «شخص» و «مصداق» فردی، به جریان سوق دهد. لذا اگر بخواهیم به صورت واضح بیان نماییم که لابد آن چهار نفر اول، ابوبکر، عمر، عثمان و معاویه هستند، باز به نوعی سطحی‌نگری شده است. چرا که باید بدانیم، کدام جریان‌ها و عوامل زمینه‌ها را برای کنار زدن «ولایت» در دوران‌های متفاوت فراهم آورده است؟
فاعتبروا یا اولی الأبصار

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -