انهار
انهار
مطالب خواندنی

{۴} مسائل اقسام صاحبان عادت وقتیه و عددیه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
{۴} مسائل اقسام صاحبان عادت وقتیه و عددیه
سؤال
زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد، اگر در وقت عادت یا دو سه روز جلوتر یا دو سه روز عقب تر خون ببیند{۱}، به طوری که بگویند حیض را جلو یا عقب انداخته{۲} وظیفه اش چیست؟
{۱} آیةالله العظمی مظاهری: زنی که عادت وقتیه و عددیه، یا وقتیه دارد، اگر چند روز جلوتر یا عقب تر از وقت عادت خود خون ببیند
{۲} آیةالله العظمی خوئی: زنی که عادت وقتیّه دارد، اگر در وقت عادت، یک یا دو روز جلوتر خون ببیند
{۲} آیةالله العظمی تبریزی: زنی که عادت وقتیّه دارد، اگر در وقت عادت یا دو روز جلوتر خون ببیند
{۲} آیةالله العظمی سیستانی: زنی که عادت وقتیه دارد، چه عادت عددیه نيز داشته باشد یا نه، اگر در وقت عادت یک یا دو روز یا بیش از آن، جلوتر خون ببیند، به طوری که بگویند عادتش جلو افتاده
{۲} آیةالله العظمی فاضل لنکرانی: زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد، اگر در وقت عادت، یا دو سه روز جلوتر خون ببیند، به طوری که بگویند حیض را جلو انداخته و نیز اگر دیدن خون از ایّام عادت، تأخیر افتاده
{۲} آیةالله العظمی وحید خراسانی: زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد اگر در وقت عادت یا جلوتر خون ببیند به قدری که عرفاً بگویند عادتش جلو افتاده
{۲} آیةالله العظمی صافی گلپایگانی: زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد اگر در وقت عادت، دو روز جلوتر خون ببیند
پاسخ:
آیات عظام: امام خمینی، خوئی، گلپایگانی، اراکی، فاضل لنکرانی، بهجت، صافی گلپایگانی ، تبریزی، امام خامنه ای، سیستانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی، نوری همدانی، سبحانی، جوادی آملی، مظاهری: اگر چه آن خون، نشانه های حیض را نداشته باشد، باید به احکامی که برای زن حائض گفته شد عمل کند{۱}. و چنانچه بعد بفهمد حیض نبوده مثل این که پیش از سه روز پاک شود باید عبادتهایی را که بجا نیاورده قضا نماید{۲}.
{۱} آیةالله العظمی تبریزی: و نیز اگر چند روز جلوتر از وقت عادت یا چند روز با تأخیر از وقت عادت خون ببیند و احتمال جلو افتادن عادت یا تأخیر آن را بدهد، باید به احکام حائض عمل کند
{۲} آیةالله العظمی وحید خراسانی: و همچنین است در صورتی که از اول ایّام عادت تأخیر بیفتد ولی خارج از عادت نباشد؛ و اما خونی که خارج از ایّام عادت ببیند و دارای نشانه های حیض نباشد در صورتی که دو روز یا بیشتر از آخر ایّام عادت متأخّر باشد حیض نیست، و در کمتر از دو روز بنابراحتیاط واجب جمع کند بین تروک حائض و اعمال مستحاضه.
{۲} آیةالله العظمی مکارم شیرازی: باید به احکام زن حائض عمل کنند خواه آن خون نشانه های حیض را داشته باشد یا نه.
{۲} آیةالله العظمی شبیری زنجانی: در تمام اقسام عادت وقتیه و عددیه اگر زن خون ببیند و شروع آن در وقت عادت یا یکی دو روز جلوتر باشد – اگر چه آن خون زردرنگ باشد- باید از اول خون به مقدار عدد عادتش به احکام حائض عمل نماید و اگر خون ادامه داشت مستحب است تا ده روز استظهار کند (همانطور که در مسأله آینده گفته خواهد شد). و اگر خون از ده روز بگذرد استحاضه است، مگر در صورتی که عادت با نشانه حیض مشخص شده باشد (صورت دوم مسأله سابق) که چنانچه پس از ده روز خونی ببیند که نشانه حیض را داشته باشد و خونی که در وقت عادت یا یکی دو روز جلوتر دیده نشانه های حیض را نداشته باشد، خون نشانه دار، حیض است و خونی که در ایّام عادت دیده حیض نبوده؛ بنابراین تمام عبادتهای واجبی را که در آن زمان ترک کرده، باید قضا کند. و به طور کلی در جایی که عادت با نشانه حیض مشخص شده باشد چنانچه دو خون ببیند که هر یک به تنهایی بتواند حیض باشد و هر دو نتوانند حیض باشند و یکی از آن دو بدون نشانه، ولی در زمان حیض یا یکی دو روز جلوتر باشد، و دیگری در غیر زمان حیض ولی با نشانه حیض باشد، خون با نشانه حیض، حیض است و خون زمان عادت، استحاضه؛ بر خلاف سایر اقسام عادت که خون زمان عادت حیض است. در پاره ای از مسائل آینده که حیض بودن خون زمان عادت بر حیض بودن خون نشانه دار مقدّم شمرده شده، مراد اقسام معمولی عادت است که به وسیله نشانه حیض مشخص نشده است.
    
به نقل از:
فتاوای هفده مرجع تقلید به ترتیب حروف الفبا، پس از امام خمینی:
مراجع و آیات عظام متوفّی (قدّس سرّهم)
(۱) امام خمینی. (۲) اراکی. (۳) بهجت.
(۴) تبریزی. (۵) خوئی. (۶) فاضل لنکرانی.
(۷) گلپایگانی. (۸) صافی گلپایگانی.
مراجع و آیات عظام حیّ (مدّ ظلّهم)
(۱) امام خامنه ای. (۲) جوادی آملی.
(۳) سبحانی. (۴) سیستانی. (۵) شبیری زنجانی.
(۶) مظاهری. (۷) مکارم شیرازی.
(۸) نوری همدانی. (۹) وحید خراسانی.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -