انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۲۵) خشک کردن دست و صورت پس از وضو

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ
خشک کردن دست و صورت پس از وضو
سؤال:
آیا خشک کردن دست و صورت پس از وضو کراهت دارد؟
پاسخ:
در باب خشک‌کردن دست و صورت بعد از انجام وضو، روایات مختلفی از معصومین (علیهم السلام) نقل شده است؛ که به چند دسته تقسیم میشوند:
 
دسته اول:
روایاتی که این‌کار را جایز دانسته‌اند؛[۱] برای نمونه، در روایتی با سند صحیح آمده است، محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) درباره خشک کردن اعضای وضو با دستمال پرسید و حضرت در پاسخ فرمود: «اشکالی ندارد».[۲]
[۱] وسائل الشیعة، ج ‏۱، ص ۴۷۴.
[۲] تهذیب الاحکام، ج ۱1، ص ۳۶۴.
دسته دوم:
روایاتی که دلالت بر انجام این‌کار توسط معصوم (علیه السلام) دارد و به انجام آن تشویق می‌کند:
در حدیثی با سند صحیح آمده است، امام صادق (علیه السلام) در حال احرام، پس از وضو گرفتن صورت خود را با دستمالی پاک کرد:
منصور بن حازم قال: «رَأَیْتُ أَبا عَبْدِ الله وَ قَدْ تَوَضَّأَ وَ هُوَ مُحْرِمٌ ثُمَّ أَخَذَ مِنْدِیلًا فَمَسَحَ بِهِ وَجْهَهُ».[۳] ظاهر این روایت، با استحباب خشک نکردن اعضای وضو، تنافی دارد.
[۳] من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۵۴.
دسته سوم:
روایاتی که انجام این عمل را به آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) استناد داده، و می‌گوید آن‌حضرت دستمال مخصوصی در محل نماز خواندن خود در خانه قرار داده بود که با آن فقط آب وضوی صورت خود را خشک می‌کرد: «کَانَتْ لِعَلِیٍّ خِرْقَةٌ یُعَلِّقُهَا فِی مَسْجِدِ بَیْتِهِ لِوَجْهِهِ إِذَا تَوَضَّأَ یَتَمَنْدَلُ بِهَا».[۴] در هر حال، برخی از این روایات؛ صحیح و برخی دیگر ضعیف‌اند.
[۴] وسائل الشیعة، ج ۱، ص ۴۷۵.
 
دسته چهارم:
روایتی که امر به خشک کردن اعضای وضو بعد از آن، می‌کند:
در حدیث موثّقه‌ای آمده است؛ که آقا امام صادق (علیه السلام) به فرزندش اسماعیل سفارش می‌کند که اعضای وضویش را با قسمت پایین لباسش خشک کند: «افْعَلْ هَکَذَا فَإِنِّی هَکَذَا أَفْعَل‏».
[۵] تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۳۵۷.
دسته پنجم:
احادیثی که خشک نکردن اعضای وضو را مستحب دانسته است:
آقا امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «مَنْ تَوَضَّأَ وَ تَمَنْدَلَ کُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ مَنْ تَوَضَّأَ وَ لَمْ یَتَمَنْدَلْ حَتَّى یَجِفَّ وَضُوؤُهُ کُتِبَ لَهُ ثَلَاثُونَ حَسَنَةً»؛[۶] کسی که وضو بگیرد و اعضای وضویش را با دستمال خشک کند، یک حسنه برایش نوشته خواهد شد و کسی که این ‌ار را نکند تا این‌که خودش خشک شود، سی حسنه برایش نوشته می‌شود.
[۶] الکافی، ج ۳، ص ۷۰.
این روایت نیز با یک سند نقل شده ولی این سند به جهت مجهول بودن دو نفر از راویان آن؛[۷] ضعیف است.
[۷] یعنی: علی بن معلّى‏ اسدی و  إبراهیم بن محمد بن حمران‏.
همان‌طور که مشاهده می‌شود، روایتی که تشویق به خشک نکردن رطوبت وضو از اعضای آن می‌کند، هم از لحاظ سند و هم به دلیل داشتن روایات متضاد و متعدد، توانایی مقابله با آنها را ندارد و در موضع ضعف قرار دارد. و یک برداشت از مجموعه روایات هم می‌تواند این باشد که وضو برای پاکیزگی و طهارت ظاهری و باطنی است و نباید این طهارت ظاهری نیز از بین برود. از طرفی در آن محیط، بیشتر پارچه‌ها و حوله‌هایی که برای خشک‌کردن بدن مورد استفاده قرار می‌گرفت، چندان تمیز و بهداشتی نبود و در بسیاری از موارد، مردم با گوشه‌ای از لباس آلوده خود، صورتشان را خشک می‌کردند که خشک‌نکردن صورت، بهداشتی‌تر از استفاده از حوله و لباس‌های آلوده بود؛ از این‌رو در برخی روایات بالا ملاحظه می‌کنیم که اگر شخص یک حوله مخصوص وضو وجود داشته باشد، ایرادی نداشته و در روایت دیگری از آقا امام صادق (علیه السلام) هم می‌خوانیم که تنها اگر لباس انسان تمیز باشد، خشک کردن صورت بعد از وضو با آن اشکالی نخواهد داشت: «لَا بَأْسَ بِمَسْحِ الرَّجُلِ وَجْهَهُ بِالثَّوْبِ إِذَا تَوَضَّأَ إِذَا کَانَ الثَّوْبُ نَظِیفاً».[۸]
[۸] تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۳۶۴.
با این حال؛ برخی از فقها روایات ناظر به جواز را حمل بر تقیه کرده و یا آن‌که وضو در برخی روایات را به معنای شستن دست و صورت برای غیر نماز دانسته و نیز جواز در برخی روایات را به معنای عدم حرمت گرفته و به تقویت حدیث اخیر پرداخته و قائل به استحباب خشک نکردن اعضای وضو شده‌اند.[۹] و گفته‌اند مشهور میان فقها این است که بعد از وضو، خشک‌کردن اعضا مکروه است.[۱۰]
[۹] وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۴۷۳ و ۴۷۵.
[۱۰] معتصم الشیعة فی أحکام الشریعة، ج ‌، ص ۳۵۷.
الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج ‌، ص ۴۱۳.
غنائم الأیام فی مسائل الحلال و الحرام، ج ‌، ص ۲۰۲.
دسته ششم:
دسته‌ای دیگر از علما، این توجیهات را نپذیرفته و حکم کراهت خشک کردن را ثابت ندانسته‌اند،[۱۱] همچنین گفته‌اند: اگر این کراهت شهرت فتوایی نداشت، می‌شد به راحتی قائل به عدم کراهت آن شد.[۱۲]
[۱۱] جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ۲، ص ۳۴۵، چاپ بیروت.
العروة الوثقی مع التعلیقات: امام خمینی، خویی، سید ابو القاسم، گلپایگانی، سید محمد رضا، مکارم شیرازی، ج ۱، ص ۱۶۳.
[۱۲]. جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ۲، ص ۳۴۵.
فتاوای برخی از مراجع عظام تقلید معاصر:
آیةالله العظمی امام خامنه‌ای:
مکروه است. مگر اینکه دستمال یا پارچه معیّنى را مخصوص این کار قرار دهد.
آیةالله العظمی سیستانی:
مشهور نزد فقها کراهت این کار است.
آیةالله العظمی شبیری زنجانی:
بهتر است اگر عذری ندارند، خشک نکنند.
آیةالله العظمی صافی گلپایگانی:
مکروه است.
آیةالله العظمی مکارم شیرازی:
مکروه است.
آیةالله العظمی نوری همدانی:
مانعی ندارد و اگر حوله مخصوصی برای این کار باشد، کراهت نیز ندارد.
    
پایگاه اینترنتی انهار پس از ویرایش و زیباسازی از سایت اسلام کوئست.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -