انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۱۲) احادیث پاداش صبر در برابر مصیبت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ اَلصَّالِحِين وَ رَحمَةُ الله
احادیث پاداش صبر در برابر مصیبت
    
(۱) آحاد جامعه هر کس به نوعی گرفتار مشکلات هستند.
همه ی آحاد جامعه هر کس به نوعی در زندگی گرفتار مشکلات هستند اما باید بدانیم که خدا در برابر لحظه به لحظه ی مصیبت و گرفتاری هایی که انسان در دنیا تحمل میکند، پاداش قرار داده است؛ به طوری که وقتی بنده در آخرت، پاداش صبوری های خود را که در برابر مصیبت های دنیا کرده میبیند، چنان شگفت زده میشود که آرزو میکند که ای کاش در دنیا با قیچی تکه تکه میشدم تا در مقابل این مصیبت بزرگ، پاداش عظیم تری نصیبم میشد…
    
فهرست مطالب:
(۱) آحاد جامعه هر کس به نوعی گرفتار مشکلات هستند.
(۲) اقسام صبر:
(۳)
(۴)
(۵)
(۶)
(۷)
(۸)
(۹)
(۱۰)
    
اگر مؤمن پاداش صبر را میدانست
قال الصادق (علیه السّلام): لَو یَعلَمُ المُومِنُ مَا لَهُ مِنَ الاَجرِ فِی المَصَائِبِ لَتَمَنَی اَنَهُ قُرَضَ بِالمَقَارِیضُ.
اگر مومن می دانست پاداش مصیبت و گرفتاری هایش چقدر است، آرزو می کرد در دنیا با قیچی تکه تکه می شد.
کافی، ج۲،ص۲۵۵.
اقسام صبر
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ و َصَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ؛
صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصيبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترك گناه.
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص91، ح15.
معنی صبر
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): اَلصَّبرُ اَن يَحتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنوبُهُ و َيَكظِمَ ما يُغضِبُهُ؛
صبر آن است كه انسان گرفتارى و مصيبتى را كه به او مى رسد تحمل كند و خشم خود را فرو خورد.
عیون الحکم و المواعظ (لیثی) ص 56 ، ح 1439.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): عَلَامَةُ الصَّابِرِ فِي ثَلَاثٍ أَوَّلُهَا أَنْ لَا يَكْسَلَ وَ الثَّانِيَةُ أَنْ لَا يَضْجَرَ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا يَشْكُوَ مِنْ رَبِّهِ تَعَالَى لِأَنَّهُ إِذَا كَسِلَ فَقَدْ ضَيَّعَ الْحَقَّ وَ إِذَا ضَجِرَ لَمْ يُؤَدِّ الشُّكْرَ وَ إِذَا شَكَا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ.
صبور سه نشانه دارد : اول آن كه سستى نمى كند ، دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند ؛ زيرا اگر سستى كند، حق را ضايع كرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصيت كرده است .
علل الشرايع، ج۲، ص۴۹۸، ح۱.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): لِلصَّبْرِ أَرْبَعُ شُعَبٍ الشَّوْقُ وَ الشَّفَقَةُ وَ الزَّهَادَةُ وَ التَّرَقُّبُ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا تَهَاوَنَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَات‏.
صبر چهار شعبه دارد : شوق، ترس، زهد و انتظار ، هر كس شوق بهشت داشته باشد ، از هوا و هوس دست مى كشد و هر كس از آتش بترسد، از حرام ها خود را نگه مى دارد و هر كس به دنيا بى اعتنا باشد ، گرفتارى ها را به چيزى نگيرد و هر كس منتظر مرگ باشد ، در كارهاى خير بكوشد .
معدن الجواهر ص 40.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ جَمَعَ اللَّهُ لَهُ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ الرِّضَا بِالْقَضَاءِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْبَلَاءِ وَ الدُّعَاءُ عِنْدَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ.
كسى كه سه خصلت در او باشد خداوند خير دنيا و آخرت را براى او فراهم مى كند: خشنودى به مقدّرات، صبر در بلا و دعا در سختى و راحتى .
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج68، ص156، ح71.
قال الکاظم (علیه السّلام): اصْبِرْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ اصْبِرْ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَإِنَّمَا الدُّنْيَا سَاعَةٌ فَمَا مَضَى مِنْهَا فَلَيْسَ تَجِدُ لَهُ سُرُوراً وَ لَا حُزْناً وَ مَا لَمْ يَأْتِ مِنْهَا فَلَيْسَ تَعْرِفُهُ فَاصْبِرْ عَلَى تِلْكَ السَّاعَةِ الَّتِي أَنْتَ فِيهَا فَكَأَنَّكَ قَدِ اغْتَبَطْت‏.
بر طاعت خدا صبر كن و در ترك معاصى او شكيبا باش ؛ زيرا دنيا لحظه اى بيش نيست . آنچه گذشته جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نيامده نيز خبرى ندارى . پس لحظه اى را كه در آن به سر مى برى ، صبور باش چنان كه گويى خوشبخت و خوشحالى .
تحف العقول ص 396 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج75، ص311، ح1.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): فَصَبْراً عَلَى دُنْيَا تَمُرُّ بِلَأْوَائِهَا كَلَيْلَةٍ بِأَحْلَامِهَا تَنْسَلِخ‏.
در برابر دنيايى كه گرفتارى آن، مانند خواب هاى پريشان شب مى گذرد شكيبا باش.
امالی (صدوق) ص 622 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج40، ص348، ح29.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): إِنَّ الْمَعُونَةَ تَنْزِلُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَةِ وَ إِنَّ الصَّبْرَ يَنْزِلُ عَلَى قَدْرِ شِدَّةِ الْبَلَاءِ.
براستى كه كمك از جانب خداوند به اندازه هزينه مى رسد و صبر از جانب خداوند به اندازه گرفتارى مى آيد.
من لا یحضره الفقیه ج 2، ص 294 ، ح 2498 {شبیه این حدیث در امالی(صدوق) ص 552 ، ح 3 }.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): إِنَّكَ إِنْ صَبَرْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ.
اگر صبر كنى مقدرات الهى بر تو جارى مى شود و اجر خواهى بُرد و اگر بيتابى كنى باز هم مقدرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناهكار خواهى بود.
جامع الأخبار(شعیری) ص 116.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): الصَّبْرُ فِي الْأُمُورِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا فَارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ وَ إِذَا فَارَقَ الصَّبْرُ الْأُمُورَ فَسَدَتِ الْأُمُورُ.
نقش صبر در كارها همانند نقش سر در بدن است؛ همچنان كه اگر سر از بدن جدا شود، بدن از بين مى رود، صبر نيز هرگاه همراه كارها نباشد، كارها تباه مى گردند.
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص90، ح9.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): الْحِلْمُ حِجَابٌ مِنَ الْآفَاتِ.
بردبارى، مانعى در برابر آفت هاست.
عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 24 ، ح 228.
قال الباقر (علیه السّلام): فى قَولِهِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً قَالَ قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُقَالَ لَكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّابَ الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ وَ يُحِبُّ الْحَيَّ الْحَلِيمَ الْعَفِيفَ الْمُتَعَفِّفَ.
درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنت كننده، دشنام دهنده، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد.
امالى (صدوق) ص 254.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): يَا عَلِيُّ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَشْبَهِكُمْ بِي خُلُقاً قَالَ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً وَ أَعْظَمُكُمْ حِلْماً وَ أَبَرُّكُمْ بِقَرَابَتِهِ وَ أَشَدُّكُمْ مِنْ نَفْسِهِ إِنْصَافا.
به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: آيا تو را خبر ندهم كه اخلاق كدام يك از شما به من شبيه تر است؟ عرض كردند: آرى، اى رسول خدا. فرمودند: آن كس كه از همه شماخوش اخلاق تر و بردبارتر و به خويشاوندانش نيكوكارتر و با انصاف تر باشد.
من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 370.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): إِنَّ العَبدَ لَيَحرُمُ نَفسَهُ الرِّزقَ الحَلالَ بِتَركِ الصَّبرِ، و َلا يُزادُ عَلى ما قُدِّرَ لَهُ؛
بنده به سبب بى صبرى، خودش را از روزى حلال محروم مى كند و بيشتر از روزى مقدّر هم نصيبش نمى شود.
شرح نهج البلاغه(لبن ابی الحدید) ج 3، ص 160.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): اَلحِلمُ يُطفى نارَ الغَضَبِ و َالحِدَّةُ تُؤَجِّجُ إِحراقَهُ؛
بردبارى آتش خشم را فرو مى نشاند و تندى آن را شعله ورتر مى كند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 287 ، ح 6450.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): مَن غاظَكَ بِقُبحِ السَّفَهِ عَلَيكَ، فَغِظهُ بِحُسنِ الحِلمِ عَنهُ؛
هر كس با زشتىِ سبكسرى تو را خشمگين كرد تو با زيبايى بردبارى او را به خشم آور.
عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 460 ، ح 8358.
قال الصادق (علیه السّلام): ثَلَاثَةٌ لَا تُعْرَفُ إِلَّا فِي ثَلَاثِ مَوَاطِنَ- لَا يُعْرَفُ الْحَلِيمُ إِلَّا عِنْدَ الْغَضَبِ وَ لَا الشُّجَاعُ إِلَّا عِنْدَ الْحَرْبِ وَ لَا أَخٌ إِلَّا عِنْدَ الْحَاجَة.
سه كس اند كه جز در سه جا شناخته نمى شوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص229، ح 107.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): أَشرَفُ الخَلائِقِ التَّواضُعُ و َالحِلمُ و َلينُ الجانِبِ؛
شريف ترين اخلاق، تواضع، بردبارى و نرم خويى است.
عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 115 ، ح 2555.
قال الصادق (علیه السّلام): اَلحِلمُ سِراجُ اللّه …  الْحِلْمُ يَدُورُ عَلَى خَمْسَةِ أَوْجُهٍ أَنْ يَكُونَ عَزِيزاً فَيُذَلَّ أَوْ يَكُونَ صَادِقاً فَيُتَّهَمَ أَوْ يَدْعُوَ إِلَى الْحَقِّ فَيُسْتَخَفَّ بِهِ أَوْ أَنْ يُؤْذَى بِلَا جُرْمٍ أَوْ أَنْ يَطْلُبَ بِالْحَقِّ فَيُخَالِفُوهُ فِيهِ فَإِذَا آتَيْتَ كُلًّا مِنْهَا حَقَّهُ فَقَدْ أَصَبْتَ.
بردبارى چراغ خداست… پنج چيز است كه بردبارى مى طلبد: شخص عزيز باشد و خوار شود، راستگو باشد و نسبت ناروا داده شود، به حق دعوت كند و سبكش بشمارند، بى گناه باشد و اذيت شود، حق طلبى كند و با او مخالفت كنند. اگر در هر پنج مورد، به حق رفتار كنى، بردبار هستى… .
مصباح الشریعه ص 154 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68 ، ص422، ح61.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): اَلحِلمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَ العَقلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاستُر خَلَلَ خَلقِكَ بِحِلمِكَ وَ قاتِل هَواكَ بِعَقلِكَ؛
بردبارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است، پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 551 ، حكمت 424.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): إن لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَكَ أَن يَكونَ مِنهُم؛
اگر بردبار نيستى خود را بردبار جلوه ده، زيرا كمتر كسى است كه خود را شبيه گروهى كند و بزودى يكى از آنان نشود.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 506 ، حكمت 207.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): كادَ الحَليمُ أَن يَكونَ نَبيّا؛
آدم بردبار به پيامبرى نزديك است.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج43، ص70، ح61.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): لَيسَ بِحَليمٍ مَن لَم يُعاشِر بِالمَعرُوفَ مَن لا بُدَّ لَهُ مِن مُعاشَرَتِهِ حَتّى يَجعَلَ اللّه  مِن ذلِكَ مَخرَجا؛
بردبار نيست آن كه با كسى كه چاره اى جز معاشرت با او ندارد به نيكى معاشرت نكند تا اين كه خداوند براى او راه نجاتى از معاشرت با وى فراهم آورد.
نهج الفصاحه ص 660 ، ح 2392.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): لَيْسَ الْحَلِيمُ مَنْ عَجَزَ فَهَجَمَ وَ إِذَا قَدَرَ انْتَقَمَ إِنَّمَا الْحَلِيمُ مَنْ إِذَا قَدَرَ عَفَا وَ كَانَ الْحِلْمُ غَالِباً عَلَى كُلِّ أَمْرِه‏.
كسى كه چون ناتوان شود هجوم برد و چون قدرت يابد انتقام گيرد بردبار نيست، بلكه بردبار كسى است كه قدرت داشته باشد اما گذشت كند و بردبارى بر تمامى امور او غالب باشد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 286 ، ح 6437.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): مَن حَلَمَ عَن عَدُوِّهِ ظَفِرَ بِهِ؛
هر كس در مقابل دشمن بردبار باشد بر او پيروز مى شود.
كنزالفوائد ج 1 ، ص 319.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): فَأَمَّا الْحِلْمُ فَمِنْهُ رُكُوبُ الْجَمِيلِ وَ صُحْبَةُ الْأَبْرَارِ وَ رَفْعٌ مِنَ الضِّعَةِ وَ رَفْعٌ مِنَ الخَسَاسَةِ وَ تَشَهِّي الْخَيْرِ وَ تَقَرُّبُ صَاحِبِهِ مِنْ مَعَالِي الدَّرَجَاتِ وَ الْعَفْوُ وَ الْمَهَلُ وَ الْمَعْرُوفُ وَ الصَّمْتُ فَهَذَا مَا يَتَشَعَّبُ لِلْعَاقِلِ بِحِلْمِه‏.
حاصل بردبارى: آراسته شدن به خوبيها، هم نشينى با نيكان، ارجمند شدن، عزيز گشتن، رغبت به نيكى، نزديك شدن بردبار به درجات عالى، گذشت، آرامش  و تأنى، احسان  و خاموشى. اينها ثمره  بردبارى  عاقل  است.
تحف العقول ص16.
قال الرضا (علیه السّلام):  لَا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ وَ حُسْنُ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزَايَا.
هیچ بنده  اى حقیقت ایمانش را کامل نمى  کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین  شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبت ها و بلاها.
تحف العقول ص 446 – بحار الانوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص 339.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): إِنَّ المُؤمِنَ… إذا أَصابَتهُ شِدَّةٌ صَبَرَ… وَالمُنافِقُ … إِذا أصابَتهُ شِدَّةٌ ضَغا؛
مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى ‏تاب.
تحف العقول ص 212.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): خَيرُ النّاسِ مَن اِن اُغضِبَ حَلُمَ وَ اِن ظُلِمَ غَفَرَ وَ اِن اُسى‏ءَ اِلَيهِ اَحسَنَ؛
بهترين مردم كسى است كه اگر او را به خشم آورند، بردبارى نمايد و چنانچه به او ظلم شود، ببخشايد و چون به او بدى شود، خوبى كند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 285 ، ح 6394.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): احْتَمِلْ مَا يَمُرُّ عَلَيْكَ فَإِنَّ الِاحْتِمَالَ سِتْرُ الْعُيُوبِ، وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ.
در برابر آنچه بر تو مى‏گذرد، بردبار باش، زيرا بردبارى، عيب‏ها را مى‏پوشاند. به راستى كه نيمى از عقل، بردبارى و نيمه ديگرش خود را به غفلت زدن است.
عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 84 ، ح 2039.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): اَطعِمُوا المَرأَةَ فى شَهرِها الَّذى تَلِدُ فيهِ التَّمرَ فَاِنَّ وَلَدَها يَكونُ حَليما نَقيّا ؛
به زن، در ماهى كه زايمان كرده ، خرما بدهيد ، چرا كه فرزند او بردبار و پاك مى ‏شود.
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 63 ، ص 141 ، ح 14.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): ثَلَاثٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ فَلَيْسَ مِنِّي وَ لَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا هُنَّ قَالَ حِلْم‏ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ وَ حُسْنُ خُلُقٍ يَعِيشُ بِهِ فِي النَّاسِ وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها كدامند؟ فرمودند: بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند، اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.
خصال ص 145، ح 172 {شبیه این حدیث در وسایل الشیعه ج 20 ، ص 359 ، ح 25829 }.
قال الصادق (علیه السّلام): كَمَالُ الْأَدَبِ وَ الْمُرُوءَةِ سَبْعُ خِصَالٍ الْعَقْلُ وَ الْحِلْمُ وَ الصَّبْرُ وَ الرِّفْقُ وَ الصَّمْتُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الْمُدَارَاةُ.
كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى، صبر، ملايمت، سكوت، خوش‏اخلاقى و مدارا.
معدن الجواهر ص 59.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): اِنَّكَ مُقَوَّمٌ بِاَدَبِكَ فَزَيِّنهُ بِالحِلمِ؛
تو با ادبت ارزش‏گذارى مى‏شوى، پس آن را با بردبارى زينت بخش.
عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 172 ، ح 3599.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): العدل حسن و لكن في الامراء أحسن، السّخاء حسن و لكن في الأغنياء أحسن، الورع حسن و لكن في العلماء أحسن، الصّبر حسن و لكن في الفقراء أحسن، التّوبة حسن و لكن في الشّباب أحسن، الحياء حسن و لكن في النّساء أحسن.
عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.
نهج الفصاحه ص 578 ، ح 2006.
قال الصادق (علیه السّلام): إِيَّاكَ وَ خَصْلَتَيْنِ الضَّجَرَ وَ الْكَسَلَ فَإِنَّكَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ وَ إِنْ كَسِلْتَ لَمْ تُؤَدِّ حَقّاً.
از دو خصلت بپرهيز: بى‏ حوصلگى و تنبلى، زيرا اگر كم‏ حوصله باشى بر حق شكيبايى نكنى و اگر سست و تنبل باشى حقّى را ادا نكنى.
من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 355 ، ح 5762 – امالى(صدوق) ص 543.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَشْبَهِكُمْ بِي قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّه‏ قَالَ أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً وَ أَلْيَنُكُمْ كَنَفاً وَ أَبَرُّكُمْ بِقَرَابَتِهِ وَ أَشَدُّكُمْ حُبّاً لِإِخْوَانِهِ فِي دِينِهِ وَ أَصْبَرُكُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَكْظَمُكُمْ لِلْغَيْظِ وَ أَحْسَنُكُمْ عَفْواً وَ أَشَدُّكُمْ مِنْ نَفْسِهِ إِنْصَافاً فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ.
آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق‏تر، نرم‏خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينى‏اش دوست‏دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورنده ‏تر و با گذشت‏تر و در خرسندى و خشم با انصاف ‏تر باشد.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 240، ح 35.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): خَمسٌ مِن سُنَنِ المُرسَلينَ: اَلحَياءُ وَ الحِلمُ وَ الحِجامَةُ وَ السِّواكُ وَ التَّعَطُّرُ.
پنج چيز از سنت پيغمبران است: حيا، بردبارى، حجامت كردن، و مسواك و عطر زدن.
نهج الفصاحه ص 462 ، ح 1463.
كانَ النَّبىّ صلی الله علیه و آله قَبْلَ الْمَبْعَثِ مَوْصُوفاً بِعِشْرِينَ خَصْلَةً مِنْ خِصَالِ الْأَنْبِيَاءِ لَوِ انْفَرَدَ وَاحِدٌ بِأَحَدِهَا لَدَلَّ عَلَى جَلَالِهِ فَكَيْفَ مَنِ اجْتَمَعَتْ فِيهِ كَانَ نَبِيّاً أَمِيناً صَادِقاً حَاذِقاً أَصِيلًا نَبِيلًا مَكِيناً فَصِيحاً عَاقِلًا فَاضِلًا عَابِداً زَاهِداً سَخِيّاً كَمِيّاً قَانِعاً مُتَوَاضِعاً حَلِيماً رَحِيماً غَيُوراً صَبُوراً مُوَافِقاً مُرَافِقاً لَمْ يُخَالِطْ مُنَجِّماً وَ لَا كَاهِناً وَ لَا عَيَّافا.
رسول اكرم صلی الله علیه و آله پيش از مبعوث شدن، بيست خصلت از خصلت‏هاى پيامبران را دارا بودند، كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد، دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، استوار، سخنور، عاقل، با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار، و نرم‏خو بودند و با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيب‏گو و پيش‏گويى هم‏نشين نبودند.
مناقب (ابن شهر آشوب) ج 1، ص 123.
قال الحسن العسکری (علیه السّلام): الجَهلُ خَصمٌ، وَالحِلمُ حُكمٌ.
نادانى دشمن است و بردبارى حكمرانى است.
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ص146 ، ح 17.
قال الحسن المجتبی (علیه السّلام): اَلخَیرُ الَّذِی لا شَرَّ فِیهِ، اَلشُّکرُ مَعَ النِّعمَة وَ الصَّبرُ عَلَی النّازِلَة؛
خیری که هیچ شری در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است .
تحف العقول ص 234.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): لا یَعدَمُ الصَبورُ الظَّفَرَ و اِن طالَ بِهِ الزَّمان؛
شخص صبور پیروزی را از دست نمی دهد و عاقبت به پیروزی می رسد اگر چه زمانی طولانی بر او بگذرد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 499 ، ح 153.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): مَن لَم یُنجهِ الصَّبرُ أهلَکَهُ الجَزَعُ؛
کسی که صبر وی را نجات نبخشد، جزع و بی تابی وی را از پای در می آورد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 502 ، ح 189.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السّلام): ألحِلمُ وَ ألاناةَ تَوأمانِ تُنتِجُهَما عُلو الهِمَّةِ.
بردباری و وقار دو همزادند که از بلندی همّت زاده می شوند.
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 68 ، ص428.
قال الباقر (علیه السّلام): ما شیبَ شیءٌ بشیءٍ اَحسن مِن حِلمٍ بعلمٍ؛
چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.
تحف العقول ص 292.
قال الصادق (علیه السّلام): فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ- قَالَ الصَّبْرُ الصَّوْمُ.
خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
وسائل الشيعه ج ۱۰، ص ۴۰۸، ح ۱۳۷۱۸.
پس از ویرایش به نقل از:

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -