انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۰۵) خواندن نمازی در آخرین جمعه ماه رمضان؛ برای جبران نمازهای قضا!

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
خواندن نمازی در آخرین جمعه ماه رمضان؛ برای جبران نمازهای قضا!
    
سؤال:
آیا نمازی که گفته اند اگر در آخرین جمعه ماه رمضان خوانده شود جبران نمازهای قضا میکند!! صحّت دارد؟
    
پاسخ:
این نماز در کتاب «معراج المؤمن ص ۳۵۲» تألیف مرحوم آیةالله علّامه سید محمدتقی مقدم به نقل از کتابی دیگر به نام «سرور العارفین» اینگونه آمده است:
«هر کس نماز قضایی داشته باشد، در جمعه آخر {ماه} رمضان قبل از نماز ظهر چهار رکعت به دو سلام به نیّت بَدَل نمازهای فوت شده بخواند بعد از حمد پانزده مرتبه آیة‌الکرسی و پانزده مرتبه إنّا أعطیناک الکوثر، کفّاره سیصد سال او می شود؛ حضرت فاطمه (علیها السلام) عرض کرد یا رسول الله، امّت شما سیصد سال عمر نمی کنند حضرت  فرمود: قضا‌ نماز والدین او شود تکرار کردند حضرت فرمود: قضای هفتاد سال میشود «وَاللهُ أَعلَمُ بِالصَّوابِ» بعد از نماز این دعا را بخواند:
بسم الله الرحمن الرحیم
یاسابقَ الفوتِّ، وَ یا سامِعَ الغیُوبِ، وَ یا مُحیِیَ العِظامِ بَعدَ المَوتِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَدٍ، وَاجعَل لی فَرَجاً وَ مَخرَجاً مِمّا اَنَا فیهِ، وَ اِنّک تَعلمُ ولا اَعلَمُ، و انت مُقدِّرُ ولا اُقدّرُ و اَنتَ علاّمُ الغیُوبِ یا واهبَ العَطایا ، وَ یا غافِرَ الخطایا، یا سُبّوحُ یا قُدّوسُ، یا رَبَّ المَلائِکَةِ وَالرّوحِ،  رَبِّ اغفِر و ارحَم و تَجاوَز، فإنّکَ اَنتَ الاَعَزُّ الاَجَلُّ الاَکرَمُ. ولی باید آنقدری که میداند فوت شده بخواند.
پاسخ:
{۱} اعتبار و صحّت سند چنین روایت و نمازی قابل تأمّل است.
{۲} بر فرض این که سند این روایت صحیح و معتبر باشد، اما این روایت صلاحیت ندارد جایگزین نماز‌های قضا شود و نمی تواند برای رفع تکلیف قضا کردن نمازهای فوت شده ملاک باشدُ مضافاً بر این؛ در پایان این روایت مؤلّف بزرگوار فرموده: {ولی باید آنقدری که میداند فوت شده بخواند}.
{۳} عمل به احکام دین، در تقلید از مجتهد جامع الشرایط است نه اینگونه روایات!
{۴} چنین روایتی «در منابع معتبر روایی شیعه» وجود ندارد.
{۵} در توجیه این روایت میتوان گفت: «ثواب چنین نمازی به اندازه چند صد سال نماز قضا می باشد» مثل اینکه درباره برخی کارها گفته شده ثواب جهاد در راه خدا یا ثواب حجّ را دارد. و معنای بیان این ثوابها؛ این نیست که اگر لازم بود جهاد نرود یا اگر مستطیع شد، حجّ نرود.
    
{۶} مفاد این روایت با روایات قطعی و معتبر در تعارض است. زیرا روایات متعددی دلالت بر وجوب قضا کردن نمازهای فوت شده دارد مانند عنوان: «وجوب قضاء ما فات کما فات» در وسائل الشیعه؛ یعنی وجوب قضاء کردن نماز همانگونه که: فوت شده و از دست رفته باشد. مثلاً: اگر ۲ رکعت بوده ۲ رکعت، اگر شکسته بوده شکسته بجا آورده شود.
پس هیچ چاره ای جز بجا آوردن نمازهای قضا نیست.
وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، سال ۱۴۰۹ هـ.ق، ج‏۸، ص ۲۶۸.
{۷} هیچ مجتهد و مرجع تقلیدی فتوی بر مبنای چنین روایتی نداده است و طبق فتوای فقها و مراجع عظام تقلید؛ نماز قضا فقط با خواندن و به جا آوردن آن از ذمّه انسان ساقط می‌گردد و هیچ راه و وسیله دیگری برای اسقاط این تکلیف وجود ندارد و روایات صحیح فراوانی بر این امر دلالت دارد.
{۸} اگر روایتی بر خلاف روایات مسلم و معتبر و قطعی و صحیح وجود داشته باشد چون در تعارض است ساقط می گردد و قابل اعتنا نیستند.
{۹} چون مرحوم آیةالله علّامه سید محمدتقی مقدم این روایت را از کتابی به نام «سرور العارفین» نقل فرموده استِ بنده این کتاب را تهیه کردم ولی به چنین روایتی در این کتاب بر نخوردم!!
حقیر میگویم: شاید مؤلف محترم کتاب «سرور العارفین» این روایت را از کتاب خود به دلایلی چون ضعف سند و معارض بودنش با روایات معتبر از چاپ های بعدی کتابش حذف کرده باشد. والله عالم.
    
نتیجه:
قضا کردن نمازهای فوت شده واجب است و عمل به این روایت مؤمن را از قضا کردن نمازهای فوت شده اش بریء الذمّه نمی کند.
    

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -