انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۰۲) دشمن شناسی در کلام امام علی (علیه السلام)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ اَلصَّالِحِين وَ رَحمَةُ الله
دشمن شناسی در کلام امام علی (علیه السلام)
    
{۱} طرحهای مکارانه دارد
«تکادون ولا تکیدون و تنتقص اطرافکم فلا تمتعضون لا ینام عنکم و انتم فی غفلة ساهون غلب والله المتخاذلون »
دشمن طرحهای مکارانه دارد ولی شما هیچگونه برنامه جهت خنثی سازی طرحهای آنان ندارید، به محدوده های تحت اختیار شما حمله می کنند و آنها را تصرف می کنند و شما ناراحت نمی شوید، دشمن در مبارزه با شما به خواب نمی رود ولی شما در غفلت و فراموشکاری هستید به خدا سوگند چنین افراد (بی برنامه و بی تفاوت و غافل) شکست خورده و مغلوبند.
 (نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 34)
{۲} حیله های خود را مخفی میکند
«اکبر الاعداء اخفاهم مکیدة »
بزرگترین دشمنان کسانی هستند که حیله های خصمانه خود را مخفی تر می کنند.
 (مستدرک نهج البلاغه، ص 159)
{۳} دشمن را ضعععیف نشمرید
«لا تستصغرن عدوا وان ضعف »
دشمن را ضعیف نشمرید هر چند از نظر ظاهر ضعیف شده باشد. (غرر الحکم، ص 333)
«آفة القوی استضعاف الخصم »
آفت قدرتمند و قوی این است که دشمن را ضعیف به حساب آورد. (غررالحکم)
«ولکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدو قارب لیتغفل فخذ بالحزم و اتهم فی ذلک حسن الظن »
و از دشمنت بعد از آن که از در صلح و آشتی درآمد سخت بترس، زیرا او چه بسا بوسیله صلح نزدیک می شود تا از شیوه غافلگیری استفاده کند، پس احتیاط و دقت را پیشه کن و در چنین مواردی زود باور و خوش گمان مباش. (نهج البلاغه، نامه «انما سمی العدو عدوا لانه یعدو علیک فمن داهنک فی معایبک فهو العدو»
همانا دشمن را از آن جهت دشمن نامند که بر تو تجاوز روا می دارد پس آن کس که در عیب جویی تو راه مداهنه و سستی در پیش گیرد (زشتت را زیبا جلوه دهد) همو دشمن توست. (غرر الحکم، ج 1، ص 298)
{} آزمایشی با دشمنانت مشورت کن
«استشر عدوک تجربة لتعلم مقدار عداوته »
از روی آزمایش با دشمنت مشورت کن تا اندازه دشمنیش را بدانی.
 (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص 317)
{} به دشمن بفهمان که از دشمنیش خبر دارید
«اقتل الاشیاء لعدوک ان لا تعرفه انک اتخذته عدوا»
کشنده ترین چیزها برای دشمنت آن است که به او نفهمانی که او را دشمن خود گرفته ای.
 (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص 283)
{} دشمنان در صدد فریبت هستند
«من ابغضک اغزاک »
آن کسی که دشمن توست، تو را می فریبد، (خدعه و نیرنگ از صفات دشمن است) . (غررالحکم، ج 2)
{} کسی که با حق دشمنی کند کشته شود
«من عاند الحق قتله »
آن کس که با حق دشمنی کند، حق او را بکشد. (غررالحکم، ج 2)
{} دشمنی خود را خیلی آشکار نکنید
«من اظهر عداوته قل کیده »
هر کس دشمنی خود را آشکار کند حیله و نیرنگش کم است. (غررالحکم، ج 2، ص 626)
{} دشمن عیبهایت را بپوشاند
«من ساتر عیبک فهو عدوک »
آن کس که عیب تو را بپوشاند، پس او دشمن توست. (غررالحکم، ج 2، ص 641)
{} کسی که رودر رویت شود دشمنت هست
«من لم یبالک فهو عدوک »
آن که در کار تو نپاید (و در روی تو بایستد) دشمنت به حساب آید.
 (نهج البلاغه، نامه 31)

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -