انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲۹۲) در باره فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ‌الْبَنین

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
در باره فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ‌الْبَنین
    
فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ‌الْبَنین همسر آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ‌الْبَنین (درگذشته ۶۴ق) از همسران امام علی (علیه السّلام) و مادر عباس (علیه السّلام) ، عبدالله، جعفر و عثمان بود که هر چهار تن در روز عاشورا به شهادت رسیدند. پس از واقعه کربلا، اُمّ‌الْبَنین روزها به قبرستان بقیع می‌رفت و برای امام حسین (علیه السّلام) و فرزندانش سوگواری می‌کرد.
علاقه ی اُمّ‌الْبَنین به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم)
عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه‌ اُمّ‌الْبَنین به اهل‌بیت (علیهم السّلام) به‌ویژه امام حسین (علیه السّلام) را ستوده و از او به نیکی یاد کرده‌اند. به گفته شهید ثانی و عبدالرزاق مُقَرَّم، اُمّ‌الْبَنین نسبت به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم)، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود؛ به همین دلیل اهل بیت نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند.
نسب اُمّ‌الْبَنین
اُمّ‌الْبَنین فرزند حِزام بن خالد یا حرام بن خالد از قبیله بنی‌کلاب [۱] و لیلی یا ثمامه دختر سهل بن عامر بن مالک است.[۲]
تاریخ درگذشت اُمّ‌الْبَنین
از تاریخ وفات اُمّ‌الْبَنین اطلاع دقیقی در دست نیست. با این حال گفته شده او در ۱۳ جمادی‌الثانی ۶۴ق از دنیا رفته و در بقیع دفن شده است.[۳] برخی نیز وفات او را در ۱۸ جمادی‌الثانی ۶۴ق دانسته‌اند.[۴] برخی مدعی‌اند بر زنده بودن اُمّ‌الْبَنین پس از واقعه کربلا دلیل مستندی وجود ندارد.[۵]
ازدواج اُمّ‌الْبَنین با حضرت علی (علیه السّلام)
پس از شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، امام علی (علیه السّلام) با برادرش عقیل که در نسب‌شناسی عرب خبره بود، درباره انتخاب همسری که اصیل باشد و فرزندانی دلیر و جنگاوربیاورد، مشورت کرد. عقیل، فاطمه بنت حزام را پیشنهاد کرد و علی (علیه السّلام) با او ازدواج کرد.[۷] گفته شده، اُمّ‌الْبَنین پیش از ازدواج با حضرت علی (علیه السّلام)، با شخص دیگری ازدواج نکرده بود.[۸]
اُمّ‌الْبَنین: همسر اول یا دوم
درباره اینکه او بعد از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) همسر دوم یا سوم امام علی (علیه السّلام) بوده است اختلاف‌نظر وجود دارد.[۹] بر اساس برخی نقل‌های تاریخی امام علی(ع) بعد از شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و با توصیه او با امامه نوه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و دختر زینب ازدواج کرد[۱۰] با این حال برخی بر اساس روایتی از امام صادق (علیه السّلام) معتقدند که‌ اُمّ‌الْبَنین اولین همسر امام علی (علیه السّلام) بعد از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بوده است.[۱۱] برخی با استناد به اینکه اولین فرزند اُمّ‌الْبَنین در سال ۲۶ قمری به دنیا آمده است ازدواج امام علی (علیه السّلام) با اُمّ‌الْبَنین را قبل از سال ۲۳ قمری می‌دانند، برخی دیگر سال ازدواج آنها را ۱۳ یا ۱۶ قمری می‌دانند چرا که معتقدند بین ازدواج آنها و تولد حضرت عباس (علیه السّلام) بزرگ‌ترین فرزندشان ۱۰ سال فاصله بوده است.[۱۲]
اُمّ‌الْبَنین: مرا به نام فاطمه صدا نزن
گفته شده پس از گذشت مدتی از ازدواجشان، اُمّ‌الْبَنین به امام علی (علیه السّلام) پیشنهاد کرد او را به نام اصلی‌اش که فاطمه بود، صدا نزند، تا حسنین (علیهماالسلام) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان نیفتند. از این‌رو امام علی (علیه السّلام) او را اُمّ‌الْبَنی [مادر پسران] نامید.[۱۳]
پسران اُمّ‌الْبَنین
اُمّ‌الْبَنین چهار پسر به نام‌های عباس (علیه السّلام) ، عبدالله، جعفر و عثمان به دنیا آورد.[۱۴]
واکنش اُمّ‌الْبَنین به خبر شهادت فرزندانش
اُمّ‌الْبَنین در واقعه کربلا حضور نداشت. اما چهار فرزندنش در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسیدند.[۱۵] هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از شهادت فرزندانش باخبر شد، از سرنوشت امام حسین (علیه السّلام) پرسید و وقتی خبر شهادت او را شنید، گفت:‌ «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می‌شد و او زنده می‌ماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل‌بیت و امام حسین (علیه السّلام) دانسته‌اند.[۱۶]
سوگواری اُمّ‌الْبَنین برای فرزندان
اُمّ‌الْبَنین پس از باخبر شدن از شهادت فرزندانش، هر روز با نوه‌اش عبیدالله (فرزند عباس) به قبرستان بقیع می‌رفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، می‌خواند و می‌گریست. اهل مدینه گرد او جمع می‌شدند و همراه او گریه می‌کردند، گفته شده که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه می‌شد.[۱۷]
اُمّ‌الْبَنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند[۱۸] که در رثای حضرت عباس این اشعار را سروده بود و می‌خواند:
اشعار اُمّ‌الْبَنین در سوگ عباس (علیه السّلام):
یا من رَاَی العباس کرّ
علی جماهیر النقد
و وراه من ابناء حیدر
کل لیث ذی لبد
انبئت اَنّ ابنی اصیب          
براسه مقطوع ید
ویلی علی شبلی اما
ل براسه ضرب العمد
لو کان سیفک فی ید
یک لما دنا منک احد[۱۹]
«ای که عباس را دیدی، بر انبوه دشمنان فرومایه حمله می‌کرد و در آن هنگام که فرزندان حیدر در کارزار چون شیران در پشت سر وی بودند. می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده.وای بر من، آیا بر فرق شیر شجاعِ من عمود فرود آمد و سر او را کج کرد؟ اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد»[۲۰]
جایگاه‌ اُمّ‌الْبَنین نزد شیعیان
عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه‌ اُمّ‌الْبَنین به اهل‌بیت به‌ویژه امام حسین (علیه السّلام) را ستوده و از او به نیکی و بزرگی یاد کرده‌اند.[۲۱] به گفته شهید ثانی فقیه شیعه قرن دهم و سید عبدالرزّاق مُقَرَّم مقتل‌نویس شیعه (درگذشته ۱۳۹۱ق)، اُمّ‌الْبَنین نسبت به خاندان پیامبر، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود. اهل‌بیت (علیهم السّلام) نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند.[۲۲] باقر شریف قرشی تاریخ‌پژوه شیعه (درگذشته ۱۴۳۳ق) نیز گفته است در تاریخ زنی همچون اُمّ‌الْبَنین دیده نشده که نسبت به فرزندانِ هم شوی (هَووی) خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد.[۲۳]
روش توسل به اُمّ‌الْبَنین
سید محمود حسینی شاهرودی (درگذشته ۱۳۹۴ق) از مراجع تقلید شیعه گفته است من در مشکلات، برای اُمّ‌الْبَنین صد مرتبه صلوات می‌فرستم و حاجت می‌گیرم.[۲۴] برخی گزارش‌ کرده‌اند که‌ زنان ایرانی برای برآورده شدن حاجات خود و همچنین برای بالا بردن نیروی شکیبایی و تحمل مصائب به اُمّ‌الْبَنین متوسل شده و سفره‌های نذری به نام او برگزار می‌کنند.[۲۵] همچنین در برخی از مناطق شیعی سفره‌هایی با نام «سفره مادر حضرت ابوالفضل» یا «سفره‌ اُمّ‌الْبَنین» مرسوم است.[۲۶]
تک‌نگاری
«ستاره درخشان مدینه» کتابی است که علی ربانی خلخالی درباره اُمّ‌الْبَنین نوشته است. انتشارات مکتب الحسین در قم این کتاب را در سال ۱۳۷۸ش منتشر کرده است.[۲۷] این اثر با عنوان «اُمّ‌الْبَنین النجم الساطع فی مدینة النبی الامین»، توسط سید علی جمال اشرف به زبان عربی ترجمه شده و در انتشارات دارالکتاب اسلامی در ۲۰۰۳م در قم چاپ شده است.[۲۸]
پانویس
  1.  مظفر، موسوعه بطل العلقمی، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۱۰۰؛ کلباسی، خصائص العباسیه، ۱۳۸۷ش، ص۶۳.
  2.  ابن عنبه، عمدة الطالب،‌ ۱۳۸۱ق، ص۳۵۶.
  3.  ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی‌هاشم،‌ ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۷۶.
  4.  زهیری، أم البنین سیرتها وکراماتها، ۲۰۰۶م، ص۱۶۹-۱۷۰.
  5.  مقرم، مقتل الحسین(ع)، ۱۴۲۶ق، ص۳۵۵-۳۵۷.
  6.  الاغانی الاصبهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، داراحیاءالتراث‌العربی، ج۱۵، ص۵۰.
  7.  ابن عنبه، عمدة الطالب، ۱۳۸۱ق، ص۳۵۷.
  8.  نگاه کنید به اردوبادی، موسوعه العلامة الاردوبادی، ۱۴۳۶ق، ج۷، ص۴۷-۴۹.
  9.  زجاجی کاشانی، سقای کربلا، ۱۳۷۹، ص۸۳.
  10.  برای نمونه نگاه کنید به: ابن‌اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۲.
  11.  کلباسی، خصائص العباسیه، ۱۳۸۷ش، ص۶۵.
  12.  محمودی، ماه بی‌غروب، ۱۳۷۹ش، ص۳۱؛ زجاجی کاشانی، سقای کربلا، ۱۳۷۹ش، ص۸۹.
  13.  ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی‌هاشم،‌ ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۶۹.
  14.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۵۳.
  15.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۵۳.
  16.  حسون، اعلام النساء، ۱۴۱۱ق، ص۴۹۶-۴۹۷؛ محلاتی، ریاحین الشریعه، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۹۳؛ ر.ک. دخیل، العباس، ۱۴۰۱ق، ص۱۸.
  17.  اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۶۸ق، ص۸۵.
  18.  حسون، اعلام النساء، ۱۴۱۱ق، ص۴۹۶-۴۹۷.
  19.  شبر، ادب الطف، دارالمرتضی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۱.
  20.  محلاتی، ریاحین الشریعه، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۹۴.
  21.  دخیل، العباس(ع)، ۱۴۰۱ق، ص۱۸.
  22.  ربانی خلخالی، ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین، ۱۳۷۸ش، ص۷؛ مقرم، قمر بنی‌هاشم، ۱۳۶۹ق، ص۱۸.
  23.  شریف القرشی، العباس بن علی، ۱۳۸۶ش، ص۲۸.
  24.  ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۶۴.
  25.  بلوکباشی، «ام البنین در فرهنگ عامه»، ص۱۸۶-۱۸۸.
  26.  بلوکباشی، «ام البنین در فرهنگ عامه»، ص۱۸۶-۱۸۸.
  27.  ستاره درخشان مدینه، شبکه جامع کتاب گیسوم.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -